گفتوگو با کارگردان نمایش سرباز حاضر در فجر 38
روایت کمتر از دو ثانیه؛از شلیک تا اصابت!
ایران تئاتر: نمایش سرباز به کارگردانی حسین پارسایی روز دوم تا ششم(۱۲ تا ۱۶ بهمن) سیونهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر ساعت ۱۸:۳۰ در بخش غیر رقابتی و مهمان در تالار وحدت به صحنه می رود. به همین بهانه گفتوگو با کارگردان این نمایش را بازنشر می کنیم.
اطلاق عنوان مستند به این نمایش به جهت تحقیقاتی است که در مورد زندگی سردار سلیمانی به عمل آمده است. پروسه تحقیقاتی برای نگارش نمایشنامه از سوی شما چقدر زمان بُرد و شما برای توالی در روایت نمایشی از چه مقطعی از دوران مجاهدت سردار استفاده کردید؟
همه ما به نوعی در سوگ و فقدان این سرباز ملی که در محور مقاومت حرف نخست را میزد، سهیم شدیم. میلیونها نفر با احترام او را تشییع کردند و این موضوع همواره در ذهن من به عنوان یک مسئله اصلی ، مهم و جاری بود و در نتیجه از همان موقع کار پژوهشی را آغاز کردم تا بلکه اثری ملی، مردمی و البته با سویههای زیستی و مقاومتی در شأن سردار دلها که بحق قهرمان ملی ایران است، تهیه کنم.
در ادامه بهترین گونه نمایشی یعنی مستند - نمایش را برای طرح داستانی انتخاب کردم و در این راستا مستنداتی صحیح، صریح و تأثیرگذار همچون خودِ خودِ قهرمان غایب قصه نمایش «سرباز» و روایتهای متعددی از منش و رفتار او در مواجهه با مسائل، دور از قهرمانسازیهای مرسوم و گزافهگوییهای شعار گونه مورد مداقه قرار گرفت، چرا که شهید عزیز ما خود فی ذاته دارای چنان خصائل معنوی و انسانی است که به گواه دوست و بیطرف و حتی دشمن میتوان دهها نمونه از آن برکشید و شمارش کرد.
سردار سلیمانی، شخصیتی است که خودش اهل ستایش نیست و از چنین رفتارهایی همواره گریزان بوده، شخصیتی که اهل مصاحبه نبود و ترجیحش این بوده است که مرد میدان عمل و نبرد باشد. ترجیح میداد دست ارادتش را همواره بر سینه خود برای خدمتگزاری، وفاداری و علمداری نگه دارد و لذا باید به این نکته اشاره کنم که تمام این خصایل بیرون از او نبود و همین کار گروه اجرایی را برای پرداخت به سویههای زیستی او دشوار میکرد. در حقیقت میز گردی به بزرگی بخشی از جهان کوچک شده که جغرافیای صحنه نبرد را باید بازسازی میکردیم. جهانی کوچک شده که انگار آن را از فاصلهای دور و از بالا مشاهده میکنیم. بازیگران و راویان این مستند نمایشی، گویی فرماندهان نظامی در شب پیش از یک اتفاق بزرگ هستند که دور صحنه بازسازی شده از جغرافیای نبرد، گرد هم آمدهاند.
در صحنه نمایش ما با یک سطح شیبدار که نماد دیش ماهواره به مثابه رسانه است مواجهیم. در دورانی که سردار مشغول دفع بلا و از بین بردن گروه تروریستی داعش بود، بازار هجمه مسموم رسانهای علیه ایشان بسیار داغ بود، در مورد این تمهید در طراحی صحنه نمایش توضیح بفرمایید و اینکه از این امکانات در صحنه نمایش چه بهره ای در میزانسن نمایش بردید؟
با نگاه به صحنه نمایش از منظر طراحی، بیننده با یک استودیوی بزرگ بینالمللی خبر مواجه میشود که در حال تحلیل و تفسیر روش ومنش یک قهرمان ملی است؛ با همین رویکرد و هدف، شخصاً نخستین گام برای تولید این اثر را برداشتم. کار تحقیقی و پژوهشی برای تولید این اثر که قریب به شش ماه زمان از من گرفت مرا به این باور قلبی رساند که برای تولید نمایش «سرباز» در راستای شأن و شخصیت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، گونه مستند - نمایش میتواند بهترین باشد و لذا شروع به نگارش کردم. بعد از حدود چهار ماه فعالیت و تحقیق، گفتوگو با نزدیکان سردار و شهید بزرگوار راه مقاومت و همچنین کتابهایی که درباره او چاپ شده بود، مطالب و اخباری که در رسانهها منتشر شد بود در نهایت به تولید این مستند - نمایش منجر شد و «سرباز» متولد شد.
برای مخاطبان ما که موفق به دیدن نمایش نشدهاند و یا در مواجهه با آن شاید به آن چیزی که نمایش درصدد روایت آن است اشراف پیدا نکردهاند، توضیح دهید که مستند ـ نمایش «سرباز» اساساً چه چیزی را قصد دارد روایت کند؟ و ملاک شما در انتخاب بازیگران برای این نمایش چه بوده است؟
روایتگر اصلی این مستند ـ نمایش اینطور آغاز میکند: کمتر از دو ثانیه، دو ثانیه از شلیک تا اصابت! باید این زمان کوتاه را به اندازه تمام زوایای زیستی قهرمان این قصه گسترش داد و ابدی کرد....اینجا نه استودیوی خبر که جغرافیای بی حد و مرزی است که دوست و دشمن در آن شبیهسازی میشوند و این صحنه جادویی محل بحث و مجادله تاریخی خواهد شد و بدین ترتیب به توالی وقایع بیوگرافیک و حوادث مهم و درخشان کارنامه حاج قاسم شهید و به تبع آن حضور و سیطره دشمنان در خاورمیانه بازسازی و مستند نمایی میشود.
این نمایش و هر آنچه در آن اتفاق میافتد، به فاصله کمتر از دو ثانیه است. یعنی فاصله فرمان شلیک تا اصابت سه راکت لیزری به هدف . این دو ثانیه مبنای روایت قصه است و به همان اندازه بیزمان و ابدی!. گروه اجرایی این دو ثانیه را بسط و گسترش میدهد. انگار که خاطرات و کارنامه زیستی یک قهرمان ملی با ایدئولوژی انقلابی و اسلامی را بخواهد به عنوان محور مقاومت در باز طراحی خاورمیانه مرور سریع کرده باشد. شخصیتهای تأثیرگذار شکلگیری این مستند نمایشی که ناظر اتفاقات گوناگون از نوجوانی تا شهادت سردارند و به شیوههای نمایشی بازآفرینی و شبیهسازی میشوند. همه از شهدا و رفقای ناب قهرمان قصهاند. محمد حسین یوسف الهی، حسین پورجعفری، احمد کاظمی، عماد مغنیه، ابومهدی المهندس و در مقابل چهره اهریمنی دشمنان این آب و خاک به عنوان نماد سلطه که گزارشی از مواجهات خود را با قهرمان قصه روایت میکنند. روایتی که تنها بر جنبههای مرسوم نمایش مستند برپا نشده ، بلکه سویههای نمایشی و دراماتیک و مواجهات عاطفی یا جنگی را میتوان در این قالب به صورت حماسی تعریف و بازنمایی کرد. شهید سلیمانی ، قهرمان غایب این مستند نمایشی است. در این دو ثانیه ابدی همه حرف اوست و خودش نیست. خودش انگار مثل فیلمی که روزگاری از او دیدم ، سرش را پایین انداخته و دستش از شرمی معصومانه روی صورتش آمده، چرا که او اهل ستایش نبود. این نمایش مستند با استفاده از جلوههای ویژه بصری سعی در بازسازی ذهنی اتفاقات افتاده در محور مقاومت برای حفظ امنیت پایدار ایران و نیز سلوک روحی و فردی شهید سلیمانی دارد. تعدادی دیگر از شخصیتهای نمایشی که در ساحت گفت و گوهای تلفنی یا اسکایپی در طول مدت نمایش حضور بهم می رسانند، همه و همه سویههای مختلفی از زندگی قهرمان غایب ما را روشن می کنند. هر کس روایت خودش از او را خواهد داشت.
اما در مورد انتخاب بازیگران باید در یک جمله بگویم این کار وامدار چهرهای غایب به عنوان قهرمان قصه یک مستند و قهرمان یک ملت است و نیاز به چهره دیگری نداشت و اعتقاد راسخ دارم علاوه بر تناسب نقش و تجربه و تخصص دوستان و همراهان همچون انوش معظمی، مجید رحمتی، سروش کریمینژاد، مسعود رحیم پور، رضا راد، احمد صمیمی و.... همه ما برای حضور در این کار انتخاب شدیم و این توفیق بزرگی است.
شما چه تمهیداتی به عنوان کارگردان در تولید این نمایش اندیشیدهاید که حال که قرار است «سرباز» یک حرف مهم در سطح ملی و حتی جهانی داشته باشد، مخاطبانش طیف گستردهای از اقشار مختلف جامعه را دربرگیرد؟
ما در بازسازیهای دراماتیک نمایش و حضور شخصیتها از تکنیک شبیهخوانی استفاده کردیم و اینجا نیز همین کارکرد در روی صحنه متصور است. این تکنیک امکانی برای گریز و ثبت و نشان این همانی به وقایع مهم تاریخی، مذهبی و اسطورهای دارد. این تئاتر مستند رویکرد دراماتیک خود را در سوگ و حماسه میجوید. روایت از زندگی و سلوک رفتاری شهید تنها به زندگی او برنمیگردد. در تشییع او انسانهایی با سلایق مختلف سیاسی مرثیهسرایی کردند و او را سربازی صادق برای وطن دانستند. بنابراین سویههای متنوع رفتاری این قهرمان شهید را میتوان در تاریخ مذهبی و اسطورهای ایران جستجو کرد. دست جدا افتاده او بشارت شهادتش، گریزی به علمداری و ولایتپذیری و جان بر کفی عباس، سقای تشنه لبان خواهد بود. این همانی و سرنوشتی که لایق بزرگی چون او بود. منتها این بار ما با یک عباس معاصر مواجهایم. عباسی که صلابتش که جذبه و کارمایش مقر همگان است. سه راکت لیزری میتواند این همانی از تیر سه شعبه حرمله باشد که بر گلوی اصغر نشست و بطور کل در زندگی شهید سلیمانی فرازهای متعددی از زیست عاشورایی را میتوان ردگیری کرد. از دیگر سو داستان سیاوش و مویه ایرانیان از کشته شدن این پهلوان اساطیری، در منش و فرجام شهید سلیمانی اصالت دارد. این همانی افراسیاب و ترامپ (یا مفهومی بزرگتر، استکبار) و کشتن ناجوانمردانه سیاوش (حاج قاسم سلیمانی ) به عنوان سرباز وطن و دشمنی با ایران و ایرانی از آن جمله است.
این مستند نمایشی قصد دارد قهرمان ملی ایران زمین را همانطور که خود طلب میکرد و اصرار داشت «سرباز» ارائه دهد. فرماندهی جسور، خلاق مخلص، فراجناحی و مردی که جز برای رضای خدا گامی بر نمیداشت و بوی خدا را می داد و به این واسطه معتقدم «هر کجا بوی خدا میآید خلق بین، بی سر و پا میآید».
شما دو تجربه موفق در دوران کرونا در عرصه تئاتر داشتید، یکی نمایش «علمدار» و دیگری نمایش «سرباز»؛ کار کردن در چنین شرایطی، هماهنگی گروه و برقراری جلسات تمرین چه سختیها و مرارتهایی دارد؟
تئاتر در شرایط عادی سخت تولید میشود در حال حاضر و مسئله کرونا نیز مزید بر علت دشواریهای زیادی برای هنرمندان این عرصه و البته هر گونه اجتماع تهیه و تولید آثار تصویری و نمایشی فراهم کرده است. اما به هرترتیب نمیتوان دست روی دست گذاشت. این یکی از خصوصیات بارز هنرمندان تئاتر است که تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند، بنویسند، بخوانند، بسازند و در این دوران سخت و نگران کننده کرونایی با رعایت پروتکلهای بهداشتی دست به آفرینش بزنند چرا که مردم و مخاطبان در این روزگار بیش از هر زمان دیگری نیازمند تولید برنامههای متنوع فرهنگی و هنری است و هنر زنده تئاتر روح و روان مخاطبانش را التیام میبخشد. ما نیز سعی کردیم بر این مدار حرکت کرده و گام برداریم.
تجربه کارگردانی شما در چند اثری که شاهد آن بودیم و البته در گونه نمایشهای دینی و ارزشی میتوان آنها را طبقه بندی کرد، نشان می دهد که مبحث حرکات فرم مقولهای اجتناب ناپذیر در آثار شماست. حال و هوای فرم کاران این نمایش ناخودآگاه نمایش «سردار مهر و ماه» را در ذهن تداعی میکرد، کارآیی طراحی و اجرای چنین صحنههای در این قبیل نمایشها چیست؟
امروزه با دنیای تصویر و هنرهای دیداری مواجه هستیم که تأثیرگذاری بیشتری نسبت به کلام دارد. البته این موضوع به ساحت و ساختار اثر بر میگردد. موسیقی - نمایش «سرباز» از منظر فرم و حرکت همچون سایر نمایشهای مذهبی من دارای مجموعه حرکاتی هدفمند و متناسب با ظرفیت موسیقی و محتوای متن نمایشی و معاصرسازی مفاهیم است و این مهم را سالهاست علی براتی ؛ آرتیست جوان، خوشفکر و خلاق این عرصه به عنوان طراح و کریوگرافی و گروه پُر تلاش و پُرانگیزه اش در گروه «قبیله» انجام میدهد تا به این وسیله بتوان به فرمی از ارتباط بدون کلام و یا همان بیان فیگوراتیو دست یافت. به طور طبیعی ضرباهنگ موسیقی در پویایی و هیجان اثر بسیار موثر است.
بسیاری از دوستان همکار تئاتری با وجود شرایط حاکم و شیوع کرونا به این روند تولید نمایش هم راضی هستند و البته گله مند که زیرساخت ها فراهم نیست و حمایتی صورت نمیگیرد. نمایش شما با حمایت و سرمایه گذاری بنیاد رودکی در مورد موضوع خاصی به نام سردار سلیمانی تولید شد، مقداری در مورد پیشنهاد یا سفارش تولید این نمایش به شما توضیح دهید تا این شائبه که کار نمایش کردن در این زمانه فقط منحصر به افراد خاصی است از بین برود؟
ابتدا باید بگویم که تولید این اثر سفارش هیچ نهاد، ارگان و سازمانی نبوده و در قالب دغدغه شخصی من و مجموعه هنرمندان این نمایش و با یک ایمان مشترک شکل گرفت و تهیه و تولید مستند نمایش «سرباز» مرهون همراهی و حمایت همه جانبه بنیاد فرهنگی هنری رودکی در مقام تهیهکننده و همراهی و مشارکت اداره کل هنرهای نمایشی است و بعد از «علمدار» این دومین اثر نمایشی است که با اهداف فرهنگی توفیق همکاری با مجموعه بنیاد رودکی را پیدا کرده است و انتخاب تالار وحدت هم در راستای طراحی نمایش و نیازهای فنی و تکنولوژی نمایش است.
نکته دوم اینکه باید گفت این امکان برای همه وجود دارد و منحصر به شخص خاصی نیست. هر کس دیگری متقاضی اجرای نمایش در تالار وحدت یا دیگر مجموعه ها باشد و با رعایت پروتکل های بهداشتی متقاضی اجرای آنلاین اثر باشد ، فکر نمیکنم مانعی باشد که البته شما مطلع هستید و در اخبار هم منعکس شد. نمایش «علمدار» یک حرکت فرهنگی با اهداف خیریه بیهیچ چشمداشت مالی بود و «سرباز» هم برای من یک ادای دین و ندر فرهنگی و افتخاری است و جا دارد از بنیاد رودکی و اداره کل هنرهای نمایشی که بانی این رویداد نمایشی شدند صمیمانه سپاسگزاری کنم.
من در اینجا باید به دفاع از کار بزرگی که به کمک و همکاری دوستانم موفق به انجام آن شدیم بپردازم و لذا از شما میخواهم که نام یک هنرمند را ببرید که به بنیاد رودکی مراجعه کرده باشد و متفاضی اجرا با شرایط مشابه این دو اثر (علمدار و سرباز) باشد و جواب منفی گرفته باشد. تهیهکنندگی بنیاد رودکی و همراهی و مشارکت مرکز هنرهای نمایشی ورای همدلی، همسویی و حمایت معنوی که بسیار برای این اجرا ارزشمند است، بیش از هزینههای تولید سایر آثار نیست.
سردار سلیمانی یک قهرمان ملی و در عرصه مقاومت اسلامی میتوان گفت بینالمللی است، چرا تولید این نمایش در آستانه سالگرد شهادت ایشان صورت گرفت و در طول یک سال گذشته اتفاقی را شاهد نبودیم که به این واسطه انگ سفارشی و مناسبتی بودن تولید چنین نمایش هایی از بین برود؟
شخصیت پردازی چهرههایی همچون سردار سلیمانی ، کار بسیار دشواری است و نیازمند پژوهش گستردهای است. کمتر شخصیتی در طول تاریخ معاصر ایران چنین ویژگیهایی دارد. مقتدر، فروتن، شیفته، مدبر و خستگیناپذیر و به طور طبیعی یکسال زمان زیادی نیست و البته از نظر من مناسبت هم نیست چرا که حاج قاسم ، یک اسم یا یک صفت نیست بلکه یک تفکر ایرانی، اسلامی و جاری و ساری است.
آیا این نمایش در جشنواره «تئاتر فجر» هم اجرا خواهد شد و یا اجرایی با زبانی دیگر که بُرد بینالمللی داشته باشد هم در دستور کار قرار دارد؟
بله ، پیشنهاد حضور در جشنواره فجر و اجراهای بینالمللی با ترجمه همزمان در دستور کار است.
در برخی از صحنهها، صدای خود شهید در مکالمات بیسیمی و تلفنی را می شنیدیم، در سینما این اتفاق شاید ابتکار شخصی مثل محمدحسین مهدویان در «آخرین زمستان» و «ایستاده در غبار» بود اما در تئاتر به جهت زنده بودن اجرا کار دشواری است. مقداری در مورد برخی ویژگیهای منحصر به فرد این نمایش توضیح دهید؟
بیشک از ویژگیهای بارز یک کار مستند ارجاعات مستقیم به وقایع بیوگرافیک و حوداث مهم ودرخشان شخصیت محوری داستان است و استفاده از صدای کاراکتر اصلی که قصد نشان دادن آن را نداریم، یکی از تمهیدات مستند نمایشی است که ما هم این تمهید را به کار بردیم و در جریان تمرین به یک انسجام و هماهنگی در این ارتباط رسیدیم.
و سخن پایانی؟
در پایان از طراحان هنری، هنرمندان و همکارانم با محوریت علی براتی در مقام مجری طرح و طراح حرکت وهمراهی رضا راد، داریوش یگانه، سروش کریمینژاد، ندا سیاس، مژگان عیوضی، حسین میرزا محمدی و... همچنین انوش معظمی، مجید رحمتی، مسعود رحیم پور، احمد صمیمی، حسین نصری، میلاد محمدزاده، آصف جاودانفرد، یونس حمزه لویی، رضا طالبیزاده، آرمان صلحی، سعید نوعی، میثم جبارزاده، رضا خاکی، مارال قادری، امید کفایتی، اسمعیل صالحی، الکس ملک کرم، مهدیار کشمیر،حامد شمسه، هومن حسین زاده و ملیکا کاشانی و ... سپاسگزارم و از بنیاد فرهنگی و هنری رودکی نیز تشکر ویژه میکنم.