پاسخ های مدیرکل هنرهای نمایشی به سؤالات مطرح رسانه ها در فصل بهار سال 1387
طی دو ماه گذشته مسائل و سؤالاتی در رسانههای کشور منعکس شد که پاسخ تعدادی از آنها که از اهمیت بیشتری برخوردار بود توسط حسین پارسائی – مدیر کل هنرهای نمایشی - تنظیم و در اختیار روابط عمومی قرار گرفت.
طی دو ماه گذشته مسائل و سؤالاتی در رسانههای کشور منعکس شد که پاسخ تعدادی از آنها که از اهمیت بیشتری برخوردار بود توسط حسین پارسائی – مدیر کل هنرهای نمایشی - تنظیم و در اختیار روابط عمومی قرار گرفت.
ابهام در حیات تئاتر شهرستان : آیا قلب تپندة تئاتر در شهرستان می تپد؟
تئاتر شهرستان علیرغم سستی ها و کاستی ها به دلیل انتظارات و درخواست های معقول و مشارکت جمعی همیشه بستر مناسبی برای توسعه فراهم کرده است. مرکز هنرهای نمایشی بنابر وظایف، اهداف، برنامه ها و اولویت کاری خود، رویکرد جدی به تئاتر شهرستان داشته است.
برپایی کارگاههای آموزشی – تأکید بر اجرای عمومی – برگزاری جشنواره های منطقه ای و سراسری – ارتباط حرفه ای با تولید کنندگان و اجرای نمایش های حرفه ای در سطح شهرستان – حمایت از اجرای نمایش های موفق شهرستانی در تهران و اعزام به خارج – برپایی جشن های اردیبهشت تئاتر و چهارفصل تئاتر و حمایت از درام نویسان شهرستانی و تولید 120 نمایش در سراسر کشور – چاپ نمایشنامه های نویسندگان هر استان و بزرگداشت تئاتر استانها در تهران از جمله مواردی است که بخش اعظم آن در دو سال گذشته صورت پذیرفته و طرحهای جدید تا پایان سال 1387 به وقوع خواهد پیوست.
مجموع این دست آوردها با حمایت های مادی و معنوی مرکز همواره گواه این ادعاست که علیرغم همه موانع – مشکلات و کلبود فضاهای نمایشی ، حرکت تازه ای در تئاتر شهرستان آغاز شده است که من آن را وظیفه این مرکز و بسیار بدیهی می دانم. البته همه استانها یکسان نیستند و به تناسب حمایت های مادی و معنوی ادارات کل و امکانات در اختیارشان فعالیت می کنند.
امیداورم سال 87 فرصت بسیار مناسبی برای شکوفایی بیشتر و معرفی توانمندیهای تئاتر شهرستان باشد. برپایی باشکوه جشن های اردیبهشت تئاتر ایران و شور و نشاط در استانها ی کشور نمونة بارزی است که تئاتر در شهرستان همچنان زنده است و به عنوان قلب تپنده تئاتر کشور می تپد.
نامه های سرگشاده:
در مراسم اردیبهشت تئاتر استان خراسان رضوی (مشهد) رضا صابری یکی از چهره های شاخص و موفق شهرستانی در اعتراض به اغراق و سیاهنمایی برخی در قالب مصاحبه و یا بیانیه ها و همچنین پرداخت هزینه های هنگفت تولیدی تئاتر در پایتخت از خواندن پیام روز جهانی تئاتر امتناع کرد و در نوشتة خود، خواهان عدالت و توجه بیشتر به تئاتر شهرستان شد. این نامه خطاب به من به عنوان رئیس مرکز بود و ارتباطی به دیگران نداشت. در پایان مراسم هم یک نسخة آن را در اختیار قرار دادند تا به صلاحدید من انتشار پیدا کند و من چون پاسخی برای این اعتراض بر حق نداشتم، با انتشار آن موافقت کردم.
بعدها خواندم که به رضا صابری پاسخی داده شده است که جای تشکر دارد. به هر صورت رضا صابری از دوستان قدیمی من است و من با شروع فعالیت های حرفه ایم، به عنوان بازیگر و کارگردان در چند دوره جشنواره تئاتر فجر شرکت داشتم و از نزدیک شاهد آثار درخشان او بودم. آن زمان حدود 20 سالم بود.
رویکرد انتقادی جشن های بزرگداشت روز جهانی تئاتر:
به نظرم چند موضوع در گفتگوی این عزیزان و بیانیه های اصناف وجود داشت که از مناظر مختلف قابل بررسی است و صرفاً نمی توان آن را نقد و به طور فراگیر قلمداد کرد. حتماً تصدیق می کنید که همه هنرمندان تهرانی عضو این اصناف نیستند و عدة دیگری به صورت مستقل در حال فعالیت هستند. از طرفی تئاتر تهران، نماینده همه تئاتر ایران نیست. عدم توجه به گسترة تئاتر در سراسر کشور با دهها هزار هنرمند ، گاه موجب می شود اتفاقات نمادینی بیفتد که تأمل برانگیز است.
به عنوان مثال در زمان 5 ماهه بازسازی تئاترشهر که امر بسیار ضروری و بدیهی بود همزمان با سایر تالارها نمایشی تهران بیش از 70 اجرای نمایش در تهران و 4000 اجرای عمومی در سراسر کشور بر صحنه های نمایش بودند. آیا به نظر شما چند ماه بازسازی و به طبع تعطیلی تئاتر شهر احتیاج به سوگواری داشت؟ آیا تئاتری که حیات آن به چهار راه ولیعصر بستگی دارد محکوم به فنانیست؟
سانسور؟!
تعدادی از نمایش ها به خاطر کیفیت نازل اجرا مجوز نمی گیرند اما به خاطر حیثیت حرفه ای آن را سانسور تلقی می کنند. صادقانه سؤال می کنم اگر چنین است که مطرح می شود و در بیانیه های خود تصویری تلخ و سیاه از شرایط موجود جلوه می دهند. پس چطور سالانه بالغ بر 120 نمایش در تهران به اجرا در می آید و در فهرست این اجراها خودشان هم هستند. یا رویکرد هنرمندان به نمایشنامه های خارجی که صرفاً به موضوع سانسور آثار ایرانی برنمی گردد و می تواند دلایل دیگری داشته باشد. چنانچه به موانع و مشکلات واقع بینانه نگاه شود متوجه خواهیم شد که بخش اعظم آن به همت خود اهالی تئاتر مرتفع خواهد شد.
نمونه دیگر اقتضاد تئاتر: مادامی که گروه های نمایشی نتوانند در رشد ، توسعه و سرنوشت اقتصادی خود حداقل شرکت را داشته باشند، چطور می توان انتظار داشت که دولت ضمن پرداخت هزینه های تولیدی، بدون کوچکترین بازگشت اقتصادی هر سال دستمزها را افزایش دهد؟
یا تعطیلی کارگاه های ساخت و ساز دکور که افراد بر پایه حدس و گمان اظهار نظر می کنند، در حالی که صرفاً طرح مسائلی از این دست به عنوان یک بحران حرفه ای و تعمیم آن به کلیت تئاتر، بدون در نظر گرفتن تو فیقات و دست آوردهای نمایشی سایر افراد و مراکز در تهران و شهرستانها، همراه با اغراق و ناامیدی، ثمره ای جز سلب اعتماد نزد مدیران فرهنگی و سرخوردگی هنرمندان و یأس برای نسل جوان نخواهد داشت.
امیدوارم این رویکرد ها، پی انتقادی یک جانبه نباشد و از درون هم خانواده تئاتر را متحول کند و هر روز شاهد بالندگی بیشتر آن باشیم.
نامه سرگشاده جمعی از هنرمندان به وزیر ارشاد:
این نامه در خصوص تسریع و افزایش در پرداخت ها به وزیر محترم نگاشته شد و امیدوارم موجب توجه بیشتر ایشان و وزارت متبوع به تئاتر شود. اما ضمن احترام به تقاضای این افراد و تائید و تأکید برافزایش و اصلاح امور در پرداخت ها مواردی جهت اطلاع عرض می کنم.
1- این نامه توسط 154 نفر از افراد به امضاء رسیده است که تعدادی از آنان پس از انتشار از وجود و امضای چنین نامه های، اظهار بی اطلاعی می کردند و برخی دیگر اذعان می داشتند که این تقاضا شکل اعتراض نداشته و بیشتر یک درخواست صنفی برای تسریع در پرداخت ها و قبل از سال جدید بوده و این در شرایطی است که بر خلاف محتوای نامه و همراهی این 154 نفر، طراح و بانیان این حرکت مقصود دیگری داشتند و چند روزنامه هم تیتر دلخواه خودشان را زدند و به آن شکل اعتراض دادند که هر دو وجه برای من قابل پیش بینی بود.
2- همانطور که مستحضرید اعتبار تئاتر از سال 1383 از رقم 800/2 (میلیارد تومان) به 600/7 (میلیارد تومان) در سال 1386 رسیده است و تا پایان سال 1386 و به تناسب اعتبار تئاتر تهران به ترتیب از سال 1383 از مبلغ 450 (میلیون تومان) به 800/1 (میلیارد تومان) در سال 1386 افزایش یافته که به همین نسبت، دستمزدها تا 3 برابر افزایش داشته است. برای اثبات این ادعا در صورت لزوم می توان مبلغ قراردادهای افراد شاخص در این فهرست (البته تعداد آنها زیاد نیست) را با افزایش 3 برابری از 83 تا 86 منتشر کرد. سایر اسامی یا از فعالان تئاتر نبودند یا من نمی شناختم.
به هر صورت با انتشار این ارقام متوجه خواهید شد که همچنان کفه ی ترازوی تولیدات تئاتر تهران با افزایش 300 درصدی سنگین تر از همه شهرستانهای ایران است. این در حالی است که هزینه تولید یک گروه متوسط در تهران برابر بودجه تئاتر یک سال در یک استان است.
اما تعویق در پرداخت ها پذیرفتنی است و این تأخیر ذاتی، همچنان ما را هم آزرده کرده است.
آیا اولویت با نمایشنامه های ایرانی است؟!
این هم یکی دیگر از سؤتفاهم هایی است که بدون پیش فرض های لازم به عنوان یک فرضیه و در چند مصاحبه اعلام شده است. این در حالی است که آمار سال 86 با احتساب نمایش های اجرا شده در جشنوارة بین المللی نشان می دهد که بالغ بر 86 درصد آثار، نمایشنامه های ایرانی بوده اند و این سیاست در سال 87 نیز اعمال خواهد شد.
نمایشنامه های ایرانی نه تنها امیدوار به اجرا هستند، بلکه در اولویت انتخاب تالارها ست.
در شهرستان ها بندرت نمایشنامه های خارجی اجرا می شوند و تالارهای نمایشی تهران به جز تالار سایه و چند نمایش در تالار اصلی تا پایان سال جاری نمایش های ایرانی را در جدول اجرای خود قرار داده اند.
مرکز هنرهای نمایشی باردیگر اعلام می کند که هیچ محدودیت و یا سانسور برای اجرای نمایش های ایرانی وجود ندارد، مگر آنکه نویسنده نافی ارزش های اخلاقی و اجتماعی باشد که در این صورت، قبل از اینکه تماشاگر یا مراجع دیگر بخواهند واکنش نشان دهند، ترجیح می دهیم به وظایف اداری خود عمل کنیم که البته این موضوع به بندرت اتفاق می افتد. نکته اینجاست که برخی هنرمندان معترض که گاه دغدغه خود را در مصاحبه هایشان اعلام می کنند همواره با نمایشنامه های ایرانی خود و با میل باطنی و بدون هیچ محدویت و گلایه و با رضایت خاطر بر صحنه بوده اند. اما در مواجهه با مطبوعات، واقعیت را طور دیگری جلوه می دهند.
تعبیر من این است که ایشان بنابر پیش فرض های شخصی، قبل از نوشتن و گاه ارائه اثر خود ، همه چیز را تمام شده تلقی می کنند و پای سانسور می نویسند.
همین هنرمندان با اعتقاد راسخ به قداست صحنه های نمایش، آثار ماندگاری آفریدند که محصول نبوغ و خلاقیت نمایشی آنان تلقی می شود، معدود افرادی هستند که کمی کار برایشان سخت شده است و موضوعات دیگری را که بی ارتباط به کیفیت اجرا نیست بهانه ی ننوشتن و یا اجرای آثار خارجی قرار می دهند.
این در حالی است که برای اجرای نمایشنامه های خارجی و بدون هیچ تذکری ، اجرا را با شرایط فرهنگی حاکم تطبیق می دهند.
پس می توان همچنان خالق نمایشنامه های ایرانی بود و به ارزش های فرهنگی جامعة خود نیز همچون همیشه وفادار بود. این هم بخشی از رسالت انسانی هنر تئاتر است که خوشبختانه در هنرمندان ما وجود دارد.
مدیریت در تئاتر کشور؛ روابط ؟ ضوابط؟ قبیله ای؟
آیا به نظر شما این درست است که هر فردی که جواب منفی از سیستم اداری می شنود با حربة مصاحبه مطبوعاتی و صرفاً به استناد منافع شخصی خود آن سیستم را با واژه های دلخواه خود نقد کند؟ در حالی که اگر به درخواست وی، پاسخ مثبت داده شود همه چیز در نهایت، نظم و دقت و یک مدیریت سالم صورت پذیرفته است؟
مثل این است که فردی که در کنکور قبول نشده، بگوید وزارت علوم ضعف آموزشی دارد. در حوزه تئاتر چنین صورتی دارد. به عنوان مثال فرد اساساً صلاحیت هنری ندارد و یا در اولویت تولیدات این مرکز نیست اما برای درخواست خود ابتدا خواهش می کند، بعد اصرار و سپس تهدید و در نهایت و به قول خودشان به مصاحبه متوسل می شوند.
جالب اینجاست که قبل از مصاحبه تماس می گیرند و یک بار دیگر به قصد توافق طرح موضوع می کنند و سر آخر اذعان می دارند اگر مصاحبه کردیم ناراحت نشوید.
غافل از اینکه مردم ، هنرمندان و تاریخ قضاوت خواهند کرد.
این افراد در تهران چند گروه هستند:
1- دوستان من که در گذشته در مسند قدرت بوده اند و برای جبران مافات و دلجویی از هنرمندان همه تصمیمات و اشتباهات خود را به دیگران نسبت می دهند و هر بار در مصاحبه ها و مقالات بلند بالا به تحلیل شرایط موجود می پردازند. من هم قضاوت را به وجدانهای بیدار شما می سپرم. ایجاد شرایط کارمندی برای هنرمندان انجمن نمایش و مشکلات بعدی آن یکی از نمونه های آن است.
2- افرادی که خود و گروهشان را، همه موجودیت تئاتر می دانند و حضور خود را حیات تئاتر و غیبت خود را فقدان یک سیستم مدیریتی درست وکارآمد می دانند به نظر می رسد بیشتر انتظار واهی دوستان، ناشی از یک تفکر قبیله ای است تا ساختار اداری تئاتر. بعضاً دوستان در مراجعه به من اذعان می دارند که 2 یا 3 سال است که نمایش به صحنه نبرده اند و بعد تعدادی از گروه های مستمر را مثال می زنند و با ذکر این نکته که آیا دیگر نوبت ما نشده است؟ مصرانه برای اجرای خود تلاش می کنند.
شما باشید حداکثر 120 فرصت اجرا در سال را چگونه مدیریت می کنید؟ این در شرایطی است که همه خود را بهترین و در اولویت انتخاب می دانند.
البته انتخاب نمایش ها براساس تعاریف و از سوی شورای انتخاب تالار، بهترین شیوه ممکن در حال حاضر است و بر همین اساس گروه های واجد شرایط و حرفه ای امکان حضور پیدا خواهند کرد.
3- گروه سوم، منتقدان و هنرمندان هستند که شرایط ایده آل برای اجرای آنان فراهم
نمی شود. نمایشنامه و یا تالار دلخواه، حق الزحمه مورد نظرشان و پرداخت به موقع دستمزدها و مواردی از این دست که باید گفت، فارغ از همه قواعد، بضاعت ما همین است.
4- تعدادی از بازیگران که قصد دارند کارگردانی را تجربه کنند و یا گروه هایی که انشعاب پیدا می کنند و چند گروه می شوند و گروه های جوان که مدعی حضور در عرصه حرفه ای هستند، آنها هم خواهان توجه و امکانات حمایت مالی بیشتر و حضور در تالارهای حرفه ای هستند که نتیجه از پیش معلوم است.
البته بخشی از ظرفیت تالارهای محراب ، سنگلج ، هنر و کارگاه نمایش به همین گروه ها تعلق پیدا کرده است ؛ اما آیا پاسخگوی این همه تقاضا و توقعّات آنان هست؟
شفاف سازی بودجه، عقد قرارداد، پرداخت معوقه ها و تسویه حساب:
ما همیشه در امر بودجه در مرکز شفاف بودیم و ابتدای هر سال، برنامه های پیشنهاد شده و اعتبارت درخواستی خود را آشکار اعلام کردیم. اما گویا باز عده ای سؤال دارند – من مجموع نظرات این عزیزان را مطالعه و مواردی را برای روشن شدن افکار عمومی مطرح می کنم:
1- اعتبارات تئاتر در سال 86 حدود 600/7 (میلیارد تومان) ابلاغ شد که بابت فعالیت های تئاتر کشور و نه فقط تولید در تهران در نظر گرفته شد و بارها گزارش آن و به تناسب هر فصل همراه با برنامه های انجام شده در اختیار همگان قرار گرفت. این مبلغ 600/2 (میلیارد تومان) مربوط به هزینه های جاری ، خرید ، تعمیرات و حقوق پرسنل ستادی و تالارها است که بیشتر در جهت تولیدات نمایشی بوده است.
2- در پایان هر سال 7 تا 10 درصد کاهش به اعتبارات ابلاغی وارد است که برهمین مبنا، پرداخت تعدادی از اسناد نمایشی که سال مالی آنها 87-86 است و در قرارداد آنها قید شده است از محل اعتبارات سال جدید و به تدریج پرداخت خواهد شد.
بنابراین دستمزدهای معوقه و قراردادهای فصل اول (تا پایان خرداد) از اولین تخصیص دیر هنگام تسویه می شود.
3- چند استثناء در پرداخت معوقه ها وجود دارد که پس از بررسی و رفع شبه و اختلاف، قرارداد جدید آنان تنظیم و در فهرست پرداخت ها است. قرارداد اکبر عبدی و پری صابری یکی از همین موارد است که از صبوری و مساعدت ایشان کمال تشکر را دارم و انشاءا... به زودی با ایشان تسویه خواهد شد.
4- رقم بودجه در کتاب قانون برای سال 87 حدود 600/14(میلیارد تومان) در نظر گرفته شده است که در شرایط حاضر این اعتبار برابر ابلاغ بودجه از سوی دولت محترم 80 درصد در نظر گرفته شده است که با در نظر گرفتن هزینه های پیشتیبانی (خدمات ، پرسنل ، خرید ، تعمیرات و...) امسال افزایش چشمگیری نخواهیم داشت. مرکز هم به تناسب این ابلاغ برنامه ها و اعتبارات هر بخش را کاهش خواهد داد. به طور طبیعی هر مبلغی برای یک سال تئاتر ایران در نظر گرفته شود 50 درصد آن برای تولیدات تهران و شهرستانهای کشور و به طور مساوی هزینه خواهد شد و باقی مانده آن صرف فعالیت های بین المللی ، انتشارات و پژوهش ، دفاتر نمایشی و جشنواره ها خواهد شد. که در پایان هر فصل، گزارش فعالیت ها با اولویت توجه به تئاتر شهرستان منتشر خواهد شد.
تالارهای نمایش برای گروه های نمایشی تهران و سایرین برای اجرای عمومی در شهرستان موظفند برگزیدگان جشنواره های مختلف را که با هماهنگی مرکز معرفی می شوند در فهرست برنامه های خود قرار دهند به همین منظور بخش چشم انداز در تئاتر فجر ، برگزیدگان آئینی و سنتی ، رضوی ، کودک و عاشورایی و حتی آثار دانشجویی به عنوان تعهدات تالارها به حساب می آیند و سایر کارگردانان متقاضی می بایست از طریق شورای انتخاب تالارها اقدام کنند که خوشبختانه از اسفند ماه سال گذشته این نمایش ها و به تدریج تاکنون اجرا شده و یا خواهند شد.
متأسفانه گاه در مطبوعات با مصاحبه هایی مواجه می شویم که افراد اذعان می کنند ماه هاست در بلاتکلیفی به سر می برند و سرنوشت اجرای آنان مشخص نیست.
شایان ذکر است مرکز هنرهای نمایشی هیچ تقاضایی را به طور مستقیم دریافت نمی کند و کلیه مراحل اداری تولید و اجرا از سوی مدیران تالارهای نمایشی صورت می پذیرد.
بنابراین هر گونه مصاحبه مبنی بر تعهد و یا قول اینجانب یا مرکز صحت ندارد.
ادامه بازسازی تئاتر شهر:
- اتمام پروژه بازسازی در تئاتر شهر به دلیل گستردگی و همزمانی با اجرای نمایش ها با سرعت کمتری در حال انجام است و بهره برداری از سیستم های خنک کننده و تکمیل تأسیسات برقی در اولویت کاری آنان است. خوشبختانه دفتر طرح عمرانی برای تسریع در کار از ابتدای خرداد ماه مشارکت بسیار مؤثری داشته است.
انجمن های نمایش قدیم و جدید:
بارها گفته ام و باز هم تأکید می کنم که وزارت ارشاد بنابر بخشنامه های ابلاغی و دلایل بسیار که بارزترین آن جذب نیروی انسانی، اعم از کارمند یا هنرمند ، خریدها ، تعمیرات و... در سالیان گذشته بوده و از محل یارانه های فصل 5 بوده است، از شهریور ماه سال 1384 این کمک ها قطع شده و در شرایط حاضر رسیدگی به وضعیت هنرمندان این انجمن در دستور کار دفتر حقوقی قرار دارد و مرکز هنرهای نمایشی قادر به همکاری با این انجمن نیست ؛ اما انجمن دیگر با عنوان هنرهای نمایشی در قالب مؤسسات فرهنگی و هنری و صرفاً با نیت توسعه هنرهای نمایشی در سراسر کشور تأسیس شده است که از 15 تیر ماه با افتتاح شعب خود در مراکز استانها رسماً کار خود را آغاز می کند. این مؤسسه در قالب یک تفاهم نامه و با مشارکت هنرمندان مجری کلیه طرحهای نمایشی کشور خواهد بود. که مدیران مسئول آن گزارش کامل آن را تقدیم حضور خواهند کرد.
حرف و حدیثهای جشنواره تئاتر مقاومت:
آیا به نظر شما مرکز هنرهای نمایشی مسئول تجهیز و ایجاد امکانات یا ساخت و ساز در شهرهای مختلف ایران است؟ شما فکر می کنید چند شهرستان یا مرکز استان، استعداد برگزاری رویدادهای نمایشی اعم از منطقه ای یا سراسری را دارد؟ یا اساساً به چه قیمتی باید تهران را به قصد برگزاری جشنواره ها و یا توسعه و اعتلای هنر نمایش در اقصانقاط ایران ترک گفت؟ پاسخ بدیهی است.
هر کدام از مناطق کشور با توجه به امکانات موجود و گسترة کار سنجیده می شوند و با در نظر گرفتن ضرورت برگزاری یک رویداد و نیاز مندیهای آن تصمیم گیری می شود. خرمشهر و یا آبادان نیز از همین موارد است. سرزمینی که ساکنین آن هنوز طعم سازندگی و آسایش را به طور کامل نچشیده اند. به نظرم ، تئاتر مقاومت سهم آنهاست حتی اگر با امکانات ناچیزی میزبانی کنند.
علیرغم طرح این حواشی، بار دیگر به خاطر برگزاری رویداد مهم، مهمانوازی و تجهیزات تالارهای نمایشی (به اندازه توانایی و بضاعت خود) صمیمانه از دست اندرکاران خوزستان سپاسگزارم. اجازه بدهید به دوستان کم لطف خود بگویم در شهر ستم دیده ای که غبار آسمان آن و ساعات پرواز در اختیار هیچکدام ما نیست و بهترین امکانات را از اهواز تا خرمشهر برای ما تدارک دیدند، گلایه از شرایط جوی، چند دقیقه تأخیر در اجرا و یا تغییر در زمان مراسم اختتامیه به خاطر ساعت پرواز و برگشت میهمانان و هنرمندان و سایر موارد جزئی دیگر به راحتی قابل درک است و شاید طرح آن با ادبیات نوشتاری و اغراق آمیز ناسپاسی به نظر آید.
مشارکت هنرمندان در سال گذشته در جشنواره های مختلف مریوان ، تبریز ، بجنورد و اصفهان باعث شد ، علیرغم برخی کاستی ها نتایج و ثمرات قابل توجهی متوجه تئاتر شهرستان شود.
بنابر این باردیگر خواهش می کنم این مراکز در تمرکززدایی رویدادهای نمایشی از پایتخت و مشارک استانهای کشور همراهی کنند.
فقدان تئاتر اجتماعی – اندیشه گری در تئاتر و جای خالی برخی هنرمندان:
شما هنرمندان شاخصی را سراغ نخواهید داشت که در طول این چند سال، با احترام و افتخار از ایشان برای کار دعوت نشده باشد و اگر تعداد اندکی از آنها حضور پیدا نکردند، تمایلی به اجرا نداشتند.
دوم اینکه اندیشه گری در تئاتر با همه تنگ نظری ها و گاه مصالح موجود، دغدغه جریان حرفه ای در تئاتر است و طرح این موضوع در ارتباط با آثار نازل و غیر فرهنگی نباید به کلیت تئاتر نسبت داده شود. باز هم عرض می کنم آثار ماندگار و پر مخاطب سالهای اخیر از همین خصیصه برخوردار بودند و دست بر قضا، مشکل جدی ما در این حوزه ها یا برخورد سطحی و سلیقه ای است یا برخی آثار در مقام نقد اجتماعی بدون هیچ پشتوانه فکری، باورهای مخاطب خود را نشانه می روند که فاقد هر گونه دوراندیشی و ایجاد تفکر در مخاطب است و آن را تئاتر تفننی یا گیشه ای نام می برند. این دسته از آثار با تأمل بیشتری بررسی خواهند شد.
و اما تئاتر اجتماعی؟! برخلاف نظر برخی من همچنان معتقدم ما از تئاتر اجتماعی در اشکال مختلف بهره می بریم و فقدان آن بی معنی است. این موضوع را می شود در نویسندگان و حامیان مالی و یا دستگاههای نظارتی بررسی کرد. آنگاه متوجه خوهید شد این ما هستیم که از ظرفیت های اجتماعی مضامین با قابلیت های نمایشی محرومیم. بنابر این تئاتر اجتماعی داریم ؛ اما بیشتر انتزاعی و یا آرمانخواهانه. حلقه اتصال مخاطب است که معمولا نادیده گرفته می شود. در همین خصوص کارگردانان به نامی هستند که بارها مرکز مشوق حضور آنها با مضامین اجتماعی حتی با رویکردهای انتقادی بوده است، اما استقبال نشده است.
اجرای نمایش های خارجی در تهران و شرایط اعزام گروه ها به خارج:
چند نمایش را در نظر داریم که تا پایان سال در مجموعه تئاترشهر اجرا می شود. یک کار از لهستان و دیگری از اسپانیا است. یک نمایش خیابانی هم تدارک دیدیم با عنوان کشتی نوح که احتمالاً اجرای عمومی آن همزمان با جشنواره تئاتر فجر باشد.
اعزام گروه های نمایش به دو شکل صورت می پذیرد
الف- گروه هایی که از سوی مرکز و در قالب تفاهمنامه دو کشور اعزام می شوند.
ب- گروه هایی که دعوتنامه مستقل دارند و درخواست آنان در شورای اعزام با حضور مدیر بخش بین الملل، رئیس اداره ارزشیابی ، دو هنرمند و کارشناس و اینجانب تشکیل می شود و با اولویت متون و اجرای ایرانی مورد حمایت قرار می گیرند.
مواردی نیز هست که مرکز صرفاً در بخش اداری جهت معرفی و صدور ویزا همکاری می کند.
قراردادهای نمایشی:
در فاصله زمانی هر دو هفته تا برگزاری جلسة شورای ساخت، گاهاً با توافق کارگردان و مدیریت تالار اجرای نمایش آغاز می شود و بعد از صورت جلسه ساخت، بلافاصله عقد قرارداد انجام می شود.
این قراردادها تا سال گذشته در مؤسسه توسعه هنرهای معاصر و از سال جدید در انجمن های هنرهای نمایشی ایران منعقد می شود.
روال به این شکل است که هر کارگردان بر آورد اولیه خود را به مدیر تالار می دهد و مدیر تالار، ضمن توافق نسبی با کارگردان، مصوبه آن را در شورای ساخت اخذ می کند. صورت جلسه برای عقد قرارداد به انجمن هنرهای نمایشی ایران ارسال می شود و یک ماه قبل از اجرای عمومی با دریافت قسط اول که بیشتر بابت آماده سازی اجرا می باشد، مقدمات کار فراهم می شود. اما در چند مصاحبه خواندم که گروه( البته به اصرار خبر نگار محترم) گفته است که من توافق کردم ؛ اما قرار داد کتبی ندارم و جالب توجه این است که بلافاصله با ما تماس می گیرند و می گویند من اینطور نگفته ام. من خواهش می کنم کارگردانان محترم ، حداقل دو ماه قبل از اجرا با ارائه برآورد و اطمینان از مبلغ قرارداد و عقد کتبی آن، تمرینات و به ضرورت اجرای خود را آغاز کنند که به دلیل ضیق وقت بدون قرارداد مجبور به اجرا نشوند تا در مصاحبه های خود اظهار نگرانی کنند. هر چند که تا امروز توافق با شورای ساخت به منزله قرارداد بوده و من از این اعتماد متقابل هنرمندان سپاسگزارم.
اتاق های تمرین اداره تئاتر:
«اینجا خانه ماست» این شعاری است که همه هنرمندان مستقر در اداره تئاتر به زبان می آورند ؛ اما چه کسی مسبب تخریب در و دیواره این اتاقها ست؟ کارمندان اداره تئاتر یا افرادی که بهره برداری می کنند؟
اداره تئاتر هم مثل سایر تالارهای نمایشی، یک اعتبار محدود برای نگهداری ساختمان در طول سال دارد که کفاف هزینه های جاری و تعمیرات آن را نمی دهد. هنوز چند سال از تجهیز اساسی اتاقهای تمرین نگذشته است و به طور قطع با بازسازی مجدد ، ظرف مدت کوتاهی همین حال و روز را پیدا می کند.
مرکز هنرهای نمایشی از سال گذشته و پیش از طرح این موضوع از طریق دفتر طرحهای عمرانی بازسازی فضای موجود را در اولویت کار خود قرار داده است اما تا مراقبت و مشارکت هنرمندان نباشد باز هم شاهد بروز این مشکلات خواهیم بود.
آیا بهتر نیست یک بار هم به خودمان نهیب بزنیم و بگوییم سهم هر کدام از ما در مراقبت از تنها ساختمان تمرین تئاتر چیست؟
پس لطفاً با مسئولان اداره تئاتر و مراقبت بیشتر همکاری کنید.