نگاهی به نمایش «دادگاه ویژه» به کارگردانی محمد طیب طاهر
عدالت، سرلوحه بقا و ماندگاری انسان است
ایران تئاتر، کیارش وفایی: شکل گرفتن اتفاقها در جهان معاصر بنابر خواسته و رفتارهای انسان رخ میدهد. حال این رویه را میتوان به اهمیت روبرو شدن با شرایط اکنون ارتباط دارد تا از این سو انسان را از زاویهای بعنوان موجودی کنشگر و از نگاهی دیگر کنشمند بدل کند. لذا با این تعریف باید گفت که شرایط بر اساس تغییر جایگاه به وجود میآید که برای نشان دادن موقعیت از آن استفاده میشود.
اصولا ضرورت ارتباط بین جوامع بشری از نگاهی به زبانی مختص به خود احتیاج دارد تا کارکرد رویارویی انسانها با یکدیگر معنا و مفهومی را رقم بزند. زیرا زبان فارغ از کلام و رساندن مفهوم در به وجود آمدن هدف از طریق اشاره، تصویرسازی و... قابل انتقال است تا از این حیث نیز رابطه هر انسان با سایرین محلی از تعریف داشته باشد. حال با در نظر گرفتن شرایط کلی و جزئی میتوان این گونه استنباط کرد که روی آوردن به انواع محرکهای موجود، جهان با این رویه همچنان در حال تغییر است که از گذشتههای بسیار دور تاکنون ادامه دارد. لذا جوامع بشری میکوشند برای رسیدن به هدف و نیاز خود در زمانی با ادای کلامها و شرح مفهوم آن منظور را برسانند و گاهی در ازای رفتاری که برگرفته از درک آنها نسبت به جهان پیرامون و بروز باورهای جهان درون است در راستای تحقق بخشیدن به آنچه که در ذهن طراحی کردهاند پیش بروند. بنابراین هر کلمه یا رفتار گویا و معرف هویت انسان است که سبب میشود روزانه رویکردها و اهداف معنای وجودی خود را دستخوش تغییرات کرده و باتوجه به زمان اکنون ارائه شود. لذا تفاوت مفهوم واژه عدالت در گذشته با اکنون بنابر تغییرات جهان پیرامون و نوع باورها دگرگونی مشخصی همچون واژههای دیگر به همراه داشته است. در واقع اهمیت رفتار انسانها نسبت به اوج و فرودهای نیاز بشر جایگاه وجودی خود را دائم تغییر میدهد تا از این طریق بتواند جهان را به سوی کمال و بلوغ سوق بدهد و یا در مقابل ملاک هویت را به فرودی خود خواسته همراه با تبعاتش بدل کند که چیزی بجز نیستی نخواهد بود. شاید بتوان گفت عنصر باور و سایر متعلقات آن هسته مرکزی پیش آمدن اتفاقها در هر جغرافیایی است.
نمایش «دادگاه ویژه» با ساختار اجتماعی مشخص و نمایانی که برای خود ترتیب داده در تلاش است شرایطی را فراهم کند تا بتواند با مرور باورها و مفهومهای کلیدی که در زمان حال از سوی انسانها مورد استفاده قرار میگیرد جهان اکنون را مورد نقد و بررسی قرار بدهد. شاید این لازمه و احساس سبب شود که با تفکر و دروننگری تغییراتی در ذهن و باور مخاطب با به تماشا نشستن دادگاهی که شخصیتها بعنوان نمونه ما به ازایی از جهان انسانها تلقی میشوند رخ بدهد. دلیل این ادعا هم آن است که در زمان اکنون جهان انسانها بیشتر به میدان جنگ مبدل شده است که هر نیاز و خواسته با ترفند و تحلیلی مشخص رقم میخورد، همچون صحنه نبردی که برای هر یورش تاکتیکی طراحی میشود. لذا جهان متن این اثر کوشیده است که با پیش آوردن موقعیتهای نمایشی مختلف در موقعیت مکانی محدود نمایش که همان دادگاه است مسائل و موضوعهای مهمی چون عدالت، جاهطلبی، دروغگویی، بیتفاوتی و... از زاویه دید هر شخصیت نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارد تشریح نماید. در واقع جهان متن به انسانها و رفتار آنها وابستگی کامل دارد تا از این طریق بتواند نقدی اجتماعی و انسانی را با اعضای دادگاه که آنها نیز دچار لغزشهای باور هستند به تصویر در آورد. حال از این رو میتوان اعضای این دادگاه را به نوعی مفسران جامعه امروز تلقی کرد که از طیف روشنفکران تا سایر طبقههای جامعه را در خود جای داده است. بنابراین باید اذعان داشت شخصیتها در این اثر تحت تاثیر موقعیتهای نمایشی هستند که تاکیدش بر لزوم نوع برونریزیها و واکنش نسبت به شرایط محیط رخ میدهد.
موقعیتمحور بودن جهان نمایش با داشتههای روایی خود سبب شده است تا هر اتفاق و موقعیت مفهومی را بنابر نیازمند بودن شخصیتها فراهم آورد تا بتواند به نوعی قضاوت را در مقابل عدالت که کلیدیترین واژه در این نمایش است قرار بدهد. زیرا این رویکرد سبب آن خواهد شد تا هر شخصیت در موقعیتی تعریف شده بتواند شخصیتهای اطراف خود در دادگاه را مورد داوری قرار بدهد و در زمانی دیگر از زاویه دید آنها مورد قضاوت قرار بگیرد. لذا فضاسازی این نمایش باتوجه به پیش آمدن کنش و واکنشها هم راستا با موقعیتهای نمایشی رقم میخورد. سبک کمدی و لحن طنزی که در این اثر وجود دارد یکی دیگر از اهرمهای مهم و قابل اشاره است که نویسنده از آن به گونهای بهره گرفته که بتواند شخصیتها را در اوج پنهان بودن باورهای درونی با شفافسازی رفتار بیرونی پیش روی مخاطب عیان کند. البته این نگاه باعث شده است تا جهان اثر از عنصر بازی در بازی یاری بگیرد تا در لحظات مختلف جای کنش و واکنشها تغییر کرده و مخاطب تنها از یک زاویه به محتوا و خواستگاه جهان نمایش نگاه نکند. حال با این ترکیب باید گفت این اثر سعی دارد با بزرگنمایی عادتها و رفتار به عمیق بودن رخدادها بپردازد که از حیث تفکیک و جداسازی هر شخصیت ملاکی برای قضاوت از سوی مخاطب که در مقام شاهد قرار دارد صورت بگیرد.
در شیوه اجرایی این نمایش استفاده از عنصر نمادگرایی بعنوان کارکردی موثر از سوی کارگردان تلقی شده تا برای پیش بردن روایت و شرح اتفاقها مورد استفاده قرار بگیرد. زیرا این تمهید در اثر دو سویه عمل میکند، با این توضیح که هر شخصیت را با قرار گرفتن در صحنه و موقعیت شناسنامهای از دیدگاه و رفتارش خودش ارائه میدهد و از سوی دیگر معرف آن است که طراحی صحنه که به شکل مینیمال صورت گرفته در محتوای اثر دخالت دارد. در واقع تصویرسازیها هم راستا با طراحی و شیوه اجرایی فضایی را مهیا میسازد که مخاطب فارغ از درک و باورپذیری مسائل جهان اثر به کنشی درونی روی آورد با این دانسته که جهان اکنون به نوعی محلی برای قضاوت شدن است. حال با در نظر گرفتن این شرایط میتوان گفت قوه محرک اثر ارتباط مستقیمی را بین جهان درون و پیرامون شخصیتها برقرار میکند تا از این طریق دغدغهمندی جهان متن و اثر هم سو با یکدیگر پیش بروند.
میزانسنهای طراحی شده در نمایش «دادگاه ویژه» که از سوی کارگردان این اثر طراحی شده بنابر موقعیتهای نمایشی صورت گرفته تا هر شخصیت گویای رفتاری از انسان باشد که نسبت به اوج و فرودهای زندگی رخ میدهد. بنابراین باید اشاره داشت لزوم ترکیب جزئیات جزو موثرترین نکاتی بوده که در نمایش از آن جهت آگاهی رسانی توام با هشدار از آنها استفاده شده است.