در حال بارگذاری ...
بازخوانی 40 سالگی آغاز دفاع مقدس در عرصه هنرهای نمایشی(12)

پایه‌گذاری الگوها و بنیان‌های تئاتر مقاومت
بررسی اجراهای مهم تئاتر دفاع مقدس(بخش نخست)

ایران تئاتر- رضا آشفته: تئاتر مقاومت در دهه ۶۰ و ۷۰ چالش های جدی ای برای خوداندیشی و خودیابی داشت اما در این مسیر برخی از اجراها که بسیار انگشت شمارند توانستند در میان همۀ اجراهای آن دوران پیشنهاد و الگوی قابل پذیرش تری نسبت به درک واقعیت تلخ و تراژیک جنگ باشند و اما در آن دوران هنوز شکل گرفتن و بسط یافتن محتوا قابل بحث تر از شکل گرفتن ساختار و محتوا بود چون هنوز پایه های این نوع تئاتر که بعدها به نام تئاتر دفاع مقدس شهرت یافت، هنوز بنا نشده بود.

حسین فرخی، کارگردان و استاد دانشگاه در جایی درباره اجراهای برگزیده تئاتر دفاع مقدس در دهۀ 60 گفته است:« واقعیت این امر این است که از اوایل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در همان سال‌های آغازین دفاع مقدس هنرمندان تئاتر کشور حضوری قابل توجه در صحنه‌های نمایش داشتند و قطعا آثاری نیز خلق شده است که دارای ارزش‌های معنوی و تکنیکی است. بی‌انصافی است اگر بگوییم طی این سال‌ها تئاتر قابل توجهی درباره دفاع مقدس نداشته‌ایم حماسه ننه خضیره، میعاد در باران، مظلوم پنجم، نامیرا، ‌بچه‌های خوب جنگ،‌ خلیل طلایه دار درون مرز و نمایش‌هایی از این دست که گذشت زمان آنها را از خاطرم برده است، هر کدام در عصر و زمان خود آثار ارزش‌مندی بودند.» حسین فرخی می افزاید:» متاسفانه نگاه کنونی هنرمندان به تئاتر دفاع مقدس تاثیر گرفته از شرایط کنونی جامعه است و مبنای ارزش‌گذاری نیز تا حدود زیادی از شرایط اجتماعی و سیاسی معاصر تاثیرپذیر است.»

به هر تقدیر در میان آن همه اثر دو اثر حماسه ننه خضیره و مظلوم پنجم بحث و جدلش تاکنون به یاد مانده و همچنین دو نمایش از علیرضا نادری و محمد یعقوبی در میان آثار دهه هفتادی ها بیشتر مطرح شده است که در این جُستار به دنبال واکاوی این موفقیت تا سر حد الگو شدن خواهیم پرداخت.

حماسه ننه خضیره، کار حمید مظفری

حماسه ننه خضیره  به نویسندگی کارگروهی، و کارگردانی حمید مظفری، در تالار وحدت سال 1360 اجرا شد و هنوز هم به عنوان یک اجرای موفق در حوزه تئاتر جنگ از آن یاد می شود و شاید به دلیل نخستین اجراهای جنگی و شاید هم قصه دردناک عامل مهم جلوه کردن این اجرا باشد. این اجرا از تئاتر دها به دو شبکۀ یک و دو سیما رسید و شد یکی از خاطره‌انگیزترین رخدادهای نمایشی و هنری در تلویزیون سال‌های نخست پس از انقلاب، پخش چندباره و پربیننده تئاتری تلویزیونی بود که داستانش بر بستر یک ماجرای واقعی در جنگ می‌گذشت.

نمایش «حماسه ننه‌ خضیره» کاری از گروه پنج اداره تئاتر، جنجالی‌ترین نمایش پس از انقلاب بود که در آذر 60 اجرا شد. پس از اجرای این نمایش داستان مقاومت ننه خضیره در برابر عراقی‌های متجاوز در سوسنگرد سر زبان‌ها افتاد. اما داستان تعرض سربازان بعثی به زنان روستاهای مرزی ایران و عراق، داستانی نبود که در دیگر نمایش‌ها تکرار شود، به همین دلیل نام این نمایش در یادها ماند و در دهه‌های بعد بسیار درباره آن نوشتند.
نشریه فردای ایران در دی ماه 1360 در نقد و گزارشی بر این نمایش نوشت:« ننه خضیره زن ایرانی عرب زبانی است که در خطه جنگ زده خوزستان، مقاومت و نبرد را در برابر بعثیون اشغالگر، بر فرار مفلوکانه ترجیح داد، و با از جان گذشتگی، داد خود را از مشتی بی‌دادگر ستانید و حماسه آفرید. نمایشنامه ننه خضیره بر اساس شالوده این حماسه نوشته شده است که از طرفی حکایت جان بازی ها و ایستادگی مردم از هستی گذشته و خیانت‌های زالوصفتان هستی‌خوار است و از سویی دیگر نگاهی ریشخندآمیز بر نظامیان عراقی متجاوز دارد». 
فرشید ابراهیمیان، تانیا جوهری، الیزا جوهری، گوهر خیراندیش، محمد اسلامی پور، احمد کازرونی حسن مرادی، پروین ملک، مرتضی یوسف دوست، سهراب سلیمی، رضا شمس، مریم شیرازی، ترانه صادقیان، اصغر قریبیان و محمدرضا کلاهدوزان بازیگران این نمایش بودند و نقش ننه خضیره را نیز تانیا جوهری بر عهده داشت. بعدها بر اساس همین اجرای صحنه‌ای نمایشی تلویزیونی با همان بازیگران و عوامل تولید شد.  شرح اجرای تلویزیونی را علی شیرزادی در 1 مهر 1393 در روزنامه جام جم آورده است:«
نام این نمایش «حماسه ننه خضیره» بود و روایتی از ستیز شجاعانه پیرزنی خوزستانی را در ماه‌های آغازین جنگ به تصویر می‌کشید. مردم کوچه و بازار که هریک رزمنده‌ای را در جبهه‌ها در حال جنگیدن داشتند، از این روایت تهییج‌کننده، همدلی‌برانگیز و روحیه‌بخش خوش‌شان آمد و از آن پس تا سال‌ها، این نمایش، هر از گاهی از هر دو شبکه تلویزیونی موجود پخش می‌شد تا بینندگان درگیر با مهم‌ترین مساله هشت سال جنگ را به نوعی دلگرم کند.»

