نگاهی به هفتمین جشنواره تئاتر بانوان
برخلاف تصور برخی ، جشنواره بانوان به معنی ایزولاسیون خانم ها نیست بلکه تلاش برای کسب حقوقی است که متاسفانه در تئاتر دنیا و به ویژه ایران با بیان این موضوع که تفاوتی وجود ندارد ، پایمال شده و مانع ظهور استعداد خانم های هنرمند می شوند.
نویسنده: صبا رادمان
Saba_radaman@yahoo.com
هفتمین جشنواره تئاتر بانوان را همانند بسیاری از دیگر جشنواره های کشور در حالی به پایان رساندیم که هیچ اتفاقی درآن رخ نداد، از آن رو که گویی هیچ هدف خاصی را در پیش نگرفت. اگر هم در طرح و برنامه های خود هدف خاصی داشت ، درهمان حد طرح و برنامه باقی ماند و به نتیجه نرسید . بودجه کلانی خرج شد و جوانان مستعد بسیاری به این جشنواره وارد شدند اما دریغ که نه کسی آنان را دید و نه حتی به اندازه یک جشنواره دانشجویی به آنها بها داد. زیرا بر اساس برنامه مسوولان سازمان فرهنگی هنری شهرداری ( برگزار کنندگان جشنواره ) این جشنواره به هیچ وجه تصمیمی برای کشف بانوان جوان مستعد و فراهم کردن امکان حضور آنان در عرصه تئاتر حرفه ای کشور را ندارد . این در حالی است که در طول سال ها ، شاهد افول و کمرنگ شدن تدریجی حضور زنان در عرصه تئاتر حرفه ای بوده ایم . به این شکل که ما اگر دوران شکوفایی تئاتر بانوان رابه صورت یک نمودار در نظر بگیریم ، اوج این شکوفایی (با ظهور دو قطب اصلی یک اثر نمایشی با عنوان نویسنده و کارگردان) در حدود ده سال پیش سپری شده است . اوجی که با درخشش بانوان هنرمند این رشته مدتی پیش از آن آغاز و در فاصله کوتاهی به اوج خود رسید و این خط نمودار در یک فاصله زمانی تقریبا پنج ساله با سرعت رو به بالا رفته و ناگهان به پایین می افتد به گونه ای که نه تنها پس از آن استعدادهای دیگری به جریان تئاتر حرفه ای کشور وارد نشدند که همان بانوان هنرمند یاد شده نیز یا اساسا تئاتر را ترک کرده و جذب سینما شدند یا از ایران رفته و در کشور دیگری به فعالیت پرداختند و یا حتی به شکل عمیقا تاسف آوری این استعدادهای درخشان به درون خانه هایشان هدایت شده و خانه نشین شدند. حال آن که همه ساله بر تعداد بانوان فارغ التحصیل تئاتر افزوده شده و اگر بپذیریم هر دانشکده در هرسال حتی یک دانشجوی مستعدد و علاقمند تربیت می کند با توجه به وجود چهار دانشکده تئاتر در تهران و بیش از ده دانشکده تئاتری در ایران در طول ده سال باید چیزی حدود صد هنرمند به فضای تئاترکشور و چهل هنرمند به تئاتر تهران اضافه شده باشد که اگر این گونه بیندیشیم که نصف آنان را بانوان تشکیل داده و از این تعداد نیز نصف دیگری هنرمند حقیقتا مستعد و با پشتکارند ، اکنون باید حداقل شاهد حضور ده هنرمند فعال خانم (درهریک از عرصه های نمایشنامه نویسی و کارگردانی ) باشیم حال آن که با گذر ایام ، نه تنها اثری از این بانوان برصحنه تئاتردیده نشده ، بلکه اندک اندک از حضور همان نسل پیشین هم در عرصه این هنر کاسته شده واز جشنواره بانوان نیز تنها نام بانو باقی مانده و در اختیارمردان قرار گرفته است اگرچه که برای حضور این مردان نیز در عرصه حرفه ای کاری صورت نگرفت و جشنواره برگزار شد تا تنها جشنواره ای باشد و بودجه ای که تاثیری در تئاتر کشور ندارد . و این یکی از دلایلی است که این جشنواره پس از گذر از سال های طولانی وبرگزاری هفت دوره متناوب ، هنوز از یک جایگاه معتبر و مشخصی برخوردار نیست تا آن را به جشنواره ای با اسم و رسم مشخص و با سطح کیفی مناسب بدل کند ( همانند جشنواره تئاتر دانشگاهیان که اگرچه جشنواره ای برای جوانان است اما کارکرد صحیح آن ، به جشنواره رونقی جهانی بخشیده و همه ساله شاهد حضوراستعدادهای چشم گیر ایرانی و نمایش های خوب خارجی هستیم ) .
برخلاف تصور برخی ، جشنواره بانوان به معنی ایزولاسیون خانم ها نیست بلکه تلاش برای کسب حقوقی است که متاسفانه در تئاتر دنیا و به ویژه ایران با بیان این موضوع که تفاوتی وجود ندارد ، پایمال شده و مانع ظهور استعداد خانم های هنرمند می شوند. چرا که در تمامی کشورهای صاحب سبک و نامدار، انجمن های تئاتری گوناگونی از قبیل انجمن کارگردانان زن ، نمایشنامه نویسان زن ، بازیگران و دیگر رشته های هنری و تئاتری زن در جهان داریم و اتفاقا تنها در ایران است که هیچ انجمن و NGO ای برای حمایت از حقوق هنرمندان زن وجود ندارد و به همین دلیل تنها جشنواره آنان نیز به آقایان تحویل داده شده است. به طوری که امسال در هفتمین دوره جشنواره تئاتر بانوان، از میان بیست و یک نمایش صحنهای شرکت کننده در جشنواره ، تنها شاهد حضور هشت کارگردان زن و پنج اثر نمایشی از نمایشنامهنویسان زن هستیم. و این شاید نیست جز به دلیل بی توجهی مسوولان برگزاری جشنواره که هرگز به خروجی های خود نیندیشیده و پس از اتمام جشنواره ای یک هفته ای، پرونده آن را برای همیشه بسته وبه فراموشی می سپارند . یک فراموشی کامل که طی آن مسوولان فرصت به یاد آوردن قول خود مبنی بر اجرای عمومی آثار برگزیده را ندارند و یا اگر هم مجبور به یاد آوردن شده و اجرایی کوچک در تالار مولوی و یا یکی از تالارهای دور افتاده شهر به آنان بدهند ، رفتار و عملکردشان حاکی از نوع تفکری است که پویا یی و تاثیر گذاری حتی نسبی را نیز به همراه ندارد چرا که بنابرادعای مسوولان برگزاری جشنواره امکانات و ظرفیت ها ی مرکز هنرهای نمایشی محدود است و افراد حرفه ای قدیمی تئاتر نیز پشت نوبت اجرا باقی می مانند و در این شرایط انتظار ورود نسلی جدید و تازه نفس با استعدادهایی درخشان به فضای تئاتر حرفه ای ،انتظاری بس بزرگ و غیر عقلانی است . از طرف دیگر به هزاران دلیل امکان احیای فرهنگسراها ی زیر پوشش شهرداری نیز وجود نداشته و شهرداری نمی تواند از این تالارها به عنوان تالارهایی فعال وپویا استفاده کرده واستعدادهای جوان خود را از این طریق به فضای تئاتر معرفی کند . زیرا از ابتدای ساخت این تالارها هرگز فکری برای اجرای تئاتر در این تالارها نشده و امکانات لازم برای ایجاد اتاق گریم ، آرشیو لباس ، پرولباس خانم ها و آقایان ، سرویس های بهد اشتی و... در آن جا وجود ندارد و نیز از آن جا که به دلایل ناگفته ای اکنون شرایط برای ساخت چند اتاق و تغییر کاربری اتاق کارمندان به اتاق گریم و آرشیو لباس و اتاق پرو فراهم نیست! ، به طور طبیعی خروجی این جشنواره به خانه نشینی و کوچ بانوان هنرمند از تئاتر منتهی می شود چون امکان و اجازه حضور استعدادهای درخشان حاضر در جشنواره ای تحت عنوان بانوان نه درفضای تئاتر حرفه ای و نه در فضاهای نیمه حرفه ای ، به شکلی پویا وجود ندارد ، پس جشنواره ای برگزار و بودجه ای خرج می شود و پس از آن همه چیز به فراهوشی سپرده و بانوان هنرمند به خانه هایشان بازمی گردند. درنتیجه تنها جشنواره ویژه بانوان نیز( که البته بیشتر به آقایان اختصاص دارد) بدون هدف مندی و برنامه ریزی مشخص تنها و تنها برگزار می شود و هیچ کس را یارای آن نیست تا به سوی این چنین جشنواره مهجور اما با اهمیتی دست یاری دراز کند تا با توجه خاص به بالا بردن سطح کیفی جشنواره و خروجی قدرتمندی از آن ، جشنواره را از شکل حاشیه ای بیرون آورده و به جایگاهی مانند فجر نزدیک سازد . چرا که چنین جشنواره هایی در تمام دنیا از اعتبار و ارزش والایی برخوردار بوده و هنرمندان نام داری را از تمام دنیا به سمت خود جذب می کنند . جشنواره هایی بین المللی که به موضوع حقوق زنان در دنیا می پردازد .ایجاد رابطه دو طرفه بین جشنواره بانوان و دیگر جشنواره های معتبر دنیا و بین المللی کردن جشنواره یکی از راه هایی است که پس از اندیشیدن به چرایی برگزاری جشنواره ای تنها با نام بانوان ، می توان به آن اندیشید تا شاید جشنواره از این شکل بی سامان و بدون خروجی بیرون آمده و تبدیل به جشنواره ای هم اندازه نامش شود .