سوده شرحی در گفتگو با ایرانتئاتر بیان کرد
طراحی لباس درفرانکنشتاین منطبق بر الگوهای کلاسیک است

فرانکنشتاین

طراحی لباس درفرانکنشتاین منطبق بر الگوهای کلاسیک است 2

فرانکنشتاین

فرانکنشتاین
ایرانتئاتر: زنان در آثار دلهره آور و تا حدی ترسناک بیشتر در حکم قربانی به تصویر درآمده اند. در نمایش فرانکنشتاین هم دو زن نمایش قربانی می شوند. ژوستین با بازی تاثیر گذار سوده شرحی به نوعی قربانی حس مادرانه اش نسبت به ویلیام می شود. شرحی در این نمایش در بحث طراحی لباس نیز تلاش می کند کارش منطبق بر روح و جان اثر باشد.
سوده شرحی در سال های اخیر در حوزه طراحی لباس و بازیگری تلاش های قابل تحسینی انجام داده است. فردا، جنایات و مکافات ، سوختن ، ویتسک، چرکنویس چروکیده، عروسی، سیزده، ایران من، خاتم شیرازی و فصل شکار از جمله کارهای مهم کارنامه کاری شرحی هستند. شرحی برای طراحی لباس و بازی در نمایش جنایات و مکافات برنده بهترین طراح و بازیگر از بخش بین الملل جشنواه تئاتر فجر شد. هیولا ها همیشه برای آدم ها مایه ترس و نفرت و اضطراب بوده اند. موقعی که خود انسان دست به خلق هیولا می زند؛ به طور حتم وارد چالش جدی می شود. ویکتور فرانکنشتاین هم با خلق هیولا خودش را وارد یک فضای برزخی و مالیخولیایی میکند. داستان نمایش فرانکنشتاین روایت دانشمند جاهطلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکههای بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگتر از یک انسان معمولی میسازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیههای ناشی از دوختن به چشم میخورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از دست شرارتهای او فرار میکنند. نمایش فرانکنشتاین نوشته و کار ایمان افشاریان بر اساس رمان نویسنده انگلیسی مری شلی است و آذرماه در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه میرود. با سوده شرحی درباره بازی و طراحی لباس نمایش فرانکنشتاین گفتوگویی انجام داده ایم.
در این دو ماهه اخیر بر خلاف یکی دو سال قبل، دوران پرکاری را تجربه می کنید و در دو نمایش سوختن و فرانکنشتاین به عنوان طراح لباس و بازیگر حضور دارید. دلیل این کم کاری و یا پرکاری چیست؟
راستش را بخواهید هیچ وقت به طور دقیق خودم هم متوجه دلیل چنین وضعیتی نشده ام. همیشه علاقه دارم که کار کنم؛ منتهی بسته به خواست دوستان کارگردان دارد. دو سال قبل هم بعد از مدتی کم کاری همزمان در نمایش های کابوس های حضرت اشرف و شعله 2 به عنوان طراح لباس و بازیگر حضور داشتم. به هر حال کارگردان هایی که با من تجربه مشترک کاری دارند دوباره از من دعوت به همکاری می کنند.
نکته مشترک بین دو نمایش سوختن و فرانکنشتاین فضای قرون وسطایی هر دو کار است. برای طراحی لباس به سراغ چه تهمیداتی رفتید که کارتان متفاوت باشد؟
بله این ویژگی در دو نمایش مشترک هستند. در نمایش سوختن با تغییراتی که در دکور انجام شد لباس هایی را که در تمرینات آماده کردم را هم تغییر دادم و چند شب مانده به اجرا از لباس های مدرنی استفاده شد که ربطی به لباس های قرون وسطایی ندارد. در نمایش فرانکنشتاین هم منطبق بر الگوهای کلاسیک لباس های آن دوران عمل کردم. به لحاظ رنگی دوست داشتم شخصیتی مثل هیولا مثل خودش لباس هایش هم خاکستری باشد. در وجود این هیولا هم خوبی وجود دارد و هم بدی. البته او در جاهایی از روی جبر مجبور به بدی کردن می شود و این موقعیت برای همه ما رخ داده است و حتی ناخواسته نتایج کارمان منجر به بدی می شود. بنابراین در نوع رنگ آمیزی لباس هایش نه خواستم مشکی باشد که به وجوهات ترسناکش بیافزاید و نه سفید باشد که نشان از مهربانی و عشقش باشد. اوصورت وحشتناکی دارد؛ اما فطرتش چندان بد نیست. رنگ قرمز هم به این دلیل استفاده کردم که به لحاظ بصری در انبوهی از رنگ های سرد صحنه نور و زیبایی با خود به همراه دارد و در ضمن نماد عشق هم هست. البته در لباس بقیه شخصیتها مثل ویکتور چون آنقدر در فضای منجمد قطب بوده که خیالی در ذهنش از ژوستین و الیزابت می بیند همه را سفید می بیند و این المان هم در لباسش دیده می شود.
لباس دو بازیگر زن نمایش سفید است و سفید نماد معصومیت است. چقدر در طراحی لباس به این مسئله پرداختید؟
لباس دو شخیت زن آبی رنگ است که با نور پردازی سفید به نظر می رسد و من هم به عمد این کار را انجام دادم که به چشم تماشاگر رنگ لباس دو بازیگر زن سفید به نظر برسد و به نوعی با خیال ویکتور همراه می شوند.
آیا به نمونههایی که از روی این داستان تبدیل به فیلم و یا سریال ساخته شده برای بازی و طراحی لباس ها رجوعی داشتید؟
به منابعی رجوع کردم که ببینم فرانکنشتاین چه شکلی است و البته رنگ و نوع لباس را بر اساس استباط هایم طراحی کردم.
به چه دلیل لباس الیزابت بر اساس فرم لباس عروسی انتخاب شده است؟
مسئله مهم این است که الیزابت در شب عروسیش مرده است و دوست داشتم در خیال ویکتور هم با لباس عروسی دیده شود. به هر حال من برای کارم یک سری ایدهها دارم که ممکن است برخی از مواقع تماشاگر متوجه آن نشود.
تماشاگری که به دیدن این جنس از نمایشها می آید به هر حال باید با پس زمینه و مطالعه به سالن نمایش بیاید؟
بله خوشبختانه خیلی از مخاطبانی که به دیدن نمایش ما آمده اند دارای چنین پس زمینه اطلاعاتی بوده اند.
آیا به دلیل اینکه همسرتان کارگردان این نمایش بود توامان ضمن طراحی لباس در نمایش هم بازی کردید؟
نقش ژوستین برایم جذابیت زیادی داشت که من را مجاب کرد که در نمایش بازی کنم؛ نقشی که پیش برنده خط اصلی درام است. دختری مظلوم که بینوا هم هست. البته من قدرت انتخاب برای بازی دو نقش را داشتم ولی ایمان افشاریان بیشتر تمایل داشت که نقش ژوستین را بازی کنم. آناهیتا افشار که از بازیگران جوان و خوب سینما است هم به شایستگی نقش الیزابت را بازی کرد؛ نقشی که نقش اصلی زن نمایش است.
در نمایشی که ما روی صحنه می بینیم تقریبا نقش دو زن در یک حد و اندازه است؟
بله ممکن است این نظر شما درست باشد و به هر حال هر دو نقش جذاب هستند.
آیا می توانیم ژوستین را یک قربانی بدانیم؟
او جزء طبقه فرو دست جامعه است و قربانی مناسبت غلط اجتماع در آن دوران می شود و من هم تمام تلاشم را انجام دادم که بتوانم درست بازیش کنم.
جنس و نوع بازی شما است که ژوستین خیلی معصوم به نظر می رسد؟
در تمام داستان نمایش ویکتور مدام می گوید ژوستین زن بی نوا و محجوبی است و آنقدر این جمله را تکرار می کند که من در بازیم هم ناخودآگاه به این سمت رفتم. در نمایش قبلی ایمان افشاریان جنایات و مکافات که نقش خواهر راسلینکوف را بازی می کردم و جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره بین المللی تئاتر فجر را به دست آوردم؛ نقش بسیار متفاوتی داشتم. او دختری مغرور و بسیار مورد توجه مردم است و همه هم او را دوست دارند و برایم بسیار مهم بود که این دو نقش اینقدر از هم فاصله دارند. به هر حال ایفای نقش زنان آرام و کم حرفی مثل ژوستین کار ساده ای نیست و همانطوری که می دانید بازیگر کم کاری هستم و منتظر پیشنهاد بازی در چنین نقش هایی می مانم.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی