یادداشتی بر حواشی تعیین حریم تئاتر شهر
حریم تئاتر شهر یک قرارداد اجتماعی است
ایران تئاتر_روح الله صالحی:توسعه پایدار، محوریت با انسان است که می بایست با ایجاد ابزار معنا بخش مانند تئاتر شهر به وسیله اندیشه ها و رفتارها، اکثریت مطلق جامعه شهری را به هم وصل کند که اکنون به دلیل ضعف ساختار بصری حریم تئاتر شهر، بسیار ضعیف عمل می کند.فرهنگ و هنر کدکلید( Code of conduct) این قراردادهای اجتماعی است تا در کنار بهبود شرایط، تحقق شعارهای زیر بخش فرهنگ، راه کاری برای بهبود شرایط فنی حوزه فرهنگ اندیشیده شود و تئاتر به عنوان مهم ترین شاخص توسعه فرهنگی هم چنان برای بسیاری از مدیران فرهنگی معنای غیر کاربردی و دست و پا گیر دارد.
میشل فوکو جایی نوشته است: «نوشتن ممکن نیست مگر در گونه ای از تبعید» انگار در جهانی موازی این دیگر گونه تبعید بودن را تجربه می کنیم؛ آن هم برای حفاظت معنوی و بصری از یک اثر فرهنگی و تاریخی به نام تئاتر شهر، به ناچار باید از سهمی نوشت که آن قدر بدیهی است که باید خود را به دور ترین نقطه تبعید کرد که تاب نوشتن مهیا شود.
سالهاست که از مطالبه عمومی هنرمندان و تماشاگران تئاتر مبنی تعیین حریم و عرصه ساختمان تئاتر شهر به عنوان اثر ثبت شده ملی می گذرد و آب از آب تکان نخورده است. هنوز در بر همان پاشنه قبلی می چرخد و هرازگاهی خبر از تعیین اعتبار برای این کار مخابره میشود، اما در عمل بحث بر سر مباحث اولیه است که مدام بر پیچیدگی ماجرا می افزاید.
از دوره شهرداری کرباسچی که برای ایجاد«عرصه شهری» و بهرمندی همگان از امکان تفریحی و... نرده های محافظ پارک ها برداشته شد، سهواً دیواره حریم تئاتر شهر حذف شد.حالا بعد این همه سال میبینیم که هویت فرهنگی این اثر ملی با آن چه در اتمسفر پیرامونش می گذرد در تضاد آشکاری قرار دارد و این گونه ایی از تبعید است که باید بسیار از آن نوشت.
آن چه عرصه شهری به آن می اندیشد کاملا درست و منطقی است.اما حفاظت از آثار فرهنگی را باید در قانون عرصه و اعیان این آثار دید:«هرگونه اقدامی که منجر به تخریب و یا آسیب به عرصه و اعیان تاریخی آثار گردد، ممنوع است.» قطعا آسیبی که به معنا و هویت فرهنگی و حتی بصری ساختمان تئاتر شهر وارد شده و میشود زیر مجموعه این ماده قانونی قرار می گیرد .
نگرانیها از سال 83 شروع شد و در زمان احداث ایستگاه ولیعصر.عج. به اوج خودش رسید. انبوه بیانیه و تجمعات هم نتوانست اندکی بر نگرانی مدیران شهری بیفزاید در مقابل، پاسخی که شنیده شد جالب بود و آن این که هدف، دسترسی آسان مخاطبان به مجموعه سالن های نمایش مستقر در تئاتر شهر است. این استدلال را وقتی کنار فاصله ی مکانی ایستگاه مترو تا پایانه جنوب می گذاریم هیچ پاسخ منطقی دریافت نمی کنیم به جز تصویر مسافرانی که مجبورند انبوه ساک و چمدانشان را به دوش بکشند کسی به فکر سهولت شان نبوده و نیست!
تجدیــد حیــات مبتنی بــر فرهنــگ کــه یکــی از رایج تریــن رویکردهــای تجدیــد حیــات در جوامــع امــروزی است که مونتگومــری از آن بهره برد و از سـه ویژگـی مشـترک ایـن مکانهــا یاد کرد کــه بــه ترتیــب عبارت انــد از : اختـلـاط کاربــری، محیـط کالبـدی مناسـب، و معنـای فرهنگی که ضـروری اسـت ؛ منطقـه فرهنگـی بـه عنـوان یـک مـکان شـهری از معنــا و هویتــی ویــژه برخــوردار باشــد تــا بخشــی از زندگــی و خاطــرات شــهروندان در آن شــکل گیــرد.
در سال 98 محمدجواد حقشناس رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در جلسه تعیین حریم تئاتر شهر گفت: «خوشحالم که این مطالبه شکل گرفته است» همین، یعنی تمام تلاش هنرمندان برای حفظ هویت معنوی در حریم تئاتر شهر به این جمله ختم شده است و هنوز اندر خم یک کوچه ایستاده ایم و هیچ اتفاق مثبتی برای حفظ هویت بصری تئاتر شهر نیفتاده است
مقاومت مسئولین شورای شهر و شهرداری تهران برای تن دادن به خواست عمومی هنرمندان تئاتر و تماشاگران برای حل معضل حریم تئاتر شهر اثر کعکوس ایجاد می کند و رند انجام کار را سرعت می بخشند. مقابله با خواست عمومی فقط به ترغیب افراد برای پیوستن به آن پدیده را تشدید میکند.
وقتی عکس خانه ویلایی استرایسند،بازیگر مشهور هالیوود در نمایشگاهی عرضه شد.شکایت او برای حذف از نمایشگاه، باعث شد، به یک باره موج دانلود عکس خانه استرایسند افزایش خیره کننده داشته باشد و کاری از دست کسی برای حذف از اینترنت برنیاید. حالا فقط بر تعداد موافقان تعیین حریم تئاتر شهر اضافه می شود و در مقابل از کارکرد نقطه نظرات مخالف ها کاسته میشود.
ما عادت کرده ایم تا مسائل پیچیده نشود انگیزهای برای حلش به وجود نیاید. با همان جمله کلیشه ایی که« ما مرد روز سخت هستیم» بلد نیستیم مباحث ساده را حل کنیم. آن چه مهم به نظر می رسد کم هزینه تمام شدن کنترل هر پدیده اجتماعی چه لحاظ پا گرفتن یا نگرفتن آن است که در کشور ما عادت به هزینه سرسام آور روانی آن هستیم و هم از معنا و هم از کیفیت توسعه می کاهد.توسعه ای که باید رضایت، رفاه و معنا را رقم بزند
در توسعه پایدار، محوریت با انسان است که می بایست با ایجاد ابزار معنا بخش مانند تئاتر شهر به وسیله اندیشه ها و رفتارها، اکثریت مطلق جامعه شهری را به هم وصل کند که اکنون به دلیل ضعف ساختار بصری حریم تئاتر شهر، بسیار ضعیف عمل می کند.
فرهنگ و هنر کلید( Code of conduct) این قراردادهای اجتماعی است تا در کنار بهبود شرایط، تحقق شعارهای زیر بخش فرهنگ، راه کاری برای بهبود شرایط فنی حوزه فرهنگ اندیشیده شود و تئاتر به عنوان مهم ترین شاخص توسعه فرهنگی هم چنان برای بسیاری از مدیران فرهنگی معنای غیر کاربردی و دست و پا گیر دارد.
لازم است یاد آور شویم که وقتی از فرهنگ به عنوان راه مالرو توی کوه یاد می کنندکه بر اثر تردد مردم و احشام، گیاهی در آن مسیر نمی روید حالا شما هی دانه بپاش و آب بده بی فایده است. آن زحمت، جایی دیگر ممکن است زمین را گلستان کند اما وقتی راه مال رو و رفتار شد، هرگز نمی توانی گل برویانی.