به فکر تالارهای خرمشهر و آبادان باشید
با یک بازاندیشی در تالارهای خرمشهر و آبادان، میتوان آنها را تبدیل به تالارهای کاملاً تئاتری کرد و با صرف هزینهای ناچیز آنها را از این حالت غیرکاربردی بیرون آورد. برداشتن سن و یا عمق دادن به آنها تا حد زیادی در رفع این نقص مؤثر خواهد بود.
رضا آشفته
گروههای تئاتر در هتل کاروانسرای آبادان مستقر شده بودند، تا در یازدهمین جشنواره ملی تئاتر مقاومت-فتح خرمشهر که برای اولین بار در سطح کشور برگزار میشد، شرکت کنند.
در این جشنواره 16 گروه برای رقابت و 2 گروه تهرانی در بخش میهمان شرکت کرده بودند. امیر دژاکام از همان روز پنجم خرداد در تالار شهرداری خرمشهر هر شب ساعت 30/19 نمایش "آسمان و زمین" را اجرا میکرد و حمیدرضا آذرنگ از هشتم خرداد برنامه اجراهایش را در تالار مهر آبادان آغاز کرد، تا دوازدهم نمایش "خیال روی خطوط موازی" را در آنجا اجرا کند.
تالارهای خرمشهر اصلاً تعریفی نداشت و امکانات انجمن نمایش این شهر در حد صفر بود. امیر دژاکام هم در تالاری غیراستاندارد نمایشش را پیش روی مردم گذاشته بود و شنیدهها دلالت بر نارضایتی از سالن بود اما او با افتخار برای مردم خرمشهر نمایش خود را 4 شب اجرا کرد.
تالارهای آبادان، تمیزتر و مرتبتر بود و به درد اجرای تئاتر میخورد، هرچند با تئاتر امروز دنیا اصلاً همخوانی نداشتند برای آن که تالار قاب عکس ایتالیایی دیگر مد روز اجراهای امروز نیست.
روز اول، روز سعید آلبو عبادی نویسنده و کارگردان نمایش "1417" از ماهشهر بود. در این اثر، سه نمایش به هم پیوسته اجرا شد. در سال 1417 مردی برای همسر خود، نمایشنامهای را میخواند با موضوع هشت سال دفاع مقدس و... این نمایش برنده اول نمایشنامهنویسی، برنده دوم کارگردانی، برنده سوم بازیگری مرد (آرمین میرزایی) شد و به عنوان کار دوم برگزیده برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر دعوت شد. تکنیکهای جاری در متن و اجرا و بازیهای نسبتاً حسی و گیرا عوامل مطرح شدن این اجرا بودند.
در این روز همچنین "دخیل سبز" از خرمشهر به نویسندگی و کارگردانی محمد شیرالی از خرمشهر با آن که قصه جذابی داشت، اما در اجرا و متن نقاط ضعفی در آن دیده میشد که مانع از بالا آمدن کار میشد. این کار برنده بخش موسیقی و برنده دوم بازیگری زن و برنده سوم بازیگری مرد شد. البته سالن فانوس خرمشهر هم نمیتوانست مکان برازندهای برای این اجرا باشد. در یک فضای میدانی کار مطلوبتر به نظر میرسید. "دخیل سبز" درباره پناه دادن به یک سرباز ایرانی مجروح توسط یک دختر عراقی بود که به مرگ سرباز ایرانی منجر شد.
مصطفی بوعزار از اهواز نمایش واقعگرایانه "خاک روی خاک" و پژمان شاهوردی از بروجرد نمایش تکگویی "آنسوترینها" را اجرا کردند که این دو نمایش اصلاً به چشم نیامدند.
روز دوم، روز نمایش "خرمشهر 11" از اصفهان بود. این نمایش در تالار مهر آبادان اجرا شد و چون سالن قاب عکسی، مناسب اجرای آن نبود، اصغر خلیلی نمایشنامهنویس و کارگردان از مردم خواسته بود تا در بالای سن به تماشای این کار بنشینند. این نمایش ایرانی دارای ساختاری کاملاً ایرانی بود و یک سکو و فضای خالی که با اتکا به بازیگران پیش میرفت کار را جلو میبرد. شیوا مکی نیان، برنده اول بازیگری زن برای بازی در "خرمشهر 11" شد. او بهترین بازی ممکن را در این جشنواره به صحنه آورد. یک زن عرب خرمشهری و معلم که با گذشت زمان ساکن اصفهان شده و حالا پس از مدتها به آنجا رفته تا تجدیدخاطره کند. انسیه محمدی برای بازی در این کار برنده جایزه دوم شد و برنده سوم بازیگری مرد هم نصیب این کار شد. اصغر خلیلی جایزه بهترین کارگردانی و جایزه دوم نمایشنامهنویسی را برای "خرمشهر 11" گرفت، و این کار به عنوان کار برگزیده برای شرکت در جشنواره تئاتر فجر امسال دعوت شد. بازیها، شیوه اجرایی و پرهیز از ابتذال و شعارگرایی از جمله عوامل برگزیده شدن این کار بودند.
"به موازات" هم اثر امین آبان از کرج کار مطرحی بود که در دومین روز قابل تأمل مینمود، اما فقط تقدیر برای نمایشنامهنویسی تنها جایزه این کار بود. تئاتردرمانی شیوه اجرایی این کار بود و بازیگران زن با توانایی و انرژی در آن میکوشیدند. کارگردانی امین آبان در این کار مثالزدنی و حرفهای بود.
دو نمایش "آخرین قطعه گمشده" و "نیمه تمام" آثار غیرمطرح روز دوم بودند. "آخرین قطعه گمشده" نوشته علیرضا حنیفی و به کارگردانی جاوید رخشانی از اردبیل در تالار اشراق آبادان اجرا شد که جایزه سوم نمایشنامهنویسی را نصیب حنیفی کرد. "نیمه تمام" کار حسن حاجتپور از تهران هم بدون جایزه جشنواره را ترک گفت.
روز سوم، روز نمایش "پوکههای برنجی" به نویسندگی شهرام کرمی و کارگردانی زری اماد بود. زری اماد برای این کار برنده جایزه اول طراحی صحنه شد و امیر کربلاییزاده بازیگر این کار، برنده جایزه اول بازیگری مرد شد. شهرام کرمی هم جایزه سوم متن را گرفت. "پوکههای برنجی" در متن و اجرا تا حد زیادی قابل دفاع بود، هرچند ضعفهایی هم در آن دیده میشد. امیر کربلاییزاده، با انرژی و خلاق در نقشآفرینی، خودی در صحنه نشان داد که شایستگی خود را برای آینده اثبات کرد. "پوکههای برنجی" هم چوب سالن نامناسب را خورد و اجرا و طراحی صحنه، آن طور که باید و شاید دیده نشد.
در این روز نمایش "به رنگ آب" به نویسندگی یعقوب صدیق جمالی و کارگردانی نیر غائبزاده از تبریز در حد انتظار نبود. "نقطه ته خط" کار مالک حدپور سراج از تهران هم فقط برنده جایزه بازیگری دوم مرد شد. "مردی با چشمان آبی" کار خسرو امیری از کرمانشاه هم توفیقی در بر نداشت و فقط جمعی از تماشاگران از دیدنش اظهار رضایت میکردند. این کار هم در متن خیلی میلنگید، در صورتی که به لحاظ ایده اجرایی حرفهایی برای گفتن داشت. البته این معضل تمامی متنهای حاضر در جشنواره بود، چون هر کارگردان تقریباً متن خود را به صحنه آورده بود بی آن که بر نواقص مسلط باشد و برای رفع آنها اقدامی کرده باشد.
در روز چهارم عباس جانفدا و فرشاد منظوفینیا به لحاظ کارگردانی ادعایی داشتند. "کاغذ، باد" نوشته صحرا رمضانیان و حامد امانپور، به کارگردانی عباس جانفدا از مشهد در تالار فانوس خرمشهر اجرا شد، که در این کار اجرا و طراحی صحنه و طراحی پوستر میتوانستند جزء مدعیان جوایز جشنواره باشند.
فرشاد منظوفینیا از تهران نمایش "از خواب تا مهتاب" اثر چیستا یثربی را در آبادان اجرا کرد که برنده جایزه سوم کارگردانی شد.
"بوتیک رنگارنگ" کار مرتضی هواسی در روز آخر نتوانست جاذبه زیادی میان تماشاگران، داوران و منتقدان ایجاد کند. این کار در متن و اجرا کاملاً پر ضعف مینمود.
در این روزها گروهی از روزنامهنگاران باتجربه اهوازی نشریه روزانه جشنواره را منتشر میکردند و با ارائه تصاویر، گزارش، گفتوگو و نقد در صدد برآمدند تا نگاهی حرفهای به این جشن ملی داشته باشند.
در روز افتتاحیه، تئاتریها در شلمچه با شهدای جنگ تحمیلی تجدید میثاق کردند و در اختتامیه وزیر ارشاد، استاندار و مدیر کل ارشاد خوزستان به بینالمللی شدن این جشنواره در سال 88 اشاره کردند. همچنین در این روز 11 تئاتری خوزستانی تقدیر شدند.
از ضعفهای عمده این جشنواره سرویس دهی نامناسب در هتل آبادان بود که عدم مدیریت و هماهنگی به این مسایل بیشتر دامن میزد. همچنین از برنامههای جانبی و نقد و بررسی حضوری آثار نیز خبری نبود. دیدار از پالایشگاه آبادان تنها برنامه جنبی این جشنواره بود که با استقبال گروههای شرکتکننده روبهرو شد.
نکته دیگر این که با یک بازاندیشی در تالارهای خرمشهر و آبادان، میتوان آنها را تبدیل به تالارهای کاملاً تئاتری کرد و با صرف هزینهای ناچیز آنها را از این حالت غیرکاربردی بیرون آورد. برداشتن سن و یا عمق دادن به آنها تا حد زیادی در رفع این نقص مؤثر خواهد بود.