در حال بارگذاری ...
حمیدرضااردلان در کارگاه عروسک‌ها و هفت آیین ترانس مدرن گفت:

انسان همواره خواستار الحاق خود به باقی هستی است

دکتر اردلان گفت:در سیر حرکتی انسان از جزئی به نام باقی هستی که از آن جدا مانده وصال مطلق ممکن نیست و انسان دائماً در حال حرکت و نزدیک شدن است؛در این سیر عباراتی همچون نقطه، حرف، مرگ و دایره به عنوان مفاهیم فلسفی حیات مطرح می‌شوند.

به گزارش ایران تئاتر، کارگاه "عروسک‌ها و هفت آئین ترانس مدرن" از سلسله کارگاه‌های تخصصی هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران ـ مبارک به مدرسی حمیدرضا اردلان؛ نویسنده و آئین‌شناس به شکل آنلاین برگزار شد.

وی در ابتدای این گاره گفت:در بعضی از هنرها گرایشات غیرفلسفی وجود داشته و لذا موضوع ترانس مدرن به عنوان موضوعی جدید می‌تواند در کنار موسیقی و تفکر متأثر از آن تشکیل یک کلونی را بدهد  و باید گفت که ترانس مدرن در حوزه هنر چند ترم دقیق دارد.

اردلان ادامه داد: براساس این تفکر دو موضع در دنیا وجود دارد، یکی خود انسان که در یک سو قرار داد و در سوی مقابل باقی هستی که غیر از انسان است و این تقسیم‌بندی با خود یک ویژگی و مختصات دارد و آن اینکه ما به عنوان بشر خودمان را همواره از هستی جدا می‌کنیم و به این امر اذعان و شهادت داریم که یک تمایز میان ما و هستی فاصله انداخته است.

 

اصالت "من" شاکله اومانیسم را شکل می‌دهد

وی تصریح کرد:این افتراق از طریق زبان قابل معنی است که در زبان فارسی به آن "من" گفته می‌شود و در زبان لاتین آن را "ایگو" خطاب می‌کنند و اصالت  این "من" است که شاکله اومانیسم را شکل می‌دهد اما نکته قابل ملاحظه اینکه باید دید بشر چگونه قادر است از این سوی این خط تمایز  حرکت کرده و خود را به باقی هستی وصل نماید که در نخستین راهکار این امر پیشنهاد می‌شود که انسان به عنوان "من" باید ذهن خود را از همه چیز تهی کند و در اصل منیتی در کار نباشد و در این حالت است که  از "من" تهی شده و موجودی جدیدی می‌سازد که جزئی از باقی هستی است و البته صاحب زبان نیز شده است.

اردلان ادامه داد:در فلسفه مشرق زمین و البته در تفکر برخی از فلاسفه غربی، نقطه در ناکجاآباد استقرار دارد و نزدیکترین حالت به عدم و نیستی است که بروز پیدا کرده است و ما یک نقطه در هستی که بروز پیدا کرده است را نمی‌توانیم بیابیم اما همین نقطه اگر روی کاغذ و لوح سفیدی نقش شود آنجاست که قابل لمس است و حجم و جرم پیدا می‌کند و ما به این واسطه در حقیقت یک واسطه در حوزه صورت خلق کرده‌ایم چرا که همه چیز از یک نقطه پدید آمده و در سیر معکوس همه آن وسعت پدید آمده به یک نقطه نیز ختم خواهد شد.

 

همواره کمترین فاصله با نقطه میسر است و انطباق ممکن نیست

این مدرس دانشگاه تأکید کرد: بسیاری از فلاسفه و عرفا در طول تاریخ سعی کرده‌اند تا  مرزهای بین این هستی با آن اولین نقطه برهم زده و ما را به آن نقطه آغازین برسانند که نخستین گام در این امر طی طریق و حرکت به سوی آن نقطه است که البته انطباق هیچگاه ممکن نیست و ما تنها می‌توانیم در سیر زندگی به سمت آن نقطه در حرکت باشیم و کمترین فاصله را نیز با آن به دست آوریم.

وی با اشاره به اینکه این امر جریان عکس اومانیته است، گفت: در حقیقت این سیر بازگشت به مقام جمع هستی است که برای این امر همچنین باید مسلح به ابزاری باشیم، ابزاری کاملاً انتزاعی و غیرقابل لمس که شاید بتوان از آن تعبیر به تمرکز کرد. در حقیقت تمرکز؛ توجه به یک موضوع و رهایی از چیزهای دیگر است و اینکه ما تنها و تنها باید به آنچه که به ذهنمان خطور کرده است فکر کنیم  یعنی مرکزجویی و به سمت مرکز آن چیز در حرکت نیز باشیم.

اردلان اظهار داشت: مرکز هر چیز یک نقطه بنیادین است و نقطه دارای زمان و مکان نیست و این تمرکز در مورد موضوع مثالی از نسبی بودن کارکرد آن است و در ذهن ما یک موضوع به شکل مداوم در یک حرکت دائمی در حال تکرار شدن است؛ بله یک چیز و آن یک چیز ما را با یک جهان در آستانه یافتن نقطه و عدم روبرو می‌کند؛ آنچه که مثلاً در هندوستان و آئین هندو تعبیر به تهی بودگی می‌شود و برای قرارگیری در این سیر باید یکی یکی همه علایق و وابستگی‌ها را کنار بگذاریم و اینگونه نیز که بتوان یکجا و دفعتاً از همه آن‌ها چشم بپوشانیم.

این آئین‌شناس افزود: در عرفان ایرانی نیز این سیر و سلوک را داریم اینکه ابتدا گفته می‌شود کم غذا بخورید، کم بخوابید و پس از آن  سکوت کرده و کمتر حرف بزنید و به این شکل کلیه تعلقات دنیوی که به کثرت افتاده است را حذف می‌کند تا وصل به یک نقطه شود که در آئین دینی موجودی است که اسم اعظم از آن اوست.

 

مرگ فصل تمایز ما با باقی هستی است

وی ادامه داد: بعد از حرکت به سوی آن نقطه، سیر به سمت مفهوم دیگری به نام مرگ آغاز می‌شود؛ این مکانیسم هستی است که ما را به سمت خود ملحق می کند و ما دچار مرگ می‌شویم و این مرگ همان فصل تمایز میان ما و باقی هستی است که البته  در یک سیر عقلانی منجر به مرگ آگاهی می‌شود و هنگامی که ما در آن نقطه تنها می‌شویم استنباطی مرگ اندیشانه داریم و این امر بر ما مسجل می‌شود که در راه رفتن به سوی آن نقطه باید اجزای دیگر زندگی را نیز کم کنید و جالب است که این مرگ همه این قطع تعلقات را به شکل قهری برای ما به انجام می‌رساند.

وی در ادامه افزود: درست براساس این تفکر است که در قالب تئاتری مبتنی بر ترانس مدرن شاهد هستیم که اجرای نمایش برای انبوهی از مخاطبان صورت نمی‌گیرد و نمایشگر گاه برای رسیدن و نزدیکی به آن نقطه‌ای که پس از گدر از آن به مابقی هستی ملحق و نزدیک خواهد شد حتی برای اجسام، اشیا و طبیعت هم به اجرای نمایش می‌پردازد که در نگاه نخست و براساس قراردادهای تئاتری امری سفیهانه به نظر می‌رسد.

اردلان در بخش دیگری از این کارگاه  در موره واژه‌ای با نام "حرف" سخن گفت و ادامه داد: شاید اکنون و در فاصله چند دقیقه من و یا هر کس دیگری برای اینکه مفهوم خود را انتقال دهد متوسل به جملات زیادی شود که از کنار هم قرار گرفتن حروف در کنار هم که کلمه را می‌سازند و ردیف شدن کلمات پشت سر هم، به وجود می‌آیند اما تصور کنید یک جامعه بدوی که مثلاً در یک جزیره اقامت داشت چون اعمال محدودی را انجام می‌داد لذا مفاهیم واژگانی او نیز محدود بود و ممکن بود به جای ادای کلمات و جملات با ابراز چند حرف و آوا بتوان مفهوم خود را برساند و به طور قطع مثلاً در مورد اقوام فینیقی اگر دیکشنری وجود داشت دستور زبان آن‌ها اینچنین که اکنون است گسترده و وسیع نبود و باید در سیر تاریخی این دگرگونی به این نکته اذعان کرد که با اضمحلال جامعه مادرسالاری و پیدایش پدرسالاری است که زمان و طبقات شکل گرفته و دلیل پیدایش فعل به عنوان شاخصه اصلی جمله نیز همین مطلب بوده است و باید گفت که اساساً فعل تزریق زمان به زبان است و لذا اعتبار زبان مردمان دوهزار سال پیش اکنون دیگر فاقد کاربرد است.

 

در ترانس مدرن سعی داریم جمله به کار نبریم

وی  با اشاره به اینکه از جمله مهمترین دلایلی که موجب شد زمان دوره‌ای شود ورود زمان به زبان است، گفت: در ترانس مدرن ما سعی داریم که جمله به کار نبریم و لذا حرف در جهان مفهوم گراست و سکوت می‌تواند جایگزین خوبی برای زبان در جهان باشد.

اردلان با اشاره مجدد به آئین ادیان گفت: در ادیان اسم اعظم داریم اما فعل اعظم نداریم چرا که یک اسم می‌تواند زاییده همه صفات و افعالی باشد که ما آن را به آن اسم نسبت می‌دهیم پس اسم کارکردی دوگانه دارد؛ وقتی واژه‌ای همچون لطیف یکی از اسماء اعظم است یعنی هر موجودیتی که ماهیت لطیف، آرام  و نظایر آن را در ذهن تداعی کند واجد این صفت است حال می‌خواهد اسم باشد و یا فعل و براین اساس است که در ادیان تمامی دعاها کارکردشان کمک به یافتن راهی است که اسم به حرف و حرف به نقطه و نقطه به مرگ منتهی شود، منتها مرگی که در سیر آن مرگ آگاهی نیز رخ داده باشد.

 

دایره واژه‌ای پیچیده و رازآلود در فلسفه است

وی به واژه دیگری مصطلح در عرفان شرف و فلسفه یونان اشاره کرد و گفت:  دایره از جمله واژگانی است که پیچیدگی‌های خود را در این حوزه دارد؛ از سیر نت‌های هفتگانه موسیقی که در یک حرکت دوار  مجدد به همان نت آغازین می‌رسند گرفته  تا مفهومی به نام نوستالژی که دنیا را در یک حرکت دوار به نقطه آغازین خود بازمی‌گرداند و چه حس غریبی به انسان دست می‌دهد که در این سیلان دوار مجدد به همان زمانه‌ای بازگردد که روزگاری در آن زیست کرده و اکنون برایش غریب و پیچیده است

اردلان تصریح کرد: مفهوم دایره در فلسفه بسیار پرتکرار است همچون زمین که گرد است، سنگی که بر سطح آب تولید امواجی دوار می‌کند  و نظایر آن  و لذا دایره محیط بر دنیا و اعمال ماست که اگر تکرار شود انزوا را در پی دارد و انسان به واسطه زبان است که سعی دارد از این دایره بسته در زندگی خود بگریزد.

وی در پایان گفت: برای درک مفهوم ترانس مدرن باید ابتدا منطق صوری را خواند؛ بر منطق دیالکتیک اشراف پیدا کرد و پس از گذر از واژه پست هرمنوتیک و پست متافیزیک جهت‌یابی کرد و جهت ترانس مدرن رسیدن به همه نقطه‌ای است که انسان را به دیگر وجه خود یعنی باقی هستی ملحق می‌کند و به نظر می‌رسد عروسک به عنوان عنصری نمایشی گزینه مناسبی است که در یک فضای قراردادی و مصنوعی که جایگزین انسان می‌شود، آدمی خود را در تقابل و تعامل به جهان پیرامون خود نظاره‌گر باشد.   




مطالب مرتبط

دبیر سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی خبر داد

در دوره اخیر، شاهد حضور گروه‌های حرفه‌ای‌تر هستیم
دبیر سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی خبر داد

در دوره اخیر، شاهد حضور گروه‌های حرفه‌ای‌تر هستیم

دبیر سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی گفت علاوه بر افزایش تعداد طرح‌های رسیده به این بخش شاهد حضور گروه‌های حرفه‌ای‌تری نیز هستیم و استقبال و شور و حال ویژه‌ای در بخش‌های مختلف دیده می‌شود.

|

محمود سالاری در آیین افتتاحیه جشنواره شبستان گفت

تئاتر مسجدی، ریشه و مبنای قرآنی دارد
محمود سالاری در آیین افتتاحیه جشنواره شبستان گفت

تئاتر مسجدی، ریشه و مبنای قرآنی دارد

محمود سالاری، در آیین افتتاحیه نخستین جشنواره ملی تئاتر شبستان تاکید کرد تئاتر مسجدی، ریشه و مبنای قرآنی دارد و از این طریق، هنرهای قدسی از مساجد به سطح جامعه راه خواهند یافت.

|

مراسم بدرقه هنرمندان یونانی در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اردکان

نیکولاس تومبروس: در برابر هنرمندان ایرانی کوچک هستیم
مراسم بدرقه هنرمندان یونانی در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اردکان

نیکولاس تومبروس: در برابر هنرمندان ایرانی کوچک هستیم

نیکولاس تومبروس، کارگردان یونانی حاضر در بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان، اعلام کرد هیچگاه تماشاگران و مردم یزد و اردکان را فراموش نخواهد کرد و خودش را دربرابر هنرمندان ایرانی کوچک می‌بیند.

|

توجه ویژه به نوجوانان در بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان

آغاز دو کارگاه آموزشی داوود کیانیان با حضور نوجوانان
توجه ویژه به نوجوانان در بیست‌وهشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان

آغاز دو کارگاه آموزشی داوود کیانیان با حضور نوجوانان

همزمان با اولین روز جشنواره تئاتر کودک و نوجوان کارگاه‌های «نمایشنامه نویسی ویژه نوجوان» و «آشنایی با کاربرد تئاتر در زندگی» با حضور داوود کیانیان در شهر اردکان یزد برگزار شد.

|

در گفت‌وگو با دو عروسک‌گردان نمایش «آیینه» مطرح شد

شگفت‌زدگی یونانی‌ها از برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان
در گفت‌وگو با دو عروسک‌گردان نمایش «آیینه» مطرح شد

شگفت‌زدگی یونانی‌ها از برگزاری جشنواره تئاتر کودک و نوجوان

الینا پانایوتو و نیکولاس تومبروس دو هنرمند یونانی حاضر در جشنواره تئاتر کودک و نوجوان اردکان می‌گویند از برگزاری و حضور مخاطبانی از طیف کودک، نوجوان و بزرگسال در شهر اردکان شگفت‌زده شده‌اند.

|

عضو هیئت انتخاب تئاتر نوجوان جشنواره اردکان مطرح کرد

درک مفهوم «دغدغه روز»؛ چالش‌ هنرمندان در مواجهه با تئاتر کودک است
عضو هیئت انتخاب تئاتر نوجوان جشنواره اردکان مطرح کرد

درک مفهوم «دغدغه روز»؛ چالش‌ هنرمندان در مواجهه با تئاتر کودک است

فریبا دلیری، عضو هیئت انتخاب تئاتر نوجوان جشنواره تئاتر کودک و نوجوان گفت محتوای کودک می بایست مبتنی بر دغدغه کودک امروز باشد؛ یعنی هم مبتنی بر جامعه شناسی و روانشناسی کودک و هم مبتنی بر روند آمایشی زمانی و جغرافیایی او باشد.

|

نظرات کاربران