بازخوانی 40 سالگی آغاز دفاع مقدس در عرصه هنرهای نمایشی(4):
نسل نو و تحول در دیدگاه
جریان شناسی تئاتردفاع مقدس (بخش دوم دهه 70)
ایران تئاتر- رضا آشفته: دهه ۷۰ دور شدن از دشواری های جنگ تحمیلی را به دنبال دارد اما تازه نوستالژی جنگ برای مردانی که در جنگ حضور داشته اند، آغاز شده است و از این سو نیز، جامعۀ فرهنگی به دنبال بیان یک نگاه واقع گرایانه و حتی می شود گفت نگاه انتقادی به جنگ و مسائل پیرامون آن است .
و این همان تناقض آشکاری است که تولیدات فرهنگی این دهه را با چالش ها و همچنین بگیر و ببندهایی همراه می کند؛ یعنی برخی خواهان بررسی دقیق تر هستند اما آنانی که جنگ را دیده اند هنوز آمادگی چنین پرداخت هایی را ندارند؛ به ناچار جامعه به دنبال چنین دیدگاه هایی سمت و سو می گیرد و همین خود زمینه ساز آثار در خور تامل تری نسبت به جنگ در تئاتر و همچنین سینما و ادبیات شد.
در دهه 70 با همۀ مخالفت های موجود و حساسیت های ضمنی اما نویسندگان و هنرمندان تئاتر به تدریج به زبان گیراتر و نگاه عمیق تری نسبت به مسائل واقعی پیدا می کنند و همین روند مردم را حالا نه از منظر آرمان گرایانۀ دهه 60، بلکه با نگاه واقع گرایانه تری نسبت به پدیده های ملموس و قابل درک زندگی شان آشنا می کند.
در این گزارش به دنبال ارئه نظرگاه هایی هستیم که روال دهۀ 70 تئاتر دفاع مقدس را با همه چند و چون هایش بر ما آشکار می سازد. به هر روی نسبت به دهه 60 چند گام رو به پیش است و مفاهیم بنیادین در آن دارد شکل می گیرد و نمونه های قابل اعتنا در آن اتفاق می افتد.
تئاتر حرفه ای
به هر تقدیر دهه 70 نیز به لحاظ اجتماعی و فرهنگی برخوردار از امتیازات و ویژگی هایی است که می تواند بسترساز اتفاقات مهمی باشد که تئاتر دفاع مقدس یا مقاومت نیز از این ویژگی ها بهره مند شده است.
دکتر قطب الدین صادقی، استاد دانشگاه، مترجم، نویسنده و کارگردان بر این باور است که « دهه دوم انقلاب زندگی تئاتری احیا شد و 18 دانشکده تئاتری احداث شدند که هدف از احداث آن ها تنها سود برای دانشگاه آزاد نبود بلکه شور فرهنگ و فرهنگ ایجاد شده در جوانان بود.»
وی اظهار کرد:« موج روی آوردن به فرهنگ و هنر به خصوص تئاتر ناشی از خوش بینی به زندگی بود. دهه اول انقلاب دهه قناعت و اقتصاد سازمان یافته است ولی در همان قناعت که دلار 7 تومان بود، در سینما 70 فیلم در سال ساخته شد؛ در حالی که در کشور عراق در همان دوران 3 فیلم سینمایی ساخته شده بود. از دوره آتش بس به بعد مجوز فعالیت های فرهنگی و هنری به نهادهای نظامی و سیاسی نیز داده شد.»
صادقی با اشاره به بودجه 80 میلیون تومانی تئاتر در دهه اول انقلاب، توضیح داد:« این بودجه تقلیل پیدا کرد و آقای منتظری با 24 میلیون تومان بودجه ،باید تئاتر را اداره می کرد که از این مبلغ، 22 میلیون تومان هزینه کارمندان و بخش اداری می شد و تنها 2 میلیون تومان برای تولید تئاتر می ماند. در آن زمان هزینه تولید یک فیلم معمول سینمایی 6 میلیون تومان بود. آقای منتظری با تلاشی دو چندان بودجه تئاتر را بالا برد و وقتی مرکز هنرهای نمایشی را ترک کرد، این بودجه به 800 میلیون تومان رسیده بود.»
این هنرمند تئاتر درباره وضعیت تئاتر در دهه 70 افزود:« تربیت نسل جدیدی از بازیگران و کارگردانان تئاتر در این دهه اتفاق افتاد. فرهنگ نوین دانشگاهی کمابیش اصولی در تمام عرصه ها شروع شد اما ناهماهنگی بخشی از فرهنگ ما بود و هماهنگی میان نهادها و سازمان های مختلف در این زمینه شکل نمی گرفت.»
قطب الدین صادقی با اشاره به وجود فرهنگستان هنر، تأکید کرد:« ما نهاد عظیمی به نام فرهنگستان هنر داریم که مهندسی عظیم فرهنگ و هنر کشور را در دست دارد ولی برای تئاتر چه کار کرده است؟ در دهه 70 نسلی آمد که بر خلاف نسل آرمان خواه پیش از خود، آرمان گرا نبود و این طبیعی است. مسائل نسل جوان و دغدغه اش از اسطوره به واقعیت آمد و مسائل عاطفی برایش مهم شد.»
این کارگردان و پژوهشگر تئاتر با بیان اینکه مسائل نسل جوان در دهه 70 کاملا متفاوت با نسل پیش از خود بود، اظهار کرد:« از نیمه دوم دهه 70 ارتباط با جشنواره های بین المللی زیاد شد و همین امر باعث کپی کردن تئاتر از روی آثار دست چندم خارجی شد. در این دوران مسائل اجتماعی نسل جوان، مسائل عاطفی شد و آثار زیباشناسانه ملی دور و زیبایی شناسی جعلی خارجی وارد شد. در ادامه تئاتر پول محور، چهره گرای تجاری و مبتذل شکل گرفت.»
تراژدی جنگ
در پنج، شش سال بعد ازجنگ، ما متأثر از تلخی های جامعه جنگ زده بودیم و تبعات جنگ خاطرات تلخی را برای ما رقم زده بود. اغلب خانواده ها سوگوار شدند و آسیب دیدند. جامعه به شدت از این جنگ دچار آسیب شده بود و مردم نگاه تلخی به جنگ و حوادث بعد از آن داشتند. دقیقاً تئاترهایی که در این سال ها نوشته و اجرا شد، کارهایی بودند که با دیدگاه انتقادی، جنگ را بررسی می کردند. نه اینکه زاویه نگاهی با دفاع مقدس بوجود بیاید، بلکه اثرات و تبعات سوء این جنگ و مسائلی که ناشی از آن بود،مورد توجه قرار گرفت.بعد از چند سال این موج تغییر کرد. نمایشنامه هایی از علیرضا نادری و دیگر نمایشنامه نویسان، در سال های اولیه پس از جنگ نوشته شد که آن نمایشنامه ها حقیقتاً تلخ بود. این موضوع به این مفهوم نبود که دفاع مقدستلخ است، بلکه به این مفهوم بود که جنگ اتفاق و پدیده ای است که می تواند به یک تلخی دیرپا در جامعه منجر شود و خندیدن را از یاد و خاطره جامعه آسیب دیده ببرد.
قهرمان نمایش دفاع مقدس
چیستا یثربی نمایشنامه نویس بنابر تجربۀ زیست، روزنامه نگاری و نویسنده بودنش درباره دهه 70 و نوشتن آثار مرتبط با جنگ تحمیلی بر این باور است:« من فکر می کنم از سال 76، به بعد بود که دیدگاهی واقع گرایانه به جنگ پیدا کردیم و جنگ را یک درام انسانی و یک تراژدی مدرن دیدیم.
تراژدی که به دوره ما تعلق دارد، نه دوره ادیپ، سوفکل و شکسپیر. قهرمان جنگ ما یک قهرمان تراژیک کلاسیک نیست که نقصی داشته و بعد به خاطر این نقص، دچار یکسری عواقب و ناآگاهی هایی شده است، بلکه دقیقاً قهرمان تراژدی ما آدمی عادی است که در مسیر عادی زندگی اش چیزی بر او تحمیل شده و او را دچار آشفتگی می کند. این دقیقاً اتفاقی است که در تراژدی مدرن می افتد.»
او می گوید :«فاجعه ای از بیرون به قهرمان جنگ ما تحمیل شده است، بدون این که خودش در آن نقشی داشته باشد. ناآگاهی قهرمان و اغماض و مسامحه و کم کاری و بی توجهی در این فاجعه دخیل نبوده است، بلکه این فاجعه به شکل ناگهانی وارد روند زندگی عادی قهرمان می شود و موجود خشنی مثل جنگ، قهرمان ما را از روند زندگی اش خارج کرده و او را در برابر همسایه و هم نژاد وهم دینش قرار می دهد. این موضوع باعث شد کم کم جنگ برای ما شکل یک درام انسانی پیدا کند و جزیی از بدنه تئاتر کشور شود. یعنی نمایشنامه های خوبی نوشته شود که اساس آن درام است. تعلیق، درام را هم داراست ولی از لحاظ موضوع به دفاع مقدس، مسائل بعد از آن و تبعات آن می پردازد و درام هایی درست و انسانی هم هست. در این سال ها تئاتر دفاع مقدس کم کم از آن حالت های شعاری و تلخ و بدبینانه فاصله گرفت. البته من اسم تئاتر ضدجنگ، بر نام تئاتر آن دوره نمی گذارم، بلکه می گویم تئاتر دوره های اولیه، تئاتر ضدامید بود. حقیقت این است که امکان دارد جنگ در هر جامعه ای پیش بیاید، ولی این جنگ به هیچ وجه نشانه تمام شدن زندگی انسان نیست، مهم این است که بتوانیم با این فاجعه انسانی کنار بیاییم.
همان طور که ژاپنی ها با هیروشیما کنار آمدند. من معتقدم این نوع نگاه در تئاتر دفاع مقدس، از اواسط دهه هفتاد رخ داد، اگرچه هنوزتا مرحله آرمانی تئاتر دفاع مقدس فاصله زیادی داریم.»
سعید تشکری، نویسنده و منتقد نیز بنابر روال تجربی و زیستی خود با بررسی دهههای پس از جنگ و وضعیت نمایشنامهنویسی دفاع مقدس می گوید:« با اتمام جنگ و آغاز دهه 70 در ایران همان نویسندگانی که خود جنگ را به وضوح لمس کرده بودند، نمایشنامهنویسی را آغاز کردند. در آن روزها همین افراد توانستند آثار خوبی در حوزه ادبیات، نمایشنامه و فیلمنامه تولید کنند. تولیداتی که از روی کاغذ به اجرای صحنهای و یا روی پرده سینما و قاب تلویزیون ختم میشد و مردم را با خود همراه میکرد.»
حسین مسافرآستانه، کارگردان و مدیر فرهنگی نیز چنین اعتقادی دارد:« نه هنوز، بلکه تا همیشه میشود درباره جنگ حرف زد و اثر تولید کرد. زیرا مفاهیم بسیار عمیقی در جنگ وجود دارد که هنوز ناشناخته ماندهاند. متأسفانه در چند سال اخیر در تئاتر خیلی از آن مفاهیم فرهنگی جنگ دور شدهایم.»
وی در مورد کلیشهای شدن ادبیات تئاتر مقاومت می گوید:« متأسفانه هیچ پژوهش شگرفی برای شناخت این مسئله وجود نداشت و ما در همان مقطعی که در دهه ۷۰ وجود داشت، ماندیم و آنقدر آن مفاهیم تکرار شدند تا تبدیل به کلیشه شدند. شخصیتشناسی جنگ در دورهای جزء بدنه اصلی تئاتر جنگ شده بود. شخصیت شناسی نه به معنای شناخت اشخاص حاضر در جنگ بلکه به معنای نشان دادن امروز شخصیتی که در دوره جنگ شکل گرفته بود، در خانواده و مسئولیتهای سیاسی اجتماعیاش، اما متأسفانه ناگهان این روند قطع شد.»
وضعیت نمایشنامه نویسی
پایان جنگ تحمیلی و اهمیت یافتن حاشیه و تاثیرات جنگ در زندگی اجتماعی دوران پس از آن بعدها زمینه شکل گیری جریان تازه ای از نمایشنامه نویسی تئاتر دفاع مقدس را به وجود آورد که البته به جریان ما قبل خود پیوست و در آن حل شد، هر چند که بعدها به عنوان جریان موضوعی جدیدی در تئاتر دفاع مقدس شناخته شد.
به هر حال تئاتر دفاع مقدس در دوران پس از جنگ تحمیلی موجی از آثار و نمایشنامه های متفاوت را به خود دید که تقریبا از همین زمان جریان چاپ و انتشار نمایشنامه ها و آثار به ویژه در حوزه دفاع مقدس نیز به تثبیت و ترویج آن کمک زیادی کرد.
با توجه به اینکه هنر دفاع مقدس در مقطع بسیار حساس تاریخی در ایران شکل گرفت میتوانیم آن را در دید اول به سه دوره متفاوت تقسیمبندی کنیم؛ دوره اول به زمانی بازمیگردد که جنگ تازه شروع شده بود و هنوز برای کارهای فرهنگی و بازتاب وقایع جنگ از طریق هنر برای مردم برنامهریزی مشخصی وجود نداشت و عمده فعالیتهای صورت گرفته در این دوره حرکتهای خودجوشی بود که توسط هنرمندان صورت میگرفت و تا اوایل سال 1369 نیز ادامه داشت. بعد از این سال دوره دوم فعالیتهای هنری در زمینه دفاع مقدس شکل میگیرد که براساس آن مسئولان و هنرمندان آرام آرام به صرافت این امر افتادند که در مورد تولید آثار هنری براساس آرمانهای دفاع مقدس برنامهریزی منسجمی را طرحریزی کنند.
بسیاری از نویسندگان و نمایشنامه نویسانی که در حال حاضر به عنوان چهره های شاخص تئاتر دفاع مقدس می شناسیم بهترین آثارشان را در این دوران نوشتند و یا این که دست کم فرصت معرفی خودشان و نمایشنامه هایشان را در این محدوده زمانی به دست آوردند.
اگر این دوران و محدوده یک دهه ای را، دوره دوم در گستره مسیر حرکت نمایشنامه نویسی دفاع مقدس بدانیم، می توانیم ادعا کنیم که بیشترین آثار و نمایشنامه های دفاع مقدس در همین محدوده نوشته شده اند. حتی بیشترین آثاری که در کل سه دهه حیات نمایشنامه نویسی دفاع مقدس انتشار یافتند نیز در این دوره پیش از هر دوره دیگری بوده اند.
وجود جشنواره تئاتر دفاع مقدس و برگزاری مستمر آن در طول سال های این دوران یکی از مهمترین دلایل گرایش و انگیزه نویسندگان حرفه ای و حتی جوان ترها در نوشتن نمایشنامه های دفاع مقدس محسوب می شد.
برگزاری کارگاه های نامنظم نمایشنامه نویسی در حوزه دفاع مقدس، جشنواره تئاتر دفاع مقدس، جشنواره ها و رپرتوارهای منطقه ای و استانی با این موضوع، حمایت انجمن ها و سازمان های انقلابی و دفاع مقدس از تولید متون و استقبال دیگر جشنواره ها و... در این دوران باعث شد تا میزان تولید متون نمایشی در زمینه دفاع مقدس و با موضوعات جنگ تحمیلی بیش از هر دوره ای به لحاظ کمی افزایش پیدا کند.
اما همزمان گذشت سال ها و تا اواخر این دهه از حیات تئاتر دفاع مقدس و با گذر از دوره خاص اجتماعی میزان گرایش و استقبال از این حوزه نمایشی رفته رفته کاهش پیدا کرد و دیگر کمتر نویسندگان جوان و شناخته شده های تئاتر برای نوشتن نمایشنامه های دفاع مقدس اشتیاق و علاقه نشان می دادند.
همزمان با کاهش کمی تولیدات مکتوب دفاع مقدس، عده ای از نمایشنامه نویسان فعال بیش از پیش خودشان را نشان دادند. در واقع با کم شدن از تعداد نویسندگان، کسانی که واقعاً دغدغه نوشتن درباره جنگ را داشتند و این موضوعیت را بر اساس ضرورت ها و علایق تمام نشدنی شان انتخاب کرده بودند بیشتر و بهتر شناخته شدند و در ضمن تعدادی نویسنده جوان با آثار بهتر و پخته تر نیز به آن ها افزوده شدند. در این دو گروه می توان نام نویسندگانی چون؛ جمشید خانیان، علیرضا نادری، عبدالحی شماسی، سعید تشکری، علیرضا حنیفی، سیدحسین فدایی حسین و بعدها حمیدرضا نعیمی، نادر برهانی مرند، اعظم بروجردی، حمیدرضا آذرنگ، میلاد اکبرنژاد، فرهاد ارشاد و... را مشاهده کرد. این نمایشنامه نویسان تقریبا تا اواخر دهه هفتاد به طور کامل موقعیت و حضورشان را در حوزه ادبیات نمایشی دفاع مقدس تثبیت کردند. هرچند که حضور این نویسندگان با کاهش کمی نمایشنامه های دفاع مقدس و همچنین بی نظمی در برگزاری جشنواره تئاتر دفاع مقدس همراه شد.
مهرداد رایانی مخصوص درباره تولید نمایشنامه های دفاع مقدسی در دهه 70 این گونه تحلیل می کند:« در دهه 70 نویسندگان بیشتری درباره جنگ نوشتند و فرصت اجرا پیدا کردند. علیرضا نادری از همه بیشتر و بهتر درباره جنگ نوشته و مقداری از او حمایت بیشتر شد؛ به همین دلیل در قیاس با دیگران، تواناییهای او راحتتر امکان بروز پیدا کرده و توانسته آثار شاخص تری را هم در عرصه جنگ خلق کند. همچنین کسانی مانند محمد یعقوبی زمستان 66 را نوشت و نادر برهانی مرند، محمد چرمشیر، حمیدرضا نعیمی، سعید تشکری، علیرضا حنیفی، جمشید خانیان و این اواخر هم جوانترها.»
ولی آن طور که رایانی مخصوص هم می گوید، همه چیز برای شکل گرفتن تئاتر مرتبط با جنگ مهیا نبوده است؛ و گاهی اتفافات محدود کننده هم در این مسیر ممکن شده است. وقتی علیرضا نادری «پچپچههای پشت خط نبرد» را در جشنواره دانشجویان در سال 74 اجرا کرد، به دلیل مخالفت هایی که با این نوع تئاتر واقع گرا و تا حدی نیز انتقادی وجود داشت، یک روز جشنواره تعطیل شد و پس از آن هم فرصتی برای اجرای این نمایش به وجود نیامد تا سال 80 که در تئاتر فجر و در سال 81 اجرای عمومی شد!
رایانی مخصوص ماجرا را این گونه ارزیابی می کند:« اصلاً جشنواره دانشجویان تئاتر جهاد دانشگاهی در آن سال تعطیل نشد و حتا آن کار علیرضا جایزه هم گرفت اما از اجرای عمومیاش بی خبرم. بله در آن زمان هم برخی با اجرایش مخالف بودند اما با حمایت سعید کشن فلاح و تاجبخش فناییان این نمایش در جشنواره اجرا شد. خوشبختانه چنین توجه و حمایتهای پیشکسوتان همیشه راهگشا بوده است که نگذاریم در تئاتر مظلوم کشی بشود.»
رایانیمخصوص توفیق تئاتر دفاع مقدس در دهه 60 و 70 را وحدت ملی می داند و می گوید:« دهه ۷۰ دوره خوبی برای تئاتر دفاع مقدس بود. کاری که جنگ کرد باعث ایجاد وحدت ملی شد. چون منافع مالی و معنوی ما را درگیر کرده است. در تئاتر دفاع مقدس این وحدت ملی متجلی شد و همه منافع خود را در حضور میدیدند. امروز این درک منافع ملی و وحدت ملی کمرنگ شده است. ایران امروز ما همان ایران دیروز است. باید مثبت و منفی آن را با هم بررسی کرد. ما فقط در حال ارائه آمار و ارقام هستیم و از روی ضرورت کار نمیکنیم. پژوهش باید شود که چرا با چنین چیزی روبه رو هستیم.»
بنیادها و جریان ها
دکتر حامد سقائیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر می گوید:« بعد از 8 سال جنگ تحمیلی، در اوایل دهه 70 با شکل گیری بنیادهایی همچون بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های اسلامی و بنیاد روایت فتح، جریان های مثبتی در راستای ترویج و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت اتفاق افتاد، که در نوع خود بی نظیر بود. ولی متأسفانه از اهمیت این رویداد با گذشت زمان با سیاستگذاری های فرهنگی نادرست و سوء مدیریت کاسته و به تدریج هنرمندان این عرصه به انزوا کشیده شدند.»
این عضو هیئت علمی دانشکده هنر تربیت مدرس خاطر نشان می کند:« سالانه بین 40 تا 50 کتاب در زمینه هنر دفاع مقدس انتشار می یابد که 60 تا 70 درصد آن به صورت نمایشنامه است که در نوع خود قابل تأمل است.»
حسین مسافر آستانه نیز دربارۀ این دوره می گوید:« در دورهای شاهد بودیم، جریان تئاتر دفاع مقدس در دهه 70 تا اواسط دهه 80 ابدا از جریان عمومی کل تئاتر عقب که نبوده هیچ بلکه در مواردی جلوتر هم حرکت کرده است. ما نخبههایی مانند علیرضا نادری داشتیم.»
صمد چینی فروشان، منتقد و مترجم این دهه را کاملا مثبت می بیند و می گوید:« دهه ۷۰ دهه درخشانی برای تئاتر دفاع مقدس بود. اگر بعدها شاهد این بودیم که آن درخشش افول کرد، به خاطر نبود برنامهریزی منسجم بود اما خوشبختانه امروز شاهدیم تئاتر دفاع مقدس روندی رو به رشدی دارد.»
چینیفروشان آسیب تئاتر دفاع مقدس را عدم حضور کسانی می داند که به ماهیت دفاع مقدس آشنایی دارند و در این خصوص معتقد هست:« عدهای از کسانی که در جبههها حضور داشتند و نمایش هم کار میکردند شروع کردند به گفتن خاطرات و نوشتن نمایشنامههای دفاع مقدس و آن را بازگو کردند. در این زمان آن قدر تئاتر مردمی شده بود که دیگر در اختیار گروه خاصی نبود. بسیاری از نمایشنامهنویسان خوب امروز ما در همین فضا رشد کردند و آثارشان را شکل دادند اما چه چیزی باعث فاصله افتادن میان تئاتر دفاع مقدس با مردم شد؟ تا اواخر دهه 70 فعالیت منسجمی در این حوزه داشتیم. نظر من این است که در هر موضوعی باید مسئول آن باید به ماهیت کار آشنا باشد. باید بزرگان جمع شوند و باید آن برنامه ریزی کنند اگر تئاتر دفاع مقدس همچنان در فضای تبلیغی و تهییجی بماند دوباره شاهد توقف تئاتر دفاع مقدس خواهیم بود.»
هنرمندان شهرستان
تئاتر دفاع مقدس در کل ایران خواهان داشت اما در برخی از نقاط کشورمان به دلایل خودجوش تر این توش و توان فراهم شده که هنرمندان بیشتری حتی با کیفیت درخورتری مسائل جنگ را واکاوی کنند. شاید استانهایی مرزی کشور به دلیل تجربه ملموس تر فضای بهتری را برای هنرمندان این استانها فراهم کرده باشد که درباره حقایق جنگ تحمیلی بهتر بتوانند بنویسند و اجرا کنند اما هنرمندان استان های دور از مرزهای جنگی همچون هنرمندان خراسانی نیز با پیگیری هنرمندان این دیار همواره درباره موضوع دفاع مقدس پر تلاش بوده اند.
حامد امان پور، نویسنده و کارگردان تئاتر که در مشهد فعالیت می کند، درباره این دهه می گوید:« به نظر من در این دوران پس از هشت سال دفاع مقدس، دو دیدگاه وجود داشت. در واقع اواخر دهه 70 برای افرادی مثل من که وارد عرصه تئاتر شدند، دو جریان وجود داشت. یک سری هنرمندان جوان که اعتقاد داشتند که درباره جنگی که اتفاق افتاده باید از این فرصت برای معرفی خودشان استفاده کنند و عدهای هم دغدغه «دفاع مقدس» را داشتند.
برای من، «جنگ» یک مقوله اجتماعی است و احساس میکنم که این اتفاق رخ داده است و باید درخصوص این اتفاق رخ داده در کشورمان بی تفاوت نباشیم. همه هنرمندان جهان نسبت به جنگی که در کشورشان رخ میدهد، واکنش نشان میدهند.
نمایش های «چمدانی پر از رز»، «زنبور مرده»، «فرصتی که یاد میرود»، «حفره روباه» و «جنگ نامه مردان من» را در کارخانه هنری خویش در عرصه دفاع مقدس به همراه دارم.»
فرهاد رحمان زاده بازیگر و کارگردان ارومیه ای نیز درباره این دوران معتقد است:« ما در دهه ۶۰ به صورت دلی و با انگیزه فردی در جبهه ها تئاتر اجرا میکردیم، در دهه 70 هم همینطور بود، مسئول و هنرمند در خصوص اجرای تئاتر جنگ و دفاع مقدس انگیزه داشتند ولی امروزه این انگیزه هم در بین مسئولان و هم در بین هنرمندان کم رنگ شده است. البته مسولان در سیاستگذاری درست عمل نکرده اند و بستر لازم را فراهم نکردند.»
رحمانزاده می افزاید:« به نظر من تئاتر را نباید با موضوعات مختلف تقسیم کرد، این بن مایه نمایش است که فکر و ایده کار را منتقل میکند، در حالی که تئاتر یک چیز واحد است. امروز هم ما نیاز به متون با بن مایههای ایثار، گذشت و... داریم که اینها همه در حیطۀ دفاع مقدس می گنجد.»
پیامد اجرای تئاتر
صمد چینی فروشان با توجه به نگاه مثبتی که به دهۀ 70 دارد، می گوید:« برای بازگشت تئاتر دفاع مقدس به دوران درخشان دهۀهفتاد به برنامۀ ده ساله ای نیاز است که بتواند مردم را دوباره نسبت به تئاتر مقاومت حساس کند و آن را به عنوان یک نیاز اجتماعی مطرح سازد.»
چینی فروشان با بیان اینکه نمایش های دفاع مقدس در دهه هفتاد به لحاظ معنوی و ارتباط با تماشاگر موفق بودند، می افزاید:« من تئاترهایی را از آن دوران به یاد می آورم که هنگام تماشای شان می گریستم. شمار بیشتری نمایش دیده ام که پس از تماشای شان خود را بابت وقتی که صرف کرده بودم، سرزنش کردم. برای من سئوال پیش آمد که چرا وضعیت تئاتر دفاع مقدس این گونه است و این آغازی برای پژوهش های من در این حوزه بود.»
بنابر نظر چینی فروشان، یکی از دلایل علاقه مندی مردم به تئاتر دفاع مقدس در دهه ی شصت و هفتاد، میل به کشف و دانستن بیشتر درباره جنگ بود. تماشاگر می خواهد که مسائل را از زاویۀ نگاه تازه واکاوی کند و غیر از این باشد، حوصله اش از داستان های هزاربار گفته شده، سر می رود. تئاتر امروز و فردای دفاع مقدس اگر می خواهد توفیقی داشته باشد باید به پرسش های تماشاگران پاسخ بدهد.
