نگاهی به نمایشهای بخش محیطی و فضای باز جشنواره نمایش عروسکی «تهران-مبارک»
تمرکز بر بیان پیامهای محیط زیستی و اشاره به فرهنگ بومی
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: در آخرین مطلب از مجموعه مطالب «نگاهی به هجدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهران-مبارک» به آثار حاضر در بخش محیطی و فضای باز این رویداد هنری میپردازیم. گفتنی است که این جشنواره از هفتم تا یازدهم اسفند ماه امسال به صورت مجازی برگزار شد.
در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک یازده اثر حضور داشتند که سهم استان تهران با چهار نمایش از دیگر استانها بیشتر بود. هر چهار نمایش مذکور از سوی شهر تهران در این رویداد هنری شرکت داده شده بود و سایر شهرستانهای استان تهران در این بخش از جشنواره شرکت نداشتند. پس از تهران استان اصفهان با دو نمایش در رتبه بعدی تعداد آثار شرکت کننده قرار داشت. این دو نمایش از سوی شاهین شهر و نجف آباد در جشنواره شرکت داده شده بود.
سایر استانهای حاضر در بخش محیطی و فضای باز تنها یک نماینده در این بخش داشتند. به بیان دقیقتر از استان ایلام (شهر دهلران)، کردستان (شهر سنندج)، بوشهر (جزیره خارک)، کرمانشاه (شهر کرمانشاه) و خوزستان (منطقه آزاد اروند) تنها یک نمایش در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک شرکت داده شده بود. تمام این نمایشها در کنار سایر آثار حاضر در بخشهای مختلف جشنواره در زمان برگزاری این رویداد هنری از طریق پلتفرم تلویزیون تئاتر ایران در تمام طول شبانه روز قابل مشاهده بود. با این توضیح به سراغ مرور آثار حاضر در این بخش میرویم.
نمایش آدمهای با فرهنگ
نمایش «آدمهای با فرهنگ» یکی از یازده اثر حاضر در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود و تئاتر تهران را در رویداد هنری امسال نمایندگی میکرد.
عوامل تولید نمایش
نویسنده، کارگردان، طراح فضا و دکور: رضا فقیهی
بازیگر: محمدرضا معجونی
عروسک گردانان: مرجان خورسند، صبا رحمتی، فخرالدین فیض اله زاده
تصویر سازی دکور: مرجان خورسند، فاطمه پشنگ پور
خلاصه نمایش
در یک ساختمان چند طبقه افراد مختلفی زندگی میکنند. ساکنان این ساختمان با وجود تفاوتهای اخلاقی و رفتاری فراوانی که با یکدیگر دارند از ویژگی مشترکی برخوردارند. ویژگی مشترک آنها این است که هیچ کدام حقوق شهروندی را رعایت نمیکنند و با فرهنگ آپارتمان نشینی بیگانه هستند. مرشد خیمه سعی میکند غفلتهای اهالی ساختمان را به آنها یادآوری کند و رفتار پسندیده و فرهنگ آپارتمان نشینی را به این افراد بیاموزد.
نگاهی به این نمایش
نمایش «آدمهای با فرهنگ» از قواعد آشنای تئاتر خیمه شب بازی برای ارتباط با مخاطب استفاده کرده است. در این نمایش نیز مانند آثار خیمه شب بازی مرشد در حاشیه رویدادها میدان داری میکند و سایر شخصیتها به تعامل با او میپردازند. البته در این نمایش شاهد حضور شخصیتهای همیشگی تئاتر خیمه شب بازی نیستیم و جای آنها را ساکنان یک ساختمان چند طبقه گرفتهاند. علاوه بر تفاوت شخصیتهای این نمایش با آثار خیمه شب بازی نوع عروسکها نیز گونه رایج در تئاتر خیمه شب بازی نیست. به بیان دقیقتر در این نمایش به جای عروسکهای متصل به ریسمان از عروسکهای دستکشی استفاده شده است.
در نمایش آدمهای با فرهنگ جای خیمه معمول تئاتر خیمه شب بازی را دکور پارچهای سادهتری گرفته که به شکل یک ساختمان چند طبقه طراحی شده است. پنجرههای این ساختمان حکم آپارتمانهای محل زندگی شخصیتهای حاضر در نمایش را دارد. اهالی ساختمان یا همان عروسکها از پنجره خانههای خود با مرشد صحبت میکنند و قصه را پیش میبرند. این نمایش نیز مانند بسیاری از آثار خیمه شب بازی داستان مفصلی ندارد و از ابتدا تا انتها بر گفتگو میان مرشد و عروسکها تمرکز یافته است. موضوع اکثر این گفتگوها وظایف شهروندی، فرهنگ آپارتمان نشینی و لزوم رعایت حقوق دیگران است.
هر کدام از عروسکهای حاضر در این اثر نسل و فرهنگ متفاوتی را نمایندگی میکند؛ با این حال تمام آنها در یک ویژگی اشتراک دارند و آن احترام نگذاشتن به حقوق دیگران و غفلت ورزیدن از وظایف شهروندی است. پسر نوجوان ساکن آپارتمان به مرشد امر میکند برایش غذا سفارش دهد و پیرزن همسایه از او میخواهد وارد سطل زباله شود و دستبند گم شدهاش را بیابد. مرشد سعی میکند روی اهالی ساختمان را زمین نیاندازد و درخواستهایشان را اجابت کند، اما همزمان به آنها میفهماند که انجام این کارها وظیفه او نیست و اهالی ساختمان باید خودشان امور شخصی خود را انجام دهند.
در این نمایش به موضوعات مختلفی نظیر رعایت حقوق شهروندی، فرهنگ استفاده از وسایل نقلیه عمومی، رعایت بهداشت فردی و عمومی، فرهنگ آپارتمان نشینی و امثال آن اشاره شده است و مرشد در موردشان به اهالی ساختمان نصیحت میکند. بسیاری از موضوعات مطرح شده در این نمایش اصول بدیهی زندگی شهرنشینی به شمار میرود و تا کنون بارها از سوی رسانههای مختلف به شیوههای متفاوت مطرح شده است. با این حال اگر به اطراف خود دقیق شویم در مییابیم که بسیاری از این بدیهیات همچنان از سوی برخی شهروندان نادیده گرفته میشود. در مجموع میتوان نمایش آدمهای با فرهنگ را یک اثر آموزشی توصیف کرد که نصیحتهای فرهنگی و اجتماعی خود به مخاطبان را از طریق یک تئاتر عروسکی ساده محیطی مطرح کرده است.
