گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا (16)
مقایسه حمایت های فیل و فنجان از تئاتر
اروپایی ها با قرنطینه تئاتر چه کردند ؟
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: این روزها علاوه بر ایران دیگر کشورهای جهان نیز به دلیل افزایش میزان شیوع ویروس کرونا در شرایط قرنطینه به سر میبرند. این موضوع سبب شده است تا بسیاری از کسب و کارها از جمله کسب و کارهای هنری و به خصوص هنرهای نمایشی مانند تئاتر به شدت تحت تاثیر قرار گیرد.
در شرایطی که کشور ما در دوران قرنطینه نصفه نیمه و بدون برنامه به سر میبرد و هنوز مشخص نیست که آیا در قرنطینه کامل هستیم یا دوران قرنطینه کله گنجشکی را سپری میکنیم، بسیاری از کشورهای اروپایی در حال گذراندن دومین قرنطینه کامل خود از زمان شیوع ویروس کرونا در طول یک سال اخیر هستند. دومین مرحله از قرنطینه کامل در اروپا حدود یک ماه به درازا کشیده و تقریبا تمام کشورهای مهم قاره سبز موظف به اجرای آن شدهاند.
اجرای قرنطینه کامل به معنی تعطیلی بسیاری از ادارهها و اماکن عمومی است؛ امری که مسلما تاثیر مستقیم و آشکاری بر بسیاری از مشاغل و کسب و کارها دارد. سالنهای نمایش نیز دراثر تعطیلی ناشی از قرنطینه زیانهای قابل توجهی رادر طول هشت ماه اخیر متحمل شدهاند. به طور حتم این ضرر و زیان، که علاوه بر جنبههای مالی و مادی خسرانهای روحی و روانی را نیز در بر میگیرد، تنها به مالکان سالنهای نمایش محدود نمیشود و تمام دستاندرکاران تئاتر را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
با این حال اهالی هنر و به خصوص فعالان تئاتر در طول مرحله اول و دوم قرنطینه شرایط یکسانی را تجربه نکردند. در مطلب پیش رو به اتفاق یکدیگر خواهیم دید که اهالی تئاتر در کشورهای اروپایی طی اولین و دومین مرحله از قرنطینه کامل چه واکنشهایی از خود نشان دادهاند و این واکنشها چه تفاوتهایی با یکدیگر داشته است. علاوه بر آن واکنش دولت این کشورها به کرونا و قرنطینه ناشی از آن نیز مورد کنکاش قرار خواهد گرفت. برای بررسی این موضوع به سراغ پنج کشور مختلف اروپایی میرویم تا ببینیم فعالان هنرهای نمایشی در طول مدت قرنطینه اول که در فصل بهار اجرا شد و قرنطینه فعلی که اکنون در آن به سر میبرند چه شرایط متفاوتی را تجربه کردهاند. ضمن آنکه به شرایط مشابه در کشور خودمان نیز اشاره میشود و تفاوت و تشابه آن با کشورهای مذکور مورد مقایسه قرار میگیرد. به دلیل آنکه در مطالب پیشین ایران تئاتر به واکنش فعالان تئاتر آلمان نسبت به ویروس کرونا و قرنطینه اشاره شده بود، در این مطلب سعی شده است وضعیت کشورهای اروپایی دیگری مورد بررسی قرار گیرد.
ناخرسندی هنرمندان ایتالیایی از اجرای مجدد قرنطینه
ایتالیا یکی از کشورهایی بود که در آغاز شیوع کرونا شرایط بسیار بد و حتی وخیمی را تجربه کرد. تعداد افراد مبتلا به ویروس کرونا در این کشور هنگام شیوع آن در فاز نخست به قدری زیاد بود که بیمارستانهای ایتالیا از شدت تراکم بیماران با مشکل مواجه شدند. تسلیم ناخواسته بسیاری از این بیماران در برابر مرگ و بالا رفتن ناگهانی آمار قربانیان کرونا مردم ایتالیا را در شوک بزرگی فرو برد. از همین رو اعلام نخستین مرحله قرنطینه کامل توسط دولت ایتالیا در فصل بهار با وجود آنکه بسیاری از کسب و کارها از جمله مشاغل هنری را برای مدتی تعطیل میکرد، واکنشهای منفی چندانی میان اهالی هنر بر نیانگیخت. در مرحله اول قرنطینه کامل با وجود آنکه بسیاری از مردم غمگین و افسرده بودند اما در عین حال امید داشتند که به زودی راهی برای مقابله با کرونا پیدا خواهد شد.
اما در دومین مرحله از اجرای قرنطینه همه جانبه شرایط کاملا تغییر کرده است. بسیاری از مردم این حقیقت تلخ را پذیرفتهاند که هنوز هیچ درمان صد در صد و واکسن کارآمدی برای شکست دادن کرونا تهیه نشده است و شاید برای مدت طولانی باید با این ویروس دست و پنجه نرم کنند. در حقیقت هر کدام از آنها به نوعی خود را با شرایط زندگی پس از ظهور ویروس کرونا تطبیق داده است. به همین دلیل اعلام قرنطینه کامل دوم بیش از هر حس دیگری حس سرخوردگی و نارضایتی را در مردم تقویت کرده است. قرنطینه کامل به معنی کسادی کسب و کار آنها خواهد بود و در شرایطی که اوضاع اقتصادی جهان در دوران پسا کرونا چندان مساعد نیست، این کسادی ضرر و زیان مالی مردم را به همراه خواهد داشت. آنها نمیخواهند در کنار مشکل کرونا با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم کنند.
به گواه بسیاری از فعالان اپرا و اهالی تئاتر در ایتالیا اجرای قرنطینه اخیر در این کشور که با تعطیلی مجدد سالنهای نمایش همراه بوده تمام زحمات آنها در طول فصل تابستان را به هدر داده است. این دسته از هنرمندان معتقدند که در آغاز تابستان پس از بازگشایی مجدد سالنهای نمایش به مرور زمان توانسته بودند اکثر این سالنها را با رعایت پروتکلهای ایمنی برای تماشاچیان امن کرده و تا حد امکان آنها را نسبت به ویروس کرونا مصون بگردانند. اما درست هنگامی که نوبت به بهرهبرداری از این زحمات رسیده بود با دستور نخست وزیر ایتالیا بار دیگر سالنهای نمایش برای اجرای مرحله دوم قرنطینه تعطیل شد.
مخالفان قرنطینه نمایش در بین اهالی تئاتر
با تاکید جوزپه کونته تمام سالنهای سینما، سالنهای تئاتر، باشگاههای ورزشی و استخرهای عمومی باید به مدت یک ماه یعنی تا اوایل آذر ماه کاملا تعطیل شود. رستورانها و کافهها نیز تنها تا ساعت شش بعد از ظهر مجاز به میزبانی از مشتریان خواهند بود. مدارس و دانشگاههای ایتالیا نیز در طول یک ماه قرنطینه کامل به حالت نیمه تعطیل در آمدهاند و باید اکثر فعالیتهای خود را به صورت آنلاین انجام دهند.
اجرای مرحله دوم قرنطینه کامل مورد انتقاد بسیاری از فعالان هنری از جمله اهالی تئاتر ایتالیا قرار گرفته است و بسیاری از آنها چنین تصمیمی را غیر ضروری خواندهاند. در واقع میتوان گفت که میزان ناخشنودی فعالان تئاتر ایتالیا از قرنطینه کامل دوم بسیار بیش از قرنطینه اول است. در طول یک ماه اخیر بسیاری از آنها این پرسش را مطرح کردهاند که چرا قرنطینه کامل و تعطیلی مطلق تنها شامل حال سالنهای نمایش، دانشگاهها، استخرهای عمومی، سالنهای ورزشی و تعداد دیگری از اماکن عمومی شده است؟ پرسش آنها این است که چرا بسیاری از کسب و کارهای دیگر از تعطیلی ناشی از قرنطینه بینصیب ماندهاند؟ از نظر بسیاری از هنرمندان ایتالیایی ادامه این روند و تعطیلی کامل مراکز فرهنگی در آینده اثرات زیانبخشی به همراه خواهد داشت که بخش مهمی از آن خسارتهای مالی و مشکلات اقتصادی است.
تشابه یا تفاوت این وضعیت در ایران
پرسش یاد شده این روزها از زبان بسیاری از اهالی تئاتر ایران نیز شنیده میشود و حتی در مواردی مطرح شدن این پرسشها بسیار جنجالی و پرحاشیه شده است. اکثر اهالی تئاتر در ایران مانند همتایان ایتالیایی خود معتقدند که چرا اجرای قرنطینه برای همه یکسان نیست و تبعیض وجود دارد؟ مسلما اهالی هنر نیز مانند سایر افراد شاغل در ایران باید به طریقی امرار معاش کنند. در شرایطی که بحث لزوم قرنطینه مطرح میشود نمیتوان راه امرار معاش عدهای را بست و به سایرین اجازه داد همچنان به کسب و کار خود ادامه دهند. به خصوص آنکه در ایران برخلاف ایتالیا هنرمندان در دوران پسا کرونا از نظر مالی توسط دولت حمایت نمیشوند.
در ایتالیا مانند بسیاری از کشورهای اروپایی تئاتر از دولت یارانه دریافت میکند. البته با توجه به میزان اهمیتی که اپرا در این کشور دارد حدود پنجاه درصد از یارانه دولتی در بخش هنرهای نمایشی به طور ویژه تنها به اپرا تعلق میگیرد. با این حساب حتی با وجود حمایت دولت از تئاتر تعطیلی سالنهای نمایش در ایتالیا میتواند زیانهای مالی جبران ناپذیری به بار بیاورد. زیانهایی که بیش ازهمه گریبان فعالان مستقل و کم بنیه تئاتر را خواهد گرفت.
به عنوان مثال شرکت کوچک Eccentrici Dadaro واقع در شهر میلان که حدود بیست کارمند (اعم از کارکنان دفتری و بازیگر) دارد و در زمینه تولید و اجرای نمایش فعالیت میکند و تمرکز ویژهای بر برگزاری تورهای تئاتر در نقاط مختلف دارد، با وجود برخورداری از حمایتهای دولتی ارائه شده توسط مسئولان شهر میلان ضرر و زیانی در حدود سی هزار یورو را در دوران قرنطینه اول ایتالیا تجربه کرد. این در حالی است که گردش مالی سالانه این شرکت در این ایام حدود دویست و پنجاه هزار دلار بود.
