در حال بارگذاری ...
...

بیانیه انجمن بازیگران خانه تئاتر

چندی است که دربرخی رسانه‌ها، موج انتقادی دامنه‌داری علیه خانه تئاتر، و به ویژه انجمن بازیگزان پا گرفته؛ که در جای خود بسیار مغتنم است. چه، هنگامی که چنین عملکرد خانه تئاتر و انجمن بازیگران در بوته نقد و داوری قرار می‌گیرد، خود نشانه حضور و عمل گسترده و موفق این خانه، و به ناچار، ایجاد توقعات کیفی و فنی تازه است؛ که آن را شاهدیم.

چندی است که دربرخی رسانه‌ها، موج انتقادی دامنه‌داری علیه خانه تئاتر، و به ویژه انجمن بازیگزان پا گرفته؛ که در جای خود بسیار مغتنم است. چه، هنگامی که چنین عملکرد خانه تئاتر و انجمن بازیگران در بوته نقد و داوری قرار می‌گیرد، خود نشانه حضور و عمل گسترده و موفق این خانه، و به ناچار، ایجاد توقعات کیفی و فنی تازه است؛ که آن را شاهدیم.
از سویی انجمن بازیگران همواره حامی و مشوق تضارب آزاد آرا و ایجاد فضای مناسب و گسترده برای حضور منتقدان و حتی مخالفان خود است. به بیان دیگر، تا پای جان می‌ایستیم که مخالفان صادق ما به میدان سخن و نقد بیایند. که این‌ها همه از برکت آزادی بیان است. هرچند نمی‌دانیم چرا این سفره پربرکت، تنها در هنگامه‌ای که افراد خانواده رو در روی هم قرار می‌گیرند، چنین آزادانه و سخاوتمندانه گسترده می‌شود، و چرا این خوان گسترده، آن گاه که ایشان شانه به شانه در پی استیفای حقوق واقعی خود، در برابر آنان که این حقوق را در بند تسلط و مهار خود داشته‌اند صف‌آرایی می‌کنند، برچیده می‌شود و حتی روزنه‌ای نیز برای دادخواهی نمی‌ماند. در ماجرای«قرارداد تیپ» که سال‌هاست مورد توقع همه تئاتری‌ها است، فریادهای ما به کجا رسیده است؟
گرچه خود پذیرای نقد عمیق و اندیشمندانه‌ایم، با این همه بنا نداریم هر نقد و سخن ناروایی را بپذیریم و عمل کنیم. برخی را به جان می‌پذیریم و برخی را به طور اصولی رد می‌کنیم، به ویژه اگر گه‌گاه رد ناباب تحرکات شیطنت‌آمیزی در آن احساس شود.
گفته شده است که در انتخابات اخیر هیأت مدیره خانه تئاتر، کلیه آرا به طور مطلق، نصیب بازیگران شده است: حرفی نسنجیده و غیرآماری. واقعیت این است که از تعداد 10 نفر اعضای اصلی و علی‌البدل هیأت مدیره، 6 نفر از اعضای برجسته انجمن کارگردانان و یک نفر از اعضای شاخص انجمن نمایشنامه‌نویسان حضور دارند، که از این میان، یکی از اعضا دو دوره رییس هیأت مدیره انجمن کارگردانان و دوستی دیگر نیز دو دوره عهده‌دار ریاست هیأت مدیره انجمن نمایشنامه‌نویسان بوده‌اند. بدیهی‌ است در حالی که خانه تئاتر به سوی ایجاد تشکلی از 20 انجمن می‌رود، حضور نمایندگانی از کلیه انجمن‌ها در هیأت مدیره آن ناممکن است. در این میان البته جای خالی نمایندگانی از دو سه انجمن دیگر در هیأت مدیره احساس می‌شود، که این نیز به عدم معرفی نامزدهای شاخص و معتبر، و حمایت هدفمند و سالم از ایشان برمی‌گردد. به واقع اگر بهروز غریب‌پور از طرف انجمن نمایشگران عروسکی نامزد عضویت در هیأت مدیره می‌شد، پشت در می‌ماند؟ و یا در برخی انجمن‌ها به نظر می‌رسد که مسائل شخصی بر منافع گروهی می‌چربد و به همین دلیل از نامزدی برخی افراد سرشناس و معتبر صنف خود حمایت نمی‌کنند. در این میان البته انجمن کودک و نوجوان عملکرد بهتری داشته و با معرفی هنرمند شایسته‌ای چون منصور خلج، به حضور در هیأت مدیره تا حد زیادی نزدیک شده، اما متأسفانه در نهایت، هیأت مدیره خانه تئاتر از وجود وی محروم مانده است.
از سویی، با توجه به تعداد اعضای انجمن بازیگران که حدود نیمی از اعضای خانه تئاتر است(و این دقیقاً برابر با نسبت بازیگران با سایر صنوف، در کلیه بخش‌های تئاتر ما و جهان نیز هست) بدیهی است که نسبت حضور ایشان در هیأت مدیره و اصولاً هر فعالیت خانه تئاتر نیز چیزی در همین حدود باشد. چنان که چنین بوده و اکنون نیز چنین است، بگذریم از این که پذیرش مسوولیت در اغلب نهادهای خانه تئاتر(کمیته‌های مختلف، تعاونی مسکن، صندوق رفاه، پیگیری بیمه‌های اعضا...) جز زحمت، دور شدن از فعالیت و در نتیجه درآمد حرفه‌ای، تحمل انتقادات روا و ناروا... عایدی دیگری برای ایشان در بر نداشته است.
اما در میان انتقادات دوستان به برخی گلایه‌های نسنجیده نیز برمی‌خوریم. از جمله این که یار و همراه بسیار عزیزی به «بازیگر سالاری» در تئاتر ما و درآمدهای کلان بازیگران اشاره می‌کند. گویی ایشان تئاتر ما را با هالیوود اشتباه گرفته‌اند! جایی که طبق آمار موجود هر بازیگر حرفه‌ای تئاتر(تاکید می‌کنیم بازیگر حرفه‌ای) به طور متوسط هر سه سال یک بار روی صحنه می‌رود(که این تقریبا آمار حضور اغلب اعضای صنوف دیگر نیز هست) و متوسط درآمد او برای کاری که سه تا چهار ماه و گاه بیشتر وقت او را می‌گیرد، کمتر از 800 هزار تومان است، سخن گفتن از بازیگر سالاری و درآمدهای کلان، کمی تا قسمتی طنزآمیز می‌نماید. و از طرفی ای برادر، زمانی که یک مصاحبه‌گر(با هر نیت صالح یا ناصالحی که داوری نمی‌کنیم) تو را به چالش می‌کشد، آیا به بعد گرایش ضد صنفی و دشمن شادکن جملات خود می‌اندیشی؟ نمی‌گویی اگر این حرف‌ها به گوش آن بزرگوارانی که همواره از ادای حق و حقوق منصفانه من و تو خودداری کرده‌اند برسد(که البته رسیده است) از این پس با من و تو چه رفتاری خواهند داشت؟ آیا من و تو و جملگی تئاتری‌ها چاره‌ای جز این داریم که (با تاکید بر حق متعالی انتقاد از خود) شانه به شانه هم و یکپارچه، برای استیفای حقوق کلیه بروبچه‌های تئاتر(از بازیگر و کارگردان و نمایش‌نویس و عروسکی‌ و طراح و...) به میدان در آییم و دادخواهی کنیم؟
و اما به باور ما، شاید چاره کار همان باشد که از پنج سال پیش انجمن بازیگران در پی حاصل آن بوده است و آن، بازنگری در اساسنامه خانه تئاتر، به نحوی است که هم هویت ویژه یکایک انجمن‌ها در آن تعریف شود و هم امکان شراکت شایسته ایشان در تعیین سرنوشت خانه تئاتر فراهم شود.
باشد که این بار نمایندگان انجمن‌ها و جملگی آن‌ها که صادقانه به منافع صنف و گروه خود(و نه شخص خود) می‌اندیشند، از چنین خواسته ریشه‌ای سر بر نتابند و با آن همراه شوند.

هیأت مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر