در حال بارگذاری ...
مسعود شامی خاتونی بازیگر نقش برونسی در گفت و گو با ایران تئاتر مطرح کرد:

نسل جدید نیاز به شناخت قهرمانان ملی دارد
بزرگانی که کشور را اداره می‌کنید،بازیگری شغل من است

مسعود شامی خاتونی گفت:بچه‌های این سرزمین به قدر کافی با الگوها و قهرمانان وطنی آشنا نیستند. به ویژه نسل جدید، آنقدر که مرد عنکبوتی را می‌شناسند. برونسی ها و باکری ها را نمی‌شناسند. باید تولید کننده‌هایی که درباره موضوع مهم الگو و قهرمان کار می‌کنند شناسایی و حمایت شوند. ما به عنوان هنرمند به راحتی می‌توانیم برویم و روی موضوع دیگری کار کنیم اما این نیاز را حس کرده‌ایم که در این زمینه تلاش می‌کنیم.

مسعود شامی خاتونی  بیش از یک دهه است که در تئاتر و تلویزیون در حوزه‌های نظیر کارگردانی، بازیگری، نویسندگی و تولید فعالیت می‌کند و همواره در آثاری همکاری داشته که درباره مسائل و مشکلات روز جامعه دغدغه‌مند بوده‌اند.او این روزها نقش شهید قهرمان ملی غلامحسین برونسی را در نمایش «برونسی» نوشته و کار مرتضی شاه‌کرم بازی می‌کند. نمایشی که اجرای خود را از دوم بهمن در تالار سایه آغاز کرد. در بخش میهمان جشنواره فجر نیز حضور داشت و پس از پایان جشنواره به تئاترشهر بازگشت و اکنون در سالن سایه این مجموعه روی صحنه است، به همین بهانه با او گفت و گویی انجام داده‌ایم که می‌خوانید:

 

در نمایش «برونسی» نقش شهید برونسی را بازی کرده‌اید که یکی از قهرمانان ملی شناخته نشده است. بازی در نقش یک قهرمان مثل راه رفتن روی لبه تیغ است. چون هم می‌تواند آن شخصیت را در ذهن مخاطب تبدیل به چهره ماندگار کند و هم می‌تواند باعث خدشه‌دار شدن باور مخاطب شود. از چالش‌های بازی در این نقش بگویید؟

بازی کردن شخصیت قهرمان پیچیدگی ها و دشواری‌های خاصی دارد چون مسئولیت مضاعفی بر دوش بازیگر می‌گذارد که بتواند تمام زوایا و ابعاد شخصیت را نشان بدهد و به عنوان بازیگر برای نزدیک شدن باید اورا دقیق بشناسی و رفته رفته ویژگی‌هایش در درون خودت ایجاد کنی و  یا مشابهش را پیدا کنی تا اینکه ابتدا این اتفاق در درون خودت بیفتند و بعد بتوانی به مخاطب منتقل کنی. مخاطب برای اولین بار با پرتره‌ای مواجه می‌شود که شاید هیچ تصویر یا ذهنیتی ازش ندارد و ویژگی‌هایش را نمی‌داند و قرار است این ویژگی را روی صحنه و توسط شما بشناسد و هرچقدر به آن شخصیت نزدیک شده باشی می‌توانی تصویر دقیق تری در ذهن مخاطب ایجاد کنی. پژوهش و تحقیق می‌خواهد و  زیست در آن کاراکتر را نیاز دارد. این بار مسئولیت بازیگر را سنگین می‌کند و هم‌زمان این سختی جذاب هم هست. تشکر ویژه میکنم از مرتضی شاه کرم که به من فرصت زیست در این شخصیت را داد و علیرغم  نظرهای مخالفی که وجود داشت. تاکید و اصرار داشت که من نقش برونسی را بازی کنم و پای حرفش ایستاد و من این نقش را بازی کردم.

