در حال بارگذاری ...
در آستانه چهلمین روز درگذشت محمدرضا الوند

مرزدار حوزه اندیشه و هنر انقلاب اسلامی

ایران تئاتر- حسین موذن: خبر هجرت ناگهانی استاد محمدرضا الوند مجال تراوش قلم را در سوگ سترگش از من و ما گرفت و همگان را به حیرتی شگرف فروبرد و لاجرم حق مطلب در رثای این هنرمند حوزه اندیشه و هنر انقلاب اسلامی چنانکه باید و شاید ادا نشد.

اکنون که چهل روز از کوچ جسمانیش از عالم خاکی میگذرد نبودنش بیش از پیش احساس می شود.
محمدرضا الوند را از دوران خدمت در حوزه هنری می شناسم در آن سال ها  نقدهایش را می خواندم و کم و بیش از شیفتگی اش به سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی آگاه بودم. نوشته هایش در حوزه هنرهای نمایشی متاثر از نگاه کلان سید شهید به حوزه مسائل فرهنگی بود. بعدها به مرکز هنرهای نمایشی آمد و دست تقدیر ما را به همکاری در کنار هم کشاند.
زنده یاد محمدرضا الوند شیفته هنر نمایش بود اما نگرانی های جدی نیز برای این حوزه داشت اینکه ابتذال از جنس سقوط هنری و از جنس اخلاقی می تواند بنیادهای این هنر شگرف را به سطحی ترین حد ممکن فروکاهد.
او نگران بود اما دلبسته نسل جوانی که بر خلاف تصور عام به خطرات هر دو شکل ابتذال آگاه است از همین منظر سعه صدر و حسن خلقش با نسل جوان زبان زد همگان است.
شاید واپسین فرصت خدمتش در مدیریت امور استانهای اداره کل هنرهای نمایشی این مجال را داد تا بخش وسیعی از دغدغه هایش یعنی نمایش استانها و نسل جوان بر آمده از میان استعدادهای کمتر شناخته شده ، به منصه ظهور و بروز برسد و یکی از آخرین تماس های فی مابین ما نیز به سفارش برای یک هنرمند گمنام از شهرستان گذشت که در آینده نزدیک بر صحنه تالار هنر مجال هنرنمایی خواهد یافت.
از علاقه های کمتر شناخته شده زنده یاد محمدرضا الوند حوزه تاتر کودک و نوجوان است و یکی از قرارهای ما این بود که محمدرضا برای نمایش های حوزه کودک و نوجوان نقد بنویسد تا کم کم جریان نقد نویسی در این حوزه به سنتی همیشگی مبدل شود اما دریغ که این قرار به یکی دو نمایش بیشتر نینجامید و کرونا این مجال را از ما گرفت .
محمدرضا الوند مومن بود و علاقه عمیق قلبی اش به نماز اول وقت نورانیت ظاهر و باطنش را دو چندان کرده بود . برق نگاهش در کنار خنده های شیرینش برای ما به یادگار ماند و در کنار آن صبر و ادب و تواضع واقعی اش ، هر دلی را جذب می کرد . در ایام کوتاهی که بر تخت بیمارستان در جدال مرگ و زندگی می زیست بسیاری از دوستان و اهل ایمان برایش دعا کردند و از خدا خواستند که محمدرضا برخیزد و به نگاه نگران فرزندان و دوستانش پایان دهد اما قضا و قدر الهی سرنوشت دیگری را رقم زده بود که به فرموده یزدان پاک در مصحف شریف :   فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا یَسْتَقْدِمُون(َ آیه 34 سوره اعراف )
خدایش بیامرزاد و روانش در جوار رحمت الهی آرام ، که نیک زیست نیک  اندیشید و نیک نوشت.




نظرات کاربران