گفت وگو ایران تئاتر با رضا کرمی زاده کارگردان نمایش دستهایت کو مم حسن
جنگ یک موضوع جهان شمول در تمام نقاط دنیا است
در اجرایمان از یک روایت بومی جنوب کشور استفاده کردهایم

در چهار دهه اخیر در تئاتر خیلی از نویسندگان و کارگردان ها به سراغ روایت دوران دفاع مقدس و آدم هایش رفته اند و اغلب این نگاهها چه به لحاظ شخصیت پردازی و ساختار شبیه به هم و رئالیستی بود و خالق اثرهدفش نشان دادن چهره ای منزه و بدون خطا از آدم های دوران دفاع مقدس بود و معدود نویسندگان – کارگردان هایی مثل حمید رضا آذرنگ با استفاده از ساختارهای متفاوت و نو در نوع روایت و شخصیت پردازی تا حد زیادی کارهای تئاتری حوزه دوران دفاع مقدس را ارتقا بخشیدند.
رضاکرمیزاده کارگردان نوگرای یاسوجی که نمایش های موفقی نظیر چاقوی دم کرده شب را روی صحنه برده است و رضا گشتاسب نویسنده اثر هم درنمایش دستهایت کو مم حسن با ساختاری غیر رئالیستی تصویری جدیدی از آدم های دوران دفاع مقدس و نوع روابطشان را نشان می دهند . نمایشی که هم در داخل و هم در خارج از کشور در جشنواره هایی مثل چین با اقبال تماشاگران روبه رو شده و این نمایش با حضور در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر توانست حضور موفقی را تجربه کند و در بیست و دومین جشنواره تئاتر فتح که آبان ماه سال گذشته در خرمشهر برگزار شد، توانست ۹ جایزه را در بخشهای مختلف کسب و به عنوان برترین نمایش جشنواره به دست بیاورد. نمایش دستهایت کو مم حسن به نویسندگی رضا گشتاسب و کارگردانی رضا کرمیزاده وتهیهکنندگی وحید لک مرداد ماه ساعت 20 در تماشاخانه سرو به صحنه میرود. با رضا کرمی زاده در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.
در اغلب تئاترهایی که با مضون دفاع مقدس روی صحنه می رود کارگردانها از روایت خطی استفاده می کنند. اما شما در اجرای نمایش دستهایت کو مم حسن از ساختار غیر خطی و سو رئالیستی استفاده کردید. دلیل این رویکرد متفاوت چیست؟
گروه تئاترشادن بیش از دو دهه است که در حوزه تئاتر فعالیت می کند و با یک تیم ثابت مثل رضا گشتاسب به عنوان نویسنده و بازیگران و طراحان صحنه نور و لباس کار می کند . این جنس کاری که ما در این نمایش ارائه کرده ایم جنسی است که متعلق به گروه و ریشه گرفته از تجربیاتش است . بتدریج در این بیست سال این شیوه کاری به لحاظ فرم و اجرا به تکامل رسیده است . اغلب نمایش هایی که در حوزه دفاع مقدس تولید می شود ساختار و سر و شکل یکسانی دارند و بیشتر روایتی خطی و ساختاری رئالیستی دارند. در اجرای نمایش دستهایت کو مم حسن بر اساس فرم و ساختار مورد نظرمان روایت غیر خطی را مورد استفاده قرار دادیم .
آیا مخاطبان هم با چنین فضایی ارتباط برقرار کرده اند؟
بله،اغلب مخاطبان اجرا را دوست دارند .
ساختار و جنس شخصیت پردازی نمایش شما یک جورهایی به سبک کاری حمید رضا آذرنگ نزدیک است. چقدر از کارهای این نویسنده – کارگردان تاثیر گرفتید؟
نه، ما سبک کاری خودمان را داریم و البته کارهای ایشان هم در حوزه تئاتر دفاع مقدس متفاوت است.