البته فعالان بزرگتر و شناخته شدهتر حاضر در تئاتر ایتالیا نیز از ضرر و زیان مالی ناشی از شیوع ویروس کرونا و اجرای قرنطینه کامل بینصیب نماندهاند. در همان شهر میلان گردانندگان مجموعه سالنهای بزرگ Milanesi، که جزو مجموعه سالنهای نمایش مشهور ایتالیا به شمار میرود، اعتراف کردهاند که تنها در روز نخست قرنطینه اول که اوایل فصل بهار اجرا شد به علت کنسل شدن ده نمایش خود ناگزیر از تحمل زیان مالی هنگفتی معادل پنجاه و پنج هزار یورو شدهاند. آنها در گردش مالی سه میلیون یورویی خود در طول اجرای نخستین قرنطینه کامل در ایتالیا ضرر و زیانی معادل دویست هزار یورو را اعلام کردهاند. «گایا کالیمانی» مدیر این مجموعه تئاتر در همان زمان معتقد بود که اگر پس از قرنطینه سالنهای نمایش دوباره بازگشایی شود حدود دو سال طول خواهد کشید که ضررهای مالی وارد شده به سالنهای نمایش تحت سرپرستی او در نتیجه شیوع کرونا جبران شود. حال با اجرای مرحله دوم قرنطینه و تعطیلی دوباره سالنهای نمایش در ایتالیا احتمالا شرایط حتی بدتر از قبل خواهد شد. به خصوص آنکه مجموعه تئاتر یاد شده تعدادی مدرسه بازیگری را نیز اداره میکند که فعالیت آنها نیز پس از شیوع کرونا مختل شده است.
بسیاری از بازیگران تئاتر در ایتالیا علاوه بر بازیگری روی صحنه به تدریس در کلاسهای آموزش بازیگری نیز میپردازند تا بتوانند چرخ زندگی خود را بهتر بچرخانند. با شیوع کرونا و تعطیل شدن گاه به گاه برخی از آموزشگاههای بازیگری این بخش از فعالیت اقتصادی آنها نیز دچار مشکل شده است. با این حال اگر بازیگران ایتالیایی بیکار بمانند در صورت دارا بودن برخی شرایط مجاز قادر به دریافت بیمه بیکاری خواهند بود. خدماتی که در ایران وجود ندارد و یک بازیگر تئاتر که تنها از راه اجرای نمایش روزگار میگذراند از دریافت آن بی بهره است. به این ترتیب در روزهای قرنطینه و تعطیلی سالنهای نمایش بازیگران ایرانی باید به انجام کارهای دیگر بپردازند. به عنوان مثال اگر خودروی شخصی داشته باشند ناگزیر ازمسافرکشی خواهند بود و در غیر این صورت باید فکر دیگری به حال سیر کردن شکم خود و خانوادههایشان بکنند.
گریز سالنهای نمایش سوئیس از تعطیلی در دوران قرنطینه
در جریان اجرای اولین قرنطینه که در فصل بهار انجام گرفت، سالنهای نمایش سوئیس نیز مانند بسیاری از کشورهای اروپایی اجرا کننده قرنطینه کامل به طور همه جانبه تعطیل شد. این تعطیلی تنها به مجموعههای هنری که در آنها نمایش اجرا میشود محدود نشد و علاوه بر سالن های اجرا استودیوها و مراکز تمرین را نیز در بر گرفت؛ به این معنی که بازیگران تئاتر حتی برای تمرین نمایش هم نمیتوانستند کنار هم جمع شوند. این موضوع فعالیت بازیگرانی که برای اجرای نمایش نیاز به تمرینهای روزانه دارند را کاملا تحت تاثیر قرار داد. به عنوان مثال بازیگرانی که در نمایشهای باله ایفای نقش میکنند باید هر روز به مدت معینی تمرین کنند تا آمادگی جسمانی و انعطاف بدن خود را از دست ندهند. اما قوانین مربوط به قرنطینه کامل در سوئیس این امکان را از آنها سلب میکرد. به همین دلیل پس از پایان دوران قرنطینه و بازگشایی مجدد سالنهای نمایش دولت فدرال سوئیس تصمیم گرفت برخی از تصمیمها را مورد بازنگری قرار دهد و تغییراتی در آنها ایجاد کند.
در حال حاضر که اروپا دوران قرنطینه کامل دوم را سپری میکند سالنهای نمایش سوئیس برخلاف برخی دیگر از کشورها نظیر ایتالیا به طور کامل تعطیل نیست. علاوه بر آن استودیوها و سالنهای تمرین نیز میتوانند همچنان به کار خود ادامه دهند. با این حال مراکز هنری مذکور مانند سالن های ایرانی در زمان فعالیت محدود شان تنها مجاز به استفاده از پنجاه درصد ظرفیت فعال خود هستند؛ به این معنی که چه از نظر گنجایش و چه از نظر میزان ساعات کار روزانه باید فعالیت خود را به نصف زمان عادی کاهش دهند. به این ترتیب بازیگران تئاتر دیگر مجبور نیستند در خانه و به شکل انفرادی تمرین کنند؛ هرچند که میزان تمرین آنها نسبت به قبل کمتر شده و پنجاه درصد کاهش یافته است. بازیگران تئاتر همچنین باید چه در زمان تمرین و چه در زمان اجرا حتما از ماسک صورت استفاده کنند. با این حال بازیگران باله محدودیتی در حرکت روی صحنه و تماس با سایر بازیگران حین تمرین یا اجرای نمایش نخواهند داشت.
سالن های کم تماشاچی
با وجود ادامه فعالیت سالنهای تئاتر سوئیس در دوران قرنطینه مانند سالن های ایرانی این سالنها نیز فارغ از اندازه و گنجایشی که دارند تنها مجاز به اجرای نمایش برای حداکثر پنجاه تماشاچی خواهند بود. این در حالی است که در کشور سوئیس نمایشها به طور متوسط برای 1250 نفر تماشاچی اجرا میشود. به این ترتیب در هر اجرا بخش قابل توجهی از سالن نمایش خالی میماند و این موضوع برای مدیران سالنهای تئاتر چندان خوشایند نیست. در واقع آنها باید از بخش قابل توجهی از منافع مالی خود چشمپوشی کنند تا بتوانند به فعالیت ادامه دهند. این موضوع موجب شده است تا در جامعه هنری سوئیس نیز بحث تناقض رفتاری عوامل تصمیم گیرنده و قانونگذار در مورد کرونا و قرنطینه به یک بحث نسبتا داغ تبدیل شود. در این کشور نیز مانند ایتالیا برخی از بازیگران، مدیران سالنهای نمایش و دست اندرکاران تئاتر معتقدند در شرایطی که مردم همچنان میتوانند به رستوران بروند و در کنار یکدیگر حضور یابند، محدود کردن حضور آنها در سالنهای نمایش چندان منطقی نیست و نوعی تبعیض محسوب میشود.
تمام این بحثها در شرایطی مطرح میشود که دولت فدرال سوئیس سعی کرده است با انجام حمایتهای مالی و تخصیص بودجه قابل توجه میزان خسارت مشاغل و کسب و کارها در دوران قرنطینه را به حداقل برساند. در طول اجرای نخستین قرنطینه کامل اروپا در فصل بهار دولت سوئیس رقم 60 میلیارد فرانک را به حمایت از مشاغل و کسب و کارها اختصاص داد تا زیان اقتصادی ناشی از شیوع کرونا را کاهش دهد. از این بودجه که برای دو ماه در نظر گرفته شده بود رقم 280 میلیون فرانک سوئیس به جلوگیری از زیاندهی امور هنری نظیر فعالیت سالنهای نمایش و حمایت از بازیگران تئاتر اختصاص داده شد. به موجب این تصمیم حدود هشتاد درصد زیانهای ناشی از کنسل شدن فعالیتهای هنری نظیر اجرا نشدن تئاترهای از پیش برنامهریزی شده تحت پوشش قرار گرفت.
تشابه یا تفاوت این وضعیت در ایران
تنها تشابه شرایط همان استفاده 50 درصدی از ظرفیت سالن ها و رعایت دستورالعمل های بهداشتی است و صد البته تفاوت در استقبال مخاطبان ایرانی .از طرفی هنگامی که به کشور خودمان مینگریم چنین حمایت سازمان یافته و به موقعی را نمیبینیم. سوای آنکه بازیگران و سایر دست اندرکاران تئاتر در ایران از دریافت حقوق بیکاری بینصیب ماندهاند، تصمیم گیری در مورد تعطیل شدن یا ادامه یافتن فعالیت سالنهای نمایش در دوران قرنطینه ناشی از کرونا نیز چندان اصولی و منطقی نبوده است. شاهد این مدعا اعلام اخیر عوامل تصمیم گیرنده مبنی بر امکان فعالیت سالنهای نمایش تا ساعت شش بعد از ظهر است. در این تصمیم گیری یک سالن تئاتر در ایران مانند یک رستوران فرض شده است؛ غافل از اینکه رفع گرسنگی در رستوران یک اضطرار است اما مشاهده تئاتر در سالن نمایش یک امر فرهنگی محسوب میشود. بنابراین مخاطب تئاتر برخلاف مشتری رستوران اجباری به برطرف کردن این نیاز در خود حس نمیکند. از همین رو اگر یک رستوران تنها تا ساعت شش بعد از ظهر اجازه فعالیت داشت باشد مشتری آن سعی میکند حتما تا پیش از این ساعت برای غذا خوردن به آنجا مراجعه کند؛ چون در غیر این صورت گرسنه میماند. اما اگر یک سالن نمایش تنها تا ساعت شش بعد از ظهر مجاز به فعالیت باشد مخاطب خیلی راحت حضور در آن را از برنامه روزانه، هفتگی یا ماهانه خود حذف میکند؛ به این دلیل که رسیدگی به سایر امور روزمره کاری، شخصی و خانوادگی اجازه انجام این تفریح جانبی را به او نمیدهد.
تلاش اهالی هنر و فرهنگ فرانسه برای ادامه فعالیت در دوران کرونا
فرانسه نیز یکی دیگر از کشورهای اروپایی بود که در دوران قرنطینه سعی کرد اهالی هنر و فرهنگ را مورد حمایت قرار دهد. در فصل بهار که نخستین قرنطینه کامل فرانسه آغاز شد رئیس جمهور این کشور یعنی امانوئل مکرون قول داد از فعالان عرصه هنر حمایت کند. در آن زمان او اعلام کرد اقداماتی نظیر پشتیبانی از هنرمندان و اهدای وام به جشنوارههای کوچک در دست انجام است. در پایان فصل تابستان و آغاز فصل پاییز دولت فرانسه تایید کرد بودجهای معادل صد میلیارد یورو را به مقابله با زیانهای مالی ناشی از شیوع ویروس کرونا و بازسازی اقتصاد این کشور اختصاص داده است. بودجهای که رقمی معادل دو میلیارد یورو از آن به حمایت ازبخش فرهنگ و هنر و اقداماتی نظیر پشتیبانی از سالنهای سینما و تئاتر اختصاص خواهد یافت. دولت فرانسه پیش از آن اعلام کرده بود که نویسندگان واجد شرایط فرانسوی میتوانند در دوران کرونا کمک هزینه مالی دریافت کنند.
تشابه وضعیت کتاب و تئاتر در پاریس
حال که سخن از نویسندگان فرانسوی به میان آمد بد نیست به وضعیت کتاب فروشیهای فرانسه نیز در دوران قرنطینه کامل اول و دوم اشاره شود. اکثر کتاب فروشیهای فرانسه به دلیل تجربیات کسب شده در طول دوران قرنطینه اول که در فصل بهار اجرا شد، در قرنطینه دوم که ماه گذشته به اجرا در آمد و هنوز در جریان است با تعطیلی کامل مخالف بودند. این موضوع حتی بحث را اندکی سیاسی کرد و پای رئیس جمهور سابق فرانسه فرانسوا اولاند را به ماجرا باز نمود. اولاند با بازدید از تعدادی کتاب فروشی در شهر پاریس از ادامه فعالیت آنها در دوران کرونا حمایت کرد. حمایت شهروندان پاریسی از ادامه فعالیت کتاب فروشیها موجب شده است تا مقامات دولتی فرانسه به فکر بازگشایی هر چه زودتر آنها باشند. تمام این بحثها در شرایطی مطرح میشود که شهروندان فرانسوی همچنان میتوانند کتابهای مورد نظر خود را به صورت آنلاین خریداری کنند.
سیلویا ویتمن صاحب کتاب فروشی Shakespeare and Company در شهر پاریس معتقد است که عادت مشتریان او در طول دوران قرنطینه اول و دوم به کلی تغییر کرده است. بر اساس ادعای او در ابتدای شیوع کرونا و در زمان اجرای نخستین قرنطینه کامل کتابهایی مانند «طاعون» نوشته «آلبر کامو» که موضوع آنها به شیوع یک بیماری خطرناک اختصاص داشت به یکباره از مخاطبان فراوانی برخوردار شد و به آثار پرفروش تبدیل گشت. اما در پی گذر زمان این هیجان و هراس آنی به تدریج فروکش کرد و سلیقه مخاطبان کتابخوان تا حدی تغییر یافت؛ به گونهای که اکنون در دوران قرنطینه کامل دوم مردم بیش از هر چیز در پی رها کردن خود از دنیای واقعی پیرامون و رویدادهای ناخوشایند آن هستند. از همین رو آنها بیش از همه به سراغ خرید کتابهای علمی تخیلی و داستانهای مبتنی بر اساطیر باستانی میروند.
اهالی تئاتر در فرانسه نیز وضعیتی مشابه با صاحبان کتاب فروشیها دارند و اکثر آنها خواهان بازگشایی مجدد سالنهای نمایش هستند. برخی از آنها شرایط کنونی تئاتر را به نخستین جمله «استراگون» در نمایش «در انتظار گودو» نوشته «ساموئل بکت» تشبیه میکنند و معتقدند در این شرایط «هیچ کاری نمیشود کرد.»
تشابه یا تفاوت این وضعیت در ایران
با وجود آنکه در کشور ما بازیگران و دست اندرکاران تئاتر فاقد تعریف شغلی هستند و از حمایت مالی درخوری برخوردار نیستند و در روزهای بیکاری راهی برای امرار معاش ندارند، اما پس از تعطیلی سالنهای تئاتر که از آخرین ماه زمستان سال قبل آغاز شد و تا پایان بهار امسال ادامه یافت، اداره کل هنرهای نمایشی اعلام کرد به یاری تماشاخانهها خواهد آمد.برخ طرح های حمایتی تخصیص وام و کمک هزینه هم مطرح شد که کیفیت انجام آنها همچنان ابهام برانگیز است.پس از بازگشایی سالنهای تئاتر در ابتدای تابستان این سالنها موظف شدند تنها از پنجاه درصد گنجایش خود برای میزبانی از تماشاچیان استفاده کنند. بنابر اعلام اداره کل هنرهای نمایشی زیان مالی هفتاد درصد از پنجاه درصد فضای خالی مانده در سالنهای نمایش توسط این اداره تحت پوشش قرار خواهد گرفت. بر این اساس مقرر شد که در تهران آمار بلیتهای فروخته شده برای نمایشهایی که خواهان دریافت حمایت مالی هستند از طریق درگاههای اینترنتی فروش بلیت استعلام شود و هزینه هفتاد درصد از پنجاه درصد جایگاههای خالی سالنهای نمایش بر مبنای قیمت بلیت سیصد هزار ریالی تحت پوشش قرار گیرد. علاوه بر آن تاکید گردید که نظیر چنین روشی توسط انجمنهای نمایشی استانها و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها برای شهرهایی غیر از تهران نیز به کار رود؛ با این تفاوت که قیمت بلیت در شهرستانها حداکثر دویست هزار ریال در نظر گرفته شده است.
اینکه تا کنون چند درصد از سالنهای نمایش تهران و شهرستانها موفق به دریافت چنین کمک هزینهای شدهاند موضوعی است که باید با ارائه جزییات و اطلاع رسانی مستمر مشخص شود. علاوه بر آن باید این نکته را نیز مد نظر قرار داد که به علت محدود بودن بودجه در نظر گرفته شده برای این حمایت مالی زمان استفاده از طرح حمایتی مذکور تا آذر ماه امسال اعلام شده است. حال باید دید که آیا این طرح قرار است تمدید شود یا پس از اتمام مهلت مقرر پایان خواهد یافت؟ در شرایطی که بحث توقف فعالیت سالنهای نمایش از ساعت شش بعد از ظهر به بعد مطرح شده است و عملا سالن ها تعطیل هستند وجود طرحهای حمایتی مشابه ضروری به نظر میرسد. تدابیری برای وجود چنین طرحهایی و گسترش دادن کمیت و کیفیت آنها اندیشیده شده است. اما مسلما پرسشهای زیادی هم اکنون از زبان بسیاری از اهالی تئاتر کشور ما مطرح میشود و باید به آنها پاسخ قانع کنندهای داد.
کمکهای دولت به تئاتر در انگلستان و ایران، قیاس فیل و فنجان
کشور انگلیس نیز در کنار سایر کشورهای نام آشنای اروپایی در هفتههای اخیر وارد مرحله دوم قرنطینه شد تا از گسترش شیوع ویروس کرونا جلوگیری کند. با توجه به اینکه مرحله نخست قرنطینه که در فصل بهار اجرا شد موجبات نارضایتی عدهای از اهالی هنر را فراهم آورد، دولت انگلیس سعی کرد با در نظر گرفتن بودجه قابل توجه حمایتی رضایت فعالان عرصه هنر را در آستانه اجرای مرحله دوم قرنطینه کامل جلب کند. از همین رو ماه قبل و اندکی پیش از آغاز قرنطینه مجدد وزیر فرهنگ کابینه «بوریس جانسون» یعنی «الیور داودن» خبر در نظر گرفتن بودجه یک و نیم میلیارد پوندی برای احیا کردن اقتصاد انگلیس در دوران مقابله با کرونا را اعلام کرد. بر اساس تایید او رقم 257 میلیون پوند از بودجه مذکور به حمایت از 1300 مرکز هنری نظیر سالنهای تئاتر، آکادمیهای موسیقی، سالنهای اپرا، موزهها، گالریها، مراکز هنری، مجموعههای فرهنگی و امثال آن اختصاص داده شده است تا از مشکلات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا آسیب نبینند.
حمایت مالی دولت از تئاتر انگلیس
در این میان برای هر کدام از هزار و سیصد مرکز فرهنگی و هنری دستچین شده بودجه مشخصی در نظر گرفته شده و این بودجه به صورت کاملا شفاف اعلام شده است. به عنوان مثال برای «تئاتر نورث کات اگزتر» واقع در شهر تاریخی «اگزتر» که از سال ۱۹۶۷ تا به امروز مشغول فعالیت و تولید و اجرای نمایش بوده رقمی معادل 183 هزار و 400 پاوند تخصیص یافته است. این بودجه به این منظور در نظر گرفته شده است که مرکز تئاتر قدیمی مذکور بتواند شیوههای نوینی برای تجارت انتخاب کند و با توسعه فعالیتهای خود در شرایط جدید پسا کرونا به حیات فرهنگی و هنری و تجاری در بخش نمایش ادامه دهد.
همچنین میتوان به «تئاتر هکنی امپایر» لندن اشاره کرد که دقیقا به همین منظور و برای فائق آمدن بر هزینههای تحمیلی ناشی از شیوع کرونا رقمی معادل 585 هزار پاوند بودجه دریافت کرد. یکی دیگر از مجموعههای هنری نام آشنای بریتانیا مجموعه تئاتر شهر کزویک است که با نام Theatre by the Lake شناخته میشود. این مجموعه تئاتر که در ماههای پایانی قرن بیستم میلادی به بهرهبرداری رسید دارای یک سالن اجرا با چهارصد صندلی است و از وجود سالن تمرینی با صد صندلی بهره میبرد. گردانندگان این مجموعه تئاتر برای غلبه بر مشکلات تحمیلی ناشی از شیوع ویروس کرونا 878 هزار پاوند از دولت بودجه دریافت کردند.
برای جلوگیری از افسردگی ! به بهانه پرهیز از طولانی شدن متن به سایر مراکز فرهنگی و هنری انگلیس و بودجههای حمایتی دریافت شده توسط آنها از دولت اشاره نمیکنیم و تنها به همین چند مورد بسنده میشود. اکثر اهالی هنر و فرهنگ در بریتانیا از حمایت دولت برای سر پا نگه داشتن مراکز فرهنگی و هنری در دوران پسا کرونا کاملا راضی بودهاند. تنها ناخشنودی آنها از تعطیلی این مراکز در جریان قرنطینه اخیر این بوده است که نمیتوانند برای فعالیتهای آتی خود برنامهریزی کنند. از دید مدیران هنری انگلیسی اداره کردن موفق چنین مراکز هنری و مجموعههای فرهنگی ارزشمندی نیاز به برنامهریزی دقیق دارد و تعطیلی پی در پی این مراکز در جریان قرنطینه موجب ایجاد اختلال در برنامهریزیهای میان مدت و بلند مدت خواهد شد.
