در حال بارگذاری ...
یادداشتی برحواشی تعیین حریم تئاتر شهر

برخوردی از جنس فرهنگ

ایران تئاتر- رضا آشفته:حریم تئاتر شهر همانند حریم هر انسانی قابل تکریم است و باید محفوظ بماند.

همان طورکه هر انسانی حریمی دارد و این حریم بنابر تکریم انسانی باید نگهداری شود هر مکان فرهنگی نیز بنابر هویتی که دارد و آن اعمال و وظیفه‌ای که بر عهده‌اش است همانند انسان دارای ارزش و تکریمی باشد و باید برای چنین نظرگاهی برای آن مکان فرهنگی حریم و حرمتی قائل شد.

تئاتر شهر در مرکز پایتخت ایران تبدیل به یکی از نمادهای بارز نه تنها در شهر تهران بلکه در کل ایران شده است.تئاتر شهری که از بهمن 51 همواره محل اجرای مهمترین و حرفه‌ای ترین تئاتر های ایران زمین بوده و در آن مهمترین جشنواره های سالیانه کشور مانند تئاتر فجر، تهران- مبارک و آیینی و سنتی برگزار شده، امروز از جایگاه بزرگ و باشکوهی برخوردار است و همه ایرانیان و حتی خارجی‌ها هم می دانند که تئاتر شهر یک مکان معمولی نیست و همچنان قرار است در آن، بزرگ ترین رویدادهای فرهنگی و هنری کشور ایران پیگیری شود و در سال 1400 چهلمین دورۀ تئاتر فجر در آن برگزار می‌شود و مناسبت‌ها و اجراهای دیگری که همچنان بر مهم شدن و ارزش افزودۀ فرهنگی این کشور تاکید خواهند کرد.

شوربختانه با همه اهمیتی که این مکان فرهنگی دارد اما هنوز هیچ اعتباری برای فضای بیرونی آن قائل نشده‌ایم و این یک غفلت بزرگ است که با درنگ و تاملی همه جانبه و با یک برخورد مسئولانه و همدلانه و اندیشمندانه می شود به داد این مرکز ثقل اتفاقات بزرگ فرهنگی کشور عزیزمان ایران رسیدگی کرد.

حالا این غفلت ریشه در گذشته این مکان دارد و البته در سال‌های اخیر نیز نیازمندی های اقتصادی مردم در شرایط بحرانی تحریم ها مزید بر علت شده که ما با یک فضای بدون تعریف مواجه شویم که برای کل فرهنگ ما چندان جلوۀ درستی ندارد.تئاتر شهر در کافه شهرداری دهۀ 40 بناشده که محل سرگرمی مردم بوده که همچنان بخشی از این هویت تحت نام «پارک دانشجو» حفظ شده است و البته با تاسیس تئاتر شهر به دنبال ارائه یک فضای کاملا فرهنگی برآمده‌اند و شهرداری تهران چنین وظیفه‌ای را عهده دار بوده است. به هر حال این مکان فرهنگی شاخص معتبری برای ارائه ویترین های فرهنگی است و همچنان از سوی بیگانگان رصد می‌شود و زیبایی و جلوۀ حقیقی و باطنی‌اش می تواند گویای یک کشور مستقل و دارای پیشینۀ فرهنگی باشد و ظاهر نازیبا و وجود ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی می تواند دلالت بر مسائلی کند که حقایق وجودی و هویتی ما را زیر سوال ببرد.

وگرنه تئاتر شهر تهران متعلق به همه افراد جامعه است و هر ایرانی می تواند در سایه سار این  استوانه درخشنده و خوش نما استراحت کند، دقایقی در آن قدم بزند و از وجودش لذت ببرد و هیچ محدودیتی هم نباید برای ورود افراد قایل شویم اما ورود مشکلات به این محدوده و تبدیل آن به بازار مکاره و ورود افرادی که در نابهنجاری هایشان غرق هستند و لطمه و آسیبی برای شکل بسامان جامعه به شمار می آیند، ما را با تناقض های آشکاری رودررو می سازد که نخستین آسیبش عدم باورپذیری وجود یک مکان فرهنگی خواهد بود. اگر تئاتر شهر نمای درشتی از تئاتر و تولید فرهنگ و هنجارهاست پس وجود ناهنجارهای درشت در کنارش کل صورت مساله را در ظاهر و باطن پاک می کند؛ انگار هیچ هزینه ای برای فرهنگ جامعه نمی شود و همه چیز به حال خود رها شده است و این رهاشدگی می تواند هشدار بزرگی برای فرهنگ ما باشد. ما ایرانی هستیم و از 2700 سال پیش و با حکومت مادها تاکنون همواره فرهنگ بزرگ و درخشانی داشته ایم و به لحاظ ارائه تمدن با تکیه بر فرهنگی با پشتوانه و غنی زبانزد عالم و آدم بوده ایم و حالا از پس نگهداری و پاکسازی پیرامون یک تئاتر شهر برنمی آییم و این تناقضی مساله برانگیز است و بالاخره اینجا باید محل تولید بهنجار و نماد یک شهر سالم و فضای سازنده باشد و یا اینکه هر کسی تا می تواند بدون رعایت اصول حضور در یک آیین فرهنگی بخواهد اقدام به چرک کردن و زجر آور کردن این حریم نماید. مطمئنا این دستفروش ها بنابر سختی شرایط به ناچار به هر جایی پناه می گیرند که قوت روزانه یشان را تامین کند تا روزهای بهتر جایگزین شود اما این دلیل نمی شود که با ندانستگی حریم شکن باشند و باید در یک برخورد فرهنگی آنان را به عقب نشینی از اطراف تئاتر شهر واداشت و البته باید از جنس خود تئاتر و فرهنگ باید این بازتاب و برخورد نمایان شود.با تولید چند تئاتر خیابانی و اجرای آن برای مردم و دستفروشان و ایجاد تعامل دو جانبه و مشارکت همگانی باید این مهم را ایجاد کرد. باید یک وضعیت بنیادین را به چالش کشید و با طرح یک پرسش اصلی و چند پرسش جانبی همه را متوجه اهمیت تئاتر شهر کرد که حتی فشار اقتصادی هم نباید نسبت های درست فرهنگی ما را زیر سوال ببرد. یعنی بجای هیاهوی رسانه ای باید از خود تئاتر یاری جست که این هنر ناب و مردمی مهربان تر و هوشمندانه تر از هر سیاستیی راه برخورد با مشکلاتش را می یابد. تولید چند نمایش خیابانی و اجرای سه چهار ماهۀ آن با تمام مشکلاتی که در آن حاشیه پراکنده شده است، کم کم همه را متوجه می کند که در تئاتر شهر و پیرامونش باید خود را در مقام شاخص یک انسان دارای فرهنگ اصیل و آرمان های ناب آشکار کنند و برای کاسبی و دیگر مشکلات و نیازهای غیر مشروع و مشروع شان باید به جای دیگری دور از تئاتر بروند.

تئاتر محل وصل کردن آدم‌هاست و باید نخ اتصال را در جستجوی فرهنگی شان معنا ببخشند وگرنه مسیر را بیهوده آمده اند و دچار نوعی خودزنی بیهوده و لاادری شده اند که نه سود خودشان و نه سود جامعه خواهد بود چون بدنامی و نازیبایی زیبندۀ هیچکس نخواهد بود. در حالیکه زیبایی شهر و حریم قائل شدن برای تئاتر شهر به عنوان یکی از بزرگترین مراکز ارائه فرهنگ ایران زمین میتواند ضمن خوشنامی، برای تک تک ما باعث افتخار و سربلندی مان باشد که همچنان پیرو بزرگان ایران داریم با جامۀ زیبا و دلی پاک و سری پرسشگر خود و هویت مان را آشکار میکنیم.

در جمع بندی؛ می‌توان هم مردم، و هم مدیران و مسئولان نهادهای فرهنگی را موظف دانست که در برابر این حریم و حریم شکنی حساسیت نشان دهند و با برخورداری از یک نگاه متعهدانه نسبت به آن برای آگاهی بخشی و اقدام عملی گامهای موثری برداشته شود. نمی توان نسبت به تئاتر شهر و حریمی که باید برای آن قائل شد،خاموش ماند چون می دانیم که انسان بخش عمده ای از هویت راستین خود را از نشانگان فرهنگی‌اش می گیرد و با زیر سوال بردن این نشانه ها به آنی کلیت فرهنگ مان زیر سوال خواهد رفت و نمی توانیم مدعی یک کشور بزرگ با پیشینه فرهنگی مستقل باشیم  و این خود در تضاد با استقلال کشورمان خواهد بود. بنابراین تئاتر شهر یک مساله باری به هر جهت و پیش پا افتاده نیست که بخواهیم آن را پشت گوش بیندازیم و باید بدانیم که هرچه بکوشیم وضعیت فرهنگی را با ثبات تر نگه داریم و حفظ و نگهداری حریم مکان های فرهنگی به ویژه تئاتر شهر که در این روزها با تهدیدهای جدی تر و ویرانگرتری همراه شده است، خواه ناخواه هویت این مکان از بین خواهد رفت و کاربری فرهنگی اش مخدوش خواهد شد و بعدها جمع کردن آن با هزینه های گزاف معنوی و مادی همراه می شود. پس بیاییم پیش از اینکه این قضیه بیخ پیدا کند نسبت به حل و فصلش بکوشیم و نگذاریم چون یک بیماری مهلک حال و روز تئاتر مان را به نابودی بکشاند. 

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با کارگردان نمایش «نظام ابن‌عربی»

یاسمین عباسی: زیست عرفانی، قرابتی با زمان حال ندارد
گفت‌وگو با کارگردان نمایش «نظام ابن‌عربی»

یاسمین عباسی: زیست عرفانی، قرابتی با زمان حال ندارد

یاسمین عباسی، کارگردان نمایش «نظام‌ ابن عربی» با بیان اینکه پرداختن به شخصیتی چون ابن‌عربی کار سختی است، می‌گوید زیست عرفانی قرابتی با زمان حال ما ندارد.

|

گفت‌وگو با سیدعلی موسویان، کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن»

نویسنده هوشمند حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل می‌کند
گفت‌وگو با سیدعلی موسویان، کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن»

نویسنده هوشمند حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل می‌کند

سیدعلی موسویان، نویسنده، بازیگر و کارگردان نمایش «کان‌لم‌یکن» می‌گوید به نظر من نویسنده هوشمند کسی است که در کنار پرداختن به موضوعات مختلف، حرف روز جامعه را به تماشاگر منتقل کند.

|

در نشست خبری نمایش «روال عادی» مطرح شد

مجید مجیدی: وظیفه ماست که از تئاتر حمایت کنیم
در نشست خبری نمایش «روال عادی» مطرح شد

مجید مجیدی: وظیفه ماست که از تئاتر حمایت کنیم

مجید مجیدی کارگردان مطرح سینما در مراسم رونمایی از پوستر و نشست خبری نمایش «روال عادی» گفت وظیفه ما این است که از تئاتر حمایت کنیم. ما به تئاتر مدیون هستیم و حمایت امروز ما از تئاتر به نوعی خمس و زکاتی است که باید پرداخته شود. ما در دهه ۶۰ از تئاتر کوچ کردیم و به سینما رفتیم.

|

در گفت‌وگو با کاوه مهدوی مطرح شد

«آبی‌گونه»؛ نمایشی با محوریت اخلاق با پرهیز از کلیشه‌ و شعار
در گفت‌وگو با کاوه مهدوی مطرح شد

«آبی‌گونه»؛ نمایشی با محوریت اخلاق با پرهیز از کلیشه‌ و شعار

کاوه مهدوی، نویسنده و کارگردان نمایش «آبی‌گونه» می‌گوید، بسیاری از مسائل  و موضوعات در شخصیت و فرهنگ ما نهادینه شده است و موفقیت یک اثری هنری در پرهیز از پرداخت شعارگونه و دوری از کلیشه‌های مرسوم است.

|

نظرات کاربران