گوهر خیراندیش درباره ماهیت این اجرا می گوید:« نمایش ما قصه زنی را می‌گفت که در سوسنگرد برای انتقام از کسانی که به عروس و خانواده‌اش تجاوز کرده بودند، نانی را می‌پزد و درون آن زهر می‌ریزد و عراقی‌ها مجبورش می‌کنند از نانی که پخته بخورد و او هم برای این‌که شک نکنند، اول خودش می‌خورد و این‌گونه بود که حماسه ننه خضیره شکل گرفت، در همان شرایط ناگوار جنگ، ما داشتیم این تئاتر را کار می‌کردیم و امیدوار بودیم جنگ بزودی تمام شود و مردم هم بسیار زیاد استقبال می‌کردند. ما نگران بودیم خیل عظیمی که برای دیدن تئاتر آمده بودند [در اثر حوادث احتمالی زمان جنگ] از طبقه دوم تالار وحدت پایین نیفتند پس زندگی برای ما ادامه داشت.
ما می‌خواستیم بگوییم مردم ما شجاع هستند و حاضرند تا آخرین قطره خونشان بجنگند زیرا [نیروهای ما] برخلاف سربازان عراقی مجبور نبودند که به جبهه بروند. آنها فقط [داوطلبانه] از آرمان‌ها و ناموس‌شان دفاع می‌کردند و ما هم می‌خواستیم به سهم خودمان بگوییم مردم ما شجاع هستند... هم بازتاب دلاوری سربازان ما در آن تئاتر هویدا بود و هم قصد داشتیم بگوییم که نیروهای عراقی آخرسر ناگزیرند ایران را ترک کنند.»
تصمیم‌ گرفتن برای پخش تئاتر و هرگونه نمایش از تلویزیون، در سال​های اولیه انقلاب اسلامی شاید نزد متولیان باتوجه به شرایط و ضوابط تازه‌ ـ بسیار سخت می‌نمود، اما بسرعت و با رونق گرفتن نسبی هنر تئاتر در سال‌های اولیه پس از انقلاب، چارچوب‌های مشخصی در دستچین کردن و ضبط تئاترهای صحنه‌ای و بعد هم تولید و پخش تئاترهای تلویزیونی جدید شکل گرفت. آن زمان، حتی بودند نمایش‌های صحنه‌ای که با موضوع‌های انقلابی و همچنین نمایش‌هایی که قصه‌هایی با محوریت جنگ را دستمایه خود قرار می‌دادند، بشدت به خواست و سلیقه مسئولان نزدیک بودند و پخش چندباره برخی از آنها نشان از رضایت متولیان صدا و سیما داشت. از طرفی، چون بسیاری از نمایش‌های پخش‌ شده دارای جنبه‌های مختلف سرگرم‌کنندگی نیز بودند، توانستند عده وسیعی از مردم را با این هنر آشتی دهند. ضمن این‌که نمایش‌های جنگی نیز موضوعی بشدت «به روز» را طرح می‌کردند و در صورت وجود حرف تازه یا هر نوع جذابیتی با اقبال عمومی رو‌به‌رو می‌شدند. ذکر این نکته نیز خالی از فایده نیست که بسیاری نیز ـ همچنان که می‌دانید ـ تماشای تلویزیون را دقیقا از سال‌های پس از انقلاب آغاز کرده بودند و طبیعی بود که تماشا و علاقه‌مندی به نمایش و تئاتر تلویزیونی را از همین ایام در پیش گرفته باشند.
ازجمله نمایش‌های مشهوری که در آن سال‌ها بارها پخش شد حماسه ننه خضیره بود.

پچپچه های پشت خط نبرد، کار علیرضا نادری

علیرضا نادری علاوه بر فهم والای متن نویسی برخوردار از توش و توان تحلیل و میزانسن و هدایت گری راستین بازیگران است و بازنمایی واقعیت های دردناک جنگ از او چهرۀ ماندگاری در این عرصه می سازد و این مهم بودن از همان نخستین کارهایش به ویژه اجرای «پچپچه های پشت خط نبرد» در جشنواره تئاتر دانشگاهی در سال 74 مشهود است. اجرایی که پایان نامۀ لیسانس او بود و نمرۀ بیست برایش به همراه داشت اما این رویکرد منتقدانه به جنگ برای نخستین بار حال و هوای تئاتر دفاع مقدس را دگرگون کرد و پذیرش همگانی تر این اجرا شش سالی به درازا کشید و نادری توانست آن را در جشنوارۀ تئاتر فجر سال 80 اجرا کند و جوایزی را بگیرد و اما در سال 81 برای نخستین بار توانست این متن پر سر و صدا را در دیدگان عموم مردم قرار دهد و بازنمایی مرگ و زندگی در یک سنگر و روزهای به ظاهر صلح طلبانۀ رمضان سال 61 خورشیدی درنگ چشمگیری را به دنبال داشت، تا ماندگاری یک عکس و مرگ ابدی که در این موقعیت جنگی همه چیز را خاطره انگیز ساخت و این واقعیت که در جنگ درست مثل زندگی و اجتماع گرایش های دینی و سیاسی مختلفی گرد آمده بودند. این همان میزانسنی است که به فراخور واقعیت های انکار شده می توانست ما را نسبت به موضوع و بسط یافتن یک واقعیت میهن پرستانه آگاه کند و فراتر از بن بست های سیاسی و حتی مذهبی ما را نسبت به درک بهتر حقایق هوشیار سازد.

 نادری به جنگ طوری می پردازد که چون آسیبی همه را قربانی می کند و در این مناقشه مباحثی را مطرح می کند که در آن هدف بودن اختلافات عدیده در میان مردمی است که به دلیل دفاع از وطن در کنار هم قرار گرفته اند که در مقابل دشمن بعثی و صدام صف آرایی کرده باشند و رشته های آنان را پنبه کنند.

نادری دنیای هر کدام از شخصیت ها را به خوبی به تصویر می کشد. اختلاف میان افراد با روحیات مختلف و با تفاوت های بارز فکری، سیاسی و فرهنگی از ژوزف یهودی گرفته تا جوان چپی که در نمایش، کتاب سرمایه ی کارل مارکس را در دست دارد، به تصویر کشیده می شود. اما هر کدام از آن ها با یک هدف مشترک یعنی برای دفاع از وطن داوطلبانه به جنگ آمده اند. رئالیسم او بدون الگوپذیری از دیگران و با استناد به شخصیت‌ها، موقعیت و اتفاقات به وقوع پیوسته در چهارچوب جغرافیایی کشورمان، کاملاً ایرانی می‌نماید. شاید خیلی‌ها بوده‌اند که در ایران متن‌های رئالیستی نوشته‌اند ولی این متن‌ها کاملاً تصنعی جلوه کرده است؛ چون محتوا و شخصیت‌ها و حتی موقعیت‌ها، نسخه‌برداری از همان آثار غربی بوده است. در نمایش پچپچه های پشت خط نبرد، در اجرای بهمن 80 و تابستان 81، فرهاد اصلانی، پیام یزدانی، احمد کاوری، حسین محمودیان، رضا صمدپور، جلیل رفیعی، محمد پویا و مصطفی پروین بازی کردند. فکر می کنم تنها فرهاد اصلانی نسبت به دیگران چهره تازه این گروه بود که در اجرای سال 74 حضور نداشت.

مظلوم پنجم کار رضا صابری

در دوران اوایل جنگ در سال ۶۲ نمایش مظلوم پنجم به نویسندگی و کارگردانی رضا صابری اجرا شد. او در این باره می گوید:در آن زمان هنوز به درستی چرخه تئاتر در کشور راه نیفتاده بود و البته همه اتفاقات و رویدادها نیز تحت تاثیر جنگ تحمیلی قرار داشت. اجرای نمایش «مظلوم پنجم» در آن برهه زمانی اثری تازه و نو محسوب می شد و به این دلیل که موضوع دفاع مقدس را نیز مطرح می کرد مورد استقبال هیات داوران جشنواره تئاتر فجر و مخاطبان قرار گرفت.»

«مظلوم پنجم» قصه عکاسی است که ۱۰ قطعه عکس از مکان های مختلف می‌گیرد و معتقد است که در این عکس ها مضمونی تراژیک نهفته است. این عکس ها از مکان های مختلف جهان و با موضوع ناامنی، جنگ، آوارگان و ... گرفته شده اند. عکاس این عکس ها را در اختیار یک گروه تئاتری قرار می دهد و آنها تصورات وی و مفاهیمی را که در عکس هایش مطرح کرده، بازآفرینی می کنند.

در نسخه اول این نمایش با توجه به شرایطی که آن دوران وجود داشت عکاس یک مرد بود اما در اجرای جدیدترش که در سال 94 در تماشاخانۀ ایرانشهر اجرا شد، این عکاس یک زن بود و برخلاف اجرای قبلی که عکس ها متعلق به جنگ ایران و عراق بود، این عکس ها از نقاط مختلف جهان گرفته شده بودند و مفاهیم گسترده تری را در بر می گرفتند. 

پیشنهاد بازتولید این نمایش از طرف مجید سرسنگی، رییس وقت تماشاخانه ایرانشهر مطرح شد چون او طرحی مبنی بر بازتولید نمایش‌های موفق اوایل انقلاب را در تماشاخانه ایرانشهر مدنظر داشت که به باور رضا صابری طرح بسیار خوبی بود و باعث شد علاقمندان به هنرهای نمایشی و جوانانی که این آثار را در آن زمان ندیده اند و یا افرادی که علاقمند هستند این نمایش ها را در دنیای معاصر نیز ببینند به دیدن این تئاترها بنشینند. به هر حال قرعه اولین اجرا به نام صابری افتاد و سرسنگی چون در سال ۶۲ نیز خودش این نمایش را دیده بود و این اثر نیز در آن زمان سر و صدای زیادی به پا کرده بود، از این کارگردان خواست که «مظلوم پنجم» را بازتولید کند.

صابری درباره تغییراتی که نمایش نسبت به اجرای ۳۲ سال قبل کرده بود، توضیح می دهد:« قطعا نمایش نسبت به اجرای گذشته تغییرات بسیاری کرده است چون مدت زمان طولانی از اجرای اول اثر گذشته و در طول این سال ها خیلی از مسائل تغییر کرده است. البته مضمون و مفاهیمی که در اجرای قبلی مطرح شده بود در این نمایش هم بازگو می شود.»

زمستان 66، کار محمد یعقوبی

زمستان 66، به نویسندگی و کارگردانی محمد یعقوبی دو بار اجرا شد و هر دو بار نیز با اقبال منتقدان و تماشاگران واقع شد. البته به نظر نگارنده اجرای دوم به لحاظ تنیکی از غنا و اعتبار هنری ویژه تری برخوردار بود. اجرای اول در تالار کوچک تئاتر شهر، سال 1377 و اجرای دوم سال 1390 در تالار چهارسو بود.
یعقوبی «زمستان 66» را برای اولین بار سال 76 در جشنواره تئاتر فجر اجرا کرد و جایزه گرفت و این گامی بلند برای حضور در عرصه حرفه ای تئاتر بود و بعد آن را بعد از 14 سال، یعنی سال 90، دوباره بازتولید کرد. این متن در سال 77 توسط انتشارات قصیده منتشر و بعدها در انتشارات افراز برای دو بار تجدید چاپ شد.
زمستان 66 نمایشنامه ای درباره شب‌های موشک باران تهران در اسفندماه 1366 است. این جریان به دو شکل و به موازات هم ارائه می‌شود. اول درگیری یک نویسنده با همسرش است؛ با این پرسش که زمستان 66 کجا بودی؟ و متن را این گونه آغاز می‌کند. این خود منجر به بازگویی خاطراتی می‌شود که مرتبط با آن روزها و شب‌هاست. دوم درگیری یک خانواده در آن روزها با جابه جا شدن در یک خانه تازه نشان داده می‌شود. درگیری بین برادر و خواهری که به آنچه باید شکل بگیرد، سمت و سو می‌دهد. ناصر و ناهید بر سر داشتن یک اتاق با هم بگومگو دارند. ناهید که حرف رهن و اجاره پرداختن بیشتر از جانب خود را مطرح می‌کند و ناصر هم خانه را ترک می‌گوید. ناهید حتی با شوهرش علی هم بگومگو داشته، او هم خانه را ترک کرده است. با رفتن این دو، موشک باران هم آغاز می‌شود. جریان موشک باران طوری است که در آن بی خبری و ناگهان غافلگیر شدن وجود دارد و دیگر از آژیر و رفتن به پناهگاه خبری نیست.

زمستان 66 نه تنها یک اثر ماندگار است که با توجه به گذر زمان نیز همچنان قابلیت به روز شدن را دارد. یعنی نمایشنامه‌ای است که با توجه به مساله مطروحه و حس و حال ضد جنگش با یک دراماتورژی کارآمد ما را متوجه آسیب‌های ناشی از جنگ خواهد کرد. البته آنچه محمد یعقوبی نوشته و اجرا کرده، از اولین اجرا در سال 76 و 77 تا دومین اجرا در شهریورماه 90 بسیار متفاوت است. او در متن تغییراتی داده و در اجرا هم تغییراتی ایجاد کرده تا مفهوم بازتولید اثر برای برخی که با چنین نگرشی مخالف هستند، به شکل واضح و روشن بیانگر به روز بودن اجرا باشد. مثلاً در اجرای دوم، بخشی از یک فیلم ضد جنگ به نمایش درمی‌آید تا ذهنیت ضد جنگ و جهانشمول بودن اثر را برای مخاطب تداعی کند. همچنین بازیگران اجرای دوم بنابر هدایت و توصیه و تحلیل کارگردان در جاهای بهتر و میزانسن های رشد یافته تری مفاهیم و نشانگان متن را بازنمایی می کنند و این خود اعتبار اجرا را دو چندان می کند که در گذر زمان یعقوبی قهم بیشتری از صحنه و بازنمایی مفاهیم دردناک و تراژیک یافته است.

جمع بندی

در دهه 60 خود جنگ معیار بود و در دهه 70 نگاه به واقعیت های ریز و درشت برای به صحنه آوردن ملاک شد که از چهارچوب های خاص جنگ بیرون می زد و حالا پردازش آسیب ها نکته اساسی می شد و در این بین همین اجراهای فوق در میان انبوه اجراهای آن دوران راه راستین را گشودند و حالا اگر پیروانی نداشت این دیگر ضعف هنرمند و مدیریت اشتباه را به رخ می کشاند وگرنه امروز باید با شاهکارهای قابل چشگیری رودررو می شدیم و...

منابع:

حسین فرخی: بی انصافی است بگوییم در عرصه تئاتر دفاع مقدس هیچ اثر ارزشمندی نداشته‌ایم، ایسنا، ۴ خرداد ۱۳۸۱.

رضا آشفته، پچپچه های پشت خط نبرد علیرضا نادری در متن و اجرایی قابل تامل، ایران تئاتر، یکشنبه ۸ مهر ۱۳۹۷.

رضا آشفته، محمد یعقوبی و خوش اقبالی برای زمستان 66، ایبنا، پنجشنبه ۳ مهر ۱۳۹۳.

رضا صابری در گفتگو با مهر، ۲۹ فروردین ۱۳۹۴.

سعیده خدابخش،گفت و گو با گوهر خیراندیش، وبلاگ دگردیسی، به نقل از جام جم.

مهرداد رهسپار، جنجال‌ننه‌خضیره، تاریخ ایرانی،۲۸ آذر ۱۳۹۷. 




مطالب مرتبط

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

ایستاده در برابر سیاهی

ایستاده در برابر سیاهی

مهدی حامدسقایان*: مقاومت مسیری است که انسان‌ها با هر نوع نگاه و نگرشی برای رسیدن به قله و هدف نهاییِ خود در آن گام برمی‌دارند. درواقع مقاومت تعریفی است از تحمل و استقامت فردی و اجتماعی، ...

|

رسول خادم و پرویز پرستویی تماشاگر «در انتظار گودو» شدند

نمایش مازیار لرستانی نقد می‌شود
رسول خادم و پرویز پرستویی تماشاگر «در انتظار گودو» شدند

نمایش مازیار لرستانی نقد می‌شود

پرویز پرستویی و رسول خادم از نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی مازیار لرستانی در تئاتر شهر دیدن کردند. همچنین قرار است نشست نقد و بررسی این اثر نمایشی روز چهارشنبه 12 مهر در سالن مشاهیر تئاتر شهر با حضور کارگردان و منتقدان برگزار شود.

|

نظرات کاربران