لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 24
برای ادامه حیات تئاتر باید یک فکر جدیتر کرد
مهمترین راهکار تولید تلهتئاتر و فیلمتئاتر و بهره گیری از رسانههاست
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: با اطلاعاتی که از شیطنتهای ویروس کرونا منتشر میشود مشخص است که این ویروس به این زودی دست از سرمان بر نمیدارد و برای ادامه حیات تئاتر باید یک فکر جدیتر کرد. در گفت و گوهای این هفته مهمترین راهکار تولید تله تئاتر و فیلم تئاتر و بهره گیری بیشتر از تلویزیون و رسانههای تصویری مورد توجه قرار گرفته است. از سوی دیگر برگزار کنندگان جشنواره ها نیز به جای به تعویق انداختن جشنواره تلاش می کنند از همه جنبههای فضای مجازی برای برگزاری جشنواره بهرهمند شوند.
هفته گذشته ایران تئاتر تلاش کرد با تنوع موضوع به گفت و گو با هنرمندان بپردازد. گفت و گوبا هنرمندان و مدیران تئاتری در استان ها، تئاتر درمانی، گفت وگو با کارگردانانی که همچنان به امید اجرا در حال تمرین و آماده سازی نمایش هستند و... ازجمله موضوعاتی است که ایران تئاتر به آنها پرداخته است. متن مهمترین گفت و گوهای کوتاه و بلندی که هفته گذشته با موضوع هنرهای نمایشی روی خروجی خبرگزاریها و سایت ها منتشر شده را در بخش «لب کلام» بصورت خلاصه آوردهایم تا مخاطب این متن در دنیای پرسرعت امروز درجریان مهمترین بخشهای آن قرار بگیرد. بدیهی است علاقمندان برای خواندن مشروح گفت و گوها می توانند به منبع مطلب هر گفت و گو مراجعه کنند.
منیژه محامدی: خاطره نویسی در روزگار کرونازده
منیژه محامدی، هنرمند با سابقه تئاتر در روزگار کرونا زده فعلی، دست به قلم شده و مشغول نوشتن است اما نکته اینجاست که او دارد خاطرات زندگی خود را مینویسد. بعضی از هنرمندان و حتی نویسندگان، حال و حوصله چندانی برای نوشتن زندگینامههای خود ندارند و بیشتر ترجیح میدهند، شخص دیگری این مسئولیت را بپذیرد ولی منیژه محامدی دوست دارد خودش خاطرات زندگیاش را به نگارش دربیاورد.
لب کلام
این روزها بیشتر در کار نوشتن هستم، هم کتابها و نمایشنامههایی را که قبلا ترجمه کردهام، ویرایش و بازنویسی میکنم و هم داستان زندگیام را مینویسم.
قرار است پسرم آرشام مودبیان، کتابهای قبلیام را که بیشتر شامل ترجمه نمایشنامههای خارجی است، به صورت کتاب گویا منتشر کند. البته این آثار به صورت پی دی اف (PDF) هم ارایه خواهد شد. به همین دلیل مشغول ویرایش دوباره آنها هستم که زودتر آماده شوند.
کتاب زندگی نامه ام یک بیوگرافی است که بر فعالیتهای تئاتری و در واقع زندگی حرفهایام تمرکز دارد.
البته چون همیشه فعالیتهای ما در خانواده شکل گرفته، ناخودآگاه بخشی از آن به مسایل خانوادگی هم مربوط میشود.
در کل خیلی وارد زندگی شخصی و خصوصی نمیشوم و بیشتر زندگی حرفهایام را مورد توجه قرار دادهام و همه اتفاقاتی را که در آن رخ داده، مینویسم.
فعلا هم که وضعیت برای اجرای تئاتر مناسب نیست و به جز این فعالیتها، در خدمت خانواده هستم و نوهداری هم میکنم و این است حال و روز ما در دوران کرونا.
ایسنا
آرش دادگر : مفاخر ملی متعلق به همه مردم هستند
آرش دادگر کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر در آستانه سالگرد شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی درباره جای خالی مفاخر و قهرمانان ملی در عرصه هنرهای نمایشی و چالشهای پرداختن به چنین مضامینی عنوان کرد: پرداختن به قهرمانان و بزرگان هر سرزمینی ادای دین به این افراد است و به معرفی و شناخت آنها کمک میکند اما از طرف دیگر این پرداختن باید انتخاب یک هنرمند باشد چون هنرمند قرار نیست درباره چنین مضامینی پروپاگاندا کند. هنرمند از زاویه دید هنری خودش به موضوع نگاه میکند و منابعش را به دست آورده و دست به تحقیق و پژوهش میزند.
