در حال بارگذاری ...
رایانی‌مخصوص در گفت‌و‌گو با ایران تئاتر

«امید جهانی»تجربه‌ای نو در هدایت و کارگردانی تئاتر از راه دور

سال گذشته پروژه‌ای از سوی "نشنال تیاتر" رومانی با عنوان "امید جهانی؛ کرونا: ۱۰۰ روز، ۱۰۰ داستان، ۱۰۰ کشور" برگزار شد که مهرداد رایانی‌مخصوص از ایران در آن حضور داشت.

به گزارش ایران تئاتر، شیوع ویروس کرونا در سال گذشته و تداوم آن در سال جدید موضوعی است که بیش از همه فعالیت‌های تئاتری اعم از تولید و اجرای آثار نمایشی و برگزاری رویدادهای این حوزه را تحت‌الشعاع خود قرار داده است. سال گذشته با همه‌گیری کرونا در سراسر جهان، تدابیری هر چند مقطعی برای استمرار جریان هنرهای نمایشی با استفاده از راهکارهای جایگزین همچون استفاده از امکانات و قابلیت فضای مجازی، تئاتر آنلاین و نظایر آن اندیشیده شد که اداره کل هنرهای نمایشی ارشاد نیز به عنوان متولی اصلی تئاتر در ایران در این زمینه دست به الگوبرداری و ابداعاتی زد که ایجاد "تلویزیون تئاتر ایران" یکی از آن‌ها بود.

اما اواخر سال گذشته و با برگزاری پروژه‌ای تحت عنوان "امید جهانی؛ کرونا: 100 روز، 100 داستان، 100 کشور " از سوی مسئولان فرهنگی کشور رومانی، مهرداد رایانی مخصوص؛ مدرس و کارگردان باسابقه تئاتر به نمایندگی از ایران در این پروژه شرکت کرد. به این بهانه با او گفت‌و‌گویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

به عنوان نخستین سؤال بفرمایید که دعوت از شما برای شرکت در این پروژه به چه شکلی صورت گرفت؟

من در طول مدت فعالیت حرفه‌ای، دو بار به کشور رومانی سفر کرده‌ام  که در این دو بار به عنوان سخنران در سمیناری در این کشور شرکت داشتم که البته یکی از آنها سمینار بود و دیگری جشنواره‌ای بود که در حاشیه آن سمینار هم برگزار می‌شد. در جریان این سفرها دوستانی با من هم‌صحبت شدند که منجر به ارتباطاتی شد. پروژه "امید جهانی" نیز از جمله رویدادهایی بود که از سوی ارگانی تحت عنوان "نشنال تیاتر" که تشکیلاتی همچون تئاتر شهر ما در کشور رومانی است برگزار شد که از طریق ایمیل برای حضور در این پروژه دعوت شدم.

 

 در مورد مختصات  این پروژه توضیح بفرمایید؟

"امید جهانی" پروژه‌ای شامل 100 قطعه نمایشی کوتاه با ماکزیمم زمان 14 دقیقه بود که از سوی "نشنال تیاتر" صحبت‌های اولیه با من صورت گرفت و نحوه کارشان هم اینگونه بود که کتابی را که انتخاب خودشان بود و خودشان آن را به یکصد قصه تقسیم‌بندی کرده بودند و هر قسمت از آن را به کارگردانی از 100 کشور مورد نظر پیشنهاد می‌دادند، پیشنهاد داده تا ابتدا هر کدام از این 100 داستان تبدیل به یک نمایشنامه شده و دراماتورژی شود و بعد به شکل مونودراما و با شرکت تنها یک بازیگر به یک اجرای صحنه‌ای بدل شده و عرضه شود. این پروژه از 15 ژانویه سال گذشته که تقریباً اواخر دی ماه سال بود استارت خورد و یکی از قصه‌های این کتاب یعنی "دکامرون" نوشته ژان بوکاچیو که چیزی شبیه به داستان‌های "هزار و یک شب" و یا "لوامع‌الروایات و جوامع‌الحکایات" است نیز سهم من در این پروژه بود و نکته مهم در مورد این کتاب اینکه اغلب داستان‌های آن در مورد مکر زنان و داستان‌هایی است که در گذشته‌های دور اتفاق افتاده است و داستان اول از فصل هشتم این کتاب به من برای تولید یک اثر نمایشی واگذار شد که باید بگویم همه مراحل اعم از انتخاب داستان، هزینه‌های مربوط به تولید و نظایر آن به عهده تهیه‌کننده و این ارگان تئاتری در کشور رومانی بود.

مسئله‌ای که در جریان این پروژه برای ما مشکل‌ساز بود اینکه بازیگرانی که برای بازی در این 100 نمایش انتخاب شده بودند اجازه تکلم به زبان انگلیسی را نداشتند و همگی باید با زبان رومانیایی صحبت می‌کردند که این کار را به ویژه برای کارگردانی آثار سخت می‌کرد اما به هر حال با هماهنگی‌هایی که صورت گرفت و مبتنی بر  زبان بدن، توانستیم این کار را نیز برای اجرا به سرانجام برسانیم.

 

شیوه کار و آماده‌سازی نمایش توسط شما به چه شکل بود؟

حدود 5 تا 6 جلسه تمرین داشتیم که از طریق واتساپ و هر نوبت حدود 3 ساعت به طول انجامید که در جریان آن متوجه این نکته شویم که چگونه می‌توان از دل داستانی که در اختیار داریم نمایشی تولید شود. بازیگری که برای نمایش ما در نظر گرفته شده بود بازیگر زنی بود که از کارمندان و حقوق بگیران همان "نشنال تیاتر" رومانی محسوب می شد و چند جلسه هم تمرین با بازیگر بر روی استیج داشتیم که هدایت بازیگر و ارتباط من با او همگی از طریق فضای مجازی، واتساپ، اسکایپ و نظایر آن صورت گرفت. بازیگر این نمایش 5 شخصیت را با روشی بازی در بازی که من آن را برای کارگردانی نمایش در نظر گرفته بودم ایفا می‌کرد و البته برای فضاسازی از ویدئوپروجکشن هم در کار استفاده شد و از طریق زیرنویس به زبان انگلیسی برای عموم علاقه‌مندان در زمانی مشخص و یک شب که اختصاص به نمایش ما داشت به اجرا درآمد و 99 شب دیگر نیز هر کدام اختصاص به یک کارگردان از کشورهای دیگر داشت.

 

با توجه به تجربه‌ای که آن را با یک ارگانی تئاتری خارجی به انجام رساندید، نظرتان در مورد رویکرد نوین عرصه نمایش به منظور استفاده از امکانات فضای مجازی چیست؟

حقیقتاً من هنوز این موضوع را هضم و درک نکردم و همچنان قائل به این هستم که ماهیت تئاتر به زنده بودن و نفس به نفس گذاشتن عوامل اجرا و مخاطبانی است که در سالن نمایشی حضور خواهند داشت. اساساً تئاتر از زمانی که اثری بر روی صحنه اجرا می‌شود، آغاز نمی‌شود، فرایند تئاتر از خیلی پیش از زمان اجرا و مثلاً از جایی که شما عزم دیدن تئاتر را می‌کنید و مسافتی را برای حضور در سالن تئاتر طی کرده، بلیط می‌خرید و در سالن حاضر می‌شوید آغاز شده و تا مدتها بعد از اجرای نمایش و بازخورد و ارتباط شما با مخاطبان دیگر و عوامل نمایش تداوم خواهد داشت. آنچه که ما اینک آن را تحت عنوان "تئاتر آنلاین" و یا تئاتر ضبط شده‌ای که بعدها به شکل آف‌لاین هر زمان که اراده می‌کنیم با توسل به فضای مجازی مشاهده می‌کنیم  تئاتر نیست، یک تله است، یک اثر تصویری است که مختصات و ویژگی‌های یک تئاتر با استانداردهای آن را ندارد و در شرایط کنونی شاید آن را نسخه مُسکنی دانست که فعلاً قرار است ما را در این شرایط بحرانی در عین حالیکه از نمایش و تئاتر غافل نیستیم از برخی مخاطرات که ممکن است جان انسان را هدف قرار داده باشد، برهاند.

البته اینکه بعدها چه پیش خواهد آمد شخصاً هیچ تصویری از آن ندارم چرا که انگار دنیا به سمت استفاده از فضای مجازی و هوش مصنوعی در حال گرایش است چه کرونا باشد و چه نباشد همچنانکه به ضرس قاطع می‌گویم تا یک دهه آینده دیگر کتابی چاپ نخواهد شد، دیگر بسیاری از خدمات اداری، شهروندی حضوری نخواهد بود و همه‌چیز آنلاین و به شکل غیرحضوری و مجازی است و احتمال اینکه تئاتر؛ منظور تئاتر به شکل حضوری و رخ در رخ نمایشگر و بازیگر به همین سرنوشت دچار شود نیز وجود دارد. با این تفاصیل اما تئاتر با هر شکل و فرم عرضه آن باید همچنان به وظیفه و رسالت خود پایبند باشد؛ آگاهی‌بخشی، فرهنگسازی و حتی سرگرم‌سازی مخاطب و باید منتظر بود و دید که دنیا به چه سمت و سویی جوامع انسانی را با خود همراه می‌کند و واکنش و نوع برخورد جوامع با پدیده‌های نوظهور چگونه خواهد بود؟

 

 




نظرات کاربران