گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا (۲۴)
گذشته درخشان و آینده غبار آلود
نگاهی به وضعیت تئاتر روسیه در دوران کووید ۱۹
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: در طول تاریخ معاصر نام فعالان تئاتر روسیه همواره به عنوان هنرمندان خلاق و صاحب سبک مطرح بوده است. با این حال همان گونه که در مطالب پیشین پرونده «گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا» به آن اشاره شد، بحران کووید ۱۹ میان صاحب سبک بودن یا معمولی بودن هنرمندان یک کشور خاص تفکیکی قائل نشده و بر وضعیت زندگی دست اندرکاران هنرهای نمایشی اکثر کشورهای جهان کم و بیش به یک اندازه تاثیر منفی گذاشته است.
با وجود آنکه بخشی از خاک روسیه در قاره آسیا قرار گرفته است، هنرهای نمایشی این کشور به آثار اروپایی شباهت بیشتری دارد؛ هر چند باید اعتراف کرد که قدمت تئاتر روسیه از عمر هنرهای نمایشی بخشهای غربی اروپا کمتر است. در زمانی که اروپا به کمک خلاقیت هنرمندان خط شکنی نظیر شکسپیر، بن جانسون و مولیر هنرهای نمایشی را با سبک و سیاق متفاوتی نسبت به گذشته تجربه میکرد، روسیه همچنان در روزگاران قدیم باقی مانده بود و حرف تازهای برای گفتن در هنر تئاتر نداشت.
در طول قرن هفدهم میلادی آثار نمایشی در روسیه همچنان از شکل و شمایل بومی برخوردار بودند و به شکل بدوی اجرا میشدند. اکثر این نمایشها از بازسازی آماتور قصههایی که مادربزرگها پای شومینه برای نوههایشان تعریف میکردند فراتر نمیرفتند و از جنبه هنری پایینی برخوردار بودند. از سوی دیگر سبک سنتی زندگی مردم روسیه موجب میشد که هنرهای نمایشی جایی در میان فرهنگ آنها نداشته باشد و اجرای نمایش از سوی افراد محافظهکار امری مردود و مکروه شمرده شود. اما در اواخر قرن هفدهم میلادی اصلاحات گستردهای توسط زمامداران امور صورت گرفت؛ تغییرات بنیادینی که خیلی زود نتیجه داد و در آغاز قرن هجدهم میلادی موجب رشد و شکوفایی هنرهای نمایشی در روسیه شد.
تاریخچه کوتاه تئاتر روسیه در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی
در اواخر قرن هفدهم میلادی «پتر اول» که به او لقب «پتر کبیر» دادهاند به عنوان تزار روسیه انتخاب شد. او علاوه بر اقداماتی نظیر احداث شهر سن پترزبورگ و انتخاب آن به عنوان پایتخت کشور و همچنین کشورگشایی و توسعه دادن قلمرو روسیه در اروپا از نظر فرهنگی و سیاسی نیز اقدامات متعددی انجام داد و دست به اصلاحات گسترده در ساختار سیاسی و فرهنگی و اجتماعی کشور زد. در دوران فرمانروایی او روسیه بسیاری از آداب و رسوم سنتی و رفتارهای اجتماعی و سیاسی قرون وسطایی خود را کنار گذاشت و رخت مدرن بر تن کرد.
یکی از اقدامات مهم فرهنگی پتر اول افتتاح تئاتر عمومی مسکو در سال ۱۷۰۲ میلادی بود. اتفاقی که میتوان آن را به عنوان نقطه آغاز شکل گرفتن هنرهای نمایشی روسیه با شمایل مدرن در نظر گرفت. پس از آن تقریبا یک قرن طول کشید تا افراد فعال در تئاتر روسیه بتوانند شهرت و وزنی همتراز با همتایان اروپایی خود بیابند. در قرن نوزدهم میلادی هنرمندان صاحب سبکی نظیر «الکساندر پوشکین» و «میخائیل لرمانتف» و «نیکلای گوگول» ظهور کردند؛ افرادی که علاوه بر خلق ادبیات دستی هم در نمایشنامه نویسی داشتند و با نوآوریهای خود تئاتر روسیه را رو به جلو هدایت نمودند. نمایشنامه «بازررس دولت» گوگول، که در ایران با نام بازرس شناخته میشود، تاثیر قابل توجهی بر تئاتر روسیه در قرن نوزدهم گذاشت و یکی از آثار مهمی بود که زمینهساز حرکت هنرهای نمایشی این کشور به سمت رئالیسم شد.
با وجود آنکه «الکساندر استروفسکی» نسبت به نامهای یاد شده کمتر شناخته شده است اما تاثیر غیر قابل انکاری بر بخشیدن هویت به تئاتر روسیه در دوران رشد و نمو داشت. او در طول دوران فعالیت هنری خود ۴۷ نمایشنامه نوشت و پرکارترین نمایشنامه نویس قرن نوزدهم در روسیه محسوب میشود. آثار استروفسکی کمتر از همتایانش جنبه جهانی داشت و بیش از آنها زوایای کور زندگی مردم و روزمرگیهای معمول جامعه روسیه در قرن نوزدهم میلادی را به تصویر میکشید. او در نمایشنامههایش به طبقه بازرگان، که آن روزها در حال رشد در جامعه شهری بود، توجه ویژهای نشان داد و آثار بومیتری را نسبت به سایر نمایشنامه نویسان روس خلق کرد. شاید به همین دلیل است که هنردوستان خارجی با استروفسکی آشنایی کمتری نسبت به افرادی نظیر گوگول دارند.
تاریخچه کوتاه تئاتر روسیه در قرن بیستم میلادی و دوران معاصر
در قرن بیستم میلادی نامهای بزرگ دیگری مانند «آنتون چخوف» در تئاتر روسیه ظهور کردند و هنرهای نمایشی این کشور را یک گام دیگر رو به جلو هدایت نمودند. تا پیش از این دوران نمایشنامه نویسان شهرت بیشتری نسبت به سایر عوامل تولید آثار نمایشی داشتند. در واقع این بازیگران بودند که در آن دوران با کمک و همفکری یکدیگر یک نمایش را به روی صحنه میبردند. افرادی نظیر «کنستانتین استانیسلاوسکی» و «وسولد مایرهولد» این قاعده سنتی را تغییر دادند و نقش کارگردان را در طراحی، تولید و اجرای یک نمایش تعریف کردند. فعالیتهای این دو هنرمند که بیش از همه به عنوان کارگردان و بازیگر به ایفای نقش روی صحنه پرداختند موجب شد تا بعدها از آنها با لقب پدران تئاتر مدرن روسیه یاد شود.
استانیسلاوسکی سبک جدیدی برای بازیگری ابداع کرد که مبتنی بر روانشناسی درونی شخص و استفاده از قوه تخیل برای خلق شخصیت بود. این روش در سالهای پایانی عمر استانیسلاوسکی یعنی در دهه سی میلادی در تماشاخانههای نیویورک آمریکا بسیار محبوب شد و دو دهه بعد با تلاشهای «لی استراسبرگ» و «استلا ادلر» تکامل یافت و به «متد اکتینگ» مشهور گردید. استانیسلاوسکی شیوههای نوین خود در کارگردانی و بازیگری را در «تئاتر هنری مسکو» خلق میکرد و همانجا آنها را مورد آزمایش قرار میداد. این مرکز هنری در سال ۱۸۹۶ میلادی توسط او و دوست نزدیکش «ولادیمیر نمیرویچ دانچنکو» تاسیس شد و تاثیر فراوانی بر تکامل تئاتر روسیه و حتی ایجاد تحول در هنرهای نمایشی جهان گذاشت.
با سقوط حکومت تزاری و تبدیل روسیه به اتحاد جماهیر شوروی تئاتر این کشور رنگ و بوی ایدئولوژی به خود گرفت و در مقطعی لبریز از شعارهای انقلابی شد. در آن دوران هنرمندان تئاتر از طبیعت گرایی یا نچرالیسم فاصله گرفتند و هنرهای نمایشی روسیه به سمت جنبش آوانگارد حرکت کرد. یکی از نمایشنامه نویسان پرآوازهای که هنر خود را وقف انقلاب اکتبر روسیه نمود «ولادیمیر مایاکوفسکی» بود. با به قدرت رسیدن استالین عرصه بر او و سایر هنرمندان روسیه تنگ شد و تئاتر نیز مانند سایر هنرها زیر تیغ تیز سانسور قرار گرفت. مایاکوفسکی در سالهای پایانی عمر خود تقریبا اجازه فعالیت هنری نداشت و وسولد مایرهولد نیز توسط حکومت استالین دستگیر و اعدام شد.
در دهه ۶۰ میلادی یعنی مدتی پس از مرگ استالین فضای هنری در روسیه اندکی بازتر شد و هنرمندان این کشور تا حدی از زیر ذرهبین حکومت بیرون آمدند. در این دوران هنرمندان به سوی رئالیسم باز گشتند و هنرهای نمایشی بار دیگر رنگ و بوی آثار چخوف را به خود گرفت. از آن زمان تا کنون جنبش عظیمی در تئاتر روسیه شکل نگرفت و هنرهای نمایشی این کشور مسیر آرام و کم تلاطم طبیعی خود را پیمود. امروز میتوان هنرهای نمایشی روسیه را در قالب تئاترهای مدرن و کلاسیک و نمایشهای باله و اپرا مشاهده کرد. آثاری که هر کدام طرفداران خاص خود را دارند و حتی در بیرون از مرزهای روسیه نیز برایشان مشتری پر و پا قرص یافت میشود.
وضعیت امروز تئاتر روسیه
در حال حاضر میتوان سالنهای نمایش روسیه را از نگاه کلی به دو بخش عمده تقسیم کرد. بخش نخست تئاترهای دولتی و آن دسته از سالنهای نمایش را شامل میشود که وابسته به شهرداریها بوده و توسط نهادهای دولتی اداره میشوند. بخشی از این تماشاخانهها کاملا وابسته به دولت بوده و بخش دیگر آنها نیز تنها از دولت بودجه دریافت میکنند و از نظر نوع اداره شدن خودمختار محسوب میشوند. بخش دوم سالنهای نمایش در روسیه متعلق به تئاترهای خصوصی است که دولت هیچ نقشی در تامین مخارج یا اداره آنها ندارد.
بر اساس آماری که حدود سه سال قبل منتشر شد تعداد تئاترهای متعلق به دستهبندی نخست یعنی تئاترهایی که توسط دولت یا شهرداریها اداره میشوند بالغ بر 651 سالن نمایش است. در این مراکز هنری تعداد 57 هزار و 553 نفر به عنوان بازیگر، عوامل تولید، کارمندان دفتری و کارکنان امور اجرایی مشغول به کار هستند؛ افرادی که میتوان آنها را اهالی تئاتر روسیه نامید. در کشور روسیه 1394 ساختمان مجزا توسط اهالی تئاتر مورد استفاده قرار گرفته است که 20 درصد آنها به عنوان میراث فرهنگی به ثبت رسیدهاند. البته 25 درصد از این ساختمانها شرایط مناسبی ندارند و باید به شکل جدی مورد تعمیر یا بازسازی قرار گیرند. صاحبان بسیاری از تئاترهای خصوصی یا توان بازسازی این بناها را ندارند یا از آن واهمه دارند که در صورت اقدام برای بازسازی این اماکن هنری مالکیت بنا توسط سرمایهگذاران از آنها گرفته شود.
گنجایش سالنهای نمایش روسیه در مجموع رقمی بالغ بر 234028 صندلی است که تنها 2 درصد از آنها به طور ویژه برای افراد معلول طراحی شدهاند. در زمان ارائه این آمار تعداد 3 هزار نمایش در طول یک سال در تئاترهای دولتی روسیه اجرا شد که رقمی بالغ بر 175452 اجرای مجزا را در بر میگرفت. از میان این نمایشها 3 درصد از آنها به آثاری اختصاص داشت که در قالب تور اجرا گردید. رقم 17 درصد نیز نمایشهایی را شامل میشد که عوامل خارجی در تولید آنها دخیل بودند و کشور روسیه میزبان اجرای آنها بود.
اکثر نمایشهای اجرا شده در روسیه طی سالهای اخیر بر اساس نمایشنامههای متعلق به قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی ساخته شدهاند؛ نمایشنامههایی که بخش عمده آنها به آثار غیر روسی اختصاص دارد. البته آثار بومی خلق شده در دوران شوروی سابق نیز جزو نمایشنامههایی به شمار میرود که در طول سالهای اخیر بارها توسط هنرمندان روس به تئاتر تبدیل شده است. از میان آثار جدید تولید شده توسط اهالی تئاتر تنها 17 درصد از آنها به نمایشنامه نویسان مدرن و امروزی روسیه تعلق دارد.
سالانه به طور متوسط رقمی بالغ بر 1.7 میلیارد روبل یعنی حدود 25.8 میلیون دلار صرف ساخت نمایشهای جدید میشود. در زمان ارائه این آمار تعداد تماشاچیان سالنهای تئاتر در روسیه حدود 31.5 میلیون نفر بوده است؛ رقمی که با توجه به وسعت و جمعیت روسیه چندان امیدوار کننده به نظر نمیرسد. شاید بتوان خلاء ظهور نمایشنامه نویسان چیره دست در تئاتر روسیه طی سالهای اخیر و رو به افول نهادن نامهای فعال در حوزه هنرهای نمایشی این کشور را با استقبال ناچیز مردم عادی از تئاتر مرتبط دانست.
یکی از دلایل استقبال نکردن مردم روسیه از هنرهای نمایشی این است که عمده تمرکز تئاتر این کشور بر شهرهای بزرگی نظیر مسکو و سن پترزبورگ قرار دارد و در سایر مناطق روسیه سالنهای نمایش اندکی برای میزبانی از تماشاچیان یافت میشود. هنگامی که بدانیم تنها 18.8 درصد از شهرهای روسیه هستد که حداقل یک سالن نمایش برای پذیرایی از تماشاچیان تئاتر دارند و تقریبا نصف مردم این کشور در مناطقی زندگی میکنند که هیچ سالن نمایشی در آنها وجود ندارد استقبال ناچیز مردم روسیه از هنرهای نمایشی دیگر عجیب یا غیر عادی جلوه نمیکند. به طور کل در روسیه به ازای هر یک میلیون نفر تنها سه سالن نمایش وجود دارد و تعداد تماشاخانههای این کشور پاسخگوی میزان جمعیت نیست؛ از همین رو در روسیه به ازای هر 1000 نفر تنها 250 نفر تماشاچی تئاتر وجود دارد. در نظرسنجیهای عمومی انجام شده در روسیه حدود 47 درصد از مردم ادعا کردهاند که به ندرت به تئاتر میروند و 29 درصد نیز مدعی شدهاند که در طول عمر خود هرگز به تئاتر نرفتهاند. با این اوصاف شاید نتوان تئاتر روسیه را هنری مولد قلمداد کرد که بر زندگی مردم این کشور تاثیرات شگرفی داشته باشد.
واکنش روسیه به شیوع ویروس کرونا
پس از آغاز بحران کووید ۱۹ کشور روسیه تقریبا همزمان با سایر کشورهای جهان وارد فاز قرنطینه شد. در دی ماه سال گذشته با رسمی شدن خبر انتشار ویروس کرونا در شهر ووهان چین مقامات کشور روسیه نیز مانند سایر همتایانشان در دیگر کشورهای جهان برای آگاهی از تحولات تازه گوش به زنگ شدند. با این حال تا اواخر فصل زمستان خبری از اقدامات اساسی برای مقابله با بحران کووید ۱۹ نبود.
در آخرین روز اسفند ماه سال گذشته مردم روسیه همچنان میتوانستند در اماکن عمومی نظیر سالنهای نمایش حاضر باشند و به تماشای تئاتر بنشینند؛ اما با توجه به اخبار نگران کنندهای که از کشور چین در رسانهها منتشر میشد و خبرهای جسته گریخته مربوط به انتشار ویروس کرونا در سایر کشورهای جهان از جمله روسیه بسیاری از مردم ترجیح داده بودند قید حضور در سالنهای نمایش را بزنند و تنها برای انجام کارهای ضروری در اماکن عمومی حاضر شوند. از همین رو میزان حضور مردم در سالنهای نمایش در هفته آخر اسفند ماه حدود ۴۳ درصد نسبت به هفته پیش از آن کاهش یافت. در همان زمان برخی از سالنها تعطیل گردید و برای تعدادی از آنها نیز محدودیتهایی در نظر گرفته شد. یک هفته پس از آن یعنی در هفته نخست فروردین ماه امسال به دستور دولت روسیه سالنهای نمایش نیز مانند سایر اماکن عمومی بسته شد و مردم این کشور به مدت چند هفته قرنطینه همگانی را تجربه کردند.
وضعیت تئاتر روسیه پس از شیوع ویروس کرونا
با توجه به آمار ناچیز ابتلای مردم روسیه به ویروس کرونا در فصل زمستان گذشته انتظار میرفت که این کشور بحران گستردهای را تجربه نکند. اما این انتظار برآورده نشد و آمار افراد مبتلا به کووید ۱۹ در این کشور رفته رفته سیر صعودی به خود گرفت؛ تا جایی که در آغاز فصل تابستان امسال کشور روسیه از نظر تعداد بیماران مبتلا به ویروس کرونا پس از کشورهای هند، برزیل و آمریکا در رتبه چهارم قرار گرفت. این در حالی بود که تا آن زمان تمام سالنهای نمایش این کشور همچنان در حالت تعطیلی قرار داشتند.
در روسیه روند خارج شدن سالنهای نمایش از قرنطینه پس از سایر مشاغل آغاز شد. در شرایطی که صاحبان برخی از کسب و کارها در اردیبهشت ماه امسال از قرنطینه خارج شدند، سالنهای نمایش تا اواسط تابستان اجازه بازگشایی نیافتند و تقریبا بیش از چهار ماه در حالت تعطیلی باقی ماندند. حتی فروشگاهها و رستورانها و سالنهای ورزشی روسیه زودتر از تماشاخانهها اجازه بازگشایی پیدا کردند و توانستند فعالیت مجدد را بین یک تا دو ماه زودتر از اماکن هنری از سر بگیرند.
در ابتدای کار سالنهای نمایش تنها اجازه داشتند از پنجاه درصد ظرفیت خود برای میزبانی از تماشاچیان استفاده کنند. دولت این وعده را داده بود که با شروع فصل پاییز محدودیتها را کمتر کند تا سالنهای نمایش بتوانند تماشاچیان بیشتری را در دل خود جای دهند؛ اما با افزایش مجدد میزان ابتلای مردم روسیه به ویروس کرونا در این فصل محدودیتها بار دیگر افزایش یافت. در آغاز فصل زمستان بنا بر دستور دولت رستورانها و کافهها باید از ساعت یازده شب تا شش صبح بسته میماندند و اجازه فعالیت در طول شب را نداشتند. در آستانه فرا رسیدن سال نوی میلادی بسیاری از جشنها و رویدادهایی که قرار بود در اماکن عمومی برگزار شود لغو گردید و موزهها نیز بسته شد. با این حال سالنهای نمایش و تالارهای کنسرت اجازه یافتند به فعالیت در روزهای پایانی سال و تعطیلات کریسمس ادامه دهند؛ البته با این شرط که تنها از ۲۵ درصد گنجایش کلی خود برای میزبانی از تماشاچیان استفاده کنند. در حال حاضر نیز سالنهای نمایش روسیه تحت همین شرط مجاز به ادامه فعالیت هستند.
اجبار برای استفاده از تنها ۲۵ درصد ظرفیت سالنهای نمایش به عنوان سقف مجاز برای میزبانی از تماشاچیان مورد پسند برخی از اداره کنندگان تماشاخانهها قرار نگرفت و بسیاری از آنها ادامه فعالیت تحت این شرایط را با تعطیلی سالنهای نمایش یکی دانستند. گردانندگان «تئاتر بولشوی» از جمله کسانی بودند که به این تصمیم واکنش نشان داده و فروش بلیط برنامههای در نظر گرفته شده برای تعطیلات پایانی سال میلادی را به تعویق انداختند. از دید آنها ادامه فعالیت با این محدودیتها به جای آنکه درآمدزا باشد هزینههای بیشتری بر تئاتر تحمیل میکند و از نظر اقتصادی قابل توجیه نیست.
تئاتر بولشوی که در سال ۱۷۷۶ میلادی به دستور «کاترین دوم» تزارینای وقت روسیه تاسیس شد پس از گذشت ۲۴۵ سال همچنان به عنوان یکی از مهمترین مراکز فرهنگی شهر مسکو و از جمله مشهورترین سالنهای نمایش جهان برای اجرای نمایشهای باله و اپرا شناخته میشود. این مرکز هنری گنجایش ۱۷۵۰ تماشاگر دارد و سالانه نمایشهای مطرحی در آن اجرا میشود. با اینکه این تئاتر قدیمی در طول قرن نوزدهم میلادی سه بار در آتش سوخت و دوباره بازسازی شد اما آتشی که ویروس کرونا به جان این مرکز هنری و هنرمندان فعال در آن انداخت از نوع دیگری بود؛ آتشی که هنوز هم گاه و بیگاه شعلهور میشود و مشخص نیست در چه زمانی سر خاموش شدن دارد.
واکنش هنرمندان تئاتر روسیه به بحران کووید ۱۹
نوع واکنش اهالی تئاتر روسیه به بحران کووید ۱۹ و قرنطینه همگانی کم و بیش شبیه به سایر هنرمندان اروپایی بود. در نوبت اول قرنطینه همگانی به دلیل نامشخص بودن شرایط و ترسی که از ویروس کرونا در دل مردم وجود داشت هنرمندان همدلی و همراهی بیشتری با باقی ماندن در خانه و به تعویق انداختن فعالیتهایشان از خود نشان دادند. اما هر چه زمان بیشتری سپری شد ابعاد اقتصادی این خانه نشینی اجباری بر آنها بیشتر روشن گشت و نوع واکنش اهالی تئاتر به تعطیلی سالنهای نمایش تغییر یافت. در حال حاضر آنها نیز مانند همتایان اروپایی خود رضایت چندانی از تعطیلی گاه و بیگاه سالنهای نمایش به دلیل قرنطینه و خالی ماندن اجباری صندلیهای تماشاچیان در روزهای برداشته شدن طرح قرنطینه ندارند.
تعطیلی سالنهای نمایش در طول دوران قرنطینه عده فراوانی از اهالی تئاتر روسیه را از کار بیکار کرد و وضعیت زندگی آنها را به هم ریخت. طولانی شدن تعطیلی سالنهای نمایش وخامت اوضاع را به حدی رساند که مدیران تئاتر بولشوی مسکو در همان اوایل اردیبهشت ماه امسال یعنی حدود یک ماه پس از تعطیلی سالنهای نمایش اعلام کردند اگر تا شهریور ماه مراکز هنری دوباره بازگشایی نشوند شرایط برای بقا بسیار دشوار خواهد شد. اگرچه تماشاخانهها در مرداد ماه با شرط رعایت کردن پروتکلهای بهداشتی اجازه فعالیت مجدد یافتند اما وضعیت هنرمندان تئاتر به حالت عادی باز نگشت.
از دید برخی از اهالی تئاتر روسیه ایجاد محدودیتهایی نظیر تعطیلی سالنهای نمایش یا کاهش سقف تعداد تماشاچیان مجاز تاثیر چندانی در جلوگیری از مبتلا شدن مردم به کرونا ندارد و فقط میزان درآمد گیشه را کاهش میدهد. آنها معتقدند که تماشاچیان حاضر در سالنهای تئاتر برخلاف تماشاچیان استادیومهای ورزشی جنب و جوش چندانی ندارند و ساکت و بیحرکت سر جای خود نشستهاند؛ بنابراین احتمال فراگیری ویروس در سالنهای نمایش ناچیز است. این دسته از فعالان تئاتر معتقدند به جای اعمال محدودیت در گنجایش سالنهای نمایش و تعیین سقف عددی ۵۰ و ۲۵ درصدی بهتر است امکانات این سالنها برای پیشگیری از گسترش ویروس کرونا افزایش یابد. به عنوان مثال بخشهای مختلف سالن به طور کامل از هم جدا گردد و تماشاچیان فاصله بیشتری از یکدیگر داشته باشند.
این دسته از فعالان تئاتر تنها دلیل اعمال محدودیتهای این چنینی بر تئاتر را این میدانند که مسئولان دولتی به مردم نشان دهند کاری برای جلوگیری از گسترش کرونا انجام دادهاند. چه اگر اینگونه نبود دولت میان مشاغل جامعه تبعیض قائل نمیشد و در شرایطی که اماکن هنری تعطیل شدهاند به رستورانها یا سایر مراکز تجاری مجوز بازگشایی مجدد نمیداد. از دید آنها اگر قرار است شرایط برای مدت طولانی به همین ترتیب باقی بماند بهتر است از اعمال محدودیتهای اضافه و بیموردی که موجب تحمیل زیان اقتصادی به هنرمندان میشود جلوگیری کرد. در مجموع دولت روسیه نیز مانند بسیاری از دولتهای دیگر در سایر نقاط جهان کار دشواری برای برقراری تعادل میان حفظ سلامت مردم و جلوگیری از سقوط اقتصادی جامعه دارد.
نقش دولت در حمایت از هنرمندان پس از بحران کرونا
در طول سال ۲۰۲۰ میلادی کشور روسیه نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان حداقل دو بار شیوع گسترده ویروس کرونا را تجربه کرد و دولت ناگزیر از اعمال محدودیتهای فراوان بر مشاغل و کسب و کارهای مختلف شد. بر اساس آمار موجود این فعل و انفعال موجب کاهش ده درصدی تولید ناخالص ملی روسیه گردید. بر همین اساس کاهش حمایت دولت از مشاغل مرتبط با هنر چندان دور از انتظار نیست. اگرچه گزارشهایی مبنی بر انحلال برخی از گروههای کوچک تئاتری وابسته به دولت یا تحت حمایت شهرداریها در روسیه پس از آغاز بحران کووید 19 وجود دارد، اما تئاترهای بزرگ و مشهوری که پیش از شیوع ویروس کرونا از دولت کمک مالی دریافت میکردند در دوران پسا کرونا نیز حمایت مالی دولت روسیه را از دست ندادند.
تئاتر بولشوی مسکو که در سطور پیشین این متن به آن اشاره شد پیش از شیوع ویروس کرونا حدود ۶۰ درصد از بودجه خود را از طریق یارانه دولتی تامین میکرد و 40 درصد باقی مانده را از راه اجرای نمایش، انجام فعالیتهای تبلیغاتی و یافتن حامیان مالی به دست میآورد. پس از شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سالنهای نمایش هنرمندان فعال در این تئاتر اعلام کردند که یارانه دولتی و مبلغ دریافت شده از حامیان مالی همچنان به قوت خود باقی است و تنها درآمد آنها از طریق اجرای نمایشها بوده که به علت تعطیلی سالنهای نمایش قطع شده است. آنها همچنین اعلام کردند به دلیل شرایط بحرانی ایجاد شده دولت قصد دارد کمک مالی بیشتری را به تئاتر بولشوی اختصاص دهد. به نظر میرسد که دولت روسیه در دوران پسا کرونا حمایت مالی خود را بیشتر به مراکز هنری مشهور و شناخته شده معطوف کرده است.