لب کلام
اصولاً قهرمانان ملی متعلق به مردم هستند نه متعلق به طبقه، حزب یا نگاهی خاص و آثاری نیز که در زمینه قهرمانان ملی خلق میشود باید با نگاه عموم مردم همسو باشد.
به عنوان نمونه اگر به پیکرهها و مجسمههای مفاخر ملی که با نگاه مستقل در طول سالهای گذشته ساخته شدهاند، نگاه کنیم متوجه دیدگاه هنرمندانه در این آثار خواهیم شد.
مجسمه فردوسی که در میدان فردوسی نصب شده است را در نظر بگیرید، اگر این اثر به سفارش کسی ساخته میشد که میخواست دیدگاهش را به هنرمند تحمیل کند حتماً شاهد پیکره جذابی نبودیم چون این اثر هنری از دل آن سنگ با نگاه آن هنرمند خلق شده است.
فراموش نکنیم که ما نیاز به یک گذر زمان داریم تا آن اتفاقی که منتظرش هستیم، رخ دهد.
مشاهیر و دانشمندان و کسانی که فخر فرهنگ هستند به این راحتی فراموش نمیشوند و حتی تا قرنها بعد نامشان باقی خواهد ماند چون این فرد نیست که باقی میماند بلکه آثار و دستاوردهای اوست که باعث ماندگاریاش میشود.
آنچه که از یک قهرمان ملی باقی میماند و نامش را جاودانه میکند جهان بینی و تأثیری است که در زندگی ما باقی گذاشته است.
مهر
سهراب سلیمی : ضبط و پخش تئاتر از طریق شبکه نمایش خانگی، منطقیترین کار است
سهراب سلیمی که از حرفهای تکراری درباره مشکلات تئاتر خسته شده، معتقد است در این وضعیت ضبط و پخش تئاتر از طریق شبکه نمایش خانگی، منطقیترین کار است.
لب کلام
شرایط تئاتر بحرانی است و در این وضعیت، طبیعتا مرکز هنرهای نمایشی هم به عنوان متولی این هنر باید، نگاه خود را تغییر بدهد.
برای بودجه امسال چه برنامهای دارند؟ وظیفه این مرکز که فقط برگزاری جشنواره نیست بلکه باید برای تئاتر با توجه به شرایط فعلی، برنامهای داشته باشد ولی متاسفانه میبینیم که مدیران فقط کلیگویی میکنند و هیچ نشانی در سخنانشان نمییابیم که به جامعه تئاتری، قدری احساس امنیت بدهد.
مرکز باید مسئولیت تاریخی خود را به عنوان متولی تئاتر انجام بدهد. در حال حاضر بهترین و منطقیترین کار این است که به عنوان تهیهکننده در کنار گروههای نمایشی قرار بگیرد و آنان را برای تولید و پخش تئاتر از طریق شبکه نمایش خانگی، حمایت کند.
مرکز هنرهای نمایشی امکانات خوبی در اختیار دارد مانند تجهیزات نوری، دوربینهای حرفهای و سالنهای خوبی مانند تالار وحدت یا تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر. بنابراین کمخطرترین و مقرون به صرفهترین کار این است که گروههای نمایشی با بهرهگیری از این امکانات، نمایشهای خود را به صورت حرفهای ضبط کنند و این نمایشها از طریق شبکه نمایش خانگی به تماشاگران عرضه شود.
به عنوان دنبال کننده رویدادهای تئاتری در دیگر کشورها، دیدهام که آثار ارزشمند تئاتری در بسیاری از این کشورها بعد از اجرای عمومی، به صورت گسترده و با تغییراتی در امور فنی و تکنیکی، ضبط میشوند و در اختیار تماشاگران در سراسر جهان قرار میگیرند.
پس این پیشنهاد میتواند در دوران بعد از کرونا هم کارکرد خود را داشته باشد.
با عملی شدن این پیشنهاد، گروه اجرایی از آغاز خود را برای تولید تئاتر در شبکه نمایش خانگی آماده میکند و از همان اول، امور فنی را در نظر میگیرد و دوربین را در جایگاه تماشاگر قرار میدهد.
بنابراین کیفیت این گونه آثار بسیار بالاتر از فیلم نمایشهایی خواهد بود که تنها به وسیله یک دوربین ثابت ضبط شدهاند.
به هر حال باید تلاش شود که کار تولید شده از هر نظر، برای جذب بیننده از کیفیت خوبی برخوردار باشد؛ هم از نظر تصویربرداری و هم از نظر صدابرداری.
علاوه بر این، ضروری است قبل از پخش، از تبلیغات و اطلاعرسانی خوبی برخودار باشیم تا مخاطبان به راحتی از ساعت پخش اثر تولید شده باخبر شوند و بتوانند برای دیدن آن برنامهریزی کنند.
هنوز اجرای «آقای اشمیت کیه» جزو برنامههای من است چراکه قربانی شرایط شد و لذتی را که قرار بود از اجرای این نمایش ببریم، نبردیم. در حالیکه معتقدم نمایش دلنشینی شده بود و میتوانست ارتباط گرمی با تماشاگران برقرار کند که متاسفانه کرونا مجال نداد.
ضمن لزوم توجه به سلامتی افراد در هر شرایطی، اجرای تئاتر در قیاس با سال گذشته، از نظر اقتصادی دشوارتر شده است. ضمن اینکه حتی بعد از کرونا هم مدتی زمان میبرد تا تماشاگران از فشار روحی ناشی از کرونا رهایی یابند و بار دیگر به دیدن تئاتر بیایند.
با اینکه فعلا چشمانداز مشخصی برای اجرای تئاتر وجود ندارد، همچنان ارتباط اعضای گروه نمایش «دفتر خاطرات» را حفظ کردهایم و هفتهای یکی دو بار دیدار و گفتگو داریم .
بشدت مشتاق اجرای تئاتر و برقراری ارتباط با تماشاگران هستم ولی همان گونه که گفتم، شرایط اقتصادی بسیار تعیین کننده است.
شاید من حقوق بازنشستگی ناچیزی داشته باشم ولی باید منافع دیگر اعضای گروه را در نظر بگیرم.
متاسفانه در دوران کرونا، جامعه هنری یکی از آسیبپذیرترین اقشار بودند و دوباره اهمیت مساله امنیت شغلی آنان اثبات شد ولی دیگر از زدن این حرفهای تکراری خسته شدهایم چراکه آدمی حس میکند هیچ گوش شنوایی وجود ندارد.
ایسنا
حسین مؤذن : باید جریان تئاتر در فرصت باقیمانده از سال ۹۹ رونق بگیرد
حسین مؤذن مدیر تالار هنر اعلام کرد این فضای تئاتری آمادگی این را دارد تا با از سرگیری فعالیتهای تئاتری، در ۳ ماهه پایان سال جاری میزبان ۲ اجرای نمایشی باشد تا چراغ تئاتر برای سال ۱۴۰۰ روشن بماند.
لب کلام
حسین مؤذن مدیر تالار هنر درباره وضعیت برنامهریزی این فضای تئاتری با توجه به محدودیت و تعطیلیهای کرونایی تئاتر، به گفت: امیدواریمان این است که اگر در ۳ ماهه باقیمانده سال ۹۹ اجازه فعالیتهای تئاتری صادر شود، میزبان یک یا ۲ گروه نمایشی برای اجرا باشیم.
گروه آماده اجرا داریم و منتظر اجازه بازگشایی مجدد سالنهای تئاتری هستیم.
در صورت ایجاد شرایط فعالیت، باید در ۳ ماهه باقیمانده سال اجرای نمایشی داشته باشیم تا اعتمادسازی مجدد مخاطبان را برای حضور در سالنهای تئاتری انجام دهیم در غیر این صورت اگر قرار باشد فعالیتها از بهار سال ۱۴۰۰ از سر گرفته شود زمان از دست داده و فرصت سوزی میشود.
با گروهها در حال مذاکره هستیم تا در اولین فرصتی که اجازه فعالیتها داده شود، فعالیت مجدد تالار هنر را شروع کنیم. امیدوارم در همکاری متقابل دولت و هنرمندان این مشکل مرتفع شود.
باید جریان تئاتر در فرصت باقیمانده از سال ۹۹ رونق بگیرد و چراغ تئاتری برای سال آینده پرقدرت روشن شود.
مهر
حسن دادشکر: تئاتر فرو ریخته است
حسن دادشکر معتقد است حال و روز تئاتر در دوران کرونا همچون ساختمانی است که فرو ریخته و بازسازی آن نیازمند ارادهای بسیار قوی، توانی بالا و تدابیری حساب شده است.