نمایش دریا زمین ماهیهاست
نمایش «دریا زمین ماهیهاست» نماینده استان خوزستان و منطقه آزاد اروند در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده: شراره طیار
کارگردان: فاطمه بحرینی
مشاوران کارگردان: بهنام کاوه، شراره طیار
عروسک گردانان: زهرا مویسات، سید حسن آلبوشوکه، نجمه شهیدی، اسما مویسات، سید حسین آلبوشوکه، علی ناصری، سامان علی نژادیان، رضا گله داری
موسیقی: علی رضا عباسیان پور، محمد ناصری، حسن خنفری، محسن خنفری
دستیار کارگردان: رضا گله داری
خلاصه نمایش
دختر جوانی که پدرش وظیفه پاکسازی دریا و جمع آوری زباله از سطح آن را بر عهده دارد ماجراهایی را در مورد او و خانواده کوچکشان تعریف میکند. پدر دختر هر از گاه به دریا میرود و چندین روز به ساحل بر نمیگردد. او و مادرش نیز هر بار لب ساحل میآیند و برای بازگشت مرد خانه دعا میکنند و مراسم سنتی مردم جنوب را برگزار مینمایند. روزی پدر پس از بازگشت به ساحل برای دخترش یک ماهی قرمز کوچک میآورد. دختر مدتی از ماهی نگهداری میکند و سپس آن را دوباره به خانه یعنی دریا باز میگرداند.
نگاهی به این نمایش
در نمایش «دریا زمین ماهیهاست» از عروسکهای بسیار بزرگ برای روایت داستان استفاده شده است. عروسکهای حاضر در این اثر طراحی قابل قبولی دارند و جزئیات به کار رفته در آنها مناسب است. نقش اکثر شخصیتهای حاضر در نمایش را عروسکها ایفا میکنند؛ به گونهای که تنها نقش دختر جوان یعنی راوی داستان را یک بازیگر بر عهده دارد و سایر شخصیتها یعنی پدر، مادر و ماهی قرمز در قالب عروسک به تصویر کشیده شدهاند. این موضوع موجب شده است میان واقعیت و خاطره تفکیک ایجاد شود و خاطرات توسط عروسکها روایت گردند.
موضوع اصلی نمایش دریا زمین ماهیهاست توجه به پاکیزگی دریا و لزوم حفظ محیط زیست است. برای بیان این موضوع علاوه بر عروسک از موسیقی نیز بهره کافی برده شده تا پیامهای مطرح شده در طول نمایش تاثیر بیشتری بر مخاطب داشته باشد. در نسخه پخش شده از این اثر در جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک باد شدیدی در محل ضبط نمایش میوزید که گاه در شنیدن برخی کلمات اختلال ایجاد میکرد. با این حال بازیگر نقش دختر جوان همراه با عروسک گردانان و گروه موسیقی توانسته بودند اجرای خوبی ارائه دهند و تا حدی بر چالش باد غلبه کنند.
در نمایش دریا زمین ماهیهاست اشارهای نیز به امکان بازیافت زبالهها صورت گرفته است. مادر راوی بطریهای پلاستیکی ریز و درشتی که همسرش از دریا جمعآوری میکند و به ساحل میآورد را به عروسکهای مختلف تبدیل میکند و آنها را به دختر خود و دیگران میدهد. به این ترتیب میتوان دریا زمین ماهیهاست را اثر نمایشی عروسک محوری برای حمایت از موجودات دریایی لقب داد. شاید بتوان استفاده از عروسکهای غول پیکر را یکی از بهترین شیوههای تاثیرگذاری بر مخاطب در نمایشهای عروسکی محیطی و فضای باز دانست؛ روشی که در این نمایش از سوی عوامل تولید مورد توجه قرار گرفته بود و به خوبی اجرا شد.
نمایش دروغ وروره جادو
نمایش «دروغ وروره جادو» یکی از دو نماینده استان اصفهان در بخش نمایشهای محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود و از نجف آباد در این رویداد هنری شرکت داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسنده: سعیده سورانی
کارگردان: میثم طاهری
بازیگر: میثم طاهری
بازیدهنده عروسک و صدا پیشه: سوگند صادقی
طراح صحنه و لباس: وجیهه دادخواه
نوازنده: فاطمه سعیدیان
دستیار کارگردان: حدیث عباسی
منشی صحنه: نگار کریمی
دستیاران صحنه: نفیسه یعقوبیه، فاطمه محمود پور، مریم فاضل، آتنا گودرزی، فاطمه السادات موسوی، فاطمه پور رحیم، علیرضا شاه محمدی، پریا یوسفی، سوگند رضوانی، پوریا قنبری
تصویربردار: میلاد کاظمی
صدابردار و ضبط موسیقی: صادق ستاری
خلاصه نمایش
طیاره خانم مادر مبارک سخت به دنبال یافتن فرزندش است اما هر چه تلاش میکند و اطراف را میگردد او را نمییابد. بالاخره سر و کله مبارک پیدا میشود و به مرشد دلیل پنهان کردن خود از مادرش را توضیح میدهد. دیوی به نام وروره جادو مبارک را فریب داده و ادعا کرده بود که اگر او اتاق خود را به هم بریزد و همه جا را شلوغ و کثیف کند کاری میکند که مشهور شود. مرشد مبارک را نصیحت میکند که دیگر دروغهای وروره جادو را باور نکند.
نگاهی به این نمایش
نمایش «دروغ وروره جادو» تئاتر عروسکی کوتاهی به شمار میرود که برای کودکان ساخته شده است. در این نمایش مبارک در قالب یک کودک به تصویر کشیده شده است و طیاره خانم نقش مادر او را ایفا میکند. داستان و شوخیهای به کار رفته در این نمایش در کنار نوع گفتگو و رابطه مبارک با مرشد نیز به گونهای شکل گرفته که برای کودکان مناسب باشد. علاوه بر آن در این تئاتر عروسکی از سوتک برای سخن گفتن مبارک استفاده نشده تا کودکان بتوانند سخنان او را بدون مشکل متوجه شوند. زمان این نمایش نیز چندان طولانی نیست و حوصله مخاطبان کم سن و سال را سر نمیبرد. در مجموع میتوان ایده اجرای نسخه ویژهای از نمایش خیمه شب بازی مبارک برای کودکان و افراد کم سن و سال را ایده خوبی دانست که میتواند بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
عروسکهای به کار رفته برای اجرای این اثر از نوع دستکشی انتخاب شدهاند؛ آنها از درون یک صندوق قرمز رنگ بیرون میآیند و به نقش آفرینی میپردازند. در زمانهای قدیم خیمه شب بازان دورهگرد عروسکهای خود را درون صندوق حمل میکردند و این محفظه فلزی یا چوبی به نوعی خانه عروسکها محسوب میشد. در این نمایش نیز مبارک و مادرش درون صندوق زندگی میکنند.
در مجموع میتوان ایده به کار رفته در نمایش دروغ وروره جادو یعنی اجرای نسخه کودکانه نمایش خیمه شب بازی مبارک را مثبت ارزیابی کرد. چه خوب است بر اساس همین الگو نمایشهای عروسکی متفاوتی با حضور مرشد و مبارک و سایر شخصیتهای آشنای خیمه شب بازی تولید گردد که به موضوع و داستان جالبتر و جدیتری بپردازد و از نظر کیفیت قصه و نوع روایت آن برای کودکان امروزی جذابتر باشد.
نمایش غولسایز
نمایش «غولسایز» از استان ایلام و شهر دهلران در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک حضور داشت و در بخش محیطی و فضای باز این رویداد هنری حاضر شده بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده و کارگردان: مصطفی کولیوندی
مشاور کارگردان: شهرام جهانبازی
عروسک گردانان: سعیده عبداللهی، زهرا چراغی، مصطفی کولیوندی
طراح صحنه و فضا: سعیده عبداللهی، مصطفی کولیوندی
طراحی و ساخت عروسک: سعیده عبداللهی
موسیقی: کسری قنبری
طراح گریم: سپیده سهرابی
فیلمبردار: امیر رشیدی فر
خلاصه نمایش
پسر بچه کم سن و سالی به دلیل پافشاری مداوم بر اجابت درخواستها و برآورده شدن آرزوهای محال و عجیب و غریب خود غول چراغ جادو را روانه بیمارستان کرده است. همسر غول که چراغ جادو را از او تحویل گرفته به پسر قول میدهد تنها یکی از آرزوهایش را برآورده کند؛ به شرطی که دست از سر او بردارد. پسر قبول میکند و خانم غول آرزویش را برآورده میکند. آرزوی پسر این است که غول او را به سرتاسر ایران ببرد تا همه جا را ببیند؛ او قصد دارد با تلفن همراه خود از بچههای ایران فیلم بگیرد و به پدر و مادرش نشان دهد تا آنها خوشبختی کودکان سایر شهرها را مشاهده کنند و دیگر به او برای درس خواندن اصرار نورزند. خانم غول پسربچه را سوار قالیچه پرنده میکند و ابتدا او را به سرپل ذهاب میبرد. در آنجا او کودکی را ملاقات میکند که به دلیل ویرانی محل زندگیاش در زلزله همچنان داخل چادر زندگی میکند و پس از گذشت سه سال هنوز خانه ندارد. پس از آن خانم غول و پسر به سیستان و بلوچستان سفر میکنند و در آنجا با پسربچهای آشنا میشوند که گاندو (تمساح پوزه کوتاه ایرانی) یکی از دستان او را قطع کرده است. آنها سپس به جنوب ایران میروند و مرد ماهیگیری را مشاهده میکنند که برای درمان دختر سرطانی خود ناچار به کشف مروارید از دل دریا است. در پایان خانم غول و پسربچه راهی تهران میشوند. در حوالی میدان آزادی پسربچهای لباس حاجی فیروز بر تن کرده است و به تنهایی نمایش اجرا میکند. او نزد پسر اعتراف میکند که یتیم است و ناپدری او مجبورش میکند با اجرای نمایش پول در بیاورد. پسربچه دیگر دوست ندارد سایر نقاط ایران را ببیند. او به خانم غول میگوید احساس میکند خودش از همه خوشبختتر است. پسر آرزو میکند که ای کاش آرزوی تمام بچههای ایران بر آورده میشد. خانم غول که برخلاف آرزوهای قبلی از این آرزوی پسر رضایت دارد او را دعوت میکند همراه با هم به دور ایران سفر کنند و آرزوی بچهها را برآورده نمایند.
نگاهی به این نمایش
نقطه قوت اصلی نمایش غولسایز را میتوان موضوع و داستان آن نامید. اگرچه برخی از جزئیات داستان نظیر وجود ناپدری بدجنس و زورگو قدیمی و کلیشهای جلوه میکند، اما هسته اصلی داستان خوب است. اشاره به مشکلات کودکان کار، کودکان مناطق زلزله زده و کودکان مناطق محروم جزو نقاط قوت داستان به شمار میرود؛ مشکلات واقعی و غمانگیزی که با شیوه مناسبی به آنها پرداخته شده است. شکل مطرح شدن این مشکلات (به غیر از مشکل مرد ماهیگیر و دختر بیمار او) همراه با سوز و گداز رایج در آثار مشابه نیست و گاه حتی در روایت آنها رگهای از طنز ظریف نیز مشاهده میشود. این روش بر تاثیرگذاری این اشارهها افزوده و از روایت کلیشهای آن جلوگیری کرده است. شاید بتوان ضعیفترین و کم اثرترین بخش داستان را ماجرای مرد ماهیگیر و دختر بیمار او نامید؛ ماجرایی که گرچه از نظر محتوا به معضل درستی اشاره میکند اما در اجرا به آفت اشک و آه دچار شده است.
در نمایش «غولسایز» شاهد استفاده از روشهای مختلفی برای طراحی شخصیتها هستیم. نقش خانم غول را یک بازیگر زن ایفا میکند که ماسک غول بر صورت زده و لباس ردا مانندی بر تن دارد. با این حال برای معرفی شخصیت پسر بچه از عروسکی استفاده شده است که وظیفه هدایت و صداپیشگی آن را یک عروسک گردان زن بر عهده دارد. نقش کودکان نقاط مختلف ایران را نیز یک بازیگر مرد ایفا میکند. اگرچه در نقش آفرینی این بازیگران نکته خیره کنندهای مشاهده نمیشود اما همگی توانستهاند حس و حال لازم را به بیننده منتقل کنند.