 

در مورد عبدالحسین برونسی چه ویژگی‌های شاخصی وجود داشت و چطور به این ویژگی‌ها نزدیک شدید؟

من زمان طولانی را با شهید برونسی زندگی کردم . حتی چون بنا بوده، رفتم چندروز بنایی کار کردم که فضا را بشناسم. شهید برونسی شخصیتی که بسیار با اعتقاد و باور است و نقطه ایمان در او بارز است و من همه سعی‌ام را کردم و امیدوارم نمود داشته باشد. وقتی من کاراکتری را بازی می‌کنم باید تماشاگر کاراکتر را روی صحنه ببیند نه مسعود شامی را.  سعی کردم خیلی ساده بازی کنم و اصلا سمت تکنیک نرفتم چون خود حقیقی این آدم شخصیت  بسیار ساده‌ای دارد. وقتی با کارگردان درباره این شخصیت صحبت می‌کردیم به یک ویژگی رسیدیم که این شخصیت و همقطارانش با این که فرمانده بودند اما آنقدر همرنگ جماعت بودند که دیده نمی‌شدند. انگار در نمایش هم مخاطب باید بیاید شمارا ببیند انگار همه نمایش را ببیند و شما را نبیند. در کل همه عوامل نمایش دلمان می‌خواست وقتی تماشاگر این اثر را میبیند برونسی در ذهنش بماند و برود درموردش تحقیق کند و بخواند و این اتفاق هم به لطف خدا و خود شهید برونسی افتاد.

 

تماشاگران از نمایش «برونسی» استقبال خوبی کردند اما گاهی به نظر میرسد نمایش هایی که به موضوع دفاع مقدس می‌پردازند آن‌طور که شایسته است مورد استقبال مخاطب عام قرار نمی‌گیرند و ذهنیت تماشاگر این است که این آثار به قدر کافی جذاب نیستند. برای رفع این مشکل و جذب بیشتر مخاطب چه باید کرد؟

دلیل این ضعف  متفکرین این جریان هستند. برای رونق این نمایش‌ها نیاز به اتاق فکر است. اما به عنوان یکی از مشکلات شاید بشود به تقدس گرایی بیش از اندازه اشاره کرد. وقتی در مورد شهید برونسی تحقیق می‌کردم به این موضوع رسیدم که همیشه به محافظت از نیروها و سربازهایش بسیار حساس بود ه و هیچوقت احساس برتری نداشته. این شهید و هم‌نسلانش همه اینگونه بودند. به عنوان مثال شهید ابراهیم همت یک بار اسم شب را نمیدانسته و سربازش او را تنبیه می‌کند. این یعنی تفاوتی بین شخصیت‌ها و نیروهای عادیشان نبوده. این جدا کردن و مقدس کردن شخصیت‌ها کمی بین فضا و خاطب فاصله انداخت. اما یک کارگردانی مثل مرتضی شاهکرم سعی می‌کند که این آدم‌ها را به ساده‌ترین و حقیقی‌ترین شکل نشان دهد که مردم ببینند او هم یک انسان است ممکن است خطای انسانی هم داشته باشد و این برای تماشاگر جذاب می‌شود و نقاط روشن شخصیت هم تاثیر خودش را می‌گذارد.

 

به طور کلی تئاتر چطور می‌تواند بستری برای نشان دادن صحیح الگو و قهرمان ایرانی به مخاطب و به خصوص  نسل جدید باشد؟

بسیار زیاد. ما به عنوان هنرمند به راحتی می‌توانیم برویم و روی موضوع دیگری کار کنیم اما این نیاز را حس کرده‌ایم که در این زمینه تلاش می‌کنیم. بچه‌های این سرزمین چقدر الگوها و قهرمانان وطنی را می‌شناسند؟ متاسفانه خیلی کم . به ویژه نسل جدید انقدر که مرد عنکبوتی را می‌شناسند. برونسی ها و باکری ها را نمی‌شناسند. باید تولید کننده‌هایی که درباره موضوع مهم الگو و قهرمان کار می‌کنند شناسایی و حمایت شوند. من خودم یه پژوهش داشتم در مورد ظریفت تئاتر برای شناخت قهرمان‌های ایرانی و به همین موضوع اشاره کردم  و یک رفرنس داده‌ام که سال 66 مقام معظم رهبری در این مورد صحبت کرده بودند. و تئاتر را یک رسانه تاثیرگذار دانسته‌اند و فرمودند تئاتر چون نفس به نفس دارد اتفاق میفتد و آدم‌ها را مستقیم روی صحنه میبینیم تاثیرش خیلی بیشتر از سینما و تلویزیون است. وقتی بالاترین مقام کشور هم چنین نظری دارند پس چرا این مسیر حمایت نمیشود.

