کتاب و کتابخوانی در بین اهالی تئاتر
کتاب و کتابخوانی تجویزی برای یک حوزه نیست. بدون مطالعه کتاب و خواندن دریافت دیگران هیچ پیشرفتی صورت نمیگیرد تنها تجربه راه درازی است که گاه راه به جایی نمیبرد. اهالی تئاتر هم از این قاعده مستثنی نیستند.
سمانه سامانی:
کتاب و کتابخوانی تجویزی برای یک حوزه نیست. بدون مطالعه کتاب و خواندن دریافت دیگران هیچ پیشرفتی صورت نمیگیرد تنها تجربه راه درازی است که گاه راه به جایی نمیبرد. اهالی تئاتر هم از این قاعده مستثنی نیستند. تئاتریها به عنوان قشری که با انسانها سر و کار دارند باید مطالعه کنند و به نظر میرسد این مطالعه باید در همه حوزههای مرتبط با آنها باشد اما تئاتریهای ما تا چه حد به مطالعه میپردازند؟ تاثیر آن را چگونه میدانند؟ و کتابهایی که این روزها میخوانند....
3 دسته در میان اهالی تئاتر
منصور خلج مسئول سابق کتابخانه مجموعه تئاترشهر بر این باور است که اهل تئاتر در زمینه مطالعه به چند دسته تقسیم میشوند.
دسته اول دانشجوها هستند که ناگزیرند به دلیل نوشتن تحقیقهای کلاسی و یا پایاننامهها و کنکورها به کتابخانه هجوم بیاورند. دسته دوم بخش یدی تئاتر هستند که کارگران و اصحاب صحنه و دکور هستند که زیاد هم به دنبال کتاب نیستند، گروه آخر متفکرین تئاتری هستند کسانی که مغز تئاتر هستند و کم و بیش این دغدغه را دارند، معمولاً زیاد به کتابخانه مراجعه نمیکنند و اکثراً دارای کتابخانههای شخصی هستند. بر اساس این دستهبندی عمدتاً دانشجویان هستند که در مقطع دانشجویی به کتابخانهها مراجعه میکنند و بیشتر بچههای تئاتر دغدغه رفتن به صحنه و اجرای عملی تئاتر را دارند و کمتر به مسائل تئوری توجه دارند. البته باید به این نکته اشاره کرد که کتاب خواندن زحمت دارد و بیشتر افراد سعی میکنند دستیابترین راهها را پیدا کنند، هم از لحاظ مادی و هم چهره شدن که میتوانند از طریق یک سریال ساده تلویزیونی این کار را انجام دهند و وارد بازار کار شوند.
اهالی تئاتر هر کدام قطعهای از پازل هستند
منصور خلج در مورد تاثیر کتابخوانی در تئاتر میگوید:«این تاثیر 100 درصد است. انسان هر چه بیشتر بداند جهانی وسیعتر دریافت میکند و برای این رشته چه در زمینه بازیگری و کارگردانی و چه در زمینه نمایشنامهنویسی و طراح صحنه استمرار در مطالعه میتواند کمک خوبی برای دستیابی به هدف باشد.»
خلج میافزاید:«مگر میشود کسی نویسنده باشد و آثار سوفوکل، ایبسن یا دیگران رانخوانده باشد چرا که طبعاً این مسیری است که باید طی طریق شود. خلاقیت درصد محدودی دارد و مهمترین مسئله تجهیز هنرمند است و هر کتاب مهمترین و ارزشمندترین دستاورد بشری است. در حال حاضر شاید علم هرمنوتیک هم همین مسئله را بیان میکند. این همه تفرق دانش و اندیشه رایج شده که هر کسی قطعهای از پازل باشد که جزئی را پر میکند. در زمینه تئاتر هم نویسندگی، کارگردانی، بازیگری و دراماتورژی هر کدام یک شاخه است.»
حتی نمیتوانیم حرف بزنیم
حمید مظفری، کارگردان و بازیگر میگوید:«آیا میتوان گفت پیشرفت و ادامه حیات بشر بدون مطالعه و کتاب ممکن است؟ بدون مطالعه کتاب حتی نمیتوانیم صحبت کنیم و نمیتوان صاحب سخن و اندیشه بود.»
کتاب خواندن؛ یک فرض حتمی
مظفری در مورد اهمیت مطالعه بین اهالی تئاتر میگوید:«برای هر کسی از پیکره تئاتر و هر شاخه و شعبهای از تئاتر یکی از واجبات مسلم است مانند نان شب. در غیر این صورت گروهی با خلاءهای زیاد خواهیم دید که این خلاء حاصل بیتوجهی به این امر خطیر و مهم است. حال عدهای به این موضوع عمل میکنند و عدهای نه! یک عده تئاتری مطالعه دارند و عده دیگر نه!
باید گفت تئاتر مبنی بر سواد است و سواد مبتنی بر کتاب خواندن و البته دستاوردهای دیگر. کتاب خواندن ادامه دهنده حیات معنوی انسان است و این یک فرض حتمی است که هنرمندان و انسانها به طور کلی برای رسیدن به شعور باید کتاب بخوانند و از طریق کتاب به اعصار و قرون گذشته رجوع کنند و با حاصل زندگی انسانها آشنایی پیدا کنند. یک جلد کتاب حاصل تمام تجارب بشری است، چرا که نویسنده برای نوشتن کتاب باید آثار دیگران را بخواند و دیگران آثار دیگران را خواندهاند و یک کتاب حاصل تجارب همه بشریت است.»
مظفری بر این باور است که انسان با مطالعه میتواند صاحب قدرت تشخیص شود. انسانها از یک طرف با تجربه و از سوی دیگر به مطالعه آثار گذشتگان صاحب تفکر و سخن میشوند.
ابن عربی و عکاسی تئاتر
محمدرضا شاهرخینژاد، عکاس تئاتر در مورد تاثیر کتاب روی کارهایش میگوید:«هیچگاه مستقیماً از کتاب خاصی تاثیر نمیگیرم و تنها یک کتاب نمیتواند سوژه من باشد برای مثال در نگاه مستقیم شاید ابن عربی هیچ ربطی به هنر نداشته باشد ولی نوعی تفسیر نسبت به خدا و سایهها در آن وجود دارد که توجه من را به سایهها جلب کرد و مثلاً در تئاتر توجه به شیوه نورپردازی و....»
تئاتر، پزشکی نیست
کیومرث مرادی، کارگردان میگوید:«طبیعی است که هر کسی برای اینکه بتواند خودش را روزآمد نگاه دارد باید مطالعه را در دستور کار خودش داشته باشد و چه برسد کارگردان تئاتر که باید خصوصاً در مورد تئاتر و حوزههایش مثل روانشناسی و نقد ادبی داشته باشد و در جریان اتفاقاتی که میافتد باشد برای اینکه بتواند چشمانداز جدیدی داشته باشد و گسترههای جدیدی را تجربه کند.
رشته ما مثل رشته پزشکی نیست که هر وقت برای سرما خوردگی مراجعه کنیم یک آسپرین تجویز میشود رشته ما هر روز در حال تغییر و تحول است و طبیعی است که باید با این تحول آشنا باشیم برای اینکه ما نیاز به تنوع داریم. نیاز به تنوع کار.»
خیلی واضع است
سیامک زمردی در مورد مطالعه میگوید:«این موضوع خیلی واضح است که آدمها هر چقدر بیشتر بدانند بهتر میتوانند فعالیتهایشان را انجام دهند و من هم از کتابها برای کارهایم سوژه و ایده میگیرم.»
یکی از عناصر اصلی کارمان
ناصر ایزدفر، کارگردان میگوید:«یکی از عناصر اصلی کار ما کتاب خواندن است چرا که باید اطلاعاتمان به روز باشد. کتابهای تئوری، نمایشنامهها و مقالات مختلف و گذشته از اینها باید در زمینههای دیگر نیز مطالعه داشته باشیم زمینههایی مانند جامعهشناسی، روانشناسی و...»
مجید واحدیزاده، کارگردان میگوید:«یک کتاب منبع خوبی برای دسترسی به اطلاعات جدید است در کارهای عملی و صحنهای همیشه از کتاب استفاده میکنیم و مطالعه بخش مهمی از کار ماست.»
سری به همه حوزهها
حمید مظفری در مورد حوزهها و شیوه مطالعهاش میگوید:«متاسفانه یا خوشبختانه هنرمند حوزه تئاتر و یا اصولاً هنرمند تفاوتش در این مسئله است که یک تئاتری باید با همه چیز آشنا باشد و اگر اتفاقی بیافتد جای خوشبختی است یعنی هنرمند تئاتری باید با همه حوزههای فکری انسان آشنا باشد. موضوعی نیست که بتواند از دید این افراد خارج شود و بتوان گفت که اثری دیده شده است بدون در نظر گرفتن جدال انسان و زندگی و همه چیز باید در این محاسبات بگنجد. اگر هنرمندان به همه اینها سر بکشند و در بعضی از حوزهها هم متخصص باشند میتوانند حرفی بزنند. باید گفت یک تئاتری نباید وقتی به جز مطالعه داشته باشد.»
این روزها در رنسانس به سر میبریم
خلج میگوید:«من با ولع زیادی کتاب میخوانم هم به دلیل تدریس و هم به دلیل علاقه و کتبی که در دسترسم بوده و ناگزیر به خواندن آنها بودم. این مسئله(کتاب خواندن) برای کسی که اهل این قضایا است جدایی ناپذیر است.»
خلج بر این باور است که یک دانشجو برای موفقیت باید خودش را تجهیز کند و در حال حاضر متاسفانه نسل جدید به دلیل آمدن رایانه، CD و وسایل ارتباط جمعی جدید تنبل شدهاند برای مثال فیلم تروی را میبینند و فکر میکنند ایلیاد هومر را خواندهاند و یا با دیدن فیلمهای شکسپیر هیچگاه به غنای آن پی نمیبریم. شکسپیر را باید خواند. فیلم تکنولوژی است خیلی جاها را تصویر میکند و بسیاری از جاها را فشرده میکند و راه دشواری رو در روی اصحاب تئاتر هست که نباید عقب بمانند. این روزها هر چند یک بار کتابهای جدیدی میآیند. تنوع کتابها را میبینم. دورهای مثل رنسانس در اروپا و اختراع دستگاه چاپ و ایجاد شرایطی که در آن کتب زیادی نوشته و ترجمه میشد.»
سعی میکنم برسم
مرادی میگوید:«زمانی هست که خیلی کتاب میخوانم چرا که فکر میکنم دورهای باید این کار را انجام میدادم و کمتر به آن پرداختم و سعی میکنم خودم را برسانم. اما هنگامی که میخواهم کار جدیدی داشته باشم هم زیاد میبینم و هم زیاد میخوانم.»
جریانسازی مثل آرتو
اهالی تئاتر در مورد کتابهایی که این روزها مطالعه میکنند میگویند. تئاتر و همزادش(آرتو) و کتابی از تجربیات بازیگری در دوران حساس جریانات سیاسی ایتالیا از داریوفو و ترجمه ایرج زهری کتابهایی هستند که این روزها منصور خلج مشغول مطالعه آنهاست.
خلج در مورد کتاب تئاتر و همزادش میگوید:«آرتو یکی از آدمهای جریانساز در تئاتر است و نوع نگرشی که در تئاتر میآورد مسئله مهمی است چرا که او یکی از چند آدم تاثیرگذار در تئاتر است. اگر در یونان کاتارسیس داریم و یا بعدها همزاد پنداری استانیسلاوسکی که جریانهای تاثیرگذار تئاتری هستند آرتو هم با تئاتر شقاوت و خشونت و یا تئاتری برگرفته از نوعی واقعیتهای زندگی دریچهای قابل بحث باز میکند و بعد از او هم تئاتر حماسی برشت مطرح است.»
هزینه سیگار یا پول کتاب
خلج معتقد است نشر قطره آیتمهای مناسبی با توجه به خواست زمان و فضا را انتخاب میکند و با توجه به اینکه سالها در این زمینه خلاء داشتهایم، افراد باید نیازشان را حفظ کنند و بدانند که باید خودشان را تجهیز کنند چراکه مطالعه ذهن را گسترده میکند.
بسیاری از افراد از گرانی کتاب گلایه میکنند اما برای حل این مشکل میتوان در یک کتابخانه عضو شد. جهان، جهان اطلاعات است و روز به روز اتفاقات جدیدی میافتد. آیا هم پای آنها حرکت میکنیم؟ وقتی میخوانیم تازه به دریافتها میرسیم. بعضی از هنرمندان در خیلی از زمینهها مانند فیش موبایل یا هزینه سیگار گشاده دستانه خرج میکنند اما در مورد کتاب با مشکل مواجه میشوند.
تاریخ بازیگری
حمید مظفری در حال حاضر روی یک پژوهش با عنوان تحولات بازیگری در ایران از زمان تاسیس دارالفنون تاکنون کار میکند و میگوید که بیشتر از همه چیز در حال حاضر سفرنامهها و خاطرات را مطالعه میکند و این سفرنامهها و خاطرات یکی از ارزندهترین آفریدههای انسانی برای ارتباط یک شخص محقق و متفکر با فضای ذهنی جامعه خودش است، و میافزاید:«بخش مهمی از تاریخ را مطالعه میکنیم به خصوص در میان ملتها که سابقه نوشتن تاریخ با مفهوم رایج و علمی آن وجود نداشته است و مورخین تنها شرح فتوحات و شکستها را نوشتهاند و نگاهی به جامعه نداشتهاند پس مجبوریم به سفرنامهها و خاطرات مراجعه کنیم که بدبختانه قسمت اعظم آن را غربیها نوشتهاند.
البته در میان رجال سیاسی و ادبی و فرهنگی خودمان در سده گذشته افرادی وجود داشتند که یادوارههایی به جا گذاشتهاند چه از شاهزادههای قاجاری و چه غیر درباریها. باید گفت برای نوشتن تاریخ خودمان محتاج نگاه بیگانه بودیم چرا که خودیها باید از شاهها و سلاطین و اوامر تعریف میکردند.»
مظفری میگوید:«هر موضوعی میتواند موضوع مورد مطالعه هنرمند باشد و همه عوامل تئاتری هم چه کارگردان و چه بازیگران همگی دستشان زیر سنگ مطالعه است.»
یک بار دیگر زندگی با پیکاسو
شاهرخی میگوید:«من به طور متوسط سعی میکنم هر روز مطالعه داشته باشم حتی در خسته کنندهترین روزها شبی نیم ساعت مطالعه دارم.
آخرین کتابهایی که خواندم هنر مدرن بوده و تجربه مدرنیته و یکبار دیگر هم مطالعه کتاب زندگی با پیکاسو و کتاب دیگری با عنوان”سقراط و مسیح”»
شاهرخی در مورد کتاب زندگی با پیکاسو میگوید:«این خیلی دشوار است که یک نقاش را تنها از روی اثرش فهمید و شناخت اما با مطالعه زندگی آنها حتی گاهی میتوان به تکنیکهایشان پی برد و با نقاش و جهانبینی او آشنا شد البته باید گفت ما کتابهایی راجع به زندگی نقاشها کم داریم.»
رمان، تاریخ و فلسفه
کیومرث مرادی هم یک رمان از ساراماگو(نامها و نشانهها) را خوانده و انسان پارهپاره که کتاب فلسفی خوبی از فلسفههای جدید فرانسوی بود و نگاه و بینش جدیدی داشت.
سیامک زمردی هم تقریباً از ده یازده سالگی چیزهای مختلفی را مطالعه میکند، رمان، تاریخ و... در حال حاضر هم به همین مطالعهها ادامه میدهد و اگر چیزهایی درباره حرفهاش به او پیشنهاد شود مطالعه میکند البته کتاب اخیر در ذهنش نیست.