در حال بارگذاری ...
...

در نشست پرسش و پاسخ این نمایش که سه‌شنبه 8 مرداد ماه به همت انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در محل اجرای نمایش برگزار شد، رامتین شهبازی، روزنامه‌نگار، منتقد و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر با حضور تماشاگران و عوامل این نمایش به بررسی اثر پرداخت.
وی در این نشست گفت:«در ژانر تئاتر تجربی این رویکرد که مخاطب این نوع نمایش چیزی نمی‌فهمد، مرسوم است و عوامل این دست آثار هم واکنش نامناسبی را با منتقدان داشته‌اند، اما در این نمایش تجربی ا

در نشست پرسش و پاسخ این نمایش که سه‌شنبه ۸ مرداد ماه به همت انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در محل اجرای نمایش برگزار شد، رامتین شهبازی، روزنامه‌نگار، منتقد و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر با حضور تماشاگران و عوامل این نمایش به بررسی اثر پرداخت. وی در این نشست گفت:«در ژانر تئاتر تجربی این رویکرد که مخاطب این نوع نمایش چیزی نمی‌فهمد، مرسوم است و عوامل این دست آثار هم واکنش نامناسبی را با منتقدان داشته‌اند، اما در این نمایش تجربی اصول و نشانه‌هایی به کار رفته که بیانگر احترام گروه اجرایی به درک مخاطب است. کارگاه نمایش تعریف خاص خودش را دارد، به طبع کسی که به عنوان مخاطب وارد این سالن می‌شود انتظار نوگرایی‌هایی را از گروه دارد، اما این مورد نباید به شعور او توهین کند، چون اصل اجرای نمایش، ارتباط با تماشاگر و جلب علائق اوست.»

آرش میرطالبی نویسنده و کارگردان نمایش"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" در نشست پرسش و پاسخ این نمایش گفت:«ما به راحتی به مشکلات مردم جامعه که هر روزه گریبان آن‌ها را می‌گیرد می‌خندیم در حالی که این وضعیت برای جوامع انسانی بسیار تلخ و دردآور است.»
به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر از روابط عمومی نمایش"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" در نشست پرسش و پاسخ این نمایش که سه‌شنبه 8 مرداد ماه به همت انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر در محل اجرای نمایش برگزار شد، رامتین شهبازی، روزنامه‌نگار، منتقد و عضو انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر با حضور تماشاگران و عوامل این نمایش به بررسی اثر پرداخت.
وی در این نشست گفت:«در ژانر تئاتر تجربی این رویکرد که مخاطب این نوع نمایش چیزی نمی‌فهمد، مرسوم است و عوامل این دست آثار هم واکنش نامناسبی را با منتقدان داشته‌اند، اما در این نمایش تجربی اصول و نشانه‌هایی به کار رفته که بیانگر احترام گروه اجرایی به درک مخاطب است. کارگاه نمایش تعریف خاص خودش را دارد، به طبع کسی که به عنوان مخاطب وارد این سالن می‌شود انتظار نوگرایی‌هایی را از گروه دارد، اما این مورد نباید به شعور او توهین کند، چون اصل اجرای نمایش، ارتباط با تماشاگر و جلب علائق اوست.»
شهبازی ادامه داد:«مورد دیگری که باید به آن اشاره کنم، ریتم مناسب نمایشی است که با جامعه امروز ما و درگیری روابط بشری ارتباط مستقیم دارد. علاوه بر این نشانه‌ها به جا و سوال برانگیز در نمایش مطرح می‌شود که انسجام و پویایی آن را تا انتها حفظ می‌کند و در عین حال به فضاسازی نیز یاری می‌رساند. کارگردان با این رویکرد نگاه خود را به تجربه دارد و در این فرایند مشترک از مخاطب واکنش می‌خواهد تا تجربه‌ای شکل بگیرد که مخاطب هم در آن درگیر باشد. اگر چنین اصلی در یک تئاتر رعایت نشود، با شکست روبه‌رو خواهد شد.»
این منتقد درباره چگونگی نامگذاری‌ اثر و ارتباط این کلمات با متن نمایش پرسید که میرطالبی در پاسخ گفت:«نوشتن متن اثر 5 ماه طول کشید و در آن قصد داشتم تلخی انتشار لحظه‌های شخصی افراد با"بلوتوس" را نشان دهم. به ویژه وقتی این اتفاق برای کودکان روی می‌دهد. بنابراین شخصیت بلوتوس را وارد نمایش کردم که حضورش مشکلاتی را برای یک زن و شوهر و جنین آن‌ها ایجاد می‌کند. هنگام نامگذاری با توجه به این که یکی از اصول نامگذاری نمایش براساس شخصیت‌های درون نمایشنامه است، نتوانستم به یک نام بسنده کنم چون تمامی این چهار شخصیت به نوعی در پیشبرد داستان موثرند و قابل حذف نبودند. این شد که از اسم هر چهار نفر استفاده کردم.»
وی درباره مضمون نمایش توضیح داد:«مضمون"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" درباره استفاده نادرست از تکنولوژی است که باعث ایجاد محدودیت‌هایی در جامعه می‌شود. دوست داشتم از ساختار ارسطویی برای طرح نمایش استفاده کنم، اما به دلیل حضور مقولات مدرنیته مجبور شدم قسمت‌هایی را نیز اضافه کنم و در این کار با اعضای گروه و بازیگران مشورت کردم تا به نتیجه رسیدیم.»
میرطالبی در پاسخ به این که چگونه به انتخاب بازیگر با توجه به خط کشی‌های میان شخصیت‌ها، تفاوت در بازی‌های زبانی و تاثیر آن‌ها در تصویرسازی وجود دارد، رسیده است، توضیح داد:«انتخاب بازیگر برای من مسئله بسیار مهمی است و من معتقدم با توجه به انتزاع موجود در نقش‌ها که آن‌ها را از انسان‌های ملموس و شخصیت‌های معمول جدا می‌کند، مناسب‌ترین بازیگران را برای نقش‌ها انتخاب کردم و آن‌ها نیز بخشی از نقش را علاوه بر تکنیک با بداهه‌سازی ایفا کردند.»
این کارگردان در پاسخ به پرسش یکی از حضار مبنی بر این که برای بیان مضمون موجود در اثر چه الزامی برای چنین شیوه تجربی و ناآشنایی وجود دارد، تشریح کرد:«شیوه اجرایی و مضمون باید برای انتقال مفهوم در تعامل با هم باشند. موضوع مورد نظر من مربوط به تکنولوژی است بنابراین باید شیوه انتخابی‌ام متناسب با مخاطب روز جامعه باشد. به عنوان نمونه موسیقی به کار رفته در فواصل نمایش، موسیقی متال است که اعتراضی است و با فریاد ادا می‌شود. همین امر را به دیالوگ، حرکت، بیان و... تسری دهید. من باید انتخاب مناسبی می‌داشتم و این قضیه ارتباطی به غلوها، به رخ کشیدن کارگردانی و... ندارد.»
کارگردان اول دهمین جشنواره تجربه در ادامه و در توضیح تاخیر در بیان موضوع اصلی نمایش افزود:«فضای داستانی نمایش ما کاملاً بیمار است. بسیاری از بخش‌های دیالوگ"کابوس" واگویه‌های او با خودش است. ارتباط جنین با مادرش هم که به صورت آشکار حرف می‌زند، کاملاً واقعی نیست چون در علم پزشکی ارتباط مادر با جنین ثابت شده، اما نه به شکلی که در نمایش اجرا شد. همین طور در مورد دیگر فضاهای نمایش، من به عنوان نویسنده باید به یکدستی فضا فکر می‌کردم و لازم دیدم برای تاثیرگذاری، نکته اصلی و پیام واقعی‌ نمایش را تا لحظه آخر آشکار نکنم.»
میرطالبی درباره این که چرا تا این اندازه نگاهی تلخ و سیاه به مشکلات اجتماعی دارد، اظهار کرد:«این مسائل واقعیت‌های جامعه ما را می‌سازد و به نظر من همین قدر تلخ و سیاه است و چون چند موضوع منفی در نمایش مطرح می‌شود، سیاهی‌ها و تلخی‌ها دیگر از هم تفکیک نمی‌شوند و فضایی یکدست سیاه را می‌سازند.»
یکی از تماشاگران در این بخش گفت:«اتفاق خشنی در نمایش می‌افتد و من به عنوان بیننده وقتی با آن روبه‌رو می‌شوم، نوعی تداعی ذهنی برایم ایجاد می‌شود یا نوعی عقده‌گشایی که به نظر من به جاست. شاید واقعیت‌های اجتماعی از آن چه که در این نمایش مطرح شد هم تلخ‌تر باشد.»
شهبازی در ادامه بحث توضیح داد:«بخشی ازتئاتر اتمسفر آن است که برای ساخت آن باید با عناصر تصویرسازی کنیم. برای ایجاد فضای خشونت در"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" هم وجود چنین عناصری ضروری می‌نماید.»
این منتقد استفاده ویدئو پروجکشن در نمایش را غیر ضروری دانست و آن را باعث پرت شدن حواس مخاطب از فضای درون تالار معرفی کرد.
میرطالبی در پاسخ به این که چرا در جای جای نمایش از این تمهید استفاده کرده توضیح داد:«تصاویر پخش شده توسط ویدئو پروجکشن در اصل مربوط به زمانی قبل از واقعه نمایش ماست که در محلی دیگر روی می‌دهد. حتی درک یک لحظه از این تغییر زمان و فضا توسط مخاطب برای من کافی بود در ضمن موضوع نمایش ما تکنولوژی، بلوتوس و در کل مقوله تصویر است، بنابراین باید از مدیوم دیگری به جز تئاتر بهره می‌بردم.»
محمدحسین جعفری طراح این ویدئو تیپ در توضیح این که پخش فیلم در نمایش پیوستگی و تداوم لحظه‌های نمایشی را از بین می‌برد و با تغییر مدیوم نوعی ساختارشکنی می‌کند، گفت:«در سینما، روایت می‌تواند به گذشته فلاش بک داشته باشد. با توجه به موضوع مطرح شده در نمایش ما که عواقب استفاده نادرست از یک تکنولوژی است، لازم بود گذشته این افراد به تصویر کشیده شود، گویی که کارکرد بلوتوس در روابط گذشته بوده، اما مهم نبوده و به آن توجه نشده است. به نظر من اگر در این کار تصویر وجود نداشت، نمایش چیزی کم داشت.»
وی ادامه داد:«این تصاویر صرفاً تصویری از زندگی عادی نیست، بلکه اگر در آن دقت شود در چهار بخش، داستان به هم پیوسته‌ای را روایت می‌کند. باید ساختارها را شکست تا به نوآوری رسید، در عین حال ما باید آشفتگی و سردرگمی را هم به بیننده منتقل می‌کردیم.»
کارگردان نمایش"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" در پاسخ به پرسش یکی از حضار درباره چرایی استفاده از شخصیت‌ گربه و سگ آن هم توسط بازیگر در نمایش توضیح داد:«شخصیت کابوس یا مرد نمایش ما در مرحله‌ای قرار دارد که"حادث" نام دارد و در آن هر کاری ممکن است بکند. خودش را سگ و گربه ببیند، بلند بلند حرف بزند و صفاتی غیرانسانی داشته باشد. در ذهن او تصوراتی غیر قابل پیش‌بینی وجود دارد که من می‌خواستم برای ارائه آن از نشانه‌های معمولی استفاده کنم.»
در پایان این نشست میرطالبی در پاسخ به یکی دیگر از تماشاگران درباره همراهی طنز و مشکلات اجتماعی در نمایش و چگونگی ایجاد آن گفت:«در یک نمایش، تماشاگران واکنش‌های متفاوتی را به لحظه‌های طنزآمیز اثر نشان می‌دهند که نشان دهنده برداشت آن‌ها از آن نکته مورد نظر است. آن چه من به دنبال آن بودم، نزدیکی تلخی و خنده در اثر بود. این که آدم‌های دور و بر ما دچار مشکل می‌شوند، اما ما به آن‌ها می‌خندیم.»
اجرای نمایش"عروس، کابوس، افسوس، بلوتوس" با بازی حسین امیدی، سارا الله‌یاری، ابوذر ساعدی، امیرحسن طاهری،‌ امیر رجبی و وحید اصلانی‌فر که از 12 تیر ماه در کارگاه نمایش آغاز شد، چهارشنبه 9 مرداد ماه به پایان رسید.