در حال بارگذاری ...
امین میری کارگردان نمایش قتل در موقعیت 35 درجه شمالی

دغدغه طرح مسائل روز اجتماعی را دارم

نمایش های اجتماعی با رویکرد جنایی همواره برای مخاطبان جذابیت دارند و به واسطه ماهیت پرتعلیق و راز آلوده بودنشان همواره مورد توجه بوده اند و امین میری کارگردان نمایش با تسلط به فضای متن توانست نمایشی دلهره آور و پر تعلیق را خلق کند. این نمایش در ژانر درام جنایی و معمایی طبقه بندی می شود و ماجرای پیچیده ای را در یکی از ییلاقات اطراف شهر تهران ( لواسان) بیان می کند؛ البته عناصری از ژانر دلهره آور و ژانر ترسناک هم در ساختار نمایش دیده می شود.

در نمایش شاهد قتل های قاتل سریالی هستیم که طبق شواهد ظاهری پس از ۱۰۰ سال دوباره دست به جنایت های خود با همان الگوها زده است ولی باور چنین مساله ای با توجه به فاصله زمانی بین دو قتل  با منطق جور در نمی آید.امین میری که در سال های اخیر نمایش هایی نظیر شلتر و احساس آبی مرگ را کارگردانی کرده است. در کنار کارگردانی به بازیگری هم پرداخته و در فیلم هایی نظیر شبی که ماه کامل شد نیز به بازی پرداخته است.وی موسس گروه تئاتری احساس آبی هم هست.نمایش قتل در موقعیت 35 درجه شمالی نوشته شهاب مهربان و علی ساعدی براساس رمان در خیابانی که تو در آن زندگی میکنی اثر ماری هیگینز کلارک با دراماتورژی و کارگردانی امین امیری آذرو دی  ماه ساعت 18 در سالن گلایل پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. با امین میری در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.

 

نمایش قتل در موقعیت 35 درجه شمالی داستانی چندلایه ، پرتعلیق و پر شخصیتی دارد جگونه این داستان را برای اجرای  در نظر گرفتید؟

این نمایش اقتباسی از رمان در خیابان که تو در آن زندگی میکنی نوشته ماری هیگیز است که سال 95 آن را خواندم ودیدم قابلیت های نمایشی زیادی دارد وبرایم جذابیت زیادی داشت و از همان زمان در نظر داشتم تا این رمان را به نمایشنامه تبدیل کرده واجرایش کنم . اما آن سال درگیر اجرای نمایش دیگری بود و تا اوایل امسال که اجرای این نمایش شکل جدی به خودش گرفت.بنابراین ایده رمان در خیابان که تو در آن زندگی میکنی را با شهاب مهربان نویسنده نمایش نامه در میان گذاشتم و او شروع به نگارش نمایشنامه کرد و در نهایت متن بسیار متفاوت‌ نسبت به رمان نوشته شد. همزمان با نگارش نسخه اولیه، بازیگران نمایش انتخاب شدند و تمرینات آغاز و دراماتورژی در حین تمرینات انجام شد. تمرینات را تا هماهنگی سالن  و زمان اجرا متوقف کردیم و مجدد از مردادماه تمرینات نمایش را آغاز کردیم اما این فاصله باعث شد تا برخی از بازیگران و عوامل به دلیل مشغله‌های دیگر تغییر کنند.

 

با توجه به لوکیشن های متعدد و شخصیت های زیاد متن اجرای این نمایش کار دشواری به نظر می رسد؟

همیشه موقعی که متنی برایم جذابیت پیدا می کند به سختی و دشواری اجرایش توجهی ندارم وآن را روی صحنه می برم. به این مسئله واقفم که درآوردن فضای ترسناک کار سختی است .اما با شجاعت این کار را انجام دادم.

 

درام های روان شناسانه توام با تم جنایت هم همیشه مورد توجه مخاطب بوده است؟

این اثر با یک نگاه اجتماعی، درامی جنایی است و درباره نحو کار و عملکرد قاتلی سریالی است و دارای رگه‌هایی مستند از قاتلین سریالی به فاصله صد سال در ایران است و این نمایش به تشابه این قاتلان و شیوه قتل آنها می‌پردازد.در این  نمایش نگاهی جامعه‌شناسانه و روانشناسانه هم وجود دارد. نمایش  قتل در موقعیت 35 درجه شمالی داستانی به لحاظ سبک و فضای اجرایی با دیگر کارهایی که روی صحنه آوردم متفاوت است. نمایش قتل در موقعیت 35 درجه شمالی دارای قصه منسجم و در لایه‌های زیرین محتوای منسجم است در حالی‌ که نمایش‌های دیگری که اجرا کردم تنها محتوای منسجمی داشتند. اتفاقات و داستان این نمایش در ایران و در زمان حال می‌گذرد و روایتی از 104 سال قبل در آن وجود دارد.

 

در شروع اجرای نمایش طبق روال اغلب نمایش ها که فردی از گروه توضیحاتی را در باره نمایش ارائه می کند . شما هم نکاتی را رگوشزد می کنید و در ادامه دوباره به سالن بازمی گردید و عنوان می کنید که توضیح دیگری درباره نمایش از یادتتان رفته بود و برگشتید آن را بیان کنید. آیا دلیل این رویکردتتان بازیگر بودن شما است و یا اینکه دوست داشتید تماشاگر را در شروع نمایش در حس تعیق قرار بدهید؟

  گفتن نکته مورد نظر را واقعا از یادم رفته بودم و چون مهم بود دوباره برگشتم و آن را به مخاطبان گوشزد کرد و ربطی به بازیگر بودن من و یا انتقال حس تعلیق ندارد.

 

نکته مهم در اقتباس شما ایرانیزه کردن متن خارجی نمایش نامه بود. بر اساس چه ویژگی هایی این کار را انجام دادید؟

همانطوریکه اشاره کردم در اغلب کارهایم  دغدغه طرح کردن مسائل روز اجتماعی را دارم و در قالب فضای ایرانی این نقد بهتر انجام می شود .

 

آیا اعتقاد دارید که در یک کار جنایی و معمایی جای مناسبی برای طرح مسائل نقادانه روز اجتماعی است؟

این اعتقاد را دارم. زیرا متن این قابلیت و پتانسیل را داشت که درست این نگاه نقادانه در بطن نمایش جانمایی شود. برای هماهنگ شدن بهتر این فضا در نمایش در باره قاتلین سریالی مطالعاتی داشتم تا مناسب ترین را انتخاب کنم. به همین دلیل با نگاهی تا حدی مدرن به سراغ قاتل زنجیره ای به نام حنایی رفتم.

 

آیا استفاده از شخصیت هاشم با توجه به دیوانه بودنش و حرف زدن های بی ربطش به دلیل ایجاد فضاهای مفرح بود تا پاساژهایی در فضای تلخ نمایش ایجاد کند؟

هاشم یکی از شخصیت های محوری نمایش است که در آخر نمایش متوجه اهمیت حضورش می شویم و در تمام بخش های نمایش فضای متفاوتی ارائه می شود .

 

در بحث نورپردازی  در تمام صحنه ها به جز ویلای پانته آ به گونه ای است که فقط روی بازیگران متمرکز است. اما در صحنه های خانه ویلایی پانته آ که قتل ها در آن انجام شده نور کلی تابانده می شود و روی تماشاگران هم نوردیده می شود. ددلیل این رویکرد چیست؟

دلیل عمده چنین کاری نشان دادن تغییر لوکیشن بود . البته دوست داشتم که نور روی تماشاگر تابانده نشود اما امکانات سالن مانع چنین خواسته ای شد.

 

 آیا استفاده از صدای راوی ( با صدای جذاب ناصر طهماسب ) برای پررنگ تر کردن فضای رئالیستی نمایش بود و یا ارائه حس شاعرانگی هم برایتان مهم بود؟

استفاده از صدای راوی کارکرد مفهومی داشت . راوی قصه ای را روایت می کند که با فضای نمایش ( مسئله دفترچه میرزا) ارتباط پیدا می کند و خواندن دفترچه میرزادر ابتدا توسط سوم شخص انجام می شود و در ادامه توسط اول شخص انجام می شود . برای من خیلی مهم است که مخاطب تا به انتها متوجه نشود که قاتل کیست. اگر مخاطب در شروع و یا اواسط نمایش متوجه بشود که قاتل کیست دیگر دیدن ادامه نمایش برایش جذابیتی ندارد. در این بحث با توجه به کدهایی که ارائه می شود مخاطب حدس هایی برای شخص قاتل می زند اما تا به انتها به طور یقین نمی تواند بگوید کدامیک از شخصیت های نمایش قاتل هستند.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی




نظرات کاربران