وی با اشاره به این که در دهه ۷۰ اتفاقات بزرگی در تئاتر دفاع مقدس واقع شدند، توضیح داد: جریانهای دانشگاهی در دهه ۷۰ به سمت تئاتر دفاع مقدس سوق پیدا کردند و جشنوارههایی به نامهای «جشنواره تئاتر دفاع مقدس» و «تئاتر عاشورائیان» را شکل دادند.
مهدی محمدی، کارگردان اهل خمین نیز در این باره می گوید: بعد از دهه ۷۰ بسیاری از جشنوارههای حوزه دفاع مقدس از اهداف اصلی خود دور شدند و برنامهریزیهای این حوزه کمتر شدند.
بنابراین اگر دهه 70 موفقیت های نسبی در زمینه تولید تئاتر دفاع مقدسی داشته، بهتر است که با ارزیابی و پژوهش مناسب مدیران فرهنگی را برای برخورداری از یک فضای مناسب تر برای چنین تولیداتی آماده تر سازند. مگر اینکه روال طبیعی بر آن باشد که دیگر چنین جریانی به یک بن بست نزدیکتر شده باشد چنانچه مبحث تئاتر مقاومت که جنگ را در گستره وسیعتر جغرافیایی و منطقه ای مورد واکاوی قرار داده است و دیگر در آن مرز و بوم ملی چندان ملاک و معیار نیست.
منابع:
بابک احمدی،گفتوگو با حسین مسافر آستانه به بهانه کارگردانی نمایش پس از 10 سال، روزنامۀ اعتماد ملی، شماره 4525 - دوشنبه ۱۱ آذر 1398.
بدون باور نمیتوان وارد تئاتر دفاع مقدس شد، خبرگزاری دفاع مقدس، 4 مهر 96.
پویایی «تئاتر دفاع مقدس» باید مستمر باشد، میرنیوز، به نقل از مهر، دی ماه 1398.
بررسی تئاتر ایران در دهه 70 توسط قطب الدین صادقی، تاجبخش فناییان و داود فتحعلی بیگی، گیتی آنلاین، 2 اسفند 97.
چیستا یثربی، تئاتر دفاع مقدس آمیزه ای از درام و واقعیت، نوید شاهد، به نقل از فصلنامه پژوهشی شاهد اندیشه/ شماره 2، شنبه ۲۱ دی ۱۳۸۷.
حسین ذوقی - آذر مهاجر، هنر دفاع مقدس در گذر از دهه سوم، خبر، ۳۱ شهریور ۱۳۸۸.
رضا آشفته، گفتوگو با مهرداد رایانی مخصوص، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، ایبنا، 8 مهر 93.
سرور هادیان، تئاتر دفاع مقدس؛ فرصتی برای همسو شدن، روزنامۀ قدس، چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳.
سعید تشکری، تخصص از تئاتر دفاع مقدس خارج شده است، خبرگزاری دفاع مقدس، ۰۵ مهر ۱۳۹۶.
صابر محمدی، کمیت گرایی در تئاتر دفاع مقدس، ویستا.
صمد چینی فروشان گفت: تئاتر مقاومت باید به عنوان یک نیاز اجتماعی مطرح شود، خبرگزاری شبستان، 4 مهر 1396.
عدهای میخواهند تئاتر دفاع مقدس مریض باشد، خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی، یکشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۸.
مهدی محمدی: تئاتر دفاع مقدس باید صریح و شفاف حرف بزند، سایت رادیو گفتگو، برنامه پرده آخر، 15 تیرماه 1399.
نشست تخصصی تئاتر دفاع مقدس، حوزه هنری استان گیلان، 9 مهر 1398.
نشست تخصصی "عوامل و موانع نمایشنامه نویسی دفاع مقدس از دیروز تا امروز" در دانشکده سینما و تئاتر برگزار شد، دانشگاه هنر، ۲۳ آبان ۱۳۹۶.