نغمه ثمینی چند تجربه تکنیکی برای پرورش طرحهای اولیه را تشریح کرد
ثمینی، پیدا کردن نقطه شروع را یکی از مهمترین مراحل نگارش نمایشنامه دانست و افزود: این نقطه باید انرژی حرکت تا پایان کار را داشته باشد. مسلماً هر طرح چند نقطه شروع دارد که پیشبینی شما یک یا چند نقطه واجد این شرایط را شناسایی میکند. پس از آن هر نقطه شروع، مسیر حرکت را مشخص خواهد کرد.
کارگاه نمایشنامهنویسی چهار فصل تئاتر ایران با حضور نغمه ثمینی و ایوب آقاخانی چهارشنبه گذشته و به عنوان چهارمین جلسه کارگاهی این پروژه برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر در بخش اول این جلسه نغمه ثمینی به تشریح چند تکنیک پرورش طرحهای اولیه برای رسیدن به ساختار منسجم پرداخت و از حاضران خواست به میل خود به تجربه هر یک بپردازند.
ثمینی، پیدا کردن نقطه شروع را یکی از مهمترین مراحل نگارش نمایشنامه دانست و افزود: این نقطه باید انرژی حرکت تا پایان کار را داشته باشد. مسلماً هر طرح چند نقطه شروع دارد که پیشبینی شما یک یا چند نقطه واجد این شرایط را شناسایی میکند. پس از آن هر نقطه شروع، مسیر حرکت را مشخص خواهد کرد.
وی یکی از تجربیات خود در پرداخت شخصیت را اجازه تکگویی به شخصیت محوری کار معرفی کرد و توضیح داد: شخصیت محوری در یک اتود، درباره هر چیز که به فکرش میرسد صحبت میکند. پس از آن میتوانید این تکگویی را برای جمع خوانده و به جای شخصیت به سوالهای ریز شنوندگان پاسخ بدهید. توجه داشته باشید هر جا در جزئیات خطا کنیم نمایشنامه را باختهایم.
وی با اشاره به کوتاه بودن زمان کارگاه توضیح داد که اگر فرصت بیشتری داشتیم پرده اول طرحها را با نقطه شروع و شخصیت محوری در همین جا مینوشتیم و در همین زمان برای جلب توجه شما به جزئیات آزمایشهایی انجام میدادیم. تجربه به من نشان داده است که اگر الگوهای کلی در نمایشنامه جواب ندهد، زنده کردن فضا با جزئیات اهمیت پیدا میکند.
وی پرداخت زیر بافت در شخصیتپردازی، روابط و منطق جزئیات را به همراه توضیح درباره چند تجربه گذشته خود مرحله بعدی برای رسیدن به نمایشنامه عنوان کرد.
ایوب آقاخانی نیز خواندن چند صفحه از نمایشنامه برای شنونده دیگر ، گرفتن پیشبینیهای او و تغییر مسیر متن در صفحات آینده و تکرار این مسیر تا انتها را یکی از تجربیات خود در زمینه نگارش دانست و دستاوردهای آن را توضیح داد.
ثمینی در بخش دیگر تشریح کرد که چگونه با درگیر شدن نویسنده در پرداخت روابط و ماجراها جزئیات از یاد او میروند؛ در حالی که میتوان با توجه به فضا و جزئیاتی چون رنگ، بو، صدا و ... روند ماجرا را به نفع کار تغییر داد که در عین حال باورپذیر نیز باشد.
ایوب آقاخانی نیز در ادامه به مبحث ارائه اطلاعات زیاد به مخاطب پرداخت و در این باره گفت: در رادیو الگویی به نام استیدمنت (statement)برای ارائه اطلاعات انباشته به مخاطب وجود دارد، به این معنی که اگر مخاطب را تشنه نگه دارید و رفع عطش او را به تأخیر بیاندازید، حتی اگر دریک جای نامناسب همه اطلاعات را به او بدهید آن را میپذیرد. باید به دنبال بسته مناسب برای ارائه اطلاعات بود. بخشی از زندگی ما همین مهارتها و تکنیکهای انتقال پیام است.
بخش دوم این جلسه به بررسی نقاط قوت و ضعف طرحهای ارائه شده به پروژه چهار فصل اختصاص یافت که در آن طرحهای "شاهزاده"، "ابراهیم(ع)"، "غریبه"، "باز، ماندن" و "یک جرعه از فرات" مطرح شد و برای تفهیم بهتر پیشنهادهای مطرح شده به تفصیل بحث و گفتوگو میان اساتید و حاضران صورت گرفت.
در بررسی طرح"شاهزاده" نوشته ندا ثابتی از استان تهران به طور اختصار نکات زیر پیشنهاد داده شد. پرهیز از حرکت به سمت منودرام، تغییر فصل آغازین متن، نگاه مجدد به زمان و دلایل وقوع ماجرا، سلسله وقایع و ارتباط افراد، حفظ فضای ذهنی شخصیت اصلی برای پرورش شخصیت و روابط علت و معلولی، محدود نگه داشتن اطلاعات مخاطب در مقایسه با شخصیت و تغییر عنوان نمایش.
درباره طرح"ابراهیم" نوشته احمدرضا جندقی از استان گلستان نیز به طور اختصار پیشنهاد داده شد حلقه ارتباطی اپیزودهای پیشنهادی مشخصتر شود و پرداخت موقعیت و شخصیت با مفهوم مدنظر نویسنده، ایجاد تضاد و پرهیز از همسویی همه عناصر نمایش، تغییر نام و حفظ رویکرد مقاومت و جنگ در اثر مدنظر قرار گیرد.
طرح نمایش"غریبه" نوشته آرش عباسی از همدان نیز با اینکه اشکالات کمتری داشت در بخشهای لورفتن حوادث، شبیه بودن قطعاتی از اثر به برخی آثار دیده شده، تقویت منطق داستان و شکل روابط افراد، باورپذیری اعمال و شناخت فضاهای سنتی مورد بحث قرار گرفت و در پایان از وی خواسته شد همچون دیگر آثارش، وی دیدگاهها، سبک و ساختار ویژهاش را در این نمایشنامه بروز دهد و توصیه به رفع کهنگی کلی پلات به لحاظ دور شدن از فضای رایج درامنویسی در دهههای گذشته مورد تاکید قرار گرفت.
"باز، ماندن" نوشته مهدی شفیعی زرگر از خوزستان طرح دیگری بود که در این جلسه مورد بررسی قرار گرفت و گستردگی ایدههای متنوع، حفظ یکی از مکانهای چندگانه طرح و ضرورت تعویض نام به نویسنده تذکر داده شد.
در ادامه هر یک از حاضران پیشنهادهایی برای بهبود طرح اولیه ارائه داد که در آن تغییرات متنوعی در موقعیت شخصیتها وجود داشت. در نهایت کاهش پرسوناژها، استفاده و پرداخت کهن الگوی مطرح شده در اپیزود اول، بهانه بودن مکان وقوع داستان برای بروز و شناخت شخصیتها، خود آگاه کردن استعارهها و رسواسازی استعاره برای رفع لحن شعاری نماد و استعاره در طرحهای مشابه و حفظ بستر انقلاب اسلامی در برهه تاریخی به نویسنده پیشنهاد شد.
"یک جرعه از فرات" نوشته مجید واحدیزاده نیز که از اردبیل در پروژه چهارفصل حضور داشت طرحی کامل عنوان شد که در آن پرهیز از سطحی شدن وقایع و استفاده از کلیشههای ذهنی مخاطب، فکر نکردن به اجرای کار در زمان نوشتن، شکستن روایت، معرفی قطبهای روبروی هم، ایجاد تضاد و درگیری و استفاده از لحظه نمایشی قرعه کشی برای مرگ و زندگی پیشنهاد داده شد.
بررسی متون باقی مانده به روز بعد موکول شد و نویسندگان به دیدن نمایش "رویای نیمهشب پاییز" نوشته نغمه ثمینی و کارگردانی کیومرث مرادی نشستند.