در حال بارگذاری ...
در نشست نقد و بررسی نمایش «بیداری» عنوان شد

تئاتر بیداری همان دیدگاه جامعه اسکاندیناوی است

جلسه ی نقد و بررسی نمایش « بیداری» به همت موسسه تعالی اندیش راه دانش با حضور کارگردان این اثر داوود دانشور ، بازیگران و دکتر غلامرضا آذری (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تهران مرکز ) ، دکتر نجاری ( جامعه شناس ) ، ریحانه سلامت ( بازیگر و کارشناس ادبیات نمایشی ) ، سارا حدادی (نائب رییس کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر) و ستاره جاوید ( خبرنگار ) روز سه شنبه ۲۵ شهریور برگزار شد.

به گزارش ایران تئاتر دکتر غلامرضا آذری، با حضور در این نشست با اشاره به شرایط کرونایی بیان کرد: این نشست، اولین جلسه هم اندیشی و نقد و بررسی یک تئاتر در دوران  کرونا بوده و قصد بر این است که با همت و همیاری دکتر محمد نجاری کاری رقم زده شود که شاید وظیفه بسیاری از رسانه ها مانند رادیو، تلویزیون و رویدادی روزنامه نگاری خواهد بود همچنین این نشست اولین نشست تخصصی است که با حضور کارگردان و مترجم خود اثر، در حوزه ی تیاتر برگزار می شود .   
وی اشاره کرد:  تئاتر آیینی در جامعه ایران، محجور، محزون و مقهور است و کمتر مورد توجه قرار گرفته است، می توان گفت بیشتر از لحاظ دید دینی و معنوی صرف، به آن توجه شده است تا از لحاظ دید روانشانسی و جامعه شناسی و ارتباط شناسی و تئاترهای آیینی نتوانسته اند شانه به شانه ی حوزه علوم انسانی پیش روند.
دکتر آذری با اشاره به مفهوم تئاتر آیینی گفت:  برای مفهوم آیین در فرهنگ ما ادب ، کردار، اندازه، حد، حدود، روش، رسم، متداول بودن، مرسوم بودن، شیوه، آهنگ، نظم، قاعده و فطرت آمده است. رقص، موسیقی زنده، اپرا، عروسک گردانی، شعبده بازی، تردستی، سیرک، داستان گویی، مرثیه سرایی، نمایش های پهلوانی، نمایش های محلی و رسومی منطقه ای در شمار تئاتر آیینی آمده است.  
آذری در ارتباط با موضوع نشست با طرح سوال های تئاتر آیینی در چه وضعیتی قرار دارد؟ آیا می شود به آینده ی این نوع تئاتر امیدوار بود؟ آیا حضور جامعه شناسان در اثر شما می تواند نقشی داشته باشد و این نوع تئاتر تا چه حد می تواند حمایت دولت را داشته باشد؟ پرسش خود را از کارگردان اثر آغاز کرد.
داوود دانشور، مترجم و کارگردان این اثر در پاسخ به وضعیت تئاتر آیینی در ایران گفت:  تئاتر آیینی در کشور ما یک نوع تئاتر مناسبتی است که می تواند ارزش های جامعه را بپرواند، هنرهای خاصی را بالنده کند و نقش هایی به عنوان یک الگوی سازنده برای جامعه فراهم کند که می توان گفت در ایران وضعیت تئاتر آیینی به سقف و سطح مقبولی نرسیده است، چرا که دیدی که برای تئاتر آیینی در ایران وجود دارد در حد روضه یا منبر است.
وی افزود: با وجود داستان ها و موسیقی مطلوبی که تعزیه دارد می توان آن را پرورش داد که متاسفانه تئاتری که هم اکنون دیده می شود یک تئاتر مناسبتی است نه یک تئاتر آیینی. به عنوان مثال می توان تئاتر عروسکی ویتنام، که یک تئاتر خاصی است که روی سطح آب برکه برگزار می شود را نمونه ای از تئاتر آیینی دانست که در آن ارزش های یک تئاتر آیینی به وضوح حفظ شده است.
دکتر نجاری با اشاره به موضوع نمایشنامه تئاتر بیداری بیان کرد:  تئاتر بیداری پشتوانه ی فکری فرویدی دارد و مبتنی بر آزاد سازی غریزه ها بوده است ،  دین نقش بسیار کمرنگی در آن دارد چرا که برخواسته از اندیشه جامعه اسکاندیناوی است، در این تئاتر، یک نگاه ابزاری از بعد رهبانیت مسیحیت استفاده شده است و هدف آن این است که زندگی جاری است و باید اجازه داد مردم زندگی کنند. از دیدگاه جامعه شناسی، دیدگاه تئاتر بیداری همان دیدگاه جامعه اسکاندیناوی است که باید رفاه در آن دیده شود، که در این نوع از جوامع رفاه، باید به انسان ها زندگی داده شود.
وی از نظر دیدگاه جامعه شناسی عشق، نیز تئاتر بیداری را بررسی کرده و گفت:  اگر بخواهیم از دیدگاه جامعه شناسی عشق بررسی کنیم، عشق دلبستگی های عاطفی و جسمی بین دو نفر است که در گذر زمان و به اندازه جامعه ای که در آن مشارکت دارند به وجود می آید. که عشقی بین یوهان و آنا (دو شخصیت اصلی این تئاتر) شکل می گیرد سبب رشد یوهان می شود. در جامعه شناسی عشق، سه مقوله وجود دارد که از دیدگاه این سه مقوله می توان این تئاتر را بررسی کرد. دیدگاه اول، صمیمت است که با شکل گیری صمیمیت کم کم عشق به وجود می آید، که در این اثر بین یوهان و آنا، کم کم این نوع صمیمت عشقی شکل می گیرد. دیدگاه دوم، شور و هیجان است که نقطه ی اتصال بین عقل و احساس است، که در این کار یوهان همه روزه برای آنا گل و انگور که سمبل عشق ورزی است می آورد. دیدگاه نهایی، تعهد می باشد که با وجود اینکه یوهان در زندان به سر می برد، آنا در مقابل درب زندان می نشیند و خواستار ملاقات با یوهان می شود و همچنین تلاش های متعهدانه ی پیوسته ای در آن مشاهده می شود.
دکتر نجاری ادامه داد: در کل مفهوم عشق در این تئاتر بسیار بارز است؛ اینکه یک انسان با معلولیت جسمی توانسته مفاهیمی انسانی را متحول کند و عشق به طور بارز در آن دیده می شود. هر کجا زندگی طبیعی وجود داشته باشد و قوانین طبیعی حاکم باشد، خود به خود زیبایی ایجاد می کند به طوری که آن که با تو دشمن است نیز با تو همراه می شود و کوتاه می آید. در واقع معنای این جمله در مسیحیت است که ببخش تا بخشیده شوی.  
ستاره جاوید (خبرنگار دپارتمان مد روزنامه شرق ) با طرح دلیل انتخاب متن از کارگردان پرسش خود را آغاز کرد . دانشور با اشاره به علت انتخاب این متن برای ترجمه و کارگردانی نمایشنامه گفت:  به دلیل مضامین عاطفی، عشقی، سیاسی و اجتماعی که در ذهن خود داشتم و هم چنین ساختار زیبای نمایشی که کشش و جاذبه کامل خود را داشته باشد و به گونه ای باشد که بازیگر بتواند با آن سرشاخ شود این متن را انتخاب کردم.
این کارگردان با اشاره به نامشروع خواندن فرزند یوهان و آنا گفت:  این نمایش شامل سه پرده است. پرده اول مباحث آیینی و دینی را نشان می دهد، پرده دوم تعلیمات زندگی می باشد که کم کم رشد می کند و زندگی کردن را فرا می گیرد و در پرده سوم مواجه این دو، کمال را نشان می دهد. در این لحظه قوانین اجتماعی حضور پیدا می کند و با قضاوت خود، فرزند را  نامشروع می خواند. که باید در جامعه این دو نوع تعلیم با یکدیگر سازگاری داشته باشند تا فرزند نامشروع مطرح نشود. در واقع قضاوت نامشروع نباشد.
جاوید در ادامه با تاکید بر مدرن و ساده بودن طراحی صحنه که از نقاط قوت کار از نگاه وی به حساب می آمد تاکید داشت در ایران صاحبان اندیشه نمی توانند دین و آیین خود را به زبان تئاتر نقد کنند بنابراین اکثر کارگردانان مطرح از طریق مسیحیت و یهودیت نظر خود را بیان کنند صاحبان اندیشه در حوزه تئاتر برای بیدار کردن مخاطب به سراغ متون خارجی می روند و عملا نویسندگان ایرانی آثار ایرانی با مضمون نقد دین نگارش نمی کنند .
دانشور با اشاره به انتخاب متن خارجی در کارنامه ی خود چنین عنوان کرد :  در ایران نمی توان حتی به حوزه لباس وارد شد چه برسد به حوزه ی اندیشه. بنابراین یک متن خارجی انتخاب شد و هم چنین وظیفه تئاتر ایجاد تعامل با دیگر جوامع است که کارکرد اجتماعی و نظریات خود را در قالب تئاتر منتقل کنند.  
وی با اشاره به اینکه تفاوتی میان زن و مرد در ایفای نقش هایش وجود ندارد، گفت:  تفاوتی میان زن و مرد در ذهنم وجود ندارد بلکه همواره به رابطه، داستان سرایی و نوع زندگی شخصیت ها نگاه می کنم. به کاراکتر ها و جاذبه های داستانیِ فکر می کنم که در نهایت به حق و حقوق انسان ها برسیم و سودی برای جامعه داشته باشد.در واقع معلولیت یوهان در تئاتر بیداری را می توان به عنوان یک سندروم نمادین دانست. در واقع یک نشانه و نماد است. در این متن با وجود جنگ و حضور این نوع قوانین و تعالیم دینی یک انسان معلول ذهنی با سرشت پاک که نمی دانسته چه می کند مجازات می شود. البته این ذهن در انتها متمدن می شود. در حقیقت قوانین اجتماعی است که او را به زندان می اندازد، در صورتی که جرمی مرتکب نشده است. دو انسان که یکدیگر را دوست دارند در کنار هم زندگی می کنند و نوع زندگی را در یکدیگر درک کردند، ولی تعالیم و قوانین اجتماعی حرکت این زوج را خلاف قانون می داند. در این اوضاع حتی اگنس، یکی از شخصیت های نمایش با وجود مذهبی و تعلیم دیده بودن، یوهان را رها می کند و به او می گوید: آینده، تکلیف این فرزند نامشروع را مشخص خواهد کرد.
ریحانه سلامت ( کارشناس ادبیات نمایشی ) با اشاره به نقش دین و عشق در این اثر گفت:  دین و مذهب و در کنار آن عشق در این کار بسیار مشهود است. هنگامی که یوهان و آنا به داخل تور ماهی گیری می روند، این نکته را بیان می کنند که دنیا به تو نشان خواهد داد که اگر مذهب را انتخاب کنی ماحصل آن چه می شود و اگر عشق را انتخاب کنی نتیجه چه خواهد شد. این قیاس و انتخاب در آن وجود دارد. عشق مشقت هایی را برای یوهان به همراه داشت و از طرفی زیبایی هایی را نیز برای او به ارمغان آورد.  
سلامت افزود:  بنده به عنوان یک بازیگر آن چه که در مورد این کار می توانم صحبت کنم، قسمت بازیگری آن است. اوایل کار بازیگری ام عاشق دیالوگ بودم و اینکه کاری با دیالوگ زیاد را می پسندیدم و کم کم نظرم به زیبایی بازی در سکوت جلب شد. گاهی اوقات در سکوت حرف بسیار است. در این تئاتر هنگامی که یوهان کفش های آنا را از پایش درمی آورد در اوج سکوت دنیایی از حرف را انتقال می دهد.  
رضا امامی، بازیگر نقش یوهان با اشاره به نوع بازی خود گفت:  بخشی از نوع بازیگری بنده مرتبط با تخصص است و بخشی هم مرتبط با متن نمایشنامه می باشد. از طرفی توانایی کارگردان نیز در هدایت یک بازیگر مؤثر است. در مجموع باید جایگاه خود را در مقابل دیگر عوامل کار، رصد کرد. باید دید که سایر بازیگران چگونه بازی خواهند کرد و کجا حضور دارند تا این امر سبب انعطاف بیشتر با کار شود. در واقع می توان گفت باری که تجربه عشق با خود می آورد سبب می شود که نوع بازی بسیار نافذ و تأثیرگزار گردد. تمام این عوامل کمک می کنند تا یک بازیگر بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند.
وی در ادامه با اشاره به تجربه همکاری خود با این گروه افزود:  در سال ٨١ توسط علی اکبر علیزاد، با گروه آقای دانشور آشنا شدم  و این اتفاق را بسیار خوشایند برای خود می دانم. که در این نمایش با توجه به شناختی که از خودم دارم و اینکه در خود توانایی ایفای نقش یوهان را دیدم، این کاراکتر را برگزیدم. البته بعد از پایان اجرا به تایید کارگردان رسید و این امر باعث خوشحالی ام شد. باید گفت که با گذشت و تعدد اجراها بازی ما پخته تر می شود و این بازیگر است که هر شب باید یک نکته ای را در خود مملوس کند
وی در خصوص نوع معلولیت نقش یوهان گفت:  علت اینکه نویسنده یک معلول ذهنی را برای بازی نقش یوهان انتخاب کرده است این است که معلول ذهنی، یک نشانه و نماد است. معلولیت ذهنی یوهان یک استعاره است، در واقع حدود ٨٠ درصد مردم دارای معلولیت ذهنی هستند، به طور مثال هنگامی که تصویر خوبی که از فردی در ذهن خود داریم و این تصویر زیبا از بین می رود این همان معلولیت ذهنی است در حالت کلی چهار نوع معلولیت ذهنی وجود دارد که هر چهار نوع معلولیت بهره هوشی زیر ٧٥ دارند و این میزان کمتر از انسان های عادی است. همه ی انواع آن ها، یک نوع معلولیت جسمی نیز دارند که در یادگیری بسیار کند هستن و به مرور با افزایش سن این میزان معلولیت نیز در آن ها افزایش پیدا می کند. این چهارنوع معلولیت شامل: خوب، متوسط، بد و خیلی بد، می باشد که مدل خوب و خیلی بد برای اجرای نقش یوهان در صحنه نمایش مناسب نبود چرا که با معلولیت خوب به هیچ وجه نقش معلولیت دیده نمی شود و با خیلی بد هم  کلام منتقل نمی شد. چرا که تماشاگر باید کلام یوهان را هر نوع معلولیتی، درست بشنود. بنابراین معلولیت یوهان مابین معلولیت بد و متوسط انتخاب شد. که نقص حرکتی در نوک انگشتان و پاهای یوهان نیز مشهود است.
وی ادامه داد:  بالاترین دین از دیدگاه بنده انسانیت، عشق و محبت است. که یوهان تحت شکنجه هایی که می شود روح وی بیدار می شود و دین در او تجلی می یابد ، بنابراین میزان معلولیت در ابتدای نمایش که تحت تعلیمات دینی و شکنجه است باید بیشتر باشد و با شکنجه و بیداری او به نوعی معلولیت کمتر می شود. در واقع در این حالت بهره هوشی کماکان زیر ٧٥ می ماند، بلکه از میزان معلولیت جسمی  یوهان کاسته خواهد شد.
فرزانه نشاط خواه، بازیگر نقش اگنس نیز در این نشست بیان کرد:  در این نوع تئاتر در واقع یک نوع تقابل بین قوانین منجمد و متهجر اجتماعی و مذهبی با یک رابطه نرم و منعطف و دوست داشتنی انسانی دیده می شود. نماد قوانین منجمد را اگنس و نماد رابطه نرم را گیلدا حمیدی بازی می کند ، در این کار اگنس یک نوع تضاد را در روابط خود با دیگران داشت. این تضاد چه در رابطه با یوهان و چه رابطه با آنا مشهود است. به نوعی اگنس فرار از شرایط و جنگ با خود را دارد که در نهایت در مقابل این عشق و محبت فرو می ریزد.
نشاط خواه در ارتباط با معلولیت یوهان خاطر نشان کرد:  در واقع می توان گفت، این معلولیت مربوط به نسل جوان ماست که تحت فشار آموزه هاست.
سارا حدادی ( کارشناس ارشد ارتباطات ) نیز در این نشست با اشاره به نحوه بازی بازیگران این تئاتر گفت:  بازیگران با توجه به نوع خصوصیات اخلاقی خود به خوبی ایفای نقش کردند به طوری که مخاطب در برخی صحنه ها می تواند احساس همزادپنداری با کاراکتر های نمایشی داشته باشد اما نقطه ی قوت این نمایش بی شک متن و ترجمه ی آن بوده است ، در ارتباط با طراحی صحنه و لباس تئاتر بیداری، می توانست بهتر از این باشد، و المان های بصری طراحی صحنه و نور بسیار می توانست فکر شده تر برای مخاطب ارائه شود .  
نائب رییس کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر در ارتباط با نوع معلولیتی که در این کار وجود دارد افزود: در واقع این معلولیت بیماری نیست که قابل درمان باشد بلکه یک نوع سندروم است که جامعه را تحت فشار قرار داده است. مانند هر سندرومی که تا پایان عمر بهبود نمی یابد و گویی جامعه ی امروز ما درگیر سندرم ناآگاهی است و از ناتوانی یک معلولیت بزرگتر برخوردار شده است .  
حدادی با اشاره به اوضاع تئاتر تبلیغات و فروش نمایش ها در شرایط کرونایی خاطر نشان کرد: با وجود شرایط کرونا بسیاری از سلبریتی ها، تئاتر را کنار گذاشتند و صحنه های تئاتر را تنها گذاشته اند اما هنوز افرادی کماکان برای حضور تئاتر می جنگند و هر چند نیاز مالی شان با تماشاگر اندک جبران نمی شود اما به دلیل عشق و علاقه ی خانواده ی تئاتر برای بقای این هنر تلاش می کنند که شایان تقدیر است ، اما فراموش نمی کنیم که هنر نمایش به حضور مخاطب اش زنده است و انرژی حضور مخاطب در سالن تئاتر با شرایط کنونی به بازیگران و گروه نمایشی باز نمی گردد . هر چند وظیفه ی دولت و هنرهای نمایشی سنگین تر شده چرا که می بایست در راستای اعتماد سازی مخاطبین ، حمایت از هنرمندان تلاش گر بیشتر کوشش کند .  
گیلدا حمیدی بازیگر نقش آنا با اشاره به عشق و محبت در این اثر نمایشی گفت:   شخصیت آنا از ٨ سال پیش تنها بوده است و در ابتدا روحیه ای خشن داشت و در نهایت نرم و محبت آمیز می شود و یک نیروی جنسی در راستای انسانیت او را جلو می برد. ، تعامل مهرانگیز تمام پرده ها را کنار می زند. خارج از حواشی، عشق و محبت و کودکی و تنهایی درون خود، آنا و یوهان را یکدیگر به هم رساند .  
نمایش  بیداری نوشته ژولیان گارنر با ترجمه و کارگردانی داوود دانشور، با بازیگری گیلدا حمیدی، رضا امامی، افشین زارعی و فرزانه نشاط خواه و به طراحی صحنه و لباس سینا ییلاق بیگی هر شب در مجموعه تئاتر شهر ، سالن قشقایی به روی صحنه می رود ، علاقه مندان می توانند جهت تهیه بلیت به سامانه تیوال مراجعه کنند .




نظرات کاربران