لب کلام
در این وضعیت بسیار دشوار است که تئاتر دوباره جان بگیرد و سرپا شود.
ضبط تئاتر و پخش در شبکههای نمایش خانگی میتواند نتایج خوبی داشته باشد، هم موجب سرگرم شدن کودکان و نوجوانان میشود و هم میتوان مسایل بهداشتی مربوط به کرونا و بی مبالاتیهایی را که در این زمینه انجام میشود، از راه غیر مستقیم به آنان آموزش داد.
هر آنچه بتواند به رشد و آگاهی کودکان ما و مسئولیتپذیری آنان کمک کند، اتفاقی مثبت است و تئاتر در این زمینه، اهمیتی انکارناپذیر دارد.
تئاتر یک پدیده تفننی نیست بلکه هنری است انسانساز . کودکی که با تئاتر سر و کار داشته باشد، نوع نگاه و برخوردش با زندگی متفاوت میشود، او یاد میگیرد بهتر مسیر زندگی خود را پیدا و مناسبات اجتماعی درستتری برقرار کند.
اگر خواهان فردایی روشنتر هستیم، تنها راهش رشد فرهنگی کودکان ماست؛ آنان که قرار است آیندهساز سرزمین ما باشند. بنابراین ضروری است که تئاتر وارد زندگی جاری و روزمره ما شود.
تعدادی فیلم تئاتر از تولیدات کانون پرورش فکری در فضای مجازی منتشر شده که اقدامی است بسیار خوب چون هم به سرگرمی کودکان در این دوران سخت خانهنشینی کمک میکند و هم ارتباط تئاتر با خانوادهها حفظ میشود.
تالار هنر و مرکز تئاتر کانون پرورش فکری میتوانند پا را از این فراتر بگذارند و وارد حوزه تولید شوند. به این صورت که تعدادی کار را به صورت حرفهای ضبط و بعد در شبکه نمایش خانگی پخش کنند.
در شرایط فعلی اجرای زنده تئاتر بسیار دشوار است بویژه برای گروه سنی کودک که حساسیتها در آن بسیار بیشتر است . بنابراین بهترین راه همان جایگزین کردن تولیدات ضبط شده است.
او که سالها پیش مدیریت مرکز تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری را عهدهدار بوده است، یادآوری میکند: در آن مقطع خیلی تلاش کردم تئاترهای کانون از طریق موسسه رسانههای تصویری تکثیر شود و در اختیار مردم قرار بگیرد ولی متاسفانه تلاشهایم به جایی نرسید ولی امروز ضرورت این گسترش بارها بیشتر از گذشته است و امیدوارم زودتر در این زمینه شاهد اقدامات جدی باشیم.
روزهای تلخی را پشت سر گذاشتیم . بسیاری از همکاران شریف خود را از دست دادیم؛ هنرمندانی مومن به کار خود که تکرار نشدنی هستند و امیدوارم روزهای بهتری در پیش داشته باشیم.
ایسنا
مهدی صفی آبادی: دکه سیار نمایش؛ آشتی مردم با تئاتر
مهدی صفی آبادی، نویسنده و کارگردان تئاتردرباره چگونگی شکل گیری دکههای نمایش سیار، گفت: تولید محصولات فرهنگی مناسب، کاهش هزینه ایاب و ذهاب، کاهش هزینه بلیط نمایش از مزیتهای دکه سیار نمایش است. طرح نمایش سیار از سال ۹۰ به ذهنم رسید. با وسایل جمع و جور در هر دکه کوچک، سه نفر مشغول به اجرای نمایش میشوند و فضایی که این نمایشها اجرا میشود، فضاهای آزاد است.
لب کلام
دکه سیار نمایش، برای شرایط امروز که سالنهای تئاتر تعطیل است و امرار معاش سخت شده، مناسب است. تماشاچی کم، عملکرد ناظر مشخص و اجرا در فضای آزاد از مزیتهای دکه سیار نمایش است.
در ساعات دیگر که نمایش اجرا نمیکنند، میتوانند کالاهای فرهنگی نظیر کتاب، روزنامه و عروسک نمایشی بفروشند.
بحث ما خوراک فرهنگی برای خانوادهها است. اگر شخصی بخواهد با خانواده اش برای دیدن نمایش برود، هزینههایی چون ایاب و ذهاب و هزینه بلیط نمایش متحمل میشود. محدودیت سالن نمایش، هزینه اجرای سالن و حجم بالای اجراها نیز باعث آسان شدن اجرای نمایش برای اهالی تئاتر میشود.
ما به صورت تخصصی با موسسه «نغمه نمایش گستر باران» کار را انجام دادیم و به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شهرداری طرح را پیشنهاد دادیم.
حداکثر هزینه این دکه ۲۰۰ هزار تومان است که میتوان در شهربازیها و پارکهای محل با بلیت ۱۰ هزار تومانی اجرا کرد. استقبال از این نمایش به شدت عالی بود و کودکان از تماشای نمایشها لذت بردند.
باشگاه خبرنگاران جوان
محسن حسینی: این روزها دیگر انتشار آثار پژوهشی طرفدار ندارد
محسن حسینی طراح، بازیگر و کارگردان تئاتر درباره فعالیتهایش در شرایط کرونا گفت: در چندماهی که مجبور به خانهنشینی شدهام هنر دهه ۴۰ و ۵۰ ایران نظرم را به خودش جلب کرد و پژوهشی ۵۰۰-۶۰۰ صفحهای درباره جنبشهای هنری این ۲ دهه و اتفاقاتی که در آن دوران در فضای تئاتر، موسیقی، سینما، شعر و کلاً هنر ایران رخ داده انجام دادهام.
لب کلام
در این پژوهش رخدادهای دهه ۴۰ و ۵۰ را به لحاظ فرهنگی بررسی کردهام.
از دیگر کارهایی که در این دوران انجام میدهم ترجمه کتابهای مختلف است. سال قبل رمان «نامههایی از جنگ» نوشته هاینریش بل را برای نشر نگاه ترجمه کردم که هنوز به بازار نیامده است.
کتاب دیگری هم از زبان آلمانی در دست ترجمه دارم که این روزها مراحل ویراستاری و بازنویسی نهایی را پشت سر میگذارد. این کتاب «خوابها و رویاها» نام دارد و اثر فرانتس کافکا است که قرار است نشر کتاب پارسه آن را منتشر کند.
متاسفانه این روزها دیگر انتشار آثار پژوهشی طرفدار ندارد و زمانی که کتابها تنها در ۳۰۰ نسخه منتشر میشوند ناشران هم ترجیحشان این است که رمان و داستان و نمایشنامه منتشر کنند تا آثار پژوهشی.
قرار بود موزه هنرهای معاصر برای بازگشایی مجدد خود در پاییز برنامههایی تدارک ببیند که از من نیز برای اجرای پرفورمنسی دعوت به عمل آوردند.
از همین رو به پیشنهاد رییس موزه هنرهای معاصر و روابط عمومی مجموعه پرفورمنسی به نام «خانه زرد، اتاق آبی» را طراحی کردم.
این پروژه قرار بود به مدت ۲ هفته و با حضور پرفورمرهای جوان زیادی اجرا شود. عنوان پروژه هم بر گرفته از نامهها و آثار ونگوگ (خانه زرد) و اشعار و نقاشیهای سهراب سپهری (اتاق آبی) بود.
متاسفانه به دلیل بحران کرونا بازگشایی موزه هنرهای معاصر به تعویق افتاد و این پروژه نیز فعلاً مسکوت مانده است.
یک نوبت اجرا برای زمستان در تماشاخانه ایرانشهر دارم که البته به نظر نمیرسد با این شرایط بتوانم آن را امسال به صحنه ببرم.
این نمایش درباره حضور زنان در جامعه فرهنگی و هنری از دوران مشروطه تا زمان فروغ فرخزاد است و «از قمر تا قمر» نام دارد.
در زمان قاجار قمرالسلطنه دختر فتحعلی شاه اولین تعزیه زنان را در اندرونی راه انداخت از همین رو برپایی اولین گروه تئاتر زنانه برایم بسیار جالب است و نمایش از این زمان آغاز و همینطور به دوران معاصرتر نزدیک میشود.
بررسی اینکه در دوران مردسالار آن دوران زنان چطور توانستند فعالیتهای هنری داشته باشند مساله جذابی است که میتواند در قالب اثری دراماتیک ارائه شود.
قرار است در یک فیلم آلمانی نیز به ایفای نقش بپردازم که این روزها در مرحله پیش تولید قرار دارد و مضمونی در ارتباط با فرش ایرانی دارد. ۹۰ درصد فیلمبرداری در آلمان و یک هفته هم در ایران خواهد بود. این فیلم داستان جذابی دارد و درباره احساس نوستالژیک و حسرتی است که ایرانیان مهاجرت کرده با آن روبرو هستند.
مهر