در حال بارگذاری ...
نگاهی به سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر -بخش دوم

ارتقای تئاتر استان ها یا حضوری خلاق تر

ایران تئاتر- رضا آشفته: یکی از ویژگی های سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر همانا حضور پر رنگ و تاثیرگذار نمایش های استانی است که نشان می دهند از پیشرفت چشمگیری  نسبت به همه دوره ها برخوردارند.

اگر در دهه شصت و در خاموش شدن تئاتر تهران بسیاری از شهرها توانستند در جشنواره بدرخشند اما بعدها در آنچه یادگار آن سال هاست به عنوان متن و کارگردانی غور و پژوهش کردیم، متوجه شدیم که دقیقا به دلیل حضور بی رنگ هنرمندان تهران، هنرمندان استانی توانستند خودی نشان دهند اما با روشنای دوباره تئاتر تهران متوجه همین نابرابری هایی شدیم که تاکنون باعث ارتقای تئاتر تهران نسبت به تئاتر شهرستان شده است اما دلایل متعددی باعث شده  تئاتر استان ها از تئاتر تهران امیدوار کننده تر باشد. شاید یکی از دلایل عمده، رشد دانشگاهی تئاتر باشد و دوم انگیزه های بسیاری قویی که خصوصی شدن تئاتر در برخی از شهرهای ایران ایجاد کرده که آنها نیز فعال و پویا بشوند و بتوانند با ارتقای تئاترهایشان تبدیل به قطب های چشمگیری شوند که یکی از آنها تئاتر مشهد دومین شهر بزرگ ایران است که در آنجا راه اندازی تالارهای نمایشی خصوصی و فعال کردن این تالارها باعث شده که روز به روز بر کیفیت این آثار افزوده شود. البته هنرمندان تربیت شده بسیاری هم از دانشگاههای سراسر کشور در مشهد مستقر شده و در آنجا به دنبال اثبات خویش برآمده اند و هر سال نیز بر دامنه موفقیت هایشان نیز افزوده شده است.

امسال هم یکی از آن سالها بود که تئاتر شهرستان توانست هم به لحاظ کمی و هم کیفی خودی نشان دهد و  در چندین رشته هم نامزدها و هم برگزیدگانی را به تئاتر ایران بشناساند. اگر در دهه هفتاد و هشتاد هرازگاهی هنرمندانی چون امیررضا کوهستانی از شیراز، ابراهیم پشت کوهی از بندرعباس و علی نرگس نژاد از یاسوج می توانستند به عنوان چهره و استعدادهای درخشان خود را به تئاتر ایران بشناسانند اما در این سالهای با چهره های بیشتری همراه می شویم که توانسته اند در شهرهای خودشان با تمام کمبودها و نبودها اما با اتکای درست به هوش و استعداد و همچنین کوشش ها و تمرین های بی شمارشان رفته رفته در میان چهره های مستعد کشورمان به سوی بلوغ قابل پذیرشی حرکت کنند. مثل مهدی ضیاچمنی و مهسا غفوریان از مشهد، مجتبی رستمی فر از اهواز، که در این دهه مطرح شده اند و همچنین عمادالدین رجبلو از گرگان که توانست حضور بسیار موثر و خلاقانه ای را در این دوره از خود نمایان سازد.

طراحی و بازیگری

طراحی صحنه یکی از عناصر مهم در ارائه هنرهای نمایشی است و توجه به عناصر دیداری همواره در ارتقای زیبایی شناسانه آثار نمایشی تاثیرگذار بوده است. در دوره سی و هشتم دیدیم که عمادالدین رجبلو برای طراحی صحنه نمایش «متساوی الساقین» از گرگان،  مهرداد علی پور برای طراحی صحنه نمایش «صدمین سالگرد فتح گریه» از گچساران، و مریم کلانتری برای طراحی صحنه نمایش «چند روایت نامعتبر ازآنچه نمی دیدیم» از ارومیه نامزد شدند اما جایزه این بخش را مجتبی رستمی فر برای طراحی صحنه نمایش «همه فرزندان مکبث» از اهواز دریافت کرد و این خود اشاره محکمی برای داشتن پایه مهم و اساسی در تئاتر شهرستان است که آنان دلشان می خواهد به زیبایی تمام صحنه را چشم نواز کنند و در القای فضا با تکنیک ها و شیوه های در خور دیده شدن اقد ام کنند.

بازیگری هم یکی از عناصر عمده و اصلی هنر تئاتر است و با بودن بازیگران خلاق و مستعد است که ناخواسته شاهد رشد نسبی و محبوبانه تر تئاتر در هر جایی خواهیم بود. یعنی هرچه بر تعداد بازیگران افزوده شود، خواه ناخواه تئاتر چشمگیرتر خواهد شد و این خود نویدبخش رشد نسبی در تئاتر ایران و به ویژه شهرستان ها خواهد بود که تلاش دوچندانی را برای دیده شدن در پیش گرفته اند. امسال در بخش بازیگری زن، شیرین دژاگاه برای بازی در نمایش «همه فرزندان مکبث» از اهواز نامزد و آرزو عبدالهی برای بازی در نمایش «باق وحش» از شهرکرد لوح تقدیر دریافت کرد. البته سال گذشته به دلیل تفکیک و تمایز سه گانه آثار نمایشی بازیگران زن و مرد شهرستانی به جوایز بیشتری دست یافتند.

در بخش بازیگری مرد نیز مهرداد فلاحی برای بازی در نمایش «ژنتیک …» از مشهد و امین ابراهیمی برای بازی در نمایش «قزل حصار» از کوهدشت نامزد شدند اما بازیگران شهرستان جایزه ای دریافت نکردند اما این خود دلیلی نمی شود که بازیگران شهرستان را بخواهیم ضعیف تر در نظر بگیریم بلکه در جایزه دادن فاکتورهایی مانند سلیقه و سابقه بازیگری و شناخته شدن نیز گاهی مانع از دیده شدن افراد ناشناخته تر و به ویژه بازیگرانی که از شهرهای دور و نزدیک می آیند خواهد بود. به هر تقدیر بازی ها بنابر اصول درست و شیوه های قابل اعتنا شکل گرفته اند و اکثر گروههای شهرستانی در مرزهای باورپذیری دارند حرکت می کنند.  

نمایشنامه نویسی

نمایشنامه نویسی یکی از ارکان بسیار مهم هنر تئاتر است. این نویسندگان هستند که پایه گذار تئاتر در دنیا بوده اند چون القای رویدادهای مبتنی بر نوعی تفکر است که جاذبه اصلی را برای نشاندن مخاطبان پای هر نمایشی ممکن می سازد. امسال مهسا غفوریان برای نگارش نمایشنامه «ژنتیک …» از مشهد نامزد شد که او نیز در این سالها بارها نامزد و دریافت کننده جایزه نمایشنامه نویسی بوده است. اما عمادالدین رجبلو برای نگارش نمایشنامه «متساوی الساقین» از گرگان که لوح تقدیردریافت کرد که بی اغراق او نیز اگر همین روال واقع بینانه و درک درست نسبت به رویدادها را مد نظر قرار دهد، و از مطالعه و اندیشه ورزی غفلت نکند تبدیل به پدیده ای بی بدیل به عنوان یک نمایشنامه نویس تمام قد خواهد شد که این نکته را در قلمش می توان ردیابی کرد. او واقعیت ها را تا عمق می کاود و شناخت درستی از انسان ها و روابط شان را در صحنه آشکار می کند و اینها عمده دلایلی است که از رجبلو می تواند یک نمایشنامه نویس ماندگار بسازد. هر چند نویسنده شدن امر بسیار نادری است و اما تلاش و تمرکز بر نوشتن همیشه چاره ساز بوده است و اینکه استقلال قلمش را از دست ندهد و به رهایی ذهنی در زمان خلق و آفرینش ادبی متمرکز باشد.

کارگردانی

کارگردان حرف اول و آخر را در تئاتر می زند و اوست که در صحنه هنر می آفریند و هنرمندی می کند و به زبان و بیان درست باعث خوانش دقیق یک متن خواهد شد. هنر کارگردانی در ایران این سالها از رشد چشمگیرتری نسبت به نمایشنامه نویسی برخوردار شده است و اگر همین روال تا ده سال دیگر با رشد و توسعه روزافزونی همراه باشد حتما تئاتر ما نیز فراتر از مرزهای ملی در چهارگوشه جهان مدعی خواهد شد.

امسال نیز با نمونه های در خوری از شهرستان ها مواجه شدیم که شاید فقط سه نمونه اش در میان نامزدهای کارگردانی قرار گرفتند که از این سه هنرمند نیز عمادالدین رجبلو برای کارگردانی نمایش «متساوی الساقین» از گرگان نامزد باقی ماند اما او نشان داد که علاوه بر نمایشنامه نویسی از وسعت دیدی نسبت به ارائه حرکت و میزانسن برخوردار است و می تواند در القای فضاهای واقعی به نتایج باورپذیرانه ای نزدیک شود. این یعنی رجبلو بالفطره یک کارگردان است و باید زمانی داشته باشد که با ایجاد یک گروه نتایج بالنده تری را در صحنه القا نماید.

مجتبی رستمی فر برای کارگردانی نمایش «همه فرزندان مکبث» از اهواز لوح تقدیر دریافت کرد اما او در این سالها همواره موفقیت هایی را در جشنواره های استانی و منطقه ای در پیش داشته است و پس از این نیز می توان امیدوارانه تر او را در مقام یک کارگردان دنبال کرد.

مهسا غفوریان برای کارگردانی نمایش «ژنتیک …» از مشهد جایزه ویژه را دریافت و اثبات کرد که در صحنه با خلاقیت ویژه ای می تواند اندیشه ورزی کند و این بار نیز در آزمون و خطایی سخت به بالندگی در صحنه دست یافته است و شاید پس از این نیز خیلی بهتر از اینها بتواند سوژه هایش را در صحنه نمایان سازد.

همچنین نمی توان از گریم، موسیقی، مهندسی صدا و آرایه صوتی و طراحی لباس و نور نیز غافل شد که این عناصر نیز تکمیل کننده هر اثر نمایشی خواهند بود و در توجه به آنهاست که تئاتر بالنده تر از پیش می تواند جاذبه های بیشتری را در اختیار مخاطبانش قرار دهند. برای نمونه می توان به طراحی حرکت اشاره کرد که در آن تهرانی ها هیچ نامزدی نداشتند اما سعید اسد سنگابی برای طراحی حرکت نمایش «ننه مده آ» از فسا و محمدرضا فرجی برای طراحی حرکت نمایش «در دهانم حرف بزن» از بندر دیر نامزد بودند اما مجتبی رستمی فر برای طراحی حرکت نمایش «همه فرزندان مکبث» از اهواز برگزیده اعلام شد و این همان نکته است که حکایت از ارتقای نسبی عناصر فضاساز در هر اجرایی خواهد بکرد که شهرستانی ها با درک و زیباشناسی درست تر اقدام به تولید آن کرده اند.

 




نظرات کاربران