در حال بارگذاری ...
حمید نیلی در گفت و گو با ایران تئاتر تاکید کرد:

به جای فرافکنی و تخریب از ظرفیت‌های انجمن هنرهای نمایشی بهره ببریم

حمید نیلی به ایران تئاتر گفت: انجمن هنرهای نمایشی می تواند سخنگوی تئاتر انجمن های سراسر کشور باشد و منطقی به نظر نمی رسد در صدد فرافکنی و تخریب آن برآییم.

انجمن هنرهای نمایشی ایران بر پایه چگونه هویتی شکل گرفته و کارکردها و ماموریت های خود را پیش می برد؟ دامنه و میدان عمل این نهاد در چه حوزه هایی تعریف شده و کدام بخش از فعالیت های تئاتری کشور را در بر می گیرد؟ همچنین در راستای هویت و راهبردهای تعریف شده، انجمن هنرهای نمایشی به طور مشخص در این سال ها چگونه نقش خود را در ارتباط با بدنه عمومی تئاتر در گستره ملی ایفا کرده است؟ حمید نیلی مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی در گفت و گو با ایران تئاتر به تبیین و تشریح مسائلی از این دست پرداخته که در ادامه می خوانید.  

 

در جایگاه مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران در خصوص اظهاراتی که اخیراً در خصوص کارکرد و هویت این نهاد مطرح شده، چه نظری دارید؟

این منطقی نیست که ما از پایتخت شعار صنف را سر بدهیم و از مرکز بتوانیم چنین اموری را مدیریت کنیم. نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که طبق اساسنامه تشکل سازی و رویکرد صنفی از وظایف ذاتی انجمن هنرهای نمایشی می باشد که به صورت دموکراتیک و مردم نهاد در تمامی استان ها تشکیل گردیده و این نقش به خوبی ایفا شده است. اما دوستان به جای اینکه تشکر کنند به تقابل با انجمن برخاسته اند. همه می دانیم که روند تشکیل انجمن ها و تعیین رئیس و هیات مدیره انجمن ها در کشور به صورت انتصابی نیست. جدای از بحث مدیریتی، حرف من این است که انجمن هنرهای نمایشی می تواند سخنگوی تئاتر انجمن های سراسر کشور باشد و کمک کند به اینکه حال و روز تئاتر کشور بهتر شود. این سخنگو می رود  امور را رصد می کند، مشکلات تئاتر استان ها را پیدا می کند و سعی می کند صحبت های فعالان تئاتر کشور را به مرکز کشور و پایتخت برساند. دست کم می توانیم به جای بد و بیراه گفتن و نگاه حذفی داشتن از ظرفیت انجمن در استان ها استفاده کنیم و کمک شود تا حرف هنرمندان شهرهای دیگر نیز از زوایه صنفی مطرح شود. واضح است که در این ارتباط نیازی به درشت سخن گفتن و بی اخلاقی نیست و این منطقی به نظر نمی رسد که صنف به جای اینکه در صدد این برآید که وظیفه خودش را دنبال کند روبه فرافکنی و تخریب بیاورد.

 

به نظر می رسد یکی از شاخصه های فعالیت انجمن هنرهای نمایشی در این روزها رویکرد غیرمرکزگرا به تئاتر کشور است. آیا چنین برداشتی از فعالیت انجمن را تایید می کنید؟

ظرفیت ها و استعدادهای شگرف تئاتر استان ها امری انکارناپذیر است و از قضا بر همین اساس است که انجمن اصرار دارد در تئاتر سراسر کشور ایفای نقش کند. شاید یکی از دلایلی که در ادوار گذشته اداره کل هنرهای نمایشی حضور انجمن ها به صورت انتخابی در نظر گرفته شده بود، همین امر است. رویکرد آقای کرمی هم بر همین پایه است که انجمن هنرهای نمایشی در حوزه تئاتر استان ها به جد وارد شود. بر این اساس در دوره جدید انجمن تلاش کرد تا حضوری فعال در این عرصه داشته باشد؛ به طوری که در یک سال و نیم گذشته انجمن توانست در 70 درصد از جشنواره ها و رخدادهای هنری شهرستان ها کشور حضور پیدا کند. آنچه در جریان این پی گیری و رصد امور حاصل شد بر سه محور اصلی یعنی سازوکار ثبت گروه های نمایشی، بحث واگذاری سالن ها و مسئله آموزش  به عنوان دغدغه های اصلی و مشترک تئاتر استان ها بود. خوشبختانه در بحث سامانه ثبت گروه های نمایشی با پی گیری هایی که صورت گرفت، از حدود دو ماه گذشته فصل جدید سامانه را راه اندازی کردیم. در خصوص بحث واگذاری سالن ها نیز بعضاً در رایزنی هایی که با ادارات کل ارشاد استان ها صورت گرفت، توافق هایی حاصل شد؛ اما در مجموع باید این نکته را در نظر گرفت که نگاه به این مسئله تا اندازه ای سلیقه ای است و ممکن است مدیران کل استان ها هر یک نوعی از ارائه خدمات به هنرمندان و گروه های نمایشی را در نظر داشته باشند. با این حال طی صحبت هایی که با اغلب مدیران کل استان ها در این ارتباط  شد، بسیاری از آن ها از این موضوع استقبال کردند.  بحث سوم مسئله آموزش است که در این ارتباط در حال رایزنی با اداره آموزش معاونت هنری هستیم. فکر می کنم سر جمع این ها بتواند رونق کشف و جذب استعدادهای جدید را در تئاتر استان ها رقم بزند. در این خصوص برای نمونه با ارتباطی که با شهرداری تهران داشتیم توانستیم برای معرفی تئاتر استان ها در اراضی عباس آباد  به مدت سه ماه از ظرفیت گروه های تئاتر خیابانی کل کشور استفاده کنیم. همچنین در مشهد تعاملی با آستان قدس رضوی صورت گرفت که به دنبال آن توانستیم یک سوگواره تئاتر محیطی با مشارکت گروه هایی از تهران، مشهد، بروجرد و ایلام برگزار کنیم. با این حال احساس می کنم که تمام هم و غمی که در این مدت اتفاق افتاد مبتنی بر این بود که بتوانیم ظرفیت های تئاتر استان ها را معرفی کنیم و انجمن بتواند این مسئولیت را ایفا کند که سخنگویی برای کل انجمن های استان های ایران باشد.

 

از دیدگاه شما اساساً چگونه هویتی را می توان برای انجمن هنرهای نمایشی قائل بود و به عنوان مدیرعامل این انجمن چه راهکارهایی را در تثبیت این هویت دنبال کرده اید؟

یکی از شرح وظایف انجمن هنرهای نمایشی حمایت از تولید آثار نمایشی است. طی صحبت هایی که با مدیرکل هنرهای نمایشی داشتیم تصمیم بر این شد در این ارتباط با توجه به جغرافیای فرهنگی استان ها قطب هایی را برای مناطق مختلف کشور تعریف کنیم؛ برای مثال اهواز به عنوان قطب تئاتر دفاع مقدس تعیین شد. به این ترتیب به انجمن های استان ها این ماموریت محول شده که به فراخور جنبه های تاریخی، ملی و مذهبی کارهایی تعریف شود که بتوان آن ها را در مشارکت و تعامل با دیگر نهادها به سرانجام رساند. انجمن در واقع این رویکرد را دنبال می کند که در جایگاه یک معتمد و در مواردی که نیاز به فرهنگسازی وجود دارد، پتانسیل ها را رصد کند و با حمایت از آن ها و تولید اثر  با نهادهای دیگر مشارکت و تعامل برقرار کند. اتفاق خوبی است که همه ارگان ها و نهادهایی که به نوعی وظیفه فرهنگسازی را بر عهده دارند به انجمن به عنوان یک معتمد در حوزه تئاتر کشور نگاه کنند و تولید آثار را به انجمن سفارش بدهند. واقعیت این است که نهادها و ارگان های مختلف کشور فضا و ظرفیت های قابل توجهی برای مشارکت در این امر دارند و این مسئله ای است که در حوزه مدیریتی باید مورد توجه قرار بگیرد که از طریق ارتباطات و تفاهم ها امکان حصول آن وجود دارد. واقعیت این است که چنین تعاملاتی برای هر دو طرف جذاب است. نکته مهم این است که ما باید در این تعاملات بتوانیم مدل های مناسب را طراحی کنیم. برای نمونه اگر قصد داریم در اماکن مقدسی چون صحن امام رضا (ع) در مشهد پروژه ای را پیش ببریم باید متناسب با اقتضائات این فضا مدل مان را تعریف کنیم. شاهد هستیم که وقتی مدل های مناسب عرضه می شوند این نهادها هستند که به سراغ ما می آیند. برای نمونه آستان قدس رضوی به دنبال همکاری با انجمن در «سوگواره خورشید» و همچنین همکاری در پروژه های دیگری با انجمن است. به عقیده من در ارتباط با چنین مشارکت هایی باید ممارست نشان داد.  واقعیت این است که زمینه چنین تعاملاتی همیشه وجود داشته است و در این مدت با پافشاری بر این امکان، چنین مشارکت هایی شکل گرفت. نگاه من به انجمن هنرهای نمایشی نگاهی جدی بوده و در این فاصله تمام وقنم را معطوف به آن کرده ام. آنچه کمک کرد تا این اتفاقات رخ دهد این بود که احساس کردم انجمن نیاز به فضایی فراتر از فضای سیستمی و ارتباطی با وزارت ارشاد دارد که پولی بیاید، تقسیم شود و تمام شود. من هویتی ویژه برای انجمن قائل هستم؛ هویتی که به عقیده من قادر است اتفاقاتی جدی را رقم بزند و در عرصه تئاتر اعتماد سازی کند. زمینه های چنین تعاملاتی تا اندازه ای ایجاد شد و امیدواریم بتواند ادامه پیدا کند. انجمن همچنین در این ارتباط رایزنی هایی را با حضور آقای دکتر حسینی معاون هنری ارشاد با دانشگاه آزاد اسلامی در خصوص استفاده از ظرفیت های هنری این نهاد آموزشی صورت داده است. دانشگاه آزاد تعداد زیادی دانشجوی هنر و مشخصاً تا آنجایی که به من مربوط است در دانشکده های تئاتر  در نقاط مختلف کشور دارد. همچنین این نهاد آموزشی سالن های متعددی در سراسر کشور دارد. خاطرم هست در دوره ای قطب تئاتر کشور جدای از تهران دانشگاه آزاد اراک بود و خیلی از بزرگان عرصه تئاتر از این دانشگاه به فضای تئاتر کشور تزریق شدند. بر این اساس صحبت هایی شد تا امکاناتی در اختیار دانشجویان تئاتر در استان ها قرار دهیم تا بتوانند در همان شهرهای محل تحصیل مثمر ثمر باشند. همچنین با سازمان پژوهش های آموزش و پرورش رایزنی هایی شد تا بتوانیم از هنرمندان تئاتر کشور کمک بگیریم برای بیان مفاهیم درسی مختلف در مدارس و تفاهم هایی در این ارتباط شکل گرفت که امیدوارم ادامه پیدا کند.

 

آیا امروز و به دنبال فعالیت انجمن هنرهای نمایشی می توانیم از شکل گیری شبکه ای از فعالان هنرهای نمایشی در کشور حرف بزنیم؟

در مدت زمانی که در انجمن حضور داشته ام و طی رفت و آمدهایی که به نقاط مختلف کشور داشته ام به نظرم می رسد که تئاتر استان ها و دیده شدن استعدادها و توانایی های هنرمندان  از چند جهت باید مورد توجه قرار بگیرد. هنرمندان تئاتر استان ها در این عرصه بسیار زحمت می کشند و  حقیقتاً بار تئاتر کشور را به دوش می کشند. تئاتر فقط تئاتر تهران نیست و اینکه یک تشکلی بگوید از مرکز امور را کنترل و هدایت می کنم، به نظر من حرفی غیرمنطقی است. واقعیت این است که بسیاری از هنرمندان که در حال حاضر در پایتخت فعالیت می کنند در دیگر شهرها و استان های کشور کشف و شکفته شده اند؛ در حالی که الان ممکن است برخی از آن ها حتی برای برگزاری ورکشاپ در همان شهرها و استان ها اما و اگر بیاورند. مدتی پیش به اتفاق آقای فخر موسوی و آقای حسن زاده در راه سفر به همدان و با توجه به شنیده ها در ارتباط با برخی مشکلات هنرمندان استان مرکزی تصمیم بر این شد که با هنرمندان شهر ساوه نیز دیداری داشته باشیم. برای هنرمندان ساوه جالب بود که رئیس شورای نظارت، رئیس انجمن هنرهای نمایشی و مدیر روابط عمومی مرکز هنرهای نمایشی در کنار آن ها و برای شنیدن حرف هایشان حضور پیدا کرده است. در همین نشست هنرمندان ساوه گزارش دادند که تئاتر هایی که در این شهر روی صحنه می روند، هزینه های خود را برمی گردانند و در واقع این مسئله را عنوان کردند که نیازی به حمایت مالی ندارند بلکه بیشتر درگیر مشکل نظارت هستند و تقاضا داشتند که در جهت رفع این مشکل قدمی برایشان برداشته شود. کدامیک از این دوستانی که اکنون منتقد انجمن هستند در جهت رفع چنین معضلاتی قدمی برداشته اند و اساساً تا چه اندازه از چنین اموری مطلع هستند. آیا نهادی که مدعی صنف هنرهای نمایشی کشور است نباید بداند هنرمندان تئاتر برای نمونه در ساوه ، دیواندره یا دزفول با چه مسائل و معضلاتی روبه رو هستند؟ تاکید می کنم تئاتر کشور تنها تئاتر تهران نیست و تئاتر کل استان های کشور است. من شنیدم هنرمندان شهر فسا کاری را روی صحنه برده اند که فروش قابل توجهی را برای گروه به دنبال داشته است. از این نمونه ها در شهرهای مختلف می توان مثال زد.

 

تلاش هایی از جمله اصلاح سامانه استقرار گروه های نمایشی هم در جهت تحکیم و سامان بخشی به همین شبکه سراسری هنرمندان تئاتر کشور اتفاق افتاده است؟

سامانه استقرار گروه های نمایشی بحثی بود که عموماً در نشست هایی که با هنرمندان استان ها داشتیم به آن اشاره می شد و بعضاً انتقادهایی در مورد عملکرد آن به میان می آمد. بر این اساس ایده تازه ای در این ارتباط شکل گرفت و سامانه طرح اسقرار به روز رسانی شد. در حال حاضر گروه ها زمان بیشتری برای ثبت فعالیت های خود در این سامانه دارند؛ همچنین نظارت بیشتری بر آن وجود دارد. نکته مهم در این ارتباط  عدم حضور پیشکسوتان تئاتر استان ها در این سامانه بود که به گمان من با اتفاقات جدید این مشکلات مرتفع شود و ما بتوانیم در این سامانه پس از یک بازه زمانی یک چشم انداز کلی به جامعه تئاتر کشور داشته باشیم. در حال حاضر انجمن حدود 400 شعبه در سراسر کشور دارد و 800 گروه نمایشی تا به امروز در کشور به ثبت رسیده اند. واضح است که این حجم و ظرفیت بزرگی از تئاتر کشور است و دوستانی که می گویند وجود انجمن هنرهای نمایشی ضرورت ندارد، دست کم باید این نکته را در نظر بگیرند که انجمن از چنین ظرفیتی دارد استفاده می کند. باید توجه داشته باشیم که طرح ایده در خلاء با آنچه در میدان عمل جریان دارد متفاوت است. انجمن هنرهای نمایشی شاید در بسیاری از این موارد وظیفه ذاتی صنفی نداشته باشد؛ ولی مشکلاتی از این دست را مرتفع می کند و به مسائل و نیازهای تئاتر در نقاط مختلف کشور ورود می کند و چه از لحاظ مالی یا غیر مالی به حمایت از گروه های نمایشی می پردازد. واقعیت این است که تمام مسئله تئاتر کشور تنها مسائل مالی نیست، بلکه بحث صنف و ارائه مشکلات نیز در میان است. بحث صحبت چهره به چهره هنرمندان با کسانی که تصمیم گیر هستند و این اتفاق به نظر من در این دوره از فعالیت انجمن رخ داده است. ما 400 شعبه در سراسر کشور داریم و قادر به رصد تئاتر کل کشور هستیم. این تنها یک شعار نیست بلکه ما واقعاً در این فضا حرکت می کنیم و امور را رصد می کنیم. از قضا سامانه استقرار گروه های نمایشی کمک می کند به این زاویه دید و نگاه کلان به تئاتر کشور که امیدوارم در ماه های آینده ثمره خوبی برای تئاتر کشور داشته باشد. همه ما با ساختار و نحوه فعالیت انجمن های هنرهای نمایشی آشنا هستیم و می دانیم که در این انجمن ها خود هنرمندان استان ها هستند که فعالیت های خودشان را مدیریت می کنند و فضایی دموکراتیک در این انجمن ها وجود دارد. با وجود این می شنویم که سخن از ساختار انتصابی انجمن ها به میان می آید. واقعیت این است که ساختار نهادی که خود را صنف تئاتر می خواند با ساختار  انجمن هنرهای نمایشی تا اندازه زیادی مشابهت دارند و اگر بخواهیم از این زاویه به موضوع نگاه کنیم همین ساختار دموکراتیک و رای گیری در هر دو این تشکل ها رعایت می شود.  ما باید از پتانسیل یکدیگر بهره ببریم و هم افزا باشیم. هر یک از نهادهای مرتبط با تئاتر کشور راهبردها و کارکردهای ویژه خود را دارند. ضمن اینکه منطقی به نظر نمی رسد شبکه ای را که تا امروز در تئاتر سراسر کشور شکل گرفته بر هم بریزیم و بخواهیم دوباره همه چیز را از صفر شروع کنیم.