نوع طراحی لباس، ماسک و عروسک در نمایش غولسایز از سطح متوسط فراتر نمیرود و زیبایی و ظرافت چندانی را بازتاب نمیدهد. حتی چراغ جادوی غول به یک قوری معمولی شباهت دارد و چندان چشمنواز نیست. با این حال عروسک کاغذی گاندو و تلفن همراه پسر بچه، که آن هم از جنس کاغذ است، به خوبی طراحی شدهاند. موارد یاد شده نمایش غولسایز را به اثری تبدیل کرده که از محتوای خوبی برخوردار است اما ظاهر آن چندان تعریفی نیست. با این حال این نمایش به لطف اشارههای واقعی و درستی که به وضعیت نابهسامان کودکان ایران دارد قادر است تاثیر لازم را بر مخاطب خود بگذارد.
نمایش فرود سیاوش
نمایش «فرود سیاوش» از استان و شهر کرمانشاه در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک حاضر شده بود و در بخش محیطی و فضای باز این رویداد هنری شرکت داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسنده: علی پاکدست
طراح و کارگردان: سعید ذبیحی
مشاور کارگردان: هاشم پورمحمدی
عروسک گردانان: نسترن ذبیحی، هاشم پورمحمدی
دستیار کارگردان: فاطمه مهدی آبادی
منشی صحنه: سعیده ذبیحی
طراح اجزای صحنه: عباس درکه
خلاصه نمایش
کیخسرو پس از تثبیت جایگاه خود در ایران به کینخواهی خون پدرش سیاوش بر میخیزد و راهی توران میشود. سیاوش در توران با دسیسه افراسیاب به قتل رسیده و از او علاوه بر کیخسرو پسر دیگری به نام فرود به جا مانده است. فرود که به اندازه کیخسرو کینخواه خون پدر است در کلات روزگار میگذراند و دژ مستحکمی را فرماندهی میکند. کیخسرو به سپهسالار خود توس توضیح میدهد که در مسیر رویارویی با سپاه افراسیاب به یک دو راهی خواهد رسید؛ دو راهی گمراه کنندهای که یک راه به بیابان و راهی به سرزمینی سرسبز و خوش آب و هوا دارد. او به توس توصیه میکند که به هیچ وجه نباید راه خوش مسیر را انتخاب کند و باید از بیابان عبور نماید؛ چرا که راه هموار به کلات و قلعه فرود ختم میشود. با این حال توس فرمان او را اطاعت نمیکند و مسیر سرسبز را بر میگزیند. مسیری که در نهایت به رویارویی او با فرود برادر کیخسرو میانجامد.
نگاهی به این نمایش
نمایش «فرود سیاوش» بخش معروفی از داستان فرود فرزند سیاوش را به تصویر میکشد که به رویارویی او با سپاه توس میانجامد. این نمایش توسط دو بازیگر زن و مرد اجرا شده است که نقش تمام شخصیتهای داستان را به نوبت ایفا میکنند. برای هر کدام از شخصیتهای داستان کلاه خود متفاوتی در نظر گرفته شده است که آنها را از یکدیگر متمایز میکند. دو بازیگر نمایش با به سر گذاشتن هر کدام از این کلاه خودها در نقش صاحب آن فرو میروند و سخنان او را بر زبان جاری میکنند. ایده مذکور یعنی استفاده از کلاه خودهای متفاوت برای تغییر نقش در تئاتر تدبیر مناسبی است که اندیشیده شده تا نمایش فرود سیاوش نیازی به بازیگران اضافه نداشته باشد. افزون بر آن احتمالا همین ویژگی بوده که این نمایش را در ردیف آثار عروسکی قرار داده است. کلاه خودهای این تئاتر به ماسک شباهت دارند و استفاده از ماسک برای تغییر دادن ظاهر و باطن شخصیتها یکی از ویژگیهای نمایشهای عروسکی به شمار میرود.
این نمایش به همان شکل مرسوم آثار نمایشی اقتباس شده از شاهنامه یعنی بر زبان آوردن محکم و آهنگین جملات فاخر و شعر مانند اجرا شده است؛ با این حال در بخش پایانی آن شاهد اجرای صحنه بسیار کوتاهی به شکل تعزیه خوانی هستیم. در مجموع اجرای بازیگران خوب است و توانستهاند از پس ایفای نقشهای مختلف بر آیند. اما لباس انتخاب شده برای آنها رنگ و جلوه چندانی ندارد و تا حدی معمولی به نظر میرسد. در نمایشهای فضای باز به دلیل نبود دکور بخش مهمی از تاثیرگذاری تصویری بر مخاطب از طریق بهرهمندی از پوشش یکه و خاص بازیگران صورت میگیرد. این امر در نمایشهایی نظیر فرود سیاوش که از شخصیتهای باستانی با پس زمینه حماسی برخوردارند اهمیت دو چندان مییابد. با این حال چنین خصلتی در لباس بازیگران این نمایش مشاهده نمیشود و اهمیت آن نادیده گرفته شده است. با این اوصاف میتوان نمایش فرود سیاوش را در ردیف آن دسته از آثار نمایشی قرار داد که از محتوای گوشنواز اما ظاهر نه چندان چشمنواز بهره میبرند.
نمایش نیمه
نمایش «نیمه» از جانب استان بوشهر و جزیره خارک در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک شرکت داشت و در بخش محیطی و فضای باز این رویداد هنری حاضر شده بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده و کارگردان: علی سنامیری
بازیگران: عباس منظری، آبتین براتی، سجاد منظری، احمدرضا گله، شیدا رزمی، درسا احمدی
ساخت عروسک: فرامرز غلامیان، هیام احمدی
طراح موسیقی و افکتور: سروش مومنی
دستیار کارگردان: آبتین براتی
مدیر صحنه: رضا صمصامی
خلاصه نمایش
دریانوردان و ماهیگیران خطه جنوب ایران از دیرباز برای امرار معاش و کسب روزی قایق به آب انداختهاند، پارو زدهاند، بادبان بر افراشتهاند، تور به آب انداختهاند، ماهی گرفتهاند و به ساحل باز گشتهاند. آنها برای انجام هر کدام از این کارها نغمه و موسیقی مخصوص به خود داشتهاند. این آوازها از دوران قدیم تا امروز به جا مانده و سینه به سینه به نسل بعد منتقل شده است.
