در حال بارگذاری ...
...

محمود استاد محمد‌:چیزی به عنوان تئاتر مشروطه نداریم

محمود استادمحمد در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر که به بهانه سالگرد صدور فرمان مشروطه ‌انجام شد، گفت:«چیزی به نام تئاتر مشروطه نداریم. قبل از مشروطه تئاتری نداشته‌ایم تا در اثر مشروطه دچار تحول شود و ساختار یا کیفیت خاصی پیدا کند. حتی درباره انقلاب مشروطه که انقلابی به معنای واقعی کلمه بود‌، کار چندانی انجام نشده است.» وی ضمن مرور کارهای تولید شده تئاتر از گذشته تاکنون تاکید کرد:«روی سوژه انقلاب مشروطه آن قدر کم کار شده ‌که می‌توان گفت حتی کاویده نشده است.»

محمود استادمحمد معتقد است:«انقلاب مشروطه باعث بروز مهمترین حرکت تئاتری در ابتدای حیات تئاتر ایران ‌شد.»
محمود استادمحمد در گفت‌وگو با سایت ایران تئاتر که به بهانه سالگرد صدور فرمان مشروطه ‌انجام شد، گفت:«چیزی به نام تئاتر مشروطه نداریم. قبل از مشروطه تئاتری نداشته‌ایم تا در اثر مشروطه دچار تحول شود و ساختار یا کیفیت خاصی پیدا کند. حتی درباره انقلاب مشروطه که انقلابی به معنای واقعی کلمه بود‌، کار چندانی انجام نشده است.»
وی ضمن مرور کارهای تولید شده تئاتر از گذشته تاکنون تاکید کرد:«روی سوژه انقلاب مشروطه آن قدر کم کار شده ‌که می‌توان گفت حتی کاویده نشده است.»
او مشروطه را محرک مهمترین حرکت تئاتری در ایران عنوان کرد و توضیح داد:«در کوران مشروطه به یکباره تئاتری در ایران شروع می‌شود که می‌توان به آن تئاتر خانگی نام نهاد. این تئاتر در بیرون‌ خانه‌های طبقه متمول اجرا می‌شد. همه آن‌ها سیاسی بود و گرچه سوژه آن مشروطه نبود، اما بیشتر به سیاست‌های انگلیس، روسیه و استبداد ایران می‌پرداخت. در این تئاتر خانگی از برخی تماشاگران حق شرکت می‌گرفتند.»
وی با اشاره به شکل گیری دو سازمان مجزا که در آن اثنا به تولید تئاتر می‌پرداختند، تاثیر مشروطه بر تئاتر ایران را تصویر کرده و گفت:«همزمان با تلاش‌های مشروطه خواهی در ایران سازمانی به نام شرکت فرهنگ توسط تعدادی از روشنفکران ایران شکل گرفت که معرفی تئاتر و شکل دادن به یک سازمان اجرایی برای اجرای نمایش را مد نظر داشت. البته این سازمان غیر انتفاعی بود. نمایش‌ها را در عمارت‌های بزرگ روی صحنه می‌بردند. عمارت ذل‌السلطان و عمارت امین‌السلطان از این جمله‌اند. عبدالله مستوفی، محمدعلی فروغی، ابوالحسن فروغی، منشی‌باشی، محمود بهرامی، علی‌اکبر خوان داور و سیدعلی خان سفر که جوانترین افراد جزء اعضای آن بودند.»
وی تئاتر ملی را نیز که توسط محقق الدوله، انتظام السلطنه، رضا آهی، عنایت‌الله خان شیبانی و نصرالله بهنام شکل گرفت را یکی دیگر از آن سازمان‌های عصر مشروطه نام برد و در خصوص تحولات فرهنگی ایجاد شده در ایران به عنوان این دو سازمان اشاره کرده و توضیح داد:«کلمه فرهنگ و کلمه ملی، هر دو تا آن زمان به معنای امروزین آن کاربرد نداشت. فرهنگ در ادبیات کهن به معنای ادب و آداب رفتار بود و کلمه ملی، نیز در کوران مشروطه با عناوین ملت یا ملتی رایج شده و تئاتر ملی اولین سازمانی بود که از این کلمه در اسم خود استفاده کرد.»
استادمحمد ادامه داد:«گرچه در این دو سازمان هیچ متخصص تئاتری وجود نداشت و تنها برخی از آن‌ها تئاتر را در اروپا دیده بودند، اما از نظر درک و فهم سیاسی، شعور و توان کافی داشتند که به عنوان پایه‌گذاران تئاتر امروز ایران شناخته شوند.»
وی عصر مشروطه تا آغاز سلطنت رضاشاه را دوره اوج‌گیری حرکت‌های مختلف تئاتری به شمار آورد و افزود:«در عصر رضا شاه همه آن حرکت‌ها تعطیل شد و تئاتر ما به موازات شکل گیری دوباره استبداد، دچار فترت شد که امری طبیعی است.»