 

به نظر شما برگزاری جشنواره‌هایی مثل جشنواره مقاومت به نوعی حمایت به شمار نمی‌آیند؟

برگزاری جشنواره مقاومت خوب است ولی چه کمکی به اجرای عموم و به تولید کننده می‌کند؟ باید این فواصل برداشته شود و به جای جشنواره و رقابت، فستیوال برگزار شود. باید از اجراهای عموم حمایت کنند تا در کل کشور اجرا شود و همه ببینند. اما مسئولین مستقیم حوزه تئاتر دفاع مقدس در بزنگاه‌ها حمایت‌های لازم را نمی‌کنند. «برونسی» یک اجرای ارزشمند دفاع مقدسی است که برای مخاطب هم جذاب است اما هیچ حمایتی نشده است. فقط مدیرکل هنرهای نمایشی از نمایش ما حمایت کرد ولی ما از انجمن تئاتر دفاع مقدس توقع داریم که متولی این کار است. بنیاد شهید و حفظ آثار بنیاد روایت فتح تشکیل شدند که از این جریان حمایت کنند. حداقل در تبلیغات و اطلاع رسانی ما را حمایت کنند.  به عنوان مثال در سرتاسر شهر بنر بزنند که  هرکسی هرجا رد می‌شود ببیند یک نمایش درباره یک قهرمان در مهم‌ترین مرکز تئاتر کشور اجرا می‌شود. در هر صورت ما کارمان را انجام می‌دهیم. «برونسی» و نمایش‌های دیگر این حوزه اجرا می‌شوند تماشاگرانشان هم می‌آیند و می‌گذرد و تمام می‌شوند اما حمایت می‌تواند این جریان را تاثیرگذارتر و پربارتر کند.

 

از بعد نمایشی و از نگاه تماشاگری که از بیرون نمایش «برونسی» را می‌بیند، این اثر چه ویژگی های خاصی دارد؟

نمایش «برونسی» اثری بسیار ساده و صمیمی و گرم است و در درونش اتمسفری دارد که می‌تواند هر آدمی را به اندازه خودش درگیر کند. اگر به عنوان تماشاگری که از بیرون به اثر نگاه کنم می‌گویم این یک نمایش حرفه ای است و شمایل حرفه ای دارد و ارزش دیدن و وقت گذاشتن دارد. تماشاگر شاید به واسطه شخصیت اصلی نمایش که به شدت آدم ساده ای بوده و به دلیل نوع کارگردانی و فاصله نزدیک با مخاطب  از یک جایی تماشاگر خودش را در درون آن خانواده می‌بیند.

 

سال‌های زیادی است که با مرتضی شاه کرم همکاری می‌کنید چه ویژگی در این کارگردان وجود دارد که این همکاری را برایتان جذاب می‌کند؟

مرتضی خیلی ویژگی های منحصر به فردی به عنوان کارگردان دارد. سوای اینکه نسل جوان است بسیار ایده دارد و برای خودش شیوه اجرایی دارد و امضای کارهایش شده است . دست بازیگر را باز می‌گذارد. حتی در زمان‌هایی که بر موضوعی اصرار می‌کند که دقیق طبق نظر او انجام شود باز هم فضا را برای خلاقیت بازیگر باز می‌گذارد و همه این‌ها کارگردان را از نظر بازیگر محترم می‌کند و به همین دلیل من کارکردن با مرتضی را همیشه دوست دارم. از سویی شاه‌کرم به خاطر نزدیکی و قرابتش با جنگ واقعا دغدغه تئاتر دفاع مقدس دارد چون خودش از همان بستر آمده ولی اگر حمایت نشود ممکن است مسیرش را عوض کند. و مقصر هم نیست، مقصر سیستمی است که از او و هم‌فکرانش حمایت نکرده است.

 

پس از بازگشایی سالن‌های نمایش، نمایش «برونسی» با اولین سری اجراها روی صحنه رفت و این یعنی از مدت‌ها قبل این اثر آماده اجرا بوده است. تعطیلی یک ساله نمایش چه تاثیری بر روند کار هنرمندان داشت؟

بله این نمایش از مدت‌ها قبل آماده اجرا بود. یکسال به دلیل شرایط اجباری کرونا تئاتر تعطیل بود. ما کار نکردیم، نه اینکه کاری نداشتیم بلکه بستر برای کار  فراهم نبود و بعد از یکسال دیده نشدن تازه به سالن تئاتر بازگشتیم. اما هنرمندان در این سال خیلی آسیب دیدند. کاش این حرف را همه بزرگان بشنوند، مجلس وزارت کار و امور اجتماعی بشنود. اینکه تئاتری ها و سینمایی ها، همه افرادی که در هنرهای نمایشی فعالیت می‌کنند این شغلشان است. من به عنوان بازیگر شغلم بازیگری است . نمیتوانم برای کسب درآمد کار دیگری انجام بدهم چون بازیگری به کفایت از من وقت و انرژی می‌گیرد بازیگری شغل من است . چرا نباید سامان داشته باشد؟ این مشکلات ناشی از کرونا نشان داد که ما چقدر صنف شکننده‌ای هستیم که شامل هیچ حمایتی نمی‌شویم. برای کشور پیشرفته ما، سامان دادن به این شرایط کار دور از ذهنی نیست. اگر ما داریم کار می‌کنیم و به فرهنگ این مملکت کمک می‌کنیم چرا به عنوان یک شغل شناخته نمی‌شویم؟ این دغدغه تمام فعالان هنرهای نمایشی است. باید ساز و کار صحیح درست شود. می‌شود از ساختار کشورهای دیگر الگو برداری کرد، نه اینکه دنباله رو باشیم، نقشه را برداریم و وطنی کنیم و این کار شدنی است اگر عزم و همتی وجود داشته باشد.

 

یعنی اگر این شرایط بهبود پیدا نکند هنرمندان تئاتر صحنه را ترک می‌کنند؟

این کار بشود یا نشود ما باز هم روی صحنه می‌مانیم. این زندگی ما است ما گرسنگی و بی پولی می‌کشیم اما پای کارمان می‌ایستیم من شخصا جدای از اینکه عاشقانه دوستش دارم باور دارم تئاتر ظرفیت بسیار بالایی برای تاثیرگذاری روی مخاطب دارد. شاید بتوانیم جامعه بهتری را بسازیم و با هم مهربان باشیم و این دیگر شعار نیست. تا زمانی که گفته تبدیل به عمل نشود شعار می‌ماند اما تئاتر می‌تواند این کار را بکند ما پای کارمان می‌مانیم و خسته نمی‌شویم. امروزه همه باید به این بدنه آسیب دیده کمک کنند. ما همه عوامل این ریسک را پذیرفتیم آمدیم تمرین کردیم اجرا کردیم تا چراغ تئاتر روشن بماند. مرکر هنرهای نمایشی آمد پای کار و گفت حمایت می‌کنیم بخش خصوصی و حتی سایت‌های فروش بلیت هم باید کمک کند تا این آسیب کمتر شود و تئاتر به حیات خودش ادامه بدهد و همه هزینه ها به گروه تحمیل نشود. ما هم شرایط را درک می‌کنیم و بخشی را به دوش می‌گیریم اما این روزها ما هنرمندان احساس غربت می‌کنیم.

و در پایان از تمامی اهالی رسانه تشکر می‌کنم که به دیده شدن جریان تئاتر کمک می‌کنند. ما هنرمندان و رسانه ظارف و مظروف هستیم که در کنار هم می‌توانیم تاثیرگذار باشیم.

 

 

 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران