در حال بارگذاری ...
...

گزارشی از نشست تئاتر اجتماعی در خانه تئاتر

به گزارش سایت ایران تئاتر، این نشست با حضور محمد یعقوبی، نادر برهانی‌مرند،‌ محمد رضایی‌راد، افروز فروزند و با اجرای امین عظیمی برگزار شد. در ابتدای این نشست "امین عظیمی" با اشاره به نظرات آرتور میلر در خصوص تئاتر اجتماعی گفت: باید دید طی ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته که تئاتر در کشور ما به طور متمرکز فعالیت داشته، تا چه اندازه به فرایند رشد فردیت و آگاهی‌های فردی کمک می‌کند.

نشست انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر ایران با موضوع گفت‌وگوی جمعی پیرامون تئاتر اجتماعی؛ چالش‌ها و راهکارها عصر روز شنبه اول تیرماه در سالن اجتماعات خانه تئاتر ایران برگزار شد.
به گزارش سایت ایران تئاتر، این نشست با حضور محمد یعقوبی، نادر برهانی‌مرند،‌ محمد رضایی‌راد، افروز فروزند و با اجرای امین عظیمی برگزار شد.
در ابتدای این نشست "امین عظیمی" با اشاره به نظرات آرتور میلر در خصوص تئاتر اجتماعی گفت: باید دید طی 40 یا 50 سال گذشته که تئاتر در کشور ما به طور متمرکز فعالیت داشته، تا چه اندازه به فرایند رشد فردیت و آگاهی‌های فردی کمک می‌کند.
در ادامه "محمد رضایی‌راد" گفت: فکر می‌کنم صحبت‌هایی که در مورد آرتور میلر آوردید مقدمه خوبی است برای ورود به تئاتر اجتماعی از حیث سرچشمه‌ها و فلسفه پشتیبانی کننده‌ای که تراژدی یونان شکل گرفته است. اساساً تراژدی یونان چیزی جز گفت و گو در باب دولت شهر و دولت و اسطوره نیست. تئاتر سخنگو در همین تضاد طلایی که در یونان نطفه بست شروع می‌شود. یکی از مسایلی که تئاتر اجتماعی با آن روبه‌رو است تئاتر سخنگو است.
وی ادامه داد: آرتو پیغمبر تئاتر تجربی می‌گوید من از تئاتر سخنگو که از انسان سخن می‌گوید متنفر هستم، تئاتری که سرچشمه‌های خود را از دست داده است. انسان در حیطه تئاتر مدرن انسان جزیی و معمولی است و به همین دلیل نیز تئاتر مدرن با تئاتر "ووتیسک" شروع می‌شود. در نامه‌های میرزا فتحعلی آخوندزاده به صراحت وجود دارد که دوره گلستان گذشته و تئاتر مدرن را به عنوان راه کار پیشنهاد می‌دهد و نمایشنامه‌های خود را ارائه می‌دهد که انتقاد از مسایل دوران خود اوست. اگر از 100 سال گذشته تاکنون مرور کنیم در ارتباط با مفهوم فردیت آگاه و ببینیم در چه فرازهایی در ارتفاع و چه جاهایی در هزیز بوده‌ایم. فکر می‌کنم فردیت آگاه در دوره‌ای به گونه‌ای عمل می‌کند که مثل این که در دوران اساطیر هستیم و گاه دوران تراژدی مدرن، تراژدی و یا کلاسیک را طی می‌کنیم. به همین دلیل در برهه‌هایی ما شاعران زیاد و خوبی داریم و گاهی شعرهای حماسی خوبی دیده می‌شود و باید نسبت آگاه فردی را در آن شرایط سنجید.
"افروز فروزند" که خود از نمایشنامه‌نویسان فعال تئاتر اجتماعی است نیز در ادامه صحبت‌های رضایی‌راد گفت: من تصور می‌کردم قرار است به سراغ این برویم که چقدر در حال حاضر تئاتر اجتماعی داریم و دلایل داشتن و یا نداشتن آن بررسی شود. باید دید که اصلاً چنین چیزی داریم، من فکر می‌کنم که چنین چیزی نداریم، چرا که همیشه با ترس و لرز و محدودیت قرار بوده حرف انسان معاصر را بزنیم. لازمه تئاتر چیزی به نام دموکراسی است که برای تئاتر نیست. وقتی از دوستان می‌پرسیم که چرا کار نمی‌کنید پاسخ می‌دهند که نمی‌گذارند حرفمان را بزنیم. به اعتقاد من نیاز به یک حرکت جمعی است، نه انقلاب. چرا که ما همیشه مفهوم انقلاب و اعتراض را جابه‌جا می‌گیریم. ما در تئاتر اجتماعی‌مان می‌لنگیم و دست و پا می‌زنیم چرا که راه اعتراض را یاد نگرفته‌ایم. طی 100 سال اخیر تحولات زیادی داشته‌ایم و هر تحولی باعث رشد می‌شود ولی ما از آن نتوانسته‌ایم به این رشد برسیم و از آن استفاده کنیم و حرف اجتماعمان را بزنیم. تئاتر باید طرح کند و مسایلی را مطرح کند که بگوید هنجاری که در کشور ما وجود دارد یک هنجار است.
"نادر برهانی‌مرند" نیز گفت: من فکر نمی‌کنم آگاهی فردی متوقف شود و اگر به معنای درست کلمه اتفاق افتاده باشد کار خودش را می‌کند. در مورد صحبت‌های خانم فروزند باید بگویم که برای اجرای تئاتر اجتماعی کمتر تمایل وجود دارد. هیچ قدرتی نمی‌تواند تئاتر اجتماعی را از بین ببرد و یا قدرت خلاقانه او را محدود کند. اکنون همه می‌نویسند ولی برای کشورهایشان. پس این انرژی از بین نمی‌رود. به اعتقاد من نسل نمایشنامه‌نویسی که ثابت کرده به خوبی بلد است با جامعه خود دیالوگ برقرار کند لطمه نمی‌خورد.
"محمد یعقوبی" نیز در ادامه صحبت‌های برهانی‌مرند گفت: من برای کشوی میز منزلم نمی‌نویسم. اگر درصد نامطلوبی هر چه بیشتر شود جزو کسانی هستم که دست نگه می‌دارم. به نظر من تئاتر اجتماعی وجود دارد و وقتی در مورد یک فرد صحبت می‌کنیم بدین معنی است که در مورد اجتماع صحبت می‌کنیم.
کسانی هستند که موانع تئاتر اجتماعی‌اند و می‌توانند به سمتی ببرند که نام آن را دوران تاریک دهه 60 می‌گذاریم. شهروند امروز دستش باز است و یک‌سری مخاطب پیدا کرده است.
در ادامه "محمد رضایی‌راد" گفت: چالشی که تئاتر اجتماعی با آن مواجه است از بیرون آن نیست بلکه از درون آن است. تئاتر اجتماعی یعنی تئاتر نقاد مثل نمایش "خانه عروسک‌ها" اثر ایبسن که مسأله زن را در زمان و جغرافیای خود بیان می‌کند. می‌گوییم تئاتر اجتماعی داریم اما در بنیان آن سیاسی نیست، به تئاترهایی که جلوی آنها گرفته شده بنگرید، همگی این‌ها تئاتر سخنگو است. شاید ما تئاتر اجتماعی داشته باشیم ولی تئاتر نقاد نداریم که مسایل ما را جراحی‌کند.
سپس "نادر برهانی‌مرند" گفت: تا چه اندازه ما با تئاتر اجتماعی‌مان در جامعه بزرگمان می‌توانی تأثیر بگذاریم، آیا واقعاً ما می‌توانیم در طبقات مختلف جامعه تأثیر بگذاریم. ما در جامعه تئاتری‌مان مشکل فرهنگی داریم و به همین دلیل تئاتر سخنگو کم داریم و می‌بینیم که من کمترین از راه می‌رسم و مدعی تئاتر اکسپرینتال می‌شوم ولی کمتر پیش می‌آید که بتوانم تئاتر سخنگو و اجتماعی بنویسم.