نگاهی به نمایش «برگشتن» به کارگردانی حسین مسافر آستانه
نام سرزمین من ایران و نام قهرمانهای واقعی آن شهید است
ایران تئاتر، کیارش وفایی: حرف از واقعیت که به میان میآید عمل و عکسالعمل انسان تمایزهای واضحی را رقم میزند. شاید دلیل این واکنش در ازای کشور، اخلاق مداری و یا احترام به باورهایی باشد که جوامع بشری آن را برای خود یک ضرورت تلقی میکنند. لذا یقین به این مسئله میتواند یکی از راهکارهای قابل توجه در راستای رفتارهای کنونی قلمداد شود. بنابراین باورهای یک انسان و جامعه به خواستگاهی دائمی منتهی خواهد شد که هیچگاه نمیتوان از آن عبور کرد.
لازمه صلابت هر جامعه در هر جغرافیایی برگرفته از ضرورتهای قابل توجه است که نه انکار در آن دوام میآورد و نه فراموش شدن میتواند وضعیت پایداری داشته باشد. حال این تعریف درباره دیدگاه، نیاز و باور هویت انسان بسیار قابل اشاره و تحلیل است، زیرا رویکردها و تصمیمهای جوامع انسانی قابلیت آن را دارند که افراد جامعه با دیدی آگاهانه و باورپذیر به موضوع یا موضوعهای تاثیرگذار رجوع کرده و از آن در راستای میل به درک واقعیتها پیش بروند. البته این موضوع تنها به حرف و تحلیل نباید وابسته باشد که اگر این گونه شود دیگر نه آن صلابت واقعی و نه آن باور مفهومی خواهد داشت. بنابراین هر کشور داشتههایی برای ارائه دارد که در آن گرامی دانستن جزو الزامات به شمار میآید. به طور مثال قهرمانهای واقعی مرز و بوم کشورمان ایران که در سالهای جنگ تحمیلی به مبارزه حق علیه باطل شتافتند بیگمان و با یقین آگاهانه جزو انسانهایی بودهاند که هم برایشان دیدگاه و باور مردم کشورشان مهم بوده است و هم نیاز به داشتن اقتداری در نهایت صلح و آرامش. در واقع اَبر قهرمانهای جغرافیای ما بزرگ مردان و زنانی بودهاند که در سالهای جنگ در ابتدا میهن و مردم را اولویت خود در نظر داشته و هم این جهاد را مانعی برای دور کردن دست دشمن از باورها قلمداد کردهاند. حال در این زمان و اکنون وظیفه مردم این وطن آن است که از باورها و اعتقادهای درست حراست کرده و به تجلیل از مادران، پدران و خانواده شهدا بپردازند. زیرا شهیدان گرانمایه این آب و خاک جانشان را در ازای آرامش و سربلندی مردم و کشور ایثار کردند. یادمان باشد، مردان و زنان بیادعا در این زمانه نیز هنوز زندگی میکنند، همان کسانی که قهرمان پروراندند برای ایستادن در برابر ظلم و ظالم.
البته در این تصمیم موقعیت جهان متن و اثر در شهری به نام «خرمشهر» بعنوان سمبل مقاومت و ایثار به شکل نمادین تمرکز دارد، زیرا اغلب اتفاقهایی که در زمان جنگ تحمیلی در سراسر کشور پیش آمد به شکل کلی در این منطقه قابل رویت بود. بنابراین شخصیتها با ایفای نقش درست خود و باتوجه به اهمیت این موضوع در راستای محتوا سعی دارند تا زاویه دیدشان را در حالتی فراگیر به این منطقه معطوف کنند. در واقع این نگاه به این دلیل است که هر شخصیت با دیالوگهایش گذشته و اکنون این شهر را در ازای موقعیتهایی که در آن حضور دارد مورد بررسی قرار دهد. شاید بتوان گفت این تاکید به آن خاطر است که شخصیتها در جهان نمایش در مقام راوی حضور پیدا میکنند تا از بتوانند شرح حالی از فضای زندگی حاصل از جنگ را به تصویر در آورند. لذا کنش و واکنش هر شخصیت در ازای موقعیت و برونریزیها حاصل میشود که این تمهید در اثر میتواند یکی از اهرمهای قابل توجه برای پیش آوردن حس همذاتپنداری و درک درست از فضای نمایش تلقی شود. بنابراین میزانسنهای طراحی شده تحت تاثیر موقعیتهای نمایشی رقم میخورد که از سویی محتوا و از نگاهی شخصیتها را با جهانبینی آنها تعریف میدهد. نشانهگذاریهای موجود در متن و اثر برگرفته از حس آگاهیرسانی به مخاطب است، زیرا شخصیتها بنابر رفتار و تصمیمهای خود در نمایش فضایی را ایجاد میکنند تا اهمیت هدف بهتر قابل رویت باشد.
تصویرسازیهایی که در نمایش پیش روی مخاطب قرار میگیرد به یقین یکی از کارسازترین تمهیداتی بوده است که میتوانست پیش بیاید. در واقع کارگردان این اثر با تحلیل خود از جهان متن کارکرد روایی خود را با شیوه اجرایی به گونهای پیش برده است که هر صحنه به معنای تابلویی تلقی شود که در آن اتفاقی منجر به نتیجه است. لذا تابلوسازیهای این اثر به معنای تاکید تصویری مورد استفاده قرار گرفته تا گاهی مجزا بودن و یا موازی شدن اتفاقها دلایل کافی و قانعکنندهای را برای درک از فضای نمایش پیش آورد. حال این رویه سبب میشود که هدف اثر که همان تکریم خانواده ساده زیست شهدای گرانقدر است سطر اول هر تابلو معنا بگیرد تا ضرورت هم راستا بودن محتوا، فرم، طراحیهای صحنه، نور، لباس، موسیقی و... تاکیدی بر این موضوع باشد.
نمایش «برگشتن» همان طور که از نامش بر میآید قصد دارد با ایجاد شرایط لازم مردم جامعه یا همان مخاطب را به یادآوری و درک درست ترغیب کند تا از آن طریق بتواند رسالت اجتماعی خود را در ازای قدردانی از ایثار قهرمانهای ملی و خانواده با عزت آنها انجام بدهد. یادمان نرود که تولید آثار نمایشی با چنین محتوا و دیدگاهی جزو لازمههای موثر در پایداری این وطن، میهن، کشور و آب و خاک است. لذا پس دور از انتظار نیست که هر زمانی بتوانیم بگوییم، یاد مردان بیادعا بخیر.