در حال بارگذاری ...
...

وضعیت تالار مولوی از گذشته تا امروز

تالار مولوی‌ ـ دانشگاه تهران ـ از جایش هم پیداست که یک تالار دانشجویی برای کارهای دانشجویی است. این تالار از سال ۵۱ توسط دانشجویان و امور فوق برنامه دانشگاه تهران راه‌اندازی شد.

سمانه سامانی: تالار مولوی‌ ـ دانشگاه تهران ـ از جایش هم پیداست که یک تالار دانشجویی برای کارهای دانشجویی است. این تالار از سال 51 توسط دانشجویان و امور فوق برنامه دانشگاه تهران راه‌اندازی شد. تالاری که یک انباری متروکه بود و بعدها تبدیل به مکانی شد برای بسیاری از کارهای آوانگارد و تجربی. تا سال 57 فعالیت‌های آن اوج گرفت اما بعد از انقلاب دچار افت شد با توجه به موقعیت سالن از لحاظ امکانات و ابزار نمایشی که دارد، یکی از سالن‌های منحصر به فرد ما به شمار می‌رود. این اواخر کارها از لحاظ کمی استمرار نداشتند و از لحاظ کیفی هم با کارهایی در سطح قابل توجه روبرو نبودیم. این گزارش می‌کوشد با بررسی ویژگی‌ها، امکانات، مشکلات و نواقص سالن بررسی کند که چرا تالار مولوی با این موقعیت از پیکره تئاتری جدا شده است.
از آغاز تا امروز
سیدحجت‌الله علیخانی،مدیر روابط عمومی تالار مولوی می‌گوید:«تاریخ تاسیس تئاتر مولوی باز می‌گردد به سال 1351 که بنا بر نیاز دانشگاه تهران به مکانی جهت اجرای نمایش‌های دانشجویی دانشگاهی، در دی ماه آن سال با اجرای نمایش ”ملاقات بانوی سالخورده” اثر ”فردریک دورنمات” به کارگردانی ”حمید سمندریان” افتتاح شد. این سالن پیش از آنکه اختصاص به محل اجرای تئاتر یابد انباری بود برای نگهداری آذوقه و مواد دیگر دانشگاه تهران.
پیش از این تاریخ نمایشهای دانشجویی در تالارهای مختلف دانشگاه تهران به اجرا در می‌آمدند. این مسئله مشکلاتی را برای مسئولین وقت تئاتری و امور فوق برنامه بوجود آورده و آنان را بر این داشت تا محلی ثابت و مشخص را به این امر اختصاص دهند. بهترین مکانی که می‌توانست در برگیرنده اجراهای نمایش دانشجویی باشد این مکان بود. پری صابری در آن زمان مدیر وقت امور فعالیتهای فوق برنامه دانشگاه بود که پیشنهاد ایجاد یک مرکز تجربی امروزی برای تئاتر را در این مکان داد. پس از درنظر گرفتن مکان، نوبت به تجهیز آن به امکانات نور، صدا و غیره بود. در آن زمان نیز مشکل مالی دست مسئولین فرهنگی دانشگاه را بسته بود. لاجرم دست به سوی دیگر سازمان‌ها دراز می‌شود و شرکت نفت آن زمان عهده‌دار تجهیز این سالن می‌شود و رفته رفته آن را تجهیز می‌کند. از آن زمان تئاتر مولوی مکانی شد برای فعالیت‌های تئاتر دانشجویان و دانشگاهیان و تنها مرکز این گونه فعالیت‌ها شناخته شد.
جایی برای برخورد با افقهای تازه
پری صابری کارگردان می‌گوید:« تالار ده سال قبل از انقلاب به پیشنهاد من و پشتیبانی رئیس وقت دانشگاه تهران ساخته شد. البته مخالفتهایی هم داشت از میان افرادی که تنها می‌خواستند کار کلاسیک انجام شود اما مکان تالار، صندلی‌های متحرکش و... ویژگی‌های یک تئاتر مدرن بود. بعد از آن ما ابزار کاربردی نمایش را در خود سالن جمع کردیم. تمامی ابزار در اتاقکی در تالار وجود داشت.
تالار مولوی در طول 8 سال از معتبرترین تالارهای کشور به شمار می‌رفت و در آنجا می‌توانستیم با افقهای تازه با تئاتر برخورد کنیم و باید گفت تالار انواع و اقسام امکان ابداع کارهای مدرن را دارد.
یک اوج تا 57
علیخانی می‌گوید:« پیش از انقلاب اسلامی دانشجویانی که در این سالن به فعالیت می‌پرداختند که اکنون از بزرگان و نام‌آوران عرصه هنر تئاتر، تلویزیون و سینما به شمار می‌روند. امثال حمید سمندریان، اکبر زنجان‌پور، مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ، بهرام بیضایی، غلامحسین لطفی، پری صابری، خسرو خورشیدی، قطب‌الدین صادقی، سعید پورصمیمی، امین تارخ، دکتر علی‌ رفیعی، مرضیه برومند، خسرو شکیبایی، پری امیرحمزه، اصغر همت، بهزاد فراهانی، سوسن تسلیمی، علیرضا خمسه، مهین دیهیم، گلاب آدینه، هما روستا، رضا بابک، گلچهره سجادیه و دهها هنرمند دیگر.
حیات این سالن تا اوج گیری انقلاب اسلامی در سال 1357 ادامه می‌یابد و در این سال به دلیل رویدادی تاریخی دچار تعطیلی می‌شود سال 1358 مجدداً فعالیت‌های آن شروع می‌شود تا رویداد تاریخی دوم یعنی انقلاب فرهنگی که مجدداً این سالن تا سال 1362 دچار تعطیلی می‌شود. البته در این سال‌ها جسته و گریخته چند نمایش به روی صحنه می‌رود. لیکن فعالیت مجدد تالار از سال 1362 آغاز می‌شود. این حیات تاکنون بدون وقفه ادامه داشته است. لیکن طی این سال‌ها(32 سال) هیچگاه، هیچکس و هیچ نهاد و سازمانی دست به تعمیر و مرمت این تالار نزد. باید پذیرفت هر مکانی پس از مدتی فعالیت دچار نقصان‌هایی می‌شود که می‌بایست هر چند گاه یکبار مورد بازنگری قرار گیرد این کار هیچ وقت صورت نگرفت. مگر اینکه چند باری مسکن‌هایی به این تالار تزریق شد. سال 1382 در پی تغییر و تحولاتی که در سطح مدیریت تئاتر مولوی صورت گرفت. تصمیم به نوسازی و مرمت سالن گرفته شد و این کار با تلاش‌های پرسنل اندک تئاتر مولوی انجام شد.
یک Black Box مدرن
تالار مولوی یکی از Black Box هایی است که ویژگی‌های خاص خود را دارد که با توجه به خصوصیات سالن مثل فضای وسیع و ابعاد سالن باید درست استفاده کرد.
دکتر قطب‌الدین صادقی که در سال 81 کار”سروده‌های مترسک پرتغالی” را در این سالن انجام داد، می‌گوید:«یکی از ویژگی‌هایی که این سالن دارد ویژگی چند ارزشی و تجربی بودن آن است می‌توان هر جوری که خواست جای تماشاگرها را تغییر داد.»
حسن معجونی کارگردان”مثل خون برای استیک”(سال83 )می‌گوید:«سالن مولوی تقریباً بی‌نظیر است. ظرفیت خوبی دارد به لحاظ صحنه و جابه‌جایی. یک Black Box مدرن است و برای خیلی از کارها مناسب هم برای نورپردازی و هم برای دکور.»
تاج‌بخش فنائیان استاد دانشگاه که چندین تجربه کار در این سالن را هم دارد می‌گوید:«تالار مولوی وابسته به جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران است و موقعیتش در هر صورت دانشگاهی است و قاعدتاً می‌بایست کارها هم از جنبه علمی وهم هنری قابل قبول باشد و لااقل در حد نمایش‌های دانشجویی آنطوری که همه ما از کار دانشجویی انتظار داریم باشد و سالن هم از لحاظ نور و هم فضا و موقعیت و سابقه سالن مناسب است برای دانشجویان و هم اساتید که کارهایشان می‌تواند الگوی کارهای دانشجویی باشد.»
ایده‌آل برای تئاتر تجربی
امیررضا کوهستانی که”رقص روی لیوانها”یش سال 81 در تالار مولوی اجرا شد، معتقد است:«مشخصه‌های تالار به لحاظ امکانات نوری و فضای تالار، عمق، ابعاد و جایگاه تماشاچیان برای تئاترهای تجربی ایده‌ال است. این مشخصات نسبت به خیلی از سالن‌های ما منحصر به فرد است.»
یکی از تالارهای خوب
خسرو خورشیدی کارگردان داستان باغ وحش ادوارد آلبی و طراح صحنه می‌گوید:«تالار مولوی یکی از تالارهای خوبی است که از سال 51 افتتاح شد و برنامه‌های خوبی تا سال 59 در آنجا اجرا کردیم و پیش از انقلاب هم تالار مربوط به دانشجویان و گروه فوق برنامه بود و کمتر در کارها بازیگران حرفه‌ای بازی داشته‌اند برای مثال خانم برنارد آلبا به کارگردانی مهدی هاشمی.»
سالنی با سقف کوتاه
یکی از مسائلی که همیشه در تئاتر با آن مواجه بودیم مسائل فنی تالارها و استاندارد بودن آنها بوده که باید به آنها پرداخته شود. تالار مولوی از موقعیت خوبی برخوردار است اما مشکلات این سالن چیست؟
تقریباً تمامی کسانی که در این سالن کار کرده‌اند به این نکته اشاره کردند که سقف کوتاه و ارتفاع پایین یکی از مشکلات تالار مولوی است که البته این سقف کوتاه برای بسیاری از کارها مشکلی ایجاد نمی‌کند.
سیامک احصایی طراح صحنه که طراحی صحنه رقصی چنین رضایی‌راد را نیز برعهده دارد، معتقد است:«این سالنها در میان سالنهای دیگری که به این شکل (ساده) هستند جزء بهترین سالنهای موجود است تنها یکی از اشکالهای آن ارتفاع کمش است اما فضای مناسب آن دست طراح صحنه را باز می‌گذارد.»
جریان تخصصی نور می‌خواهیم
فرشید مصدق طراح نور نیز معتقد است که مولوی یک تالار دانشجویی است و جز Black Box هایی است که ما کم داریم اما سیستم نوری‌اش خراب است یعنی احتیاج به یک جریان تخصصی دارد و نیروهای انسانی‌اش مناسب این کار نیستند.
باید اتفاق جدیدی بیافتد
خسرو خورشیدی معتقد است:«ایراد سالن سقف کوتاه آن است اما باید گفت سالنهای دیگر ایرادهای بزرگتری دارد. مسئله دیگر گروه پرسنلی سالن هستند که باید با تئاتر آوانگارد آشنایی داشته باشند و از این حالت روتین دربیایند تا اتفاقات جدیدی امکان وقوع را داشته باشد.»
خورشیدی می‌گوید:«زمانی که قرار بود ماجرای باغ وحش را اجرا کنم می‌توانستم آن را در سالنهای دیگر اجرا کنم اما تالار مولوی یک فضای تئاتر آوانگارد و تجربی را داشت و من به همین دلیل آن را انتخاب کردم.»
کامپیوترهای ویروسی
رضایی‌راد کارگردان رقصی چنین می‌گوید:«سالن از امکانات خوبی برخوردار است(عمق صحنه) اما یک طراح خلاق برای استفاده از آن وجود ندارد علاوه بر اینکه از لحاظ نوری سیستم نوری سالن کامپیوتری است و در زمان اجرای ما کامپیوترهای تالار ویروسی بودند و خیلی از خطهای نوری که باید کامپیوتر می‌داد می‌سوخت و علاوه بر این گاهی پروژکتورها می‌سوختند و بدون جایگزین باقی می‌ماند. مسئله دیگر این است که در برخی از کارها سالن به 2 قسمت تقسیم می‌شد و همین باعث می‌شد که مزیت‌های تالار هم از لحاظ عمق و هم نور نادیده گرفته شود.
مدرن و کلاسیک
یکی از محاسن تالار مولوی شکل ساختمانی آن است که با برخورداری از صحنه آزاد علاوه بر کار مدرن و میدانی می‌توان آثار کلاسیک و دیگر انواع تئاتر را نیز در آن طراحی و به اجرا گذاشت برخی از کارهای برجسته‌ای که در این تالار بر روی صحنه رفته‌اند عبارتند از ”خانه برنارد آلبا” مهدی هاشمی سال 52”در حضور باد” نوشته بهرام بیضایی سال 52، ”آنتیگونه” علی رفیعی سال 54 ، ”اتللو” محمد کوثر سال 54 ، ”جزیره بزها” پری صابری سال 54 و دو نمایش تخته حوضی ”بیژن و منیژه” و ”عاق والدین” در سال 54 با بازی سعدی افشار و تنظیم حسن مهدی صناعی و ”گالیله” به کارگردانی فرهاد مهندس‌پور در سال 72 ،”کنار شیر آتش نشانی” حجت‌الله علیخانی سال75 ،”مهر و آینه‌ها” حمید امجد سال 80 ،”نصفه شب دکتر شوالیتزر ”تاجبخش فنائیان سال 77 ،”چهار حکایت رحمان نادری سال 81، تک سلولی‌ها” جلال تهرانی 82 و....
آماتورهای سیاسی
با نگاهی به این کارها می‌توان دریافت که تالار تا پیش از انقلاب کارهای برجسته‌ای را به اجرا درآورده است و بعد از انقلاب اسلامی با نوعی افت در کارهای اجرا شده در سالن روبرو بودیم هر چند در این میان کارهای خوبی هم به نمایش درآمدند اما در مقایسه با گذشته این میزان چندان چشمگیر نیست. اجرای کارها مستمر نیست و شاهد اجراهای ضعیفی در تالار هستیم با مخاطبان محدود که عمدتاً با توجه به موقعیت مکانی سالن از میان دانشجویان هستند. باید دید چه عواملی به وجود آورنده این وضعیت در تالار شده‌اند.
دکتر صادقی معتقد است: شرایط سیاسی بعد از انقلاب یک دوره کوتاه فضای دموکراتیک داشت اما بعد از آن نمایشهای رسمی تبلیغاتی موافق جنگ و انقلاب اجرا شده و بیشتر آماتورهای سیاسی به فعالیت پرداختند.
دکتر صادقی بر این باور است که هر گروهی نباید بتواند کارهایش را اجرا کند و باید کارها کیفیت بالایی برای عرضه داشته باشد. دانشجویان، اساتید و به طور کلی فضای دانشجویی و دانشگاه نیاز به فضایی برای عرضه شدن دارد و حداقل باید 5 یا 6 سالن به آنها اختصاص داده شود. اما هر کاری نباید اجرا شود.
انضباط هنری می‌خواهیم
به نظر دکتر صادقی و البته کارگردانهای دیگر یکی از مشکلات مدیریتی سالن جدا کردن خانمها و آقایان در سالن است و انضباط تالار که مطابق با یک انضباط هنری نیست و باید آزادتر عمل کرد.
راهی که باز نماند
پری صابری نیز معتقد است:«سخت‌گیری برای کارها باید بیشتر شود تا سطح کارها بهبود یابد. بعد از انقلاب تالار مولوی مکانی شده برای کارهای تجربی و دانشجویی راهی که باز شده بود تا استاد و دانشجویان با هم کار کنند دنبال نشد علاوه بر این سالن به یک بازسازی مجدد نیاز دارد تالار 30 سال است که ساخته شده ولی هنوز هم یکی از بهترین تالارهای امروزی است و شما را در چارچوب مقررات خودش نمی‌بندد بلکه می‌توانید مقررات خودتان را حاکم کنید.»
تکلیف مدیریت مشخص نیست
فنائیان می‌گوید:«در حال حاضر چون تکلیف مدیریت مشخص نیست اوضاع فعالی ندارد و دلایل مختلفی هم در این موضوع دخیل هستند یکی عدم حضور مدیر مناسب با توجه به موقعیت علمی و هنری است و همچنین مدیر تالار باید بتواند از جنبه‌های قوی به آن نگاه کند.»
فنائیان گفت:«تالار مولوی معمولاً بودجه مشخصی ندارد و این مسئله باعث می‌شود حتی با وجود مدیر هم نتوان کارهای خوبی داشت و باید گفت این موضوع هم مزید بر علت شده اما تجربه ثابت کرده است که وقتی چند کار خوب در سالن اجرا می شود افراد کارها را فعالانه انتخاب می‌کنند و کارها می‌تواند کیفیت و استمرار داشته باشند.»
آنقدر تئاتر بد دیدیم....
خورشیدی نیز می‌گوید:« بعد از مدتی مولوی مشتری‌هایش را از دست داده. در تئاترهای دنیا مشتری‌های ثابت وجود دارند. تالار مولوی هم همینگونه بود تماشاچیان می‌دانستند که کارهای خوبی را می‌بیند اما در حال حاضر آنقدر تئاتر بد دیدند که حاضر نیستند دوباره به سالن‌ها برگردند.»
قلب تپنده‌ای که از پیکره جدا شد
علیرضا نادری که چند کار”پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد”، ”فرمانها و مهر و پیمانها”،”این قصه را ایرانیان نوشته‌اند” و ... را در تالار مولوی اجرا کرده است بر این باور است که سالن از لحاظ فضا و جا یکی از جذاب‌ترین سالنها است و تنها مسئله تالار مولوی به مالکیت تالار برمی‌گردد.
نادری می‌گوید:«تالار مولوی هدفش این بود که دانشجویان تالار ویژه‌ای داشته باشند متعلق به جریان تئاتر دانشجویی پس از انقلاب مدیریت‌های متعدد اندک اندک تالار مولوی را از پیکره تئاتر جدا کردند. البته در دوره‌هایی مدیرهایی توانستند باعث پیشرفت تالار بشوند اما مخصوصاً در این اواخر تالار بسیار مهجور ماند، تالار مولوی اگر مدیریت درستی بشود قادر است قلب تپنده تئاتر به ویژه تئاتر دانشجویی باشد. تالار مولوی متعلق به تئاتر نخبه‌گراست و طبقات تحصیل کرده می‌توانند فارغ از دغدغه‌های عموم مردم در آنجا فعالیت کنند.»
یک پروسه اداری برای چند مترکابل
رضایی‌راد نیز معتقد است که سالن اختصاص داده شده است به تجربه‌های دانشجویی اما مسئله این است که کارهایی به اسم دانشجویی انجام می‌گیرد که اصلاً تجربی نیست، یکی از مشکلات مشکل در مدیریت دوگانه‌ای است که در تالار مولوی حاکم است و تشخیص می‌دهند که کار دانشجویی است.
مسئله‌ای که برای کار کردن در تالار مولوی همیشه مشکل است این است که کار باید هم نظر مرکز را تامین کند و هم مدیریت جهاد دانشگاهی که سیاسی‌تر کار می‌کند. علاوه بر این عواملی که کار را اداره می‌کند حرفه‌ای نیستند به عکس اینکه خیلی از چیزها پیش پا افتاده تلقی می‌شوند باید در آنجا یک پروسه اداری را طی کند برای مثال حتی خرید چند مترکابل. باید گفت:«همه چیز اداری است و سیستم اداری عقب مانده است.»
اساتید بازگردند
احصائی نیز به این نکته اشاره می‌کند که اگر گروه‌هایی که در سالن کار می‌کنند برنامه تبلیغی خوبی برای کارشان داشته باشند به مشکل برخورد نمی‌کنند علاوه بر اینکه اگر اساتید در این سالن فعالیت کنند شاید بتوانند به آنجا رونق بدهند.
احصائی می‌گوید:«اگر کاری داشته باشد که به محیطی متناسب با تالار مولوی احتیاج داشته باشد حتماً این سالن را انتخاب می‌کند.»
سیاست‌های دوگانه
حسن معجونی به وضعیت سالن اشاره می‌کند که از مرکزیت تئاترشهر دور افتاده و بعضی وقتها زیر پوشش مرکز است و گاهی سیاست‌گذاری‌هایش جدا می‌افتد و بهتر است سیاست‌گذاری‌های تالار با مرکز موافق‌تر شود چرا که این مسئله به نفع تالار مولوی است.
کوهستانی می‌گوید:«مشکل تالار مولوی مدیریت سالن است که زیر نظر دانشگاه کار می‌کند و به خاطر محدودیت‌هایی که دارد متاسفانه جوری شده که مهجور مانده و اجراها نه به لحاظ کیفی سطح بالای دارند و نه به لحاظ تماشاگر و احتیاج به یک تغییر بنیادی دارد. چه از نظر نگرش و چه به لحاظ مدیریتی، استمرار اجراها نوع نگاه مدیریت آنجا و جهاد دانشگاهی باید تغییر کند.»
تنها یک بهانه
کوهستانی معتقد است این توجیه که سالن باید در اختیار دانشجویان قرار بگیرد ،مناسب نیست چرا که اکثر دانشگاه‌ها سالن‌های مناسبی دارند. هنرهای زیبا 2 سالن و دانشگاه‌های دیگر و این موضوع بیشتر یک بهانه است برای محدود کردن سالن و دور کردن سالن برای کسانی که حرفه‌ای کار می‌کنند.
چنین سالنی با امکانات حرفه‌ای که دارد از ظرفیتهایش به خوبی استفاده نمی‌شود برای مثال بسیاری از کارها از ظرفیت سالن‌ با توجه به ابعادش درست استفاده نمی‌کنند و مقدار زیادی از فضا بلا استفاده می‌ماند.
راجع به همه چیز صحبت می‌کنیم
باید گفت این مسائل مشکلات و موانع کار کردن در تالار مولوی را در مقابل مزایا و امکانات سالن نشان می‌دهد. برای بررسی مدیریت سالن با رحیمیان معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی تماس گرفتیم و سوالهایمان را مطرح کردیم. رحیمیان گفت همایشی تا 10 اردیبهشت برگزار می‌شود و در آن راجع به همه چیز صحبت می‌کنیم.