 

به عنوان دغدغه های شخصی تر در حوزه مدیریت انجمن هنرهای نمایشی ایران به چه مواردی می توانید اشاره کنید؟

یکی از دغدغه های شخصی جدی ام این بوده که روی این مسئله کار کنیم که دانشجویان دانشگاه ها با امکانات و ظرفیت های خودشان کار تولید کنند و ما بتوانیم حمایت های معنوی از آن ها داشته باشیم. تعداد بیشماری دانشجوی تئاتر در کشور داریم، در حالی که سفره محدودی در کار است و ما مدام بر سر این سفره محدود مهمان های بیشتری دعوت می کنیم. باید به جایی برسیم که بچه های تئاتر اقتصاد را به جز بحث سلبریتی ها به این نحو باور کنند که ما می توانیم اثری را تولید کنیم در کمال سلامت محتوا  که در عین حال هزینه های خود را نیز تامین کند. اینکه بتوانیم دانشگاه ها را مجاب کنیم ظرفیت هایشان را در اختیار دانشجویان تئاتر بگذارند. همچنین بسیار تمایل داشتم بتوانم به سهم خود مدیران فرهنگی را به این باور برسانم که تئاتر بهترین رسانه برای فرهنگسازی است و به جای اینکه ما برای مثال دو میلیارد بودجه برای تولید یک کار میدانی بزرگ اختصاص بدهیم، مبالغی بسیار کمتر از این را در اختیار هنرمندان استان ها قرار دهیم تا در ارتباط با یک موضوع خاص جریان سازی جدی اتفاق بیفتد. در حال حاضر  انجمن هنرهای نمایشی میان دیگر نهادها و ارگان های فرهنگساز به جایگاه ویژه ای  دست پیدا کرده و امیدوارم در ادامه کار هم دوستان دیگر کمک کنند که انجمن هویت خود را بیش از پیش پیدا کند.

 




مطالب مرتبط

با حضور رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری و هنرمندان

تماشاخانه‌ ایرانشهر صاحب پلاتو شد
با حضور رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری و هنرمندان

تماشاخانه‌ ایرانشهر صاحب پلاتو شد

تماشاخانه‌ ایرانشهر که دارای دو سالن استاد سمندریان و استاد ناظرزاده بود، صاحب یک پلاتو هم شد که برای تمرین گروه‌ها و همچنین اجراهای تجربی و مونولوگ، مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

|

بلیت‌فروشی «تروما» آغاز شد

بلیت‌فروشی «تروما» آغاز شد

بلیت‌فروشی نمایش «تروما» به کارگردانی احمد سلیمانی که از چهارشنبه 12 دی روی صحنه خواهد رفت، آغاز شد.

|

نظرات کاربران