نگاهی به جشنواره تئاتر ایثار منطقه 3 شیراز
با توجه به این که مفهوم ایثار در تمامی آثار مشترک بود، چگونگی بیان این مفهوم باعث تمایز آنها از یکدیگر میشد. بنابراین تکنیک میتوانست در این جولانگاه حرف اول را بزند. چنانچه آثاری مانند"چهل ستون"، "بازی" و"بیهوده قرمز نشدن" نسبت به مابقی آثار یک سر و گردن بالاتر جلوه میکردند.
رضا آشفته:
شرکت نمایشهای خلاق در جشنواره تئاتر ایثار منطقه 3(شیراز) بارزترین امتیاز این جشنواره بود. از همان روز اول جشنواره و با اجرای نمایش"چهل ستون" کار احسان رحیمی از شاهینشهر اصفهان که اثری خلاقه و کارگاهی بود، این گمانه پیش روی مخاطب قرار میگرفت که اگر هر روز یک چنین اثری به نمایش درآید، جشنواره از حد معمول پا را فراتر خواهد گذاشت.
متاسفانه انتخاب متون تکراری بر پیکره هر جشنواره و تجمعی ضرب خواهد زد، به ویژه این که اصرار هم بر تکرار متون ضعیف و زیر متوسط هم باشد.
در این جشنواره خوشبختانه متون تکراری انگشت شمار بود. "قطعه گمشده"(علیرضا حنیفی)، "چهارمین نامه" (جمشید خانیان)، "امشب دیگر مهرههای پشتم نیلبک میزند"(حمیدرضا نعیمی)، "عشاق سینه چاک" (پژمان شاهوردی) و"سیب سرخ غلت زنان" (فرهاد ارشاد) از جمله متنهایی بودند که پیش از این در جشنوارههای دیگر هم اجرا شده بود. شاید این متون تکراری در مقابل متنهای تازه و محکمتر در رقابت جشنوارهای به عقب رانده شدند. در روز دوم"بیهوده قرمز نشدن" کار اکبر آئین از یاسوج با بهرهمندی از طراحی صحنه خلاقه و ایده اجرایی مینیمالیستی جذابیت جشنواره را بیشتر کرد. روز سوم دو نمایش"بازی" نوشته حسن حاجتپور و کارگردانی حامد مهینی از خارک و"کاکوتی" نوشته کرامت یزدانی و کارگردانی محمد دهقان هراتی و کرامت یزدانی از یزد شگفتی ساز بودند. "بازی" به لحاظ فرم و فانتزی و"کاکوتی" به لحاظ ایجاد وضعیت انسانی از گیرایی چشمگیری برخوردار شدند. روز چهارم در نمایش"هفت پرده از قصههای پشت پرده کار ناصر ایزدفر از قزوین یک اپیزود گروتسک از قابلیت نمایشی بالایی برخوردار بود. در این اپیزود عراقیها یک سرباز را مجبور کردهاند که فرمانده خود را اعدام کند. البته تراژدی زمانی در این اپیزود ممکن میشد که چنین اشتباهی(هامارتیایی) از سوی سرباز در صحنه به وقوع میپیوست.
مدیریت جشنواره
جشنواره تئاتر ایثار به دلیل استقرار گروهها، داوران و میهمانان در یک هتل چهار ستاره با سرویسدهی نسبتاً قابل قبولی مطلوب به نظر میرسید. اما کمبود آب آشامیدنی گاهی میهانان را با مشکل روبرو میساخت. آمد و شدها با مینیبوس برای گروهها صورت میگرفت اما از دید و بازدید مکانهای فرهنگی و تاریخی خبری در برنامه جشنواره نبود. دو تالار ابوریحان و لایق هم به دلیل تجهیزات کهنه صوتی و نوری در هر 15 اجرا نیز اشکالات فنی را بر آنها تحمیل ساختند. شیرازیها به صفا و صمیمیت شهره هستند به احتمال قوی در این جشنواره در این رابطه کم نگذاشتهاند. نگارنده که به نمونه برخورندهای روبهرو نشد، الا در شب آخر که هنرمندان شیرازی به اعلام نتایج اعتراض خود را ابراز داشتند اما این اعتراض از بُن اشتباه بود. به این دلیل که از سه داور دو داور شیرازی بودند. حمید مظفری از پیشکسوتان تئاتر شیراز و محمدباقر قهرمانی از استادان دانشگاه تهران که هر دو با علم و آگاهی و انصاف و عدالت در این داوری حضور داشتند. رحمت امینی نفر سوم داوران بود که سالها تجربه عملی و آموزشی و حسن اخلاقاش مزید بر علت میشد که یک گروه مجرب و منصف به قضاوت آثار پرداختهاند. شاید سلیقه هم در این داوری تاثیر داشته باشد اما بیشتر نگاه علمی و منصفانه در انتخابها مشهود بود. در عین حال احترام به داوران، احترام به جشنواره و احترام به فرهنگ مردم شیراز باید رعایت میشد که برخی از هنرمندان با شتابزدگی از این نکات بارز اخلاقی چشمپوشی کردند.
بدیهی است که در نام جشنواره همیشه اعتراض وجود دارد و این به دلیل خودخواهی و توهم و تصور هنرمندان صورت میگیرد، اما برخورد با داوران آن هم با داد و قال و حاشیهسازی در کمتر جشنوارهای مشاهد شده است. اما در شیراز این اعتراض اصلاً جلوه خوشایندی نداشت به ویژه برای این شهر که به نام پایتخت فرهنگی ایران شناخته میشود.
تکنیک
با توجه به این که مفهوم ایثار در تمامی آثار مشترک بود، چگونگی بیان این مفهوم باعث تمایز آنها از یکدیگر میشد. بنابراین تکنیک میتوانست در این جولانگاه حرف اول را بزند. چنانچه آثاری مانند"چهل ستون"، "بازی" و"بیهوده قرمز نشدن" نسبت به مابقی آثار یک سر و گردن بالاتر جلوه میکردند. در آثاری مانند"کاکوتی" نیز محتوا بارزتر مینمود و البته حضور بازیگرانی مانند جعفر ولدزاده و صاحب حائریزاده نیز بر اعتبار اجرایی این نمایش میافزود. در این اثر هنوز جای خالی تکنیک احساس میشود که اگر به آن توجه شود، شکل بهتر اجرایی، محتوای آن را بهرهوری بالاتری در مقابل دیدگان تماشاگران متجلی خواهد کرد.
متاسفانه در این جشنواره نیز اکثریت آثار از ضعف تکنیکی در متن و اجرا لطمه خورده بودند. نبودن استاد راهنما پیش از اجرای عمومی مانع از ارائه آثار کمک نقص در جشنوارههای ما میشود. جوان بودن، نداشتن تحصیلات آکادمیک یا کم تجربگی باعث رونق نیافتن چنین جریانی شده است. شاید یک دلیل عمده نیز کمبود متنهای مطلوب و قوی است که میتواند بستر مناسبی برای آثار کم نقص در اجرا باشد. شاید راهاندازی کارگاه آموزشی، تولید اثر همزمان با جشنواره و برگزاری جلسات و کارگاههای نقد و بررسی برای غلبه بر این نواقص مناسب باشد که البته جشنواره ایثار در هر سه منطقه نیز به چنین کارگاههایی بها داده است.
از سوی دیگر حضور گروهها از اولین روز برای دیدن و دنبال کردن آثار به صورت یک برنامه آموزشی جلوه میکرد که در جشنوارههای دیگر کمتر چنین امکانی فراهم میشود. شاید در طول سال برگزاری چنین کارگاههایی باعث ارتقای جشنواره در سالهای آتی شود.