یکی از اقداماتی که دولت روسیه برای حمایت از مشاغل مختلف پس از بحران کووید ۱۹ انجام داد تخصیص وام به کسب و کارها بود. علاوه بر آن صاحبان بسیاری از کسب و کارها از پرداخت کلیه مالیاتها معاف شدند. رقم در نظر گرفته شده برای حمایت از مشاغل جامعه ۸۰۰ میلیارد روبل معادل ۹ میلیارد یورو اعلام شد که پنج دهم درصد تولید ناخالص داخلی روسیه را شامل میشود. البته رقم این کمک دولتی با اضافه شدن هزینههای کلی مربوط به اقدامات ضد بحران به آن افزایش یافت و به ۳.۳ درصد تولید ناخالص داخلی روسیه رسید. از میان یارانه تخصیص داده شده به مشاغل مختلف رقم ۴.۶ میلیارد روبل روسیه یعنی مبلغی معادل ۵۳ میلیون یورو به بخش فرهنگ تعلق گرفت. بر اساس برنامه ریزی انجام شده توسط مدیران فرهنگی قرار شد این رقم در اختیار ۴۴۱۹ پروژه مختلف فرهنگی و هنری قرار گیرد.
با تمام این اوصاف برخی از فعالان فرهنگی روسیه اقدامات یاد شده را ناکافی میدانند و معتقدند بدون فعالیت مجدد اماکن فرهنگی و هنری امکان بقا نخواهند داشت. مدیر «موزه ارمیتاژ» شهر سنپترزبورگ که «میخائیل پیتروسکی» نام دارد در اوایل اردیبهشت ماه امسال یعنی حدود یک ماه پس از تعطیلی این موزه به دلیل قرنطینه اعلام کرد که مجموعه فرهنگی تحت سرپرستی او در طول همین مدت نه چندان طولانی رقمی معادل نیمی از درآمد سالانه خود را از دست داده است.
موزه ارمیتاژ بزرگترین موزه روسیه محسوب میشود و درآمد روزانه آن رقم بسیار بالایی است. برای پی بردن به عمق فاجعه میتوان میزان ضرر و زیان مجموعههای فرهنگی و هنری کوچکتر را در طول دوران قرنطینه مورد بررسی قرار داد. خانم «زلفیرا ترگولوا» مدیر «نگارخانه ترتیاکوف» شهر مسکو در اردیبهشت ماه امسال اعلام کرد که این نگارخانه در طول دوران قرنطینه هر روز رقمی معادل ۲.۷ میلیون روبل روسیه یعنی مبلغی در حدود ۳۷ هزار دلار از درآمد روزانه خود را از دست داده است. این ضرر و زیان برای «موزه هنرهای زیبای پوشکین» که یکی دیگر از مجموعههای هنری صاحبنام شهر مسکو به شمار میرود روزانه رقم ۲ میلیون روبل معادل ۲۷ هزار دلار بوده است.
دولت روسیه در اواسط اردیبهشت ماه امسال طی مصوبهای مبلغ ۳.۸ میلیارد روبل روسیه یعنی رقمی معادل ۵۵.۵ میلیون دلار را به عنوان بودجه اضافه در اختیار وزارت فرهنگ قرار داد تا آن را به عنوان کمک در اختیار موزه ارمیتاژ و تئاتر بولشوی که جزو مراکز مهم فرهنگی و هنری روسیه به شمار میروند قرار دهد. با این حال مدیران این مجموعهها به خصوص موزه ارمیتاژ خواهان ادامه فعالیت مجموعههای تحت سرپرستی خود هستند و کمکهای دولتی را در طولانی مدت برای بقا کافی نمیدانند. در مجموع آمار نشان میدهد که در کشور روسیه گردانندگان باغ وحشها و موزهها بیش از سایر اهالی فرهنگ و هنر در جریان بحران کووید ۱۹ و دوران قرنطینه متضرر شده و از نظر اقتصادی آسیب دیدهاند.
استفاده از اینترنت برای حفظ ارتباط با مخاطب
پس از شیوع ویروس کرونا و آغاز دوران قرنطینه بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر روسیه به سمت فضای مجازی رفتند تا از طریق تولید و پخش محتوای آنلاین یا به اشتراک گذاشتن تولیدات قدیمی خود ارتباطشان را با مخاطبان حفظ کنند. به عنوان مثال مدیران تئاتر بولشوی تعدادی از آثار قدیمی و مشهور این مرکز هنری را به صورت آنلاین در اختیار بینندگان قرار دادند تا علاقهمندان آثار هنری در دوران قرنطینه از هنرهای نمایشی دور نمانند. این اقدام فرصتی را فراهم آورد تا افراد بیگانه با تئاتر نیز از طریق فضای مجازی امکان آشنایی بیشتری با هنرهای نمایشی بیابند.
در این میان برخی از هنرمندان تئاتر دست به ابتکاراتی زدند تا آثار تولیدی توسط آنها تنها به عنوان یک نمایش دیجیتالی صرف شناخته نشود. به عنوان مثال «تئاتر اپرا و باله پرم» که به عنوان یکی از مراکز هنری مشهور شهر پرم شناخته میشود در طول دوران قرنطینه علاوه بر پخش اجراهای خود به صورت آنلاین به یک نفر اجازه میداد به عنوان تماشاچی در سالن حضور داشته باشد و از نزدیک به تماشای نمایشهای در حال اجرا بنشیند. هر کدام از افرادی که برای تماشای نمایش انتخاب میشدند پیش از ورود به سالن توسط پزشک مورد معاینه قرار میگرفتند تا از سلامت آنها اطمینان حاصل شود.
پس از آغاز دوران قرنطینه علاوه بر سالنهای نمایش کلاسهای آموزشی نیز تعطیل شد. این اتفاق هنرجویان تئاتر را مانند هنرمندان این رشته به سمت فضای مجازی و تمرکز بر محتوای آنلاین هدایت کرد. در «موسسه هنرهای نمایشی روسیه» واقع در شهر مسکو هنرجویان تئاتر به ساخت یک نمایش ویدیویی به عنوان تکلیف درسی تشویق شدند. هماهنگی و برنامهریزی برای تولید این نمایش از طریق نرم افزارهای ویدیو کنفرانس آنلاین انجام میشد و هر کدام از هنرجویان به تنهایی در محل زندگی خود وظایف محول شده را انجام میدادند. به منظور طراحی نمایش ویدیویی مذکور هنرجویان با برخی از اصول ویرایش تصویر و صدا آشنا شدند و نکات تازهای را در زمینه کارگردانی، صدابرداری و تدوین آموختند. در واقع قرنطینه اجباری به یک توفیق اجباری برایشان تبدیل شد تا آشنایی بیشتری با اصول کارگردانی بیابند. نمایش ویدیویی تولید شده توسط آنها پس از تکمیل به صورت آنلاین در اختیار عموم قرار گرفت و در طول یک روز موفق به دریافت بیش از ۱۹۰ هزار بازدید شد.
هنرجویان این موسسه نظرات متفاوتی در رابطه با آموزش تئاتر به صورت آنلاین داشتند. برخی از آنها به دلیل آنکه دیگر برای حضور در آموزشگاه ناچار به انجام سفرهای درون شهری طولانی نبودند از این امر استقبال کردند و برخی دیگر، که اغلب آنها هنرجویان رشته بازیگری بودند، آموزش آنلاین را برای فرا گرفتن فنون و ریزهکاریهای بازیگری چندان مفید ارزیابی نکردند. با این حال آموزش آنلاین برای آنها تجربیات متفاوت و گاه مفیدی را به خصوص در زمینه کارگردانی به همراه داشت.
پرورش خلاقیت در قرنطینه به کمک اینترنت
استفاده از اینترنت این امکان را در اختیار هنرجویان موسسه هنرهای نمایشی روسیه گذاشت تا روشهای تازهای برای طراحی تئاتر ابداع کنند و با تقویت قوه تخیل بر میزان خلاقیت خود بیافزایند. به دلیل تعطیلی اماکن عمومی در طول دوران قرنطینه کار آن دسته از موسسات خدماتی که در حوزه تحویل غذا به خانههای مردم فعالیت میکردند بیش از پیش رونق گرفت و نامشان بیشتر از گذشته بر سر زبانها افتاد. برخی از هنرجویان تئاتر با آگاهی از این موضوع همراهی تعدادی از شرکتهای خدماتی فعال در حوزه تولید و تحویل غذا به خانه مشتریان را جلب کردند و به کمک آنها اقدام به طراحی و اجرای پروژه مشترکی به نام «جشن» نمودند.
این پروژه نمایشی بود که با حضور بازیگران، عوامل تولید و تماشاچیان به صورت ویدیو کنفرانس اجرا میشد. در این نمایش تمام افراد مذکور به صورت مجازی گرد هم میآمدند و حین خوردن غذای مشترک یک ضیافت آنلاین را تجربه میکردند. بلیط خریداری شده توسط تماشاچیان این نمایش به شکل یک منوی اختصاصی غذا طراحی شده بود. این بلیط چند ساعت قبل از اجرا همراه با غذای مخصوص نمایش به دم خانه آنها تحویل داده میشد تا مجوز حضور تماشاچیان برای حضور در ضیافت را صادر کند. نمایش تجربی جشن در دوران قرنطینه مورد استقبال مردم شهر مسکو قرار گرفت و تجربه دلپذیری را برای طراحان آن رقم زد.
پروژه تجربی دیگری که هنرجویان موسسه هنرهای نمایشی روسیه در دوران قرنطینه همگانی اقدام به طراحی و اجرای آن نمودند «رویاها» نام داشت. این پروژه یک نمایش رویا گونه مبتنی بر مفاهیم و ایدههای روانشناختی بود که از طریق پلتفرم واقعیت مجازی برای بیننده اجرا میشد. تماشاگران علاقهمند میتوانستند با مراجعه به وبسایت این پروژه به تعدادی پرسش در مورد رویاهای خود پاسخ دهند و خواهان شرکت در آن شوند. عوامل تولید این پروژه نیز اظهارات تماشاچیان را به نمایشنامه تبدیل میکردند و به کمک تصاویر گرافیکی یک نمایش رویا گونه را از دل آن بیرون میکشیدند.
این نمایش توسط عینکهای واقعیت مجازی برای شخصی که اطلاعات مربوط به رویای خود را در اختیار عوامل تولید نمایش قرار داده بود اجرا میشد و او میتوانست به گفتگو با بازیگران حاضر در آن بپردازد. این گفتگو از سوی بازیگران حاضر در نمایش هدایت میشد و دیالوگهای مربوط به آن توسط عوامل تولید این تئاتر و با توجه به محتوای رویای شخص مورد نظر طراحی شده بود. در واقع دیالوگهای هر اثر با نمایشهای دیگری که بر اساس محتوای رویای سایر اشخاص طراحی میشدند تفاوت داشت و به صورت اختصاصی برای همان نمایش تعیین میگردید. پروژه تجربی رویاها نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و از آن استقبال مناسبی به عمل آمد.
همدلی هنرمندان با کادر پزشکی به کمک فضای مجازی
در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته پروژهای به همت تئاتر بولشوی و جمع دیگری از اهالی تئاتر روسیه برای حمایت از پزشکان و اعضای کادر درمان این کشور طراحی و اجرا شد. در این پروژه نمایش محور بازیگران تئاتر از سراسر روسیه به خواندن متنهای مستند از اعضای کادر درمان این کشور که در بیمارستانها و مراکز در مانی به صورت شبانه روزی در حال مبارزه با ویروس کرونا بودند پرداختند. این پروژه ابتدا با روخوانی 25 متن مستند آغاز شد و تعداد متون خوانده شده توسط هنرمندان به تدریج افزایش یافت. اهالی تئاتر از طریق انجام این کار توانستند به همدلی با کادر درمان بپردازند و از زحمات آنها تقدیر به عمل بیاورند. علاوه بر آن درآمد حاصل از این پروژه نیز صرف خرید تجهیزات پزشکی و ملزومات بازدارنده ویروس برای اعضای کادر درمان شد.
در مجموع هنرمندان تئاتر روسیه توانستند در طول دوران قرنطینه فعالیتهای گوناگونی نظیر نمایشنامه خوانی، اجرای تک نفره نمایش، اجرای نمایشهای موزیکال ساده به شکل گروهی، مصاحبه و گفتگو با هنرمندان، اجرای نمایشهای صوتی و سایر فعالیتهای مشابه را به کمک اینترنت و فضای مجازی تجربه کنند. بسیاری از هنرمندان نیز بودند که در ابتدا به مخالفت با فعالیتهای مجازی پرداختند و آن را مغایر با روح تئاتر دانستند، اما در نهایت تسلیم شرایط شدند و برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود به سراغ اینترنت و اجراهای آنلاین رفتند.
البته مخالفت برخی از اهالی فرهنگ روسیه با حرکت به سمت تولید محتوای دیجیتال دلایل فلسفی نداشت و بیشتر به دلیل مسائل اقتصادی بود. به عنوان مثال مدیر موزه ارمیتاژ یعنی میخائیل پتروسکی، که در سطور پیشین این مطلب به او اشاره شد، معتقد بود که تولید محتوای آنلاین برای او و همکارانش در این موزه و سایر موزهها بسیار گران تمام میشود.
پس از آنکه هنرمندان تئاتر به سمت تولید آثار دیجیتال و پخش آنها از طریق اینترنت رفتند توجه مردم روسیه به تئاتر بیشتر از گذشته شد. افرادی که تا پیش از دوران قرنطینه میانه چندانی با تئاتر نداشتند در طول دوران قرنطینه توانستند از طریق فضای مجازی آشنایی بیشتری با این هنر بیابند. از سوی دیگر ساکنان شهرهای بزرگ روسیه که تا پیش از آن تنها بر آثار نمایشی هنرمندان شهرهای مسکو و سنپترزبورگ متمرکز بودند از طریق اینترنت توانستند با آثار هنرمندان شهرهای کوچک و مناطق دور افتاده این کشور نیز آشنا شوند. در این میان داغ شدن نقد هنرهای نمایشی و بررسی آثار مختلف در فضای مجازی موجب شد تا توجه مردم بیش از پیش به تئاتر جلب شود.
تغییر صحنه نمایش از سالنهای تئاتر به فضای مجازی این امکان را فراهم کرد تا هنرمندان تئاتر مخاطبان تازهای بیابند و هنر خود را معطوف به جلب نظر و ارضای سلیقه قشر خاصی از جامعه نکنند. بسیاری از هنرمندان جوان با تجربه این فضای تازه به دنبال جذب حداکثری مخاطب رفتند و تلاش خود را به برقراری ارتباط با اقشار مختلف اجتماع از طریق تولید نمایشهای نوگرای آنلاین معطوف کردند. بخش ویژهای از «جشنواره هنری سن پترزبورگ» که در ابتدای تابستان امسال برگزار شد به معرفی چنین آثاری اختصاص داشت. این بخش از جشنواره «برنامه خودجوش» نام داشت و علاوه بر معرفی نمایشهای آنلاین از کشورهای مختلفی نظیر انگلستان، آلمان، سوئیس و روسیه از کارگاه آموزشی نیز تشکیل شده بود. در مجموع شاید بتوان گفت که هنرمندان جوان روسیه توانستند خود را بیش از دیگران با فضای جدید مجازی و نمایشهای آنلاین تطبیق بدهند.
وضعیت کلی هنرمندان تئاتر روسیه در دوران کووید 19
همان گونه که در ابتدای متن پیش رو به آن اشاره شد ماهیت تئاتر روسیه بیش از آسیا به اروپا شباهت دارد. در مورد وضعیت هنرمندان این کشور پس از بحران کووید ۱۹ نیز میتوان همین ادعا را مطرح کرد و به این نکته اشاره نمود که وضعیت آنها شباهت بیشتری با همتایان اروپایی نسبت به همکاران آسیایی داشت. با وجود آنکه هنرمندان تئاتر روسیه نیز مانند بسیاری از همتایان اروپایی خود فشار اقتصادی محسوسی را در طول یک سال اخیر تجربه کردند اما مسلما این فشار به اندازه فشار اقتصادی تحمیل شده بر اهالی تئاتر کشورهای آسیایی دور و نزدیک نظیر ایران، تاجیکستان، افغانستان، مالزی یا لبنان نبوده است. البته نقاط مشترک فراوانی میان هنرمندان تئاتر در تمام کشورهایی که به نام آنها اشاره شد وجود دارد؛ شاید مهمترین آنها این باشد که همگی برای عادی شدن اوضاع لحظه شماری میکنند تا بتوانند بار دیگر با خیال راحت به روی صحنه باز گردند.