نگاهی به این نمایش
نمایش «نیمه» تئاتر عروسکی محیطی بدون کلامی است که در آن اثری از گفتگو یا حرف مشاهده نمیشود و صحنههای آن تنها با موسیقی و حرکت در برابر چشمان تماشاگر شکل میگیرد. بازیگران حاضر در این نمایش صورتکهای عروسک مانند بر چهره دارند و مردم عادی جنوب را نمایندگی میکنند.
نمایش نیمه از انداختن لنج به آب آغاز میشود و پس از آن دریانوردی و ماهیگیری لنج سواران را به تصویر میکشد. در ادامه دریا طغیان میکند و مهارت دریانوردان و ماهیگیران جنوبی را به چالش میکشد. تمام این صحنهها با موسیقی و آواز روایت میشود و نغمه و آوای سنتی مردم جنوب را به مخاطب معرفی میکند.
بخش پایانی نمایش نیمه به بازگشت ماهیگیران از دریا و گام نهادن مجدد آنها بر شنهای ساحل اختصاص دارد. در این بخش بیننده به تماشای مراسم عروسی دو تن از شخصیتهای این نمایش مینشیند که با آداب و رسوم سنتی مردم جنوب برگزار میگردد. به این ترتیب زحمت و مرارت ماهیگیران در سفر دریایی پایان خوشی مییابد و دست و پنجه نرم کردن آنها با طوفان و خشم دریا ختم به خیر میشود.
نمایش نیمه قصد آشنا ساختن بیننده با موسیقی جاشوهای جنوب ایران را دارد و فرم قابل قبولی را برای انجام این کار انتخاب کرده است. مدت زمان این نمایش نیز آنچنان بلند نیست که از قالب تئاتر محیطی خارج شود و نبود دکور و جزئیات خوش آب و رنگ در پس زمینه به چشم بیاید. در مجموع عوامل تولید این اثر توانستهاند به هدف اصلی خود یعنی معرفی بخشی از فرهنگ مردم جنوب ایران به تماشاگر دست یابند.
نمایش هم آوایی
نمایش «هم آوایی» یکی دیگر از نمایندگان تهران در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود.
عوامل تولید نمایش
نویسندگان: سمیه گلباز و داوود بختیاری
کارگردان: سمیه گلباز
مشاور و پشتیبانی: فاطمه فخری
عروسک گردانان: عارفه گلچوبی، احسان پورقاضی، عبدالرشید توماج، ابراهیم قرنجیک، فرشید آرخی، عبدالرشید کوماج، محمد درزاده، محسن ابراهیمی، ثریا بارانزهی، امیر علی قره محمودلو، طاها سرایلو، رقیه وزیری، نیما مصطفی لو، محمد امین یار احمد زهی، امیر محمد سنچولی، محمد رحیمی، امیرعلی نوری، معراج بهرامی، مهرداد ربیعی، سبحان موذنی، علی حسینی، عماد سرلک، صادق جمشیدی، فضل الله باقری، عبدالحمید ویسی، امیرمحمد مطلبی، علیرضا شیردل، اشکان علیپور، مبینا سروقامت، زهرا مرکی، زهرا رضایی، اعظم علی آبادی، امید خوشی، سعید مقصودی، حمزه جلالی، غلامرضا غلامی، خانم غلامپور، زهرا زنجیری تنها، متین خادملو، ابوالفضل رحیمی، متین ملک محمودی
انتخاب موسیقی: یاسین نجاتی پور، علی نرگسی، احسان گنجی، مهدی همایونفر
خلاصه نمایش
نمایندگان هر کدام از اقوام ایرانی با لباس، موسیقی، رقص و ترانه محلی خود بخشی از فرهنگشان را به نمایش میگذارند.
نگاهی به این نمایش
نمایش «هم آوایی» یک تئاتر عروسکی است که بر نمایش رقص و موسیقی محلی اقوام مختلف ایرانی تمرکز دارد. این نمایش از یازده بخش جداگانه تشکیل شده است که در هر کدام از آنها موسیقی و رقص محلی یکی از اقوام ایرانی توسط عروسکها به تصویر کشیده میشود. عروسکهای هر منطقه از ایران لباس مربوط به همان منطقه را بر تن دارند و با موسیقی محلی آن خطه به هنرنمایی با حرکات مخصوص به خود میپردازند.
نمایش هم آوایی با هنرنمایی حدود هشتاد نفر از معلولان تحت پوشش بهزیستی ساخته شده است. آنها در واقع عروسک گردانان این نمایش بودهاند و توانستهاند کار خود را به خوبی انجام دهند و تفاوت موجود میان رقصهای محلی مختلف ایران را در معرض دید بیننده بگذارند. در بخشی از این نمایش هنرنمایی مشترک عروسک مبارک با عروسک طیاره خانم (که اهل شاهرود است) همراه با موسیقی محلی همان منطقه (شاهرود) به تصویر کشیده شده است که میتوان آن را به حساب ابتکار عروسک گردانان این نمایش گذاشت.
تعدادی از موسیقیهای محلی به کار رفته در نمایش هم آوایی را آهنگهای با کلام تشکیل داده و برخی از آنها نیز موسیقی بیکلام است. شاید اگر تمام موسیقیها یکدست انتخاب میشد انسجام بیشتری در این نمایش قابل مشاهده بود. البته با توجه به اینکه هر کدام از یازده بخش این نمایش توسط هنرمندان معلول ساکن در نقاط مختلف ایران اجرا شده و این هنرمندان با یکدیگر در ارتباط نبودهاند یکدست نبودن آهنگهای انتخاب شده توسط آنها قابل توجیه است.
نمایش هم آوایی تلاش قابل تحسینی از هنرمندان معلول ایرانی برای معرفی فرهنگ مناطق مختلف ایران به دیگران است. در صورت دقت، توجه و حمایت بیشتر میتوان این اثر هنری را تکمیل کرد و آن را به یک نمایش عروسکی مفصل با حضور تمام اقوام ایرانی حتی روستاییان و عشایر تبدیل نمود.
نمایش آلوده نکنیم
نمایش «آلوده نکنیم» یکی از دو نماینده استان اصفهان در بخش نمایشهای محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود و از شاهین شهر در این رویداد هنری شرکت داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسنده و کارگردان: فرامرز غلامیان، مهربان غلامیان
عروسک گردانان: هیام احمدی، فرامرز غلامیان، مهربان غلامیان
طراح فضا، گریم و لباس: هیام احمدی
عکاس و فیلمبردار: علی هواسی، دانیال مولا
خلاصه نمایش
دختر و پسر جوانی برای وقت گذرانی به کنار دریا میآیند و پس از مقداری تفریح هر چه زباله دارند در ساحل میریزند و آنجا را ترک میکنند. آقای خرچنگ از وضعیت ساحل که در واقع محل زندگی او محسوب میشود عصبانی است و از کسانی که آنجا را کثیف کردهاند گلایه دارد. او در حالی که داد و فریاد میکند آشغالها را درون دریا میریزد. در زیر آب موجودات دریایی در جشن عروسی آقای اختاپوس و خانم عروس دریایی شرکت کردهاند. اما مراسم به خوبی پیش نمیرود و زبالهها برای آنها ایجاد مزاحمت میکند. آنها به ساحل میروند تا ببینند چه کسی دریا را کثیف کرده و آقای خرچنگ اعتراف میکند که کار او بوده است. موجودات دریایی ابتدا آقای خرچنگ را تنبیه میکنند و پس از اینکه در مییابند منشا اصلی ریختن زبالهها در ساحل او نیست تصمیم میگیرند همگی به کمک هم دریا و ساحل را تمیز کنند. آنها به مردم توصیه میکنند که در ساحل دریا آشغال نریزند.
نگاهی به این نمایش
موضوع اصلی نمایش «آلوده نکنیم» پاکیزه نگه داشتن محیط زیست به ویژه حریم دریا و پرهیز از آلوده کردن آن است. سازندگان این نمایش برای مطرح کردن پیام مذکور به سراغ استفاده از عروسک رفتهاند. عروسکها ظاهر رنگارنگ و کاریکاتور گونهای دارند و از این قابلیت برخوردارند که نظر مثبت مخاطبان اصلی نمایش یعنی کودکان را جلب کنند. این عروسکها به شکل تن پوش طراحی شدهاند و اندازه بزرگ آنها موجب میشود مناسب اجرای نمایش در محیط باز باشند.
علاوه بر اندازه و ظاهر عروسکها وجود موارد دیگری نظیر برگزاری مراسم عروسی و بهره گرفتن از ساز و آواز نیز از جمله ویژگیهایی است که میتواند این نمایش را در نظر کودکان جذابتر جلوه دهد و بر شادی و شور آن بیافزاید. کوتاه سخن آنکه سازندگان این نمایش برای مطرح کردن پیام محیط زیستی خود به سراغ عروسکها رفتهاند و سعی کردهاند پیام خود را در فضای شاد و کمیک با مخاطبان در میان بگذارند.
نمایش مبارک و کتاب جادویی
نمایش «مبارک و کتاب جادویی» یکی دیگر از چهار نماینده استان و شهر تهران در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده و کارگردان: احسان سامانی منش، آرش صادقیان
مرشد و نوازنده تنبک: احسان سامانیمنش
عروسک گردان و صدا پیشه: آرش صادقیان حقیقی، شیرین کاشفی، آوا ناصری مهر
نوازنده کمانچه: بهنوش کاظمی زاده
ساخت عروسک: مهدی نعمتی مقدم
دستیار کارگردان: مهرنوش دلیری
خلاصه نمایش
حوصله مبارک حسابی در رفته است و حس و حال انجام هیچ کاری را ندارد. مرشد ابتدا با او بحث میکند که حوصلهاش در نرفته و سر رفته است؛ اما عاقبت به در رفتن حوصله مبارک قانع میشود. پیش از آنکه مرشد تدبیری برای این مشکل بیاندیشد بستهای از سوی برگزار کنندگان هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک به دست او میرسد. مرشد بسته را باز میکند و در آن کتابی به نام «مبارک و کتاب جادویی» مییابد. او متوجه میشود که آن کتاب واقعا یک کتاب جادویی است. در این کتاب شخصیتهای مختلفی تصویر شدهاند که مرشد آنها را یک به یک قیچی میکند و از درون صفحات بیرون میکشد. شخصیتها به محض خارج شدن از کتاب جان میگیرند و شروع به سخن گفتن میکنند. مرشد ابتدا دکتر شکسته بند را از کتاب بیرون میآورد تا فکری به حال حوصله در رفته مبارک کند. اما او اعتراف میکند مدتی است توان درمان خود را از دست داده و نمیتواند در رفتگیها را جا بیاندازد. دکتر به درون کتاب بر میگردد و مرشد به جای او نبات خانم را بیرون میآورد. او نیز با مشکلات مشابهی دست به گریبان است و مهارت شیرینی پزی خود را از دست رفته میبیند. وجود این مشکل موجب شده است که که شیرینیهای او دیگر طعم سابق را نداشته باشد. پس از نبات خانم الاغ باربر از درون کتاب خارج میشود. الاغ نیز حال و حوصله ندارد و کاری از دستش ساخته نیست. او که در سرویس حمل و نقل اپلیکیشن محور شهری مشغول به کار است به دلیل شیوع کووید-۱۹ و اجرای طرح منع تردد شبانه دیگر درآمد سابق را ندارد و خسته و بیحوصله است. پس از اینکه الاغ به کتاب باز میگردد غول کوچکی از درون آن بیرون میآید که خود را غولچه متخصص سرگرمی میداند و مدعی است میتواند همه را سرگرم کند. غولچه با ترفند و حیله کتاب را از مرشد میگیرد و متواری میشود. او پیش از فرار اعتراف میکند که حوصله مبارک و مهارتهای نبات خانم و دکتر و الاغ را از آنها دزدیده است و اکنون با ربودن کتاب دیگر کسی نمیتواند آنها را پس بگیرد. با یافتن یکی از برگهای گم شده کتاب توسط مبارک امید به دل مرشد بر میگردد. آنها پهلوان را از دل برگ جدا شده بیرون میآورند و به کمک او کتاب را از غولچه پس میگیرند. پس از بازگشت اوضاع به حالت عادی مبارک و پهلوان نیز دوباره به درون کتاب باز میگردند و همه چیز به خوبی و خوشی پایان مییابد.
نگاهی به این نمایش
نمایش «مبارک و کتاب جادویی» به روش مرسوم نمایشهای خیمه شب بازی و با حضور شخصیتهای معروف این نمایشها یعنی مرشد، مبارک، پهلوان و غول بدذات اجرا شده است؛ با این تفاوت که عروسکهای این نمایش از نوع دستکشی انتخاب شدهاند تا مناسب برای حضور در یک نمایش محیطی باشند. البته پیش از بیرون آمدن هر عروسک از درون کتاب ابتدا نسخه کاغذی آن به بیننده معرفی میشود.
ماجرای نمایش مبارک و کتاب جادویی از فراز و فرود مناسبی برخوردار است و محتوای این نمایش به گونهای در نظر گرفته شده که مخاطب اصلی آن کودکان باشند. شخصیتهای آشنا نظیر مبارک کار خود را به خوبی انجام دادهاند و شخصیتهای تازه وارد نظیر الاغ نیز توانستهاند پا به پای آنها مخاطب را سرگرم کنند. در اکثر نمایشهای خیمه شب بازی نوازنده کمانچه نقشی در داستان ندارد و در طول نمایش تنها بر هنرنمایی خود متمرکز است؛ اما در این نمایش نقش کوچکی برای او در نظر گرفته شده و شاهد دزدیده شدن موقت هنر نوازندگیاش توسط غولچه هستیم.
نمایش مبارک و کتاب جادویی قصد دارد کودکان را به خواندن کتاب تشویق کند. اما این پیام در هیچ کدام از بخشهای نمایش به شکل مستقیم بیان نمیشود. از همین رو میتوان ویژگی مذکور را به حساب یکی از نکات مثبت این تئاتر عروسکی گذاشت. در مجموع نکات مثبت نمایش مبارک و کتاب جادویی قابل توجه است و چه در محتوا و چه در اجرای این اثر میتوان آنها را مشاهده کرد.
نمایش شکارچی
نمایش «شکارچی»دیگر نماینده استان و شهر تهران در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بود.
عوامل تولید نمایش
نویسنده، کارگردان، طراحی و ساخت عروسک، طراحی و دوخت لباس: لیلا بیگوند
عروسک گردانان: محمدرضا کردی، غزاله صباغی، مبینا اکبری، سمیه بیگوند، لیلا بیگوند، آنوشا علی نژاد، سارا حسن پور
آهنگساز: ابراهیم حمیدی
خلاصه نمایش
با ریزش باران آب روی زمین جاری میشود و برکهای را تشکیل میدهد که تحت محافظت الهه آب آناهیتا قرار دارد. به تدریج جانورانی نظیر ماهی و مرغابی و لک لک به سمت برکه جذب میشوند و در حاشیه آن آشیانه میسازند. اما آسایش آنها دوام چندانی ندارد. با آمدن شکارچی به ساحل برکه زندگی جانوران ساکن در آن دستخوش تلاطم میشود. شکارچی به صید ماهیان میپردازد و جوجه اردکها را اسیر میکند. هنگامی که شکارچی در ساحل برکه به خواب فرو میرود آناهیتا جانوران اسیر را رها میکند و به آنها مهر میورزد. جانوران با یکدیگر متحد میشوند و به سراغ شکارچی میروند تا او را تنبیه کنند. شکارچی که از کار خود پشیمان شده است وسایل صید و شکار خود را نابود میکند و پس از دلجویی از جانوران با آنها دوست میشود.
نگاهی به این نمایش
نمایش «شکارچی» یک تئاتر عروسکی محیطی است که در آن دیالوگی به کار نرفته و داستان آناهیتا و جانوران برکه و تقابل آنها با شکارچی به کمک موسیقی و حرکت روایت میشود. موسیقی استفاده شده برای این نمایش آرام است و حرکات نیز به تبعیت از آن آرام صورت میگیرد. آرامش جاری در نمایش با درونمایه این اثر و پیام آن که حفاظت از محیط زیست و جانوران و پرهیز از شکار بیهوده و غیر مجاز آنها است همخوانی دارد.
ایفای نقش آناهیتا در این نمایش را یک کودک بر عهده دارد و نقش شکارچی را نیز یک بازیگر مرد ایفا میکند. بازیگران توانستهاند به کمک حرکات خود حس و حال لازم را به بیننده منتقل کنند و جای خالی کلمه را با ایما و اشاره پر نمایند. اجرای نقش جانوران برکه نیز بر دوش عروسکها قرار دارد. بزرگی اندازه عروسکهای این نمایش در کنار به کار رفتن رنگهای روشن در طراحی آنها موجب شده است که به راحتی توسط بیننده قابل مشاهده باشند و در نظر مخاطبان اصلی این اثر یعنی کودکان پذیرفتنی جلوه کنند. این عروسکها توسط میلههای متصل به بدن آنها هدایت میشوند و حرکاتشان هماهنگ با موسیقی پس زمینه است.
بخش نخست این نمایش که به چگونگی شکل گیری برکه اختصاص دارد با حرکات موزون بازیگر نقش آناهیتا همراه است. حرکات او از تنوع لازم برخوردار نیست و ریتم ثابتی را دنبال میکند. به طور کل در بخشهایی از نمایش که ارتباط آنها با مخاطب وابستگی کامل به حرکات فرم دارد نبود تنوع کافی در این حرکات احساس میشود. در مجموع میتوان نمایش شکارچی را اثری آرامش بخش برای کودکان توصیف کرد که با استفاده از موسیقی و حرکت آنها را به دوستی با طبیعت و جانوران تشویق میکند.
نمایش کنسرت عروسکی یادهای جاویدان
نمایش «کنسرت عروسکی یادهای جاویدان» از سوی استان کردستان و شهر سنندج در بخش نمایشهای محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی مبارک شرکت داشت.
عوامل تولید نمایش
نویسنده: علی یونسی
کارگردان، طراح لباس و صحنه: سارا بهرامی
عروسک گردانان: گلاله قوامی، اشکان کمانگر، آرتین امجدی، فراز کاظمی، پویا گرد، کارو عزتی، فرشته معصومی، فرناز تیشه گران، میدیا محمدی، حمید مرادی، زانا شاکری، امیر فتحی زاده، روناک جعفری
صداپیشگان: مازیار قبادی، علی رحمانی، علی یونسی، فریدون حامدی، لادن کلوندی
مشاور کارگردان و سرپرست گروه: افشین خدری
ضبط موسیقی و صدابردار: مهران حرمی
دستیار کارگردان: آرش کمانگر
تدوین: پویا محمدی
خلاصه نمایش
مستوره اردلان در یک برنامه نمایشی ترکیبی در قامت مجری ظاهر میشود و به معرفی خود برای بینندگان میپردازد. پس از اجرای موسیقی این برنامه با حضور مهمانان ادامه مییابد. در طول برنامه مستوره از چهار مهمان که همگی از هنرمندان عرصه موسیقی کردستان به شمار میروند دعوت میکند روی صحنه بیایند. مهمانان برنامه پس از آمدن نزد خانم اردلان خود را به بینندگان معرفی میکنند و به اجرای یکی از آثار مشهور خود میپردازند. در پایان برنامه مستوره به هر کدام از مهمانان یک شاخه گل تقدیم میکند و برنامه با موسیقی پایان مییابد.
نگاهی به این نمایش
نمایش «کنسرت عروسکی یادهای جاویدان» به جمعی از بزرگان ادب و هنر کردستان میپردازد و قصد زنده کردن یاد آنها را دارد. این نمایش به شکل یک برنامه تلویزیونی ترکیبی ساخته شده است که «مستوره اردلان» نقش مجری آن را بر عهده دارد. مستوره اردلان یکی از سرشناسترین زنان کرد در دوران قاجار به شمار میرود که برخی از او به عنوان نخستین زن تاریخ نگار در ایران و جهان نام میبرند. از مستوره اردلان علاوه بر کتاب «تاریخ اردلان» دیوان شعر مفصلی مشتمل بر حدود دو هزار بیت و تعدادی اثر دیگر نیز به جا مانده که تایید کننده مقام بلند علمی و ادبی او است.
در این نمایش که از ابتدا تا انتها به زبان کردی اجرا شده است مجری شخصیتهای هنری شاخص کرد که همگی از بزرگان موسیقی کردستان محسوب میشوند را به روی صحنه دعوت میکند و چند کلمه با آنها سخن میگوید. آنها نیز پس از ارائه شرح حال مختصری از خود به اجرای یکی از آهنگهایشان میپردازند. شخصیتهای حاضر در نمایش کنسرت عروسکی یادهای جاویدان به شکل عروسک طراحی شدهاند و برای حرکت دادن آنها روش بونراکو به کار رفته است. یکی از دلایل استفاده از عروسک آن است که به جز یک نفر هیچ کدام از آنها در قید حیات نیست.
در این نمایش علاوه بر مستوره اردلان چهار چهره برجسته دیگر به نامهای «سید علی اصغر کردستانی» خواننده و استاد آواز دوران قاجار و پهلوی که متولد روستای صلوات آباد سنندج بود، «حسن زیرک» خواننده اهل بوکان که به او لقب بلبل کردستان داده بودند، «مجتبی میرزاده» نوازنده کمانچه اهل کرمانشاه و «مظهر خالقی» از اساتید موسیقی کرد (تنها شخصیت حاضر در این نمایش که هنوز در قید حیات است) در قالب عروسک حضور دارند و به اجرای یکی از آثار خود پرداختهاند.
وجه مشترک شخصیتهای فرهنگی و هنری حاضر در نمایش کنسرت عروسکی یادهای جاویدان این است که هیچ کدام از آنها حتی مستوره اردلان در زمان حیات خود قدر ندیدند و زحماتشان آن گونه که باید ارج نهاده نشد. حتی این ویژگی در مورد مظهر خالقی که هنوز در قید حیات است نیز مشاهده میشود. عروسکهای طراحی شده بر اساس این شخصیتها در اندازه پیکر واقعی آنها ساخته شده و تا حد امکان سعی شده است شبیه به خود آنها طراحی گردد.
هدف اصلی سازندگان نمایش کنسرت عروسکی یادهای جاویدان گرامی داشتن نام و یاد تعدادی از بزرگان فرهنگ و هنر کردستان بوده است. با آنکه این تئاتر عروسکی به زبان کردی اجرا شده است اما در آن قطعات مختلفی از موسیقی کردی وجود دارد که دیگران نیز میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ چرا که موسیقی یک زبان جهانی است و افراد غیر همزبان به راحتی میتوانند از طریق آن با یکدیگر صحبت نمایند. با این اوصاف احتمالا قطعات موسیقی به کار رفته در این نمایش نظر مثبت بینندگان غیر کرد را نیز جلب خواهد کرد.
پیام تمثیلی تاثیرگذارتر از نصیحت مستقیم
آثار حاضر در بخش محیطی و فضای باز هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک را میتوان از نگاه کلی به سه دسته تقسیم کرد. دسته نخست آثاری بودند که بر طرح پیام محیط زیستی تمرکز داشتند و موضوع اکثر آنها به زباله مربوط میشد. دسته دوم نمایشهایی را در بر میگرفت که به معرفی بخشی از فرهنگ بومی مناطق خاصی از کشور میپرداخت. دسته سوم نیز آثاری را در دل خود جای داده بود که طرح مسائل و مشکلات فرهنگی و اجتماعی را به عنوان موضوع اصلی برگزیده بودند.
اکثر آثار حاضر در دسته اول و سوم برای انتقال پیام خود به اندرز دادن و نصیحت کردن مخاطب رو آورده بودند و این امر در برخی موارد به شکل کاملا رو، مستقیم و خالی از ظرافت انجام گرفته بود. البته برخی از نمایشها برای انتقال پیام خود از شیوه غیر مستقیم استفاده کرده بودند که تعداد آنها در قیاس با گروه مقابل کمتر بود.
در هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک بخش محیطی و فضای باز در کنار بخش نمایشهای صحنهای بزرگسال هر دو با پذیرایی از یازده اثر پر ترافیکترین بخشهای این رویداد هنری به شمار میآمدند. با این حال در بخش بزرگسال تنوع بیشتری به چشم میخورد و آثار حاضر در این بخش سلایق گستردهتری را تحت پوشش قرار داده بود.
با پایان مطلب پیش رو نگاه ما به هجدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران مبارک نیز به پایان میرسد. پیشتر در ایران تئاتر به مرور آثار حاضر در بخش خردسال، بخش کودک و نوجوان، بخش صحنهای (مرور)، بخش بزرگسال، بخش سنتی، بخش ایده های نو و بخش فضای مجازی پرداخته بودیم. به این امید که در دور بعدی این جشنواره محدودیتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا از بین رفته باشد و افزون بر آن بتوانیم آثار قدرتمندتری را در این رویداد هنری مشاهده کنیم.