در حال بارگذاری ...
نگاهی به ضرورت بازخوانی نماد مقاومت یک ملت

34 روز مقاومت خرمشهر قصه های درخور شاهنامه دارد

ایران تئاتر- علی رحیمی: پس از پیروزی بزرگ آزاد سازی خرمشهر که از آن به عنوان پرافتخارترین سند معاصر ایران نام می برند، هنرهای نمایشی سهم قابلی در بازخوانی روایت رشادت های یک ملت مسلمان در عرصه مقاومت را بر عهده گرفت اما روایات زمین مانده بسیاری همچنان باقی است.

قرار بود یک روزه کار خرمشهر را تمام کنند و ظرف سه روز به آبادان برسند.

31 شهریور 1359 بود. عراق با سه ستون زرهی به شهری که حدود 15دقیقه با مرزش فاصله داشت و مهمترین سلاح مردمش ام 1گاراند، نارنجک و کوکتل مولوتف بود، هجوم آورد. آنقدر غره بود که چشم انداز همان روزش را آبادان که در فاصله 17 کیلومتری خرمشهر بود قرار دهد، تا به یک آمار خیره کننده در جنگ های متعارف برسد؛ غافل از آنکه مردم ایران با مردم دیگر کشورها متفاوتند.

عراق از همان ساعات اول جنگ، اسیر مقاومت خودجوش و ناهماهنگ اما با صلابت مردم شهر شد. مقاومتی که 34 روز به طول انجامید و در نهایت به جنگ تن به تن رسید. جنگی که اگر خیانت های داخلی و یک لشکر تازه نفس پیاده عراق بدان وارد نمی شدند، مطمئنا به این راحتی ها با سقوط پیوند نمی خورد.

34 روز پر از حماسه، شور، رشادت، شهادت، تلخی، مردی، نامردی، شادی، موفقیت، شکست، پیروزی و ... صدها واژه دراماتیک دیگری که 40 سال پیش در گوشه گوشه این شهر رخ داد تا خرمشهر، خونین شهر و مردمش، حماسه سازان ماندگار تاریخ معاصر ایران لقب گیرند.

کمتر از دو سال طول کشید تا شهید بهروز مرادی بر سردر شهر تابلوی زیبای «به خرمشهر خوش آمدید، جمعیت 36 میلیون نفر» حک کند تا نشان دهد فرهنگ مقاومت در هر ایرانی رگ و ریشه دارد...

و 40 سال از آن دوره عجیب اما پرحلاوت می گذرد.

تصورات اولیه این بود که پس از پیروزی بزرگ آزاد سازی خرمشهر که از آن به عنوان پرافتخارترین سند معاصر ایران نام می برند، قصه شب های مادربزرگ ها حماسه دلیران خرمشهر و دورهمی پدر بزرگ ها روایت های مانده از آن باشد. فعالیت هنرمندان هنرهای نمایشی در موضوع دفاع مقدس  ، اختصاص بخش های موضوعی در جنواره های ملی و برگزاری جشنواره تئاتر ملی فتح خرمشهر نشانگر آن است که هرمندان عرصه هنرهای نمایشی سهم قابلی در بازخوانی روایت رشادت های یک ملت مسلمان در عرصه مقاومت را بر عهده گرفت است . اماهنوز چشم های زیادی نظاره گر خلق آثار فاخر و منحصر به آن روزها، هستند. هنر دفاع مقدس به عنوان یک ژانر اختصاصی- ایرانی، در این سالها ردپای خوبی از خود به جای گذاشته است اما اگر موضوع خرمشهر را به عنوان شهر مقاومت مستقل ببنیم به نظر آنطور که باید و به بزرگی نقش اش مورد توجه قرار نگرفته است. 

این روند را می شود از دل سخنان حمیدرضا آذرنگ، دبیر آخرین جشنواره ملی تئاتر فتح خرمشهر –بیست و دومین جشنواره- در اختتامیه آن بیرون کشید: «... سپاس از همه آنها که فقط نشستند و به احترام این مناسبت یگانه «فتح خرمشهر» حتی زحمت لختی برخاستن به خود ندادند و هنوز هم نشسته‌اند و اتفاقاً اینها همان‌هایی‌اند که همواره‌ تاریخ نشسته‌اند و زحمت ایستادگان و راهی‌شدگان را به نام خود فاکتور می‌کنند...»

واقعا چقدر به خرمشهر و رویدادهای آن پرداخته ایم؟ چقدر خاطرات تلخ و شیرین خرمشهر 59 با همه ایستادگی ها، آوارگی ها، خرابی ها، غم غربت ها، رشادت ها ، حماسه ها و... صحنه را درنوردیده است؟ چقدر از آن دوران خوانده ایم و روایت کرده ایم؟

خرمشهر 59-61، مملو از حوادث دراماتیک و نیازمند مستندسازی است تا این حماسه ملی نسل به نسل ماندگار شود. روایت این حماسه امروز  وظیفه هنرمندان به عنوان راویان فرهنگ نیست؟

در سالروز این حماسه بزرگ، فرصتی شد تا به اندازه یک تلنگر کوچک و در حد یک زاویه دید مناسب برای علاقمندان به این ژانر، به برخی موقعیت هایی روزهای حماسه خرمشهر که قابلیت دراماتیک دارند، اشاره می کنیم:

 

مکان های ویژه خرمشهر در دوران جنگ

از منظر مکانی بی شک مسجد جامع خرمشهر، پل آزادی و ساختمان های قدیمی اداری بندر خرمشهر –هر سه ثبت ملی شده اند- از مهمترین ابنیه هایی هستند که می توانند در خلق موقعیت و ثبت ایده کمک کنند:

 

ساختمان های اداری بندر خرمشهر

اولین محور مقاومت خرمشهر، ساختمان های بتنی و مستحکم بندر خرمشهر بود. منطقه ای که خیلی زود به دست عراقی ها افتاد و در طول دوران جنگ 45 روزه و بعد از آن مقر اصلی ستاد فرماندهی نیروهای عراقی محسوب می شد.

 

مسجد جامع

مسجد جامع، مستندترین و مشهورترین تصویر فتح خرمشهر و تنها بنایی است که بدون شاخص‌های تاریخی و معماری در کنار سایر مکان‌های معماری تاریخی در ایران می‌درخشد.

زمانی که جنگ در مرز شلمچه آغاز شد، مسجد جامع خرمشهر  قرارگاه نیروهای مقاومت مردمی شد.

کانونی که 34 روز هم ستاد عملیات مقاومت شهر بود و هم نقش بیمارستانی داشت که زخمی ها را در خود جای می داد.

4 آبان، سقوط خرمشهر رسما اعلام شد چون روز قبلش مسجد جامع با وجود رشادت های کانون مقاومت شهر، سقوط کرده بود.

مسجد جامع خرمشهر. مامن تکاوران کلاه سبز نیروی دریایی ارتش، دانشجویان دانشگاه افسری، نیروهای سپاه شهید سید محمد جهان‌آرا، مردم خرمشهر و شهرهای اطراف، زنان امدادگر و ... در روزهای مقاومت این مسجد بود. مسجدی مملو از موقعیت های دراماتیک، که می شود از لحظه لحظه آن روایت های مستند نوشت و به صحنه برد.

 

پل آزادی

آخرین نقطه مقاومت درگیرهای نفر به نفر خرمشهر، پل قدیمی روی کانال عضدی است که در روزگار بدان فرشته نجات آباد و پس از آزادسازی خرمشهر، به پل آزادی تغییر نام داد. پلی که سه بار به یاد آن تمبر یادبود چاپ شده است.

داستان پل آزادی را باید از خیابان آرش و ساختمان فرمانداری، آخرین محورهای مقاومت شروع کرد. نقاطی که هریک می توانند در فضاسازی موقعیت به هنرمندان کمک شایانی کنند.

پس از اجرای طرح هجوم نهایی در 2 آبان 59، عراقی ها برای تسلط بر پل آزادی، هجوم همه گیری را آغاز کردند. نیروهای مقاومت در خیابان آرش برای جلوگیری از هجوم دشمن مستقر بودند. به مرور مهمات گروه تمام می شود و درخواست های کمک به جایی نمی رسید. صدای جهان آرا از بی سیم مبنی اینکه «بچه ها بیایید که شهر دارد سقطو می کند» برخی دیگر از نیروهای رزمنده را به خیابان آرش هدایت می کند. عراقی برای پیشروی سماجت می کنند.

رزمندگان با تیرباری که روی ساختمان فرمانداری نصب شده مقابله را ادامه می دهند؛ اما طولی نمی کشد که تانک های عراقی محور مقاومت را می شکنند و بر پل آزادی مسلط می شوند. درگیری ها تا شب ادامه می یابد. رزمندگان در اواخر شب مجددا بر فرمانداری مسلط می شوند اما چند ساعت بعد مجددا فرمانداری به اشغال عراقی ها در می آید.

از آن لحظه رفت و آمد، انتقال مجروحان، رساندن مهمات و تجهیزات به شهر غیرممکن می شود.

شهر سقوط می کند. برخی از رزمندگان به روشهای مختلف و به سختی از شهر خارج می شوند، برخی اصلا در جریان سقوط شهر نیستند و همچنان مبارزه می کنند و گروه سوم حاضر نیستند به این راحتی ها شهر را تحویل دهند.

توجه به هریک از این گروهها در آن لحظات حساس می تواند روایت های ناب و مستندگونه ای رقم بزنند.

 

شخصیت ها و تیپ های خاص خرمشهر

ما در دوران جنگ 45 روزه مقاومت ناهماهنگ اما با صلابت خرمشهر با تیپ و شخصیت ها مختلفی روبرو بودیم.

ما با گروههای روبرو بودیم که قصد خروج سریع از شهر و حفظ جان را داشتند؛ گروهی که ورود ارتش عراق را به چشم یک موهبت می دیدند؛ گروهی که ستون پنجم دشمن بودند و در نهایت گروهی که مقاومت و ایثار جان را بر هر چیز ترجیح دادند.

مجادله و برخورد این گروهها با یکدیگر –که بعضا حتی همسایه، قوم، هم کلاسی و ... بودند-، درگیری های خانواده ها بر سر رفتن یا نرفتن از شهر، قصه زنان امدادگری که دوشادوش مردان مبارزه کردند، قصه جاماندگان، اقدامات خاص تکاوران کلاه سبز نیروی دریایی ارتش به عنوان مهمترین نیروهای حاضر در منطقه، دانشجویان دانشگاه افسری، نیروهای سپاه شهید سید محمد جهان‌آرا، رازهای سر به مهر حضور ستون پنجم در میان مبارزان و ... هریک می توانند سوژه های ناب برای اجرا باشند.

در کنار این تیپ ها که بی شک گستردگی اش بیش از اینهاست، شخصیت های زیادی نیز عرصه جبهه خرمشهر را در نوردیدند که مطرح نمودن آنها می تواند برای مخاطب این ژانر جذاب باشد.

بی شک جای خالی حماسه سازانی همچون سرهنگ فروزان فرمانده وقت ژاندارمری و قرارگاه اروند، سرهنگ علی قمری فرمانده داوطلب گردان دژ خرمشهر، دریادار دوم داریوش ضرغامی و ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده گردان تکاوران دریایی ارتش، حبیب‌الله سیاری از تکاوران زبده ارتش و ... که آن روزها فرماندهان محور مقاومت بودند، در آثار حماسی دفاع مقدس مظلومانه خالی است. حکایت زنان و مادران مبارز خرمشهری و بسیار حماسه های زمین مانده ،حتی روایت احوالات محمد جهان‌آرا فرمانده سپاه خرمشهر هم به کفایت رخ نداده . تنها تصویری کم عمق از او در خاطره جمعی یک ملت نقش بسته که نیازمند بازخوانی و جان بخشی است.

 

موقعیت ها و حوادث دراماتیک

عموما هر جا که برخوردی صورت گیرد می تواند مامنی برای خلق آثار دراماتیک گردد و خرمشهر نیز از آن دست موقعیت هاست. خرمشهر در خلق موقعیت زوایای پنهان بسیار زیادی دارد. نفر به نفر جمعیت 250 هزار نفری آن روزهای این شهر و اطرافش از کوچک و بزرگ مخازن غنی روایات هستند.

از لحظه های آوارگی، لحظه های خداحافظی، جدایی، گم شدن ها، فرارها، مقاومت ها، جدال ها و ... تا لحظه های مقاومت و شهادت و حتی ضیط صوت شهید بهروز مرادی هر یک خالق فضاهایی هستند که در دورانی که هنرمندان از نبود نمایشنامه خوب می نالند و دل در گروه آثار خارجی می نهند می تواند حامی هنرمندان ژانر دفاع مقدس باشند.

برای مردم ایران امروز ایران که فرهنگ مقاومت نفس به نفس با ما همراهی می کند، شناخت لحظه لحظه خرمشهر، فداکاری های با دست خالی و رشادت های بی مثال، به اندازه شاهنامه و شاید بیش از آن الزامی است.

خرمشهر باید ماندگار شود و این وظیفه هنر است که با خلق آثار فاخر و ارزشمند در مانی شدن آن تلاش کنند.

 

 




مطالب مرتبط

پژمان محراب‌پور، کارگردان شرکت‌کننده در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی مطرح کرد

مشکل رفت‌وآمد هنرمندان با پخش شدن جشنواره در سطح کشور
پژمان محراب‌پور، کارگردان شرکت‌کننده در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی مطرح کرد

مشکل رفت‌وآمد هنرمندان با پخش شدن جشنواره در سطح کشور

پژمان محراب‌پور، کارگردانی که با نمایش «دامادی قاسم» در جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی به میزبانی استان چهارمحال و بختیاری حضور دارد، از برگزاری بخش‌هایی از این رویداد در شهرستان‌ها استقبال کرد و البته رفع مشکل رفت‌وآمد هنرمندان در سطح کشور را ضروری دانست.

|

نظرات کاربران