گفتوگو ایران تئاتر با محمد کاظمتبار کارگردان «شمارش معکوس»
نمایش درباره کلنجار شک و یقین در درون آدمی است
امیدوارم با تداوم اجراها مردم اعتماد کنند و به دیدن تئاتر بیایند
نمایش «شمارش معکوس» یک نمایش در باره تردید،شک و یقین و اعتقاد است که کارگردان اثر تلاش میکند با پرداختی دراماتیزه،احوالات شخصیتهای نمایشش را در معرض دید مخاطبان قرار دهد و یقین و ایمان به کرامات امام رضا را بین مردم گسترش دهد.
در خلاصه داستان این نمایش به نویسندگی رسول نقوی آمده است:سال آخر نذر آرزوست رضا برای این روز برنامههای ویژهای داره و آرزو، آرزو دارد که جلوی رضا شرمنده نشود. نمایش«شمارش معکوس»با بازی سامان شکیبا،آساره هداوند،علی حیدری اسفند ماه راس ساعت ۱۸ در تماشاخانه مهر حوزه هنری میزبان علاقه مندان تئاتر است با محمد کاظم تبار کارگردان نمایش در باره مضمون،فضای اثر و اجرای نمایش در دوران کرونا گفتوگویی انجام دادهایم.
آیا نمایش «شمارش معکوس» یک درام اجتماعی در باره تردیدها،ایمان و اعتقاد است؟
مضمون اصلی نمایش حول محور ایمان و اعتقاد است و شخصیت اصلی در پروسه داستان اثر تضادش را با ایمان و اعتقاد در معرض دید مخاطب قرار میدهد.رضا شخصیت اصلی نمایش در دوران کودکی بیمار میشود و بعد از توسل والدینش به امام رضا شفا میگیرد و از آن موقع به بعد پدر و مادرش را نمیبیند و منکر همه چیز میشود.بعد از ازدواج و صاحب فرزند معلولی شدن با زنش نذر میکند که 5 سال به زیارت حرم امام رضا بروند تا فرزندشان شفا پیدا کند.در سال آخر ادای نذر همسر مرد که آرزو نام دارد پیگیر نذرشان است.در این دوران رضا جذب نیروهای منافقین شده و برای بمبگذاری حرم امام رضا نقشه میکشد و موقعی که تلاش به بمبگذاری می کند فرزندش شفا پیدا میکند و رضا و زن و بچه اش از حرم دور شدهاند و به خانه رفتهاند.علیرغم این عنادی که رضا از خودش نشان میدهد امام رضا فرزندش را شفا داده است.
آیا تم پیش برنده درام داستان اثر همین بحث اعتقاد و ایمان است؟
بله،در آخر نمایش رضا به حرم میرود و روبه پنجرهایی که مشرف است و ایستاده و تقاضا دارد زن و بچه اش سالم برگردند و همان موقع است که آرزو و فرزندش به خانه میرسند .
به طور روال آدمهای بیایمانی که با شناخت و درک درست به باور میرسند نسبت به آدمهایی که از ابتدا معتقدند،ایمان قوی تری دارند.چقدر به این مسئله اعتقاد دارید؟
همینطور است. خیلیها هستند که اعتقادات دینی دارند و بنا به جبر و محیط زندگیشان منکرش میشوند و بعد به اصل خودشان باز میگردند. چه خوب است که این اصل نیک باشد و این اتفاق برای رضا رخ میدهد و به اصل خوب خودش رجعت و بازگشت دارد.
آیا رضا ضد قهرمان است؟
در نمایش سه شخصیت حضور دارند که دوتای از آنها ویژگی های خاکستری گونه دارند و رضا بیشتر از آنی که ضد قهرمان باشد یک انسان است و در آخر تغییر رویه و دیدگاه میدهد و به پاکی و حقیقت رجعت دارد. کته مهم در شخصیت رضا لجبازی درونی است که او با خودش همراه دارد و در این کشمکش میان حق و باطل در آخر تسلیم حق میشود .
آیا گذشته رضا و اینکه در کودکی از والدینش دور شدهاند در افتادن او در چنین کشمش درونی موثر بوده است؟
طبیعی است که خیلی از اتفاقات میتواند باعث شود شخصی چنین رویهای در پیش بگیرد.نباید فراموش کنیم که فضای تبلیغاتی آن دوران در دهههای شصت و هفتاد خیلی در تاثیر پذیری آدمها نقش داشته است.در جایی از نمایش وقتی یکی از اعضا منافقین عنوان میکن " وقتی رضا را مصمم دیدیم و به سمت جلب کردنش رفتیم".رضا هم عنوان میکند وقتی که به من پیشنهاد همکاری و عضویت از جانب منافقین شد فکر نمی کردم چنین تبعاتی به وجود بیاد.
چگونه متن نمایشنامه رسول نقوی را برای اجرا انتخاب کردید
قرار بود دو سال برای حوزه هنری نمایشی را روی صحنه ببرم .منتهی به دلیل شرایط پر بودن نویت اجرا در سالن مهر حوزه هنری این کار فراهم نشد و رسید به سال جاری و شیوع کرونا و چون نمایش قبلی دکورهای زیادی داشت.به همین علت نمیشد در آن شرایط سخت و دشوار روی صحنه اجرایش کر .پس طبق مذاکرات قرار شد من این متن آقای تقوی که کم شخصیت و جمع و جور بود را در مهر سال جاری هم زمان با ایام صفر و شهادت امام رضا به صحنه ببرم.حدود 4 ماه تمرینات انجام شد.اما اجرا به علت تعطیلی سالنهای نمایشی به دلیل شرایط کرونایی متوقف شد و بعد از ۵ ماه وقفه در اسفند ماه در تماشاخانه مهر اجرایش شروع شد.البته با توجه به اعتقاداتم امیدوارم که در سال آینده و در ماه صفر و مقارن با ایام شهادت حضرت نمایش فاخر دیگری را با موضوعیت امام رضا روی صحنه اجرا کنم.
اجرای نمایش در دوران کرونایی چه ویژگی و چالش هایی دارد؟
شرایط خاصی است و همانطوریکه اشاره کردم قرار بود نمایش ما در مهرماه و همزمان با شهادت امام رضا اجرا شود و درست پنج روز قبل از شروع اجرا تعطیلات کرونایی اعمال شد.خدا را شکر که بعد از برگزاری جشنواره فرصت اجرا را پیدا کردیم.نکته مهم در این بحث این است که آلان گروه ما این استرس را دارد که در حین اجرای نمایش شورای عالی کرونا به علت شیوع بیشتر کرونا مجوز اجراها را لغو کند و زحمات گروه نیمه تمام بماند.از طرفی در بحث مالی هم کمتر از نیمی از ظرفیت سالن بلیط فروشی میشود و در ضمن یک ردیف اول هم برای رعایت فاصله تماشاگران با بازیگران به کلی بلیط فروخته نمیشود.امیدوارم با تداوم اجراها مردم اعتماد کنند و به دیدن تئاتر بیایند .بهر حال در این شرایط چراغ تئاتر بعد از مدتها فترت روشن شده است و این مایه امیدواری است .اگر همه گروهای نمایشی دست روی دست بگذارند و منتظر اتمام کرونا باشند با توجه به شرایط موجود ممکن است تا دو سال فرصت ایدهال و ایمن برای اجرای تئاتر فراهم نشود.باید از این فرصتها استفاده بهینه کرد.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی