مروری ساده به انگیزه تولد بوعلی سینا و روز پزشک
نسبتی بین تئاتر و پزشکی ایران نیست
ایران تئاتر- رضا آشفته: به انگیزه تولد ابوعلی سینا در یکم شهریور ماه و نامگذاری روز پزشک در چنین مناسبتی، باید خیلی صریح اعتراف کرد که نسبت های علم پزشکی با تئاتر در ایران چندان چشمگیر نیست و این خود یک نقصان به شمار می آید چون هم پزشکی در ایران از تاریخ قابل تاملی برخوردار است و هم نوابغ بسیاری در این رشته در کشور ما جز نام آوران جهانی بوده اند و هم پرداختن به مسائل پزشکی در دنیای امروز یک ضرورت غیر قابل چشم پوشی است.
روز پزشک روزی است به منظور تجلیل از خدمات پزشکان به افراد و جوامع. این روز بسته به کشور بر حسب رخداد مورد تجلیل در آن روز فرق میکند. در ایران، اول شهریور ماه، همزمان با زادروز بوعلی سینا، به پاس تألیفات و خدمات وی، به علوم پزشکی و فعالیت وی در این رشته، و تجلیل از پزشکان، روز پزشک نامگذاری شدهاست. در کشورهای دیگر، روزهای دیگری، با توجه به رویدادهای محلی برای این مناسبت در نظرگرفته شدهاند.
در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفی، علمی، فرهنگی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و ملی آن هاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث ناگوار با هزاران خون دل برای آیندگان خود به میراث گذاشتهاند که باید آن را گرامی و عزیز داشت و بارور ساخت.
اگر روزگاری ایرانیان با زکریای رازی، ابن سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی، فردوسی، حافظ، مولانا، خیام، عطار، شهابالدین سهروردی و دیگران رنسانس فکری و علمی را در دنیا آغاز کرده بودند، کسی فکر نمیکرد که روزگاری هنر تئاتر همین ایرانیان از گردونه توجه به نخبگان تفکر و علم باز بماند. جالب این جاست که ایرانیان پیش از رنسانس اروپاییان و در زمان قرون وسطی، روشنگری بیمانندی را تجربه کردهاند و امروز باید به حال بی توجهی جامعه هنری به آن روزهای از دست رفته صد افسوس خورد. باید اذعان داشت که دنیای مدرن، علم و آگاهی ایرانیان را به یغما برده است بیآنکه یاد و خاطرهای از دانشمندان ایرانی بشود. انگار نه انگار که روزگاری ایرانیان سر منشأ بسیاری از تحولات و تغییرات در دنیای ناآگاه شدهاند و امروز تاریخ نویسان غربی همه چیز را به نام خود ثبت و ضبط کردهاند و به برداشتههای فعلی خود فخر میفروشند.
سرآغاز پزشکی ایران و صحنه خالی
به روایتی آغاز تاریخچه پزشکی در ایران در واقع از دورهای است که پارتها در زادگاه نخستین خود در نزدیکی خوارزم زندگی میکردند و اولین پزشک آریایی تریتا یا (سریتا) نامیده شده که در واقع مانند اسکلپیوس برای یونانیان و آسکولاپیوس برای رومیان است. نوشتههای کتابهای مختلف زبان پهلوی نشان میدهند که «تریتا» در جراحی نیز دست داشته. تریتا از خواص دارویی گیاهان مختلف نیز آگاهی کامل داشته و به ویژه خود عصارهٔ آنها را تهیه میکرده است. همانگونه که در یسنای ۹ بند ۱۰آمدهاست: «سومین ناموری که گیاه هئوما را فشرد و عصاره آن را مهیا ساخت تریتا از خاندان سام بود، همان که صاحب دو پور دلیر یکی ارواخشیه ودیگری گرشاسب گردید».
جندی شاپور نقشی مهم در تاریخ طب ایران داشتهاست. گفته میشود که تأسیس اولیهِ این شهر به دوران قبل از تاریخ و زمان استقرار آریاییها برمی گردد و بعدها بهوسیلهِ "شاپور" تجدید بنا شدهاست. هدف اولیه وی از این تجدید بنا ایجاد محلی برای استقرار اسیران رومی و یونانی و استفاده از تخصصهای آنان بود.
بوعلی سینا ؛ هیچ از همه چیز
شیخ الرئیس نواده علی سینا، معروف به ابن سینا. به قولی در ماه صفر سال 370 هجری قمری(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله (از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان آنزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن (قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود که نامش را حسین گذاشتند.
ابوعلی سینا، نه تنها یکی از بزرگ ترین فیلسوفان جهان، بلکه یکی از برجسته ترین چهره های تاریخ پزشکی در همه دوران هاست. مهم ترین اثر وی در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از سال 406 هجری قمری، یعنی در حدود 35 سالگی تألیف کرده است. کتاب قانون در طب در هفت جلد نیز که تا قرن ها از مهمترین کتب طبی به شمار می رفت . شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، دواهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف است. این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین و تا امروز به زبان های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی و ایرانی نیز ترجمه شده است و به عنوان متن درسی طبی در پوهنتون های اروپایی تا سال 1650 میلادی به عوض آثار جالینوس و موندینو در دانشگاه های لاواین* و مونپلیر** تدریس شده است.
البته ابن سینا به جز قانون، کتاب های دیگری هم در علم پزشکی نوشته است؛ کتاب هایی مانند الارجوزةٌ فی الطب که در قالب شعر نوشته شده و خلاصه مطالب کتاب قانون است، مقالة فی احکام الادویه القلبیه، رساله فی الفَصد، رساله فی القولنج و... .
ابوعلی سینا که از نوابغ بی بدیل ایرانی است هنوز به اتدازۀ یک نمایشنامۀ قابل درک و بحث در صحنه های تئاتر کشورمان به نسل های مختلف شناسانده نشده است. در حالیکه، زندگی، آثار و تفکرات او بارها می تواند انگیزه ساز خلق متون بی شمار برای نمایشنامه نویسان و کارگردانان تئاترمان به شمار آید. اما این روزها در خبرها آمد که نسرین خنجری، نمایشنامه نویس بنابر سفارش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دست به خلق اثری درباره تفکرات این پزشک نامدار برای نوجوانان شده است. برای او بحث تز موسیقی درمانی که توسط بوعلی سینا ارائه شده بود جذابیت زیادی داشته. بوعلی سینا در چند اثرش به تاثیرات برخی از نغمه های موسیقی برای درمان تعدادی از بیماری ها اشاره می کند؛ خنجری نمایشنامه اش را هم حول همین محور نوشت. در نمایشنامه پسربچه ای دیداری با بوعلی سینا در یک دوره تاریخی دارد. پسرک دنبال دوای دردش است و با بوعلی سینا مرتبط می شود. همین تنها رخداد نمایشی کشور برای بزرگ مرد علم پزشکی و فلسفه و ... است . در زمینه این کاستی روز گذشته مطلبی با عنوان « صحنه برای زندگی شیخالرئیس هنوز تاریک است » در ایران تئاتر منتر شده است که خواندنش خالی از لطف نیست .
زکریای رازی و عبدالحی شماسی
یکی از دیگر پزشکان حاذق و نوابغ بی بدیل همانا زکریای رازی است که خوشبختانه عبدالحی شماسی، نمایشنامه نویس درباره اش یک متن نوشته و مجید جعفری هم آن را در زمستان 84 در تالار وحدت به صحنه برده است. شماسی در نمایشنامۀ ”زکریای رازی” از شیوه سیال ذهن برای بیان زندگی این شخصیت استفاده میکند. او عالم برزخ را دستاویزی برای چنین رویکرد مدرنی قرار میدهد تا براساس منطق، روایتها در دل درام شکل بگیرد. زکریای رازی در گورستان و در تنهایی خود ساز مینوازد تا با آمدن”کعبی”(یکی از درباریان حکومت ری) از آن چه بر او روا داشتهاند، پریشان خاطر میشود. این لحظات با دیالوگهای گورکن همسو میشود و تا لحظاتی بعد که تقریباً پایان نمایش است، مرگِ و تولد دوباره این بزرگ مرد ایرانی تصویر میشود که در میان ابرها به سوی آسمان پرواز میکند. در این فاصله کوتاه که در نمایش 2 ساعت به درازا میکشد شاهد زندگی پر از جنجال زکریای رازی هستیم.
”روشنک” خواهر زکریای رازی در طول نمایش با حضورش باعث و بانی بسط یافتن گوشههایی از زندگی برادرش می شود. زیبایی نمایشنامه در شروع آن است که خوردن باقلای زیادی و شکم درد محمد زکریای رازی منجر به درمان او توسط”شیخ صیدالانی” طبیب میشود. طبیب این جوان نوازنده و مستعد را برای گریز از فقر و تنگدستی به فراگرفتن علم طب در بغداد دعوت میکند و از او میخواهد که به ازای قرضی که میگیرد بعدها به مردم خدمت کند. شماسی تیزهوشی زکریای رازی را تا سرحد ساخت سکههای طلای تقلبی از طریق شیوه آب فلزکاری نشان میدهد و البته این تیزهوشی در ادامه به تحقیر بزرگان سامانی میانجامد. زکریای رازی به بهای دادن سکهها از تعدادی از بزرگان سامانی میخواهد در ملاء عام خود را لخت کنند! او حتی به ازای ساخت مریض خانه برای مردم حاضر است با نوشتن کتاب راز کیمیا حاکم ری را سر کار بگذارد تا زودتر به آرزوهای قلبیاش برسد.
شماسی برای آن که تماشاگر در زمان اجرا دچار بیحوصلهگی نشود به بافت زبانی و چند لایگی حسها و اندیشهها بها میدهد. او طی یک سلسله موقعیتهای جذاب و دراماتیک گوشههایی از ساختار زندگی، تفکرات و تاثیرات زکریای رازی را به نمایش میگذارد. در این رویارویی دراماتیک گاهی بازیگران رو به تماشاگران به روایت جزئی از واقعه میپردازند و با نوعی فاصلهگذاری تماشاگر را در زمان دیدن ادامه نمایش به تفکر پیرامون اتفاقات و شخصیتها سوق میدهند. به گونهای در متن هم، تفکر بر احساس و تصویر غالب میشود تا نوعی هم اندیشی جمعی پیرامون یک فرد خرد ورز انجام شود. شاید”شماسی” و ”جعفری” تصمیم داشتهاند که در یک حرکت فرهنگی شمع خاموشی را روشن کنند تا همگان نسبت به روشناهایی مسکوت، مهجور و فراموش شده کمی جستوجو داشته باشند.
در متن گاهی زبان فاخر و اشرافی میشود و واژگان با ریتمی آهنگین در ساخت و ساز فضا به کار گرفته میشوند. گاهی نیز زبان از زبان مردم کوچه و بازار پیروی میکند تا تعادل دراماتیک و جذابی در اوج و فرودهای زبانی صورت گیرد. شماسی همچنین از طنز و لحظات کمدی پرهیز نمیکند او یک لایه محکم از متن را به این امر مهم اختصاص میدهد تا ضمن برقرار ساختن یک ریتم متناسب، لحظات مفرح و شادی را برای سرگرمی و استراحت تماشاگر ایجاد کند. شاید با این تمهید تماشاگر با حوصله بیشتری به بار عاطفی و متفکرانه توجه نشان دهد و در زمان تاثیرپذیری در فضایی صمیمی و همذات پندارانه قرار گیرد.
شماسی سعی ندارد از تاریخ مدون خارج شود بلکه آن چه را مطالعه کرده از صافی ذهنش عبور میدهد تا در پذیرش اثر هنری همه چیز در سیطره این اثر قرار گیرد و ما در زمان اجرا دیگر با تاریخ مواجه نباشیم بلکه یک نمایش تماشاگر را متاثر سازد. بنابراین نویسنده از تمامی تکنیکها و شیوههای قبلی خود در زکریای رازی به نحوی استفاده میکند تا آن چه را بیان میکند در ادامه مابقی کارهای جدیاش باشد. آن چه در زکریای رازی رخ میدهد، به گونهای یک ابزورد ایرانی است که نسبت به آثار قبلی شماسی ایرانیتر به نظر میآید. شماسی در اکثر آثار خود به تباهی دنیا اهمیت بسیار داده و در زکریای رازی نیز با توجه به نبرد نور و تاریکی بر آن است تا راز آفرینش را از دیدگاه یک ایرانی مورد ارزیابی محتوایی قرار دهد. شماسی حتی در زبان و شخصیتسازی نیز از تکنیکهای ابزورد به خوبی استفاده کرده تا اثرش به بافتی امروزین و قابل درک تبدیل شود. اما مگر برای دریای عمیق زندگی چنین دانشمندی یک اثرنمایشی کافی است ؟
بی شمار مسائل پزشکان
غیر از تاریخ و زندگی و تفکرات پزشکی باید اذعان داشت که مسائل پزشکی و رودررویی مردم با آن خود یک مبحث چالش برانگیز هست که می شود درباره اش متن های بسیاری نوشت. نمایش "روز پزشک" به نویسندگی و کارگردانی فرزام رنجبر که یکی از نمایشنامه های مرتبط با زندگی و روابط پزشکان هست، از 20 مهرماه 97 در سالن کوچک تئاتر مولوی روی صحنه رفت.
موضوع و مضمون این نمایش درباره زوج پزشکی است که در روز پزشک، با ورود یک شخصیت جدید اتفاقاتی در خانه شان می افتد.
فرزام رنجبر نمایشنامه "روز پزشک" را در سال 91 نوشت و ایده نگارش آن به آشنایی او با جمعی از پزشکان برمیگردد. به نظرش پزشکان روابط و قصههای جالبی دارند و بر این اساس بر آن شد تا این روابط را با نگاهی گروتسک که بسیار مورد علاقهام است به صحنه آورد.او نمایش "روز پزشک" را در همان سال در جشنواره تئاتر تجربه روی صحنه آورد، و در سال 97 همزمان با چاپ این نمایشنامه، تصمیم به اجرای مجدد این اثر گرفت. اصولاً "روز پزشک" دنیایی دارد که مخاطب باید در مدت زمان 55 دقیقه وارد این دنیا شده و با فانتزیهای آن همسو شود.
یکی دیگر از موارد قابل بحث خطاهای احتمالی در جهان پزشکی است. از آنجا که انسان جایزالخطاست و پزشکان هم مبرا از خطا نیستند. بنابراین همین خطاپذیری و یا نقص های درونی انسانها که شامل حال پزشکان نیز خواهد شد و از آنجا که گاهی این خطاها امری عمدی و خودخواسته تلقی می شود، این خطاپذیری ها بسترساز بسیاری از نمایشنامه های دیدنی و تامل برانگیز خواهد شد. نمایش «تجدید نظر» با پرداختن به پرونده پزشکی عباس کیارستمی برای اجرا بر صحنه تئاتر یکی از این موارد بود که سال 98 با آنکه آماده برای اجرا شد اما به دلایلی به اجرا نرسید.
امیر اخوین کارگردان این نمایش در گفتوگویی با ایسنا درباره این کار گفته بود: زمانی که نمایش «ساختگی» را به شیوهی اجرایی لکچر پرفورمنس در تالار مولوی اجرا میکردم با درگذشت آقای کیارستمی همراه بود و از آنجا که بحث پرونده پزشکی ایشان هم مطرح بود، تصمیم گرفتم نمایشی را با این موضوع و با همان شیوه اجرایی لکچر پرفورمنس که به آن علاقه مند شده بودم و بازخورد خوبی هم داشت، اجرا کنم.
پزشکان ایرانی عصر حاضر
در گذر از تاریخ و با ورود به جهان معاصر هنوز هم داریم پزشکان نام آوری که نه تنها در ایران که در کل جهان از شهرت قابل استنادی برخوردار شده اند و همین نمونه ها همانند زندگی بوعلی سینا می توانند با پردازش نمایشی تبدیل به متن های اجرایی شوند. برای نمونه به این نام ها می توان اشاره کرد که در دنیای معاصر جزء پزشکان حاذق بی المللی به شمار می آیند: پروفسور توفیق موسیوند مخترع نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان،علی اصغر خدادوست برجستهترین جراح چشم پزشک ایرانی، پروفسور مجید سمیعی مشهورترین جراح مغز و اعصاب ایرانی، دکتر فرهاد شکوهی یکی از نوابغ پزشکی ایران و... که هر یک خود چندین نمایشنامه نویس را به چالش می کشد . فقط اینکه در این دنیای پر دردسر چگونه ایشان اسم و رسمی در جهان یافته اند سوژه جذابی است .
پزشکان تئاتری
متاسفانه پزشکان زیادی در تئاتر ایران فعال نبوده اند یا اگر بوده اند به درستی شناسایی نشده اند؛ در یک نگاه کلی با چهار عنوان برمی خوریم که دو تن (ساعدی و طباطبایی) فوت شده اند و دو تن دیگر خوشبختانه در این روزها علاوه بر فعالیت پزشکی، به هنر تئاتر نیز مشغول هستند.
غلامحسین ساعدی در ۲۴ دی ماه ۱۳۱۴ در شهر تبریز به دنیا آمد، او نویسنده و پزشک ایرانی بود و به نام مستعار گوهرِ مراد معروف بود. وی تحصیلات خود را با درجهٔ پزشکی عمومی و دکترای تخصصی روانپزشکی در تهران به پایان رساند. غلامحسین ساعدی در سحرگاه دوم آذرماه سال ۱۳۶۴ شمسی، مطابق با ۲۳ نوامبر ۱۹۸۵ میلادی، پس از یک خونریزی داخلی در بیمارستان سَن آنتوان پاریس درگذشت و روز جمعه هشتم آذرماه، مطابق با ۲۹ نوامبر، در قطعهٔ ۸۵ گورستان پر-لاشز در کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.
حسینعلی طباطبائی از پیشکسوتان تئاتر ایران و از اولین مدیران تماشاخانه سنگلج، دکترای دندانپزشکی داشتند و دهه ۴۰ در اهواز بودند و از بنیانگذاران تئاتر حرفهای خوزستان به شمار میآیند و در حوزه کارگردانی و ترجمه هم فعالیت داشتند و هنرمندانی چون رضا فیاضی، حمید لبخنده، رضا خندان و ... از شاگردان او بودند.
حسینعلی طباطبایی متولد ۱۳۱۱ در تهران بود. او در سالهای دهه ۲۰ خورشیدی همزمان هم درس زبان و ادبیات فرانسه خوانده و هم در رشته دندان پزشکی تحصیل کرد و در اداره هنرهای دراماتیک مشغول به کار بود و در عین حال آثار نمایشی متعددی را برای اجرا در تلویزیون ترجمه کرد که به صورت برنامه زنده توسط کارگردانان و بازیگران برجسته تئاتر کشور از جمله عباس جوانمرد، علی نصیریان، عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی اجرا میشد.
امید روحانی (زاده ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران) پزشک، منتقد فیلم و بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر ایران است.
وی از دانشگاه علوم پزشکی تهران مدرک پزشکی عمومی خود و از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مدرک تخصصی بیهوشی را گرفت. وی متخصص بیهوشی در آخرین عمل جراحی عباس کیارستمی بود.
شهرام خرازی ها متولد 1348 در تهران است. او دارای دکترای حرفه ای پزشکی عمومی (دانشگاهی – دکترا) و منتقد تئاتر است. نقدهای خرازی ها در این سالها در مجله نمایش و روزنامه قانون و سایت کانون ملی منتقدان تئاتر ایران منتشر شده و در ضمن او دوره های حرفه ای نقدنویسی را در کارگاههای تخصصی کانون ملی منتقدان تئاتر گذرانده است.
پیامد
نویسندگان ایرانی هیچگاه کمبود موضوع و مضمون نداشته اند و علم پزشکی و زندگی و تفکرات پزشکان نیز به دلیل کم توجهی نویسندگان ما می تواند همچنان مورد عنایت واقع شده و تماشاگران ما را با چنین مسائل و موضوعاتی شگفت زده کنند. واقعا باعث شرمساری است که ما به بوعلی سینا در تئاترمان نپرداخته ایم واستناد به سریال تلویزیونی بوعی سینا نمی تواند ما را از این شرم مبرا کند. باید پذیرفت کم کار کرده ایم.
پی نوشت:
* Lavain
**Monpellier
منابع:
الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران و سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمه دکتر باهر فرقانی، امیر کبیر، 1371.
با نوابغ پزشکی ایران و داستانهای حیرت انگیز آنها آشنا شوید، پذیرش 24،
بیوگرافی غلامحسین ساعدی؛ نویسنده و پزشک ایرانی، ستاره، ۶ دی ۱۳۹۶.
«تجدیدنظر» پرونده پزشکی عباس کیارستمی در تئاتر، ایسنا، ۱۴ تیر ۱۳۹۸.
رضا آشفته، نگاهی به نمایش”زکریای رازی” به نویسندگی عبدالحی شماسی و کارگردانی "مجید جعفری"، ایران تئاتر، 4 دی 86.
روایت فرزام رنجبر از نمایش "روز پزشک"، هنرآنلاین، 5 آبان 97.
روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک، بیتوته.
سفیدپوشان بردبار(روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک)، مجله گلبرگ شهریور 1383، شماره 54.
محمد اسماعیلی، گفتگو با نسرین خنجری به بهانه روز پزشک، ایران تئاتر، 31 مرداد 99.