رفت و آمد بین جهان مردگان و زندگان در تئاتر و سینما تم جذابی است و بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. آیا برای شما استفاده از این تم و فضا جنبه مفهومی و ارزشی داشت؟
در اجرایمان به روایت بومی جنوب کشور پرداختیم و در جنوب با این ساختار جادوگونه و آئینی در باورهای مردم مواجه هستیم و این باورها در قصه ها و روایت ها تجلی پیدا می کند. خود من به عنوان یک جنوبی با این باورها بزرگ شده ام و به شکل آرتیستیک و هنری از این باورها در ساختار اجرایی نمایش بهره برده ایم و نکته مهم این است که مخاطب در داخل و خارج از کشور هم با این فضا ارتباط برقرار کرده و اجرای نمایش در آلمان ، چین و سایر کشورها بازتاب های مثبتی داشته است . کمپانی تئاتری که از روسیه سال قبل در جشنواره بین المللی تئاتر فجر حضور داشت نمایش ما را برای اجرا و حضور در این کشور انتخاب کردند .
بهر حال مضمون نمایش یعنی دفاع از میهن حرف جهان شمولی است؟
سوای این بحث ، خیلی از مخاطبان عنوان می کنند که این شیوه اجرایی را تا به حال ندیده اند و کار به شدت بومی و محصول تجربیات یک گروه تئاتری جنوبی است .شیوه اجرایی نویی نمایش سوای نقاط ضعف و قوتش باعث جلب نظر شده است .
در یاسوج مخاطبان با نمایش چه ارتباطی داشتند؟
در حدود شش شب این نمایش در یاسوج به روی صحنه رفت و آنقدر استقبال خوب بود که دوشب پایانی دو اجرا رفتیم و در پله های سالن هم مردم نشسته بودند.
آیا چهار شخصیت رزمنده نمایش نماینده طیف های مختلفی از آدم هایی هستند که در آن روزگار به جبهه ها می رفتند؟
در نمایش به آدم هایی پرداختیم که ریشه در هویت بومی محل زیست ما دارند. در زمان جنگ تعداد زیادی نوجوان وجود داشتند که بدون اجبار و جبر و یا اینکه وابسته به نهادی باشند خود جوش و اعتقادی و بصورت داوطلب به جبهه ها می رفتند. نمایش ما قصه این آدم ها است که بر اساس ذات درونی خودشان مسیرشان را انتخاب می کردند .در خانواده خیلی از این نوجوان ها کلی مشکلات وجود داشت و اغلبشان جزو طبقه پایین جامعه بودند و با فقر دست و پنجه نرم می کردند ، اما حاضر بودند به خاطر دفاع از آب و خاک و میهن این شرایط سخت را فراموش کنند و بروند جبهه ها و برای اعتقادتشان با دشمن جهاد کنند.
چقدر تلاش کردید تنوع خلقیات و رفتاری در بین این چهار شخصیت رزمنده ایجاد کنید؟
در ابتدا به خود جنگ هم با نگاه متفاوتی پرداختیم و حضور آدمها در آن را به عنوان یک وظیفه و دفاع از میهن نشان دادیم . البته به برخی از مشکلات موجود در جنگ هم پرداختیم. مشکلاتی که آدم هایی که در بطن جنگ حضور داشتند با آن مواجه بودند .
چقدر بحث رفاقت میان این چهار نفر برای خلق درام داستان نمایش برایتان مهم بود؟
این چهار نفر از دوران کودکی و دریک مدرسه تحصیل و باهم دوست و رفیق بودند و در یک روستا هم زندگی می کردند و هم سن و سال هم هستند . آنها به طور دست جمعی تصمیم می گیرند به جبهه بروند.
آیا متن نمایش بر اساس اتفاق مستندی در باره این چهار شخصیت نوشته شد؟
نه، نمایش نامه بر اساس ذهنیت نویسنده و بحث های دراماتیک نوشته شد .
به چه دلیل از یک بازیگر زن برای ایفای نقش های مختلف در نمایش استفاده کردید؟
به نوعی در این نمایش به صورت نمادین به شخصیت تمام زنان و مادرانی پرداختم که فرزندانشان در جبهه ها حضور داشتند .
آیا نمایش دست هایت کو ممد حسن نمایشی است که واقعیت های موجود در زندگی مثل غم ، شادی ، ایثار و گذشت را نشان می دهد؟
بله، در نمایش به کلیه این روابط انسانی پرداخته شده و البته نگاهم جهان شمول تر بود . زیرا جنگ پدیده ای است که می تواند در هر جای دنیا رخ بدهد و ما در نمایش آن را در کنار چالش ها و حسن هایش مورد واکاوی و کنکاش قرار دادیم.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی