در حال بارگذاری ...
...

درگفتگوی ایران تئاتر با سیاوش میری مطرح شد:

تقابل خالق و مخلوق مهم‌ترین ویژگی‌ رمان فرانکنشتاین است

درگفتگوی ایران تئاتر با سیاوش میری مطرح شد:

تقابل خالق و مخلوق مهم‌ترین ویژگی‌ رمان فرانکنشتاین است

ایران تئاتر : سیاوش میری بازیگر نمایش فرانکنشتاین به ایران تئاتر گفت: ویکتور فرانکنشتاین تلاش می‌کند موجودی نامیرا خلق کند و این تلاش منجر به خلق هیولا می‌شود. برای من چنین فلسفه ای از سوی یک آدم برای خلق نامیرایی بسیار مهم است.

سیاوش میری بازیگر جوان تئاتر سابقه همکاری با ایمان افشاریان در نمایش‌هایی نظیر شعله 2 و جنایات و مکافات داشته است و در سومین همکاریش با افشاریان نقشی اثر گذار را بازی می‌کند. هیولاها همیشه برای آدم‌ها مایه ترس، نفرت و اضطراب بوده‌اند و موقعی که خود انسان دست به خلق هیولا می زند، به طور حتم وارد چالشی جدی شده است. ویکتور فرانکنشتاین هم با خلق هیولا خودش را وارد یک فضای برزخی و مالیخولیایی می‌کند. داستان نمایش فرانکنشتاین روایت دانشمند جاه‌طلبی است که با استفاده از کنار هم قرار دادن تکه‌های بدن مردگان و اعمال نیروی الکتریکی، جانوری زنده به شکل یک انسان و با ابعادی اندکی بزرگ‌تر از یک انسان معمولی می‌سازد. موجودی با صورتی مخوف و ترسناک که بر همه جای بدنش رد بخیه‌های ناشی از دوختن به چشم می‌خورد. این موجود تا بدان حد وحشتناک است که همگان، حتی خالقش از شرارت‌های او فرار می‌کنند. نمایش فرانکنشتاین نوشته و کار ایمان افشاریان بر اساس رمان نویسنده انگلیسی مری شلی آذر و دی ماه در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته است. با سیاوش میری درباره تجربه بازی در نمایش فرانکنشتاین و ویژگی‌های نقش والتون گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

رمان فرانکنشتاین اثر مری شلی از رمان‌های جذابی است که بارها در سینما و تئاتر مورد اقتباس قرار گرفته است؛ برای شما این رمان و بازی در نمایشی بر پایه آن چه جذابیت‌هایی داشت؟

این سومین تجربه همکاریم با ایمان افشاریان است. در دو نمایش قبلی او هم بازی داشتم و آخرین بازیگری بودم که به تیم اضافه شدم. در این تجربه‌های مشترک آشنایی خوبی از نوع تفکرات ایمان افشاریان به دست آورده بودم و با شناخت این پیشنهاد را قبول کردم و علاقه دارم این همکاری در کارهای بعدی افشاریان هم ادامه داشته باشد.

 

ایمان افشاریان از کارگردان‌هایی است که تنوع ژانری در آثارش دیده می‌شود.

بله تجارب ارزشمند و خوبی در مدیوم‌های مختلف تئاتری دارد و برایم خوشحال کننده است که با چنین کارگردانی همکاری داشته باشم و درگیر بازی در ژانر خاصی نشوم.

 

آیا رمان فرانکنشتاین را خوانده بودید؟

چند سال قبل این رمان جذاب را خوانده بودم. موقعی که قرار شد در نمایش بازی کنم دوباره و با تمرکز بیشتر رمان را خواندم.

 

درباره شخصیت والتون چه دیدگاهی داشتید؟

او یک دریانورد است و در دو نوبتی که رمان را خوندم به شناخت نسبتاً کاملی از والتون رسیدم.

 

چه بخش‌هایی از رمان فرانکنشتاین برایتان جذابیت‌های بیشتری دارد؟

چالش و تقابل میان خالق و مخلوق مهم‌ترین ویژگی‌ این رمان است.  شخصیت ویکتور فرانکنشتاین به خاطر اینکه مادرش را از دست می‌دهد و جذب آموزه‌های فکری استادش می‌شود، این دغدغه را پیدا می‌کند که نامیرایی را بتواند به وجود بیاورد و این تلاش منجر به خلق هیولا می‌شود. برای من چنین فلسفه ای از سوی یک آدم برای خلق نامیرایی بسیار مهم است.

 

در شخصیت والتون جدا از شغلش چه نکاتی برایتان حائز اهمیت بود؟

من او را یک جور مثل کریستف کلمب دیدم.

 

به هر حال یکی از خصلت‌های والتون حس ماجراجو بودنش است؟

به طور روال دریانوردان آدم‌های شجاع و ماجراجویی هستند. در اقتباسی که ایمان افشاریان از رمان انجام داده شخصیت والتون به نوعی روایتگر چالش میان ویکتور و هیولا است. البته ساختار نمایش به گونه‌ای است که در جاهایی خود ویکتور به سراغ روایت قصه زندگی‌اش می‌رود و با دو نوع زاویه دید و روایت مواجه هستیم.

 

موقعی که والتون حرف‌های ویکتور را گوش می‌کند از سر دلسوزی است و یا نسبت به او ترحم دارد؟

یک جور نسبت به او دلسوزی دارد و در ضمن چون آدم ماجراجویی است به شنیدن این نوع داستان‌ها علاقه دارد. البته جاهایی پیش می‌آید که والتون از دست ویکتور عصبانی می‌شود و دلیلش هم دلسوزی و حس عطوفتی است که به او دارد. به نظر من رابطه میان والتون و ویکتور مثل رابطه شمس و مولانا است. والتون یک جورهایی شیفته تفکرات و کارهای ویکتور است.

 

از نگاهی دیگر ویکتور ثبات شخصیتی ندارد که بخواهد به عنوان یک تکیه‌گاه مورد استفاده قرار بگیرد.

درست است. نکته مهم این است که ویکتور می‌گوید وارد کشتی والتون شده و از او حمایت می‌کند. او در مقابل چالشی که ملوان‌ها با والتون دارند تلاش می‌کند اوضاع را مدیریت کند و با منطق به آن‌ها می‌گوید که طبیعی است در چنین سفر دشواری که شرایط سخت و جانکاه در قطب جنوب حاکم است آن‌ها با این مسائل مواجه شوند. با همه این اوصاف باز هم ملوان‌ها مشغول ناله و شکایت هستند و می‌خواهند به خانه برگردند. در صورتی که راه برگشتی برای آن‌ها وجود ندارد و در میان یخ‌ها محاصره شده‌اند. برای والتون نبوغ ویکتور بسیار جالب توجه است.

 

یکی از شغل‌های جذاب قرون 16 و 17 دریانوردی بود که منجر به کشف دنیاهای جدید شد. درست مثل شغل فضانوردی در دوران معاصر که بسیار جذاب است. چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟

شغل دریانوردی تأثیر بسیار مهمی در تکوین شخصیت والتون دارد و در آن دوران شغل خاصی بوده که به واسطه آن خیلی از مجهولات و ناشناخته‌ها کشف می‌شدند. دریانوردان با فرهنگ و اقلیم‌های مختلفی آشنا می‌شدند و در ضمن تجارب خودشان با دیگران به اشتراک می‌گذاشتند. آدم‌های کنجکاو معمولاً دوست ندارند یک جا باشند و امروز  هم آدم‌هایی این دغدغه را دارند به طبیعت‌گردی می‌پردازند.

 

بازی در سالن‌های مختلف مثل بلک باکس و یا قاب صحنه تابع شرایط خاص خود است. بازی در سالن اصلی تئاتر شهر با توجه به بازسازی و امکانات جدیدش چه ویژگی‌هایی دارد؟

بدون شک بازی در هر مکان و سالن تئاتری اقتضائات خاص خود را می‌طلبد. تئاتر شهر به نظر من بزرگ‌ترین و فاخرترین سالن نمایشی در ایران است و خوشبختانه در این بازسازی تجهیزات خوبی به آن افزوده شده است. حتی رفتن روی سن تئاتر شهر بدون تماشاگر هم فوق العاده هیجان بخش است و حضور تماشاگران این هیجان را دو چندان می‌کند. البته نکته منفی در بازسازی اخیر عدم وجود آکوستیک صدا است و فقط در این زمینه است که اقدامی انجام نشد. موقعی که بازیگر در صحنه تئاتر شهر حرف می زند آنقدر بازگشت صدا زیاد است که باعث دوگانگی در صدای بازیگر می‌شود و جاهایی هم صدای بازیگر مثل راهروی وسط صحنه خورده می‌شود. به هر حال از این بابت که در اولین اجرای بعد از بازسازی تئاتر شهر حضور دارم خوشحالم و امیدوارم با بستر سازی مناسب تعداد این نوع سالن‌های استاندارد بیشتر شود؛ زیرا به طور حتم در ارتقای تئاتر و جلب تماشاگران بیشتر مؤثر خواهد بود.

 

گفت‌وگو از احمد محمد اسماعیلی