تشابه یا تفاوت این وضعیت در ایران
اگر بخواهیم اعداد و ارقام مربوط به حمایت مالی دولت از سالنهای نمایش پس از شیوع کرونا را در انگلیس و ایران با هم مقایسه کنیم به نتیجه امید وارکننده ای نخواهیم رسید؛ به این دلیل که در کشور ما هیچ عدد و رقم دقیقی در این زمینه برای مقایسه با نمونه مشابه خارجی جود ندارد. تنها رقمی که در این زمینه از سوی مدیر عامل «انجمن هنرهای نمایشی ایران» آقای «رضا بصیرت» اعلام شده است به رقم تسویه شده بابت تمام مصوبات شورای حمایت و صندلیهای خالی سالنهای نمایش (همان بحث هفتاد درصد از پنجاه درصد که در سطور پیشین این متن به آن اشاره شد) مربوط میشود که بر اساس تایید ایشان بالغ بر 600 میلیون تومان بوده است. این رقم سوای بودجه سالانهای است که برای جشنوارههای استانی و سایر موارد مشابه در نظر گرفته میشود و ربطی به کرونا ندارد.
به جز مبلغ یاد شده که در دل بودجه کلی حمایتی قرار دارد ، عدد و رقم دیگری وجود ندارد که ریز حمایتهای انجام شده از سالنهای نمایش و دست اندرکاران تئاتر توسط مسئولان امر در دوران پسا کرونا را روشن کند تا بتوان آن را با اعداد و ارقام مشابه سایر کشورها مقایسه کرد. چه خوب است مخصوصا اگر حمایتی از تئاتر ایران خارج از بودجه جاری هنرهای نمایشی صورت میگیرد آمار آن به تفکیک هر سالن یا حداقل هر منطقه از کشور مشخص گردد تا کیفیت و کمیت این حمایت بر ناظران و اهالی رسانه و حتی خود افراد و گروههایی که مورد حمایت قرار گرفتهاند روشن شود.
با مقایسه سطح دغدغه اصلی اهالی تئاتر در انگلیس و ایران میتوان به این نتیجه رسید که در آنجا نگرانی اصلی اهالی تئاتر از آینده مبهمی است که پیش رویشان قرار دارد؛ اینکه آیا میتوانند آن گونه که میخواهند حرفهای که به آن علاقه دارند را ادامه دهند یا آنکه ادامه یافتن بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا این فرصت را از آنها دریغ خواهد کرد. اما در اینجا همه چیز به بقا محدود میشود و دغدغه اصلی اهالی تئاتر این است که چگونه نان شب خود را از طریق مسافر کشی و ...در بیاورند. نیاز به توضیح بیشتری در این بحث نیست و قیاس مختصر انجام شده خود گویای همه چیز است.
هنرمندان بلژیک در پی یافتن امید به آینده
اگر رفتار هنرمندان بلژیکی را پیش و پس از دوران قرنطینه با هم مقایسه کنیم تفاوت چندانی با واکنش سایر هنرمندان اروپایی نخواهیم دید. بسیاری از آنها با وجود اینکه اجرای قرنطینه را برای حفظ سلامت مردم و مبتلا نشدن آنها به ویروس لازم میدانند اما رضایت چندانی از تعطیل شدن سالنهای تئاتر یا سایر مراکز هنری ندارند. در واقع آنها پس از تجربه کردن نخستین قرنطینه کامل و مدتی بیکار بودن در فصل بهار دیگر تمایلی به تجربه مجدد این پروسه در فصل پاییز ندارند. با این حال دولت بلژیک نیز همگام با بسیاری از کشورهای اروپایی در هفتههای اخیر اقدام به اجرای دومین قرنطینه کامل در طول یک سال گذشته نمود.
دولت بلژیک برای جلب رضایت کسانی که کسب و کارشان در اثر اجرای طرح قرنطینه به مشکلات جدی بر میخورد یا با ضرر و زیان مواجه میشود تمهیداتی اندیشیده و خدماتی نظیر برخی معافیتهای مالیاتی یا دریافت غرامت را در نظر گرفته است. به عنوان مثال مشاغل بسیار کوچکی که در شاخههای جدی و مهم مشغول فعالیت هستند در صورتی که با اجرای طرح قرنطینه ناچار به تعطیلی شوند میتوانند درخواست غرامت پنج هزار یورویی کنند. همچنین به آن دسته از مشاغل آزاد یا شرکتهایی که بخش مهمی از فعالیتشان پس از شیوع کرونا و در جریان قرنطینه ناشی از آن با وقفههای جدی همراه بوده است مبلغ دو هزار و پانصد یورو غرامت پرداخت میشود. در مجموع دولت بلژیک رقمی معادل صد میلیون یورو را در نظر گرفته است تا بودجه لازم را برای پرداخت غرامت تا رقم چهار هزار یورو به شرکتهایی که پس از شیوع ویروس کرونا در جریان اجرای قرنطینه ناچار به تعطیلی شدهاند تامین نماید. علاوه بر آن دولت بلژیک قصد دارد برای تجهیز زیرساختها جهت افزایش سطح بهداشت عمومی، ارتقا دادن کیفیت آموزش آنلاین، بهبود ارتباطات و تحقیق و توسعه برای مقابله با کرونا بیش از چهار میلیارد یورو سرمایهگذاری کند.
زحمات هدر رفته هنرمندان بلژیکی
با این حال تعطیلی مجدد سالنهای نمایش موجبات ناخرسندی اهالی تئاتر را فراهم آورده است. بسیاری از فعالان نمایش در بلژیک مانند همتایان ایتالیایی و صد البته ایرانی خود معتقدند که در طول تابستان تلاشهای قابل توجهی برای مقاوم سازی سالنهای تئاتر در برابر کرونا انجام دادهاند و تعطیلی مجدد این مراکز هنری معنی و دلیل قانع کنندهای ندارد. یکی از گروههای مستقل تئاتر در شهر «آنتورپ» بلژیک پس از پایان یافتن نخستین قرنطینه کامل در فصل بهار سالن بزرگی با گنجایش دویست تماشاچی در این شهر اجاره کرده و آن را به سلیقه خود با رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی طراحی نمود. در واقع اعضای این گروه تمام توان خود را به کار گرفتند تا تماشاچیان حاضر در سالن در امنیت و سلامت کامل به تماشای نمایش بنشینند. اما اجرای مجدد طرح قرنطینه در هفتههای اخیر و تعطیلی دوباره سالنهای نمایش تمام تلاش آنها را بر باد داد. البته این گروه تئاتر در تابستان چندین اجرا برای مخاطبان خود داشتند.
از دید اعضای این گروه رفتار مردم در سالن نمایش پس از قرنطینه تفاوت قابل توجهی با پیش از آن داشت. آنها پس از قرنطینه جنب و جوش بیشتری در سالن نمایش نشان میدادند و به نظر میرسید پس از تحمل مدتی حبس ناخواسته در خانههایشان شور و هیجان بیشتری برای مشاهده نمایش دارند. از همین رو میتوان ادعا کرد که تعطیلی مجدد سالنهای نمایش تماشاچیان تئاتر را نیز به اندازه دست اندرکاران آن ناراضی و کلافه کرده است.
تشابه یا تفاوت این وضعیت در ایران
در ایران نیز تماشاچیان و دست اندرکاران تئاتر در طول یک سال اخیر وضعیت نسبتا مشابهی را تجربه کردهاند. سالنهای نمایش در ایران پس از شیوع ویروس کرونا از ماه اسفند سال گذشته تا خرداد ماه امسال تعطیل بود. پس از آن اهالی تئاتر با شناختی که در طول ماههای پیش از تابستان از ویروس کرونا پیدا کرده بودند به تجهیز سالنهای نمایش برای حفظ سلامت تماشاچیان، بازیگران و عوامل پشت صحنه پرداختند. این موضوع حتی مورد توجه «اداره کل هنرهای نمایشی» نیز قرار گرفت؛ تا جایی که در اطلاعیه شماره پنج صادر شده توسط این اداره بر لزوم به کارگیری تمهیدات لازم برای از سر گرفتن فعالیتهای نمایشی و رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط دست اندرکاران تئاتر با ذکر جزییات تاکید شد.
مجموعه این فعل و انفعالات موجب شد تا سالنهای نمایش پس از آغاز مجدد فعالیت خود با مشکل خاصی در زمینه رعایت پروتکلهای ایمنی و توصیههای بهداشتی مواجه نباشند. حتی با آنکه این سالنها تنها با پنجاه درصد ظرفیت خود به فعالیت ادامه دادند با استقبال مناسبی از سوی تماشاچیان و مخاطبان تئاتر مواجه شدند؛ تا جایی که حتی در مواردی سالنهای تئاتر توانستند عملکرد بهتری را نسبت به سالنهای سینما رقم بزنند و در زمینه جذب مخاطب از آنها پیشی بگیرند.
با این حال به نظر میرسد که از سوی ستاد مبارزه با شیوع کرونابه هیچ یک از این نکات مثبت توجهی نشد. چرا که با آغاز فصل پاییز بار دیگر شاهد تعطیلی پی در پی برخی از سالنهای نمایش بودیم. اکنون هم از سوی مسئولان سخن از فعالیت سالنهای نمایش تا ساعت شش بعد از ظهر به میان آمده است. تصمیمی که به اعتراف بسیاری از فعالان تئاتر فرق چندانی با تعطیلی کامل سالنها ندارد.
به این ترتیب دستاندرکاران تئاتر همچنان منتظر کورسوی امیدی برای ادامه بقا هستند؛ نور اندکی که از سوی مسئولان به آنها تابانده شود تا بتوانند فعالیت حرفهای خود را ادامه دهند و از طریق تنها راهی که برای امرار معاش میشناسند امورات خود را بگذرانند. بهتر است نهاد های بالادستی به تسریع در عملکرد خود همت کنند تا اگر حمایت قابل ذکری از تئاتر ایران به عمل نمیآید حداقل راه امرار معاش فعالان آن بسته نشود.