در حال بارگذاری ...
نادیده گیری هنرهای نمایشی در یک رویداد ملی

تئاتر هیچ چهره سالی برای هنرانقلاب اسلامی ندارد؟!

ایران تئاتر - علی اکبر عبدالعلی زاده *:هرسال همزمان با اعلام نامزدهای چهره سال هنر انقلاب  زنگ خطر مهمی  ندا بر می آورد که گویی هیچ کس صدای آن را نمی شنود !

هفت دوره ازاین اتفاق مبارک می گذرد ؛ روندی که حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی متولی آن است و گویی پایه ارزیابی آنچنان چیده شده که نتایج بدست آمده در دایره بسته ای از هنرها باقی می ماند.

معیارهای «کمی» به جای «کیفی »
آنچنان که هرسال تاکید می شود و امسال نیزمعاون هنری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان دبیر و راس هرم این تکاپو ، در توضیح چگونگی انتخاب هنرمندان در مرحله اولیه نامزدهای چهره سال هنر انقلاب گفته است: «دبیرخانه هفته هنرانقلاب که متشکل از کارشناسان خبره ! در حوزه فرهنگ و هنردر سراسر کشور است، هر ساله تولیدات هنری را در عرصه‌های گوناگون رصد می‌کند و آثاری که دارای شاخصه‌های «استقبال گسترده مخاطبان»، «تاثیر گذاری بالا» و «خلاقیت» باشند را به عنوان نامزدهای مرحله ابتدایی معرفی می‌کند! »
مجد الدین معلمی حتی تاکید کرده است :«در میان این سه مولفه، استقبال گسترده مخاطبان ! اهمیت بالایی دارد؛ چرا که ممکن است آثار خوبی از سوی هنرمندان حوزه‌های مختلف عرضه شده باشد اما مورد اقبال عمومی قرارنگرفته باشد!»
این همان آجر کج است که دیوار چهره سال انقلاب اسلامی را تا ثریا کج بالا می برد ؛ اگر هفته هنر انقلاب اسلامی و مراسم معرفی چهره سال هنرانقلاب اسلامی براساس سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم است و باید به اندیشه و عمل سید مرتضی آوینی به عنوان آبشخور اصلی یا یکی از آبشخورهای اصلی هنرانقلاب اسلامی نظر داشته باشد، باید پرسید کجای اندیشه آقا سید مرتضی «کمی» است ! اصلا مگر می شود اندیشه اثر گذار را با معیار کمی «استقبال گسترده مخاطبان» و متعاقبا «تاثیر گذاری بالا» که مترصد همان معیار کمی اول یعنی میزان مخاطب است ، سنجید ؟! 
نتیجه هفت دوره نشان داده دو معیار اول در واقع یک مفهوم را دنبال می کند و معیار سوم یعنی «خلاقیت » نیز امری بدیهی در چهره سال شدن است و اصولا در ارزیابی هنری شرط لازم است .

انتخاب  اثر یا هنرمند؟! 
با این شروط قطعا هر هنری که مردم بیشتری در دایره مخاطبانش قرار گیرد، گوی سبقت را از دیگران می رباید . دقت کنیم ، موضوع هنر انقلاب اسلامی بی شک با موضوع دینی آمیختگی غیر قابل انکاری دارد و با توجه به گستره مناسبت های دینی که از سوی مردم مورد توجه است ،برخی هنرها ناگزیر از مخاطب مردمی بیشماری برخوردارند، به نحوی که براین اساس می توان میزان توجه انتخاب کنندگان چهره سال انقلاب اسلامی را به هنرهای تجسمی توجیه کرد. چون محصولاتی مثل نقاشی و پوستر و کاریکاتور و ... به مناسبت های متعدد دست به دست می شود و در فضای مجازی به عنوان مهمترین میدان جلوه گری کمی مورد اقبال قرار می گیرد . 
از طرفی محصولات تلویزیونی هم که معیار میدانی پخش از تلویزیون را دارد در درجه دوم قرار می گیرند! 
توجه به بعضی حوزه ها هم گویی براثر راهبرد مدیریتی اتفاق می افتد ؛ به عنوان مثال معیار حوزه ادبیات تیراژ یک کتاب منتشر شده در سال است اما ازطرفی اصولا از میزان کسانی که کتاب را خریده اند و نخوانده اند آماری در دسترس نیست ! 
در مقابل هنرمندان دیگر عرصه ها هرگز به این دایره راه نمی یایند از جمله هنرمندان عرصه هنرهای نمایشی !
به نظر معیار هایی که ملاک انتخاب در طول سال هستند بیشتر به کار ارزیابی اثر می آیند نه هنرمند . 

هنرهای نمایشی بدون نقش آفرینی
این مقدمه عرضه شد تا به اینجا برسیم که چطور می شود در هفت دوره انتخاب چهره سال هنر انقلاب اسلامی، تنها ردپای موجود از هنرهای نمایشی دو انتخاب در میان 15 نامزد اولیه باشد که حتی با وجود وجوه مختلف اثرگزاری در میان 5 نامزد نهایی قرار نگرفتنند ؟!* اگر این دو عزیز دلخور نشوند متاسفانه انگاراین دو هنرمند هم با تمام قابلیت های علمی و هنری فقط برای جوری جنس و قشنگی ویترین بکار رفته اند.
 آیا هنرهای نمایشی با تمام زیر شاخه ها بی اثرهستند ؟ یا فعل هنرمند انقلابی حوزه نمایش بی اهمیت است ؟
 یا شاید برگزارکنندگان مدعی اند ما پس از چهل سال اساسا هنرمند انقلابی که در سطح چهره سال باشد نداریم ؟ یا هنرنمایش را فارغ از تاریخچه موثرش در پیروزی انقلاب اسلامی و پیشبرد اهداف آن، قابل ارزیابی در میان هنرهای خدمتگزار به انقلاب نمی دانند؟! شاید هم با معیارهای  کمی به جای کیفی، اصولا هنرهای نمایشی در مقابل هنرهای تجسمی ، سینما ، انیمیشن و ... جایی از اعراب ندارد؟ اینطور باشد که وضعیت نظریه پردازان هنرانقلاب در حوزه اندیشه و حکمت و فلسفه ازهنرهای نمایشی هم بدتراست چون آن ها به صورت منطقی دایره محدودی از مخاطبان نخبه  را پوشش می دهند .

اندیشه امری کیفی است یا کمی ؟
سوال اصلی اینجاست که اندیشه آیا امری کمی است یا کیفی ؟ ابزار انتقال اندیشه چطور؟ کیفیت مخاطب در انتقال اندیشه چه نقشی دارد ؟ مهمتر اینکه آثارصاحبان اندیشه هنر انقلاب اسلامی همچون  شهید آوینی ، به دلیل جذابیت پرمخاطب شدند یا به به دلیل محتوا و اندیشه مستتر در آثارشان ؟ 


ایا ارزیابی کیفیت مخاطب مهم است ؟
مثلا اگر نمایشی مثل «ترن » بتواند مفاهیم ارزشی انقلاب ودفاع مقدس را به گروه مخاطبان خاصه ، با تعداد محدود ظرفیت سالن اصلی تئاتر شهر در 30 اجرا که دامنه وسیع دانشگاهیان ، نویسندگان ، پژوهشگران ، هنرمندان و ... را در بر می گیرد منتقل کند و با ظرفیت پر سالن در جذب مخاطب هم موفق باشد و این مفاهیم به نوعی در رفتار عمومی و خلق اثر این گروه مخاطبان اثر بگذارد و و متعاقبا بر زیست اجتماعی موثر واقع شود، امکان رقابت یا مقایسه با یک نقاشی از واقعه عاشورا یا کاریکاتور ضد سلطه و ... را در حوزه مخاطب دارد ؟
 پاسخ برگزار کنندگان چهره سال انقلاب اسلامی منفی است ! زیرا در هفت دوره هیچ هنرمند فعال هنرهای نمایشی را لایق حضور در 5 نامزد نهایی هم ندانسته اند!
بطور کلی تئاتر با همه وجوه و تمام زیرشاخه هایش در مقابل هنرهای سهل الوصول و قابل ارائه درمحمل های قابل دسترس عموم و موجود از جمله فضای مجازی هرگز سر از معیار کمی مخاطب گسترده بر نمی آورد ! حتی اگر مانند «خورشید کاروان » سه دهه بر صحنه رفته باشد .


کدام مدیران و چه جور انتخابی ؟
مجد الدین معلمی در جای دیگر از سخنانش تاکید می کند : «در مرحله دوم با نظرسنجی از جمعی از مدیران ارشد فرهنگی و هنرمندان برجسته کشور، ۵ نامزد معرفی و در نهایت، یک نفر به عنوان چهره سال هنر انقلاب برگزیده و معرفی خواهد شد.» 
حالا اگر بر فرض محال ، اثری نمایشی از سد معیار کمی مخاطب بگذرد در مرحله بعدی ارزیابی گیر «مدیران ارشد فرهنگی » می افتد .باید پرسید این مدیران ارشد فرهنگی که لاجرم براساس خروجی موجود در اینجا «مدیران ارشد حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» معنی می دهد چقدر مخاطب تئاتر هستند و از اهمیت آن آگاهی دارند ؟ 
سوال بعدی این است که اصولا مدیران ارشد فرهنگی در طول حیات هنر انقلاب چه گلی به سر هنرانقلاب اسلامی زده اند که حالا دراین ارزیابی بهره ای به آن برسانند؟ کافیست از خودمان بپرسیم آیا سید مرتضی آوینی به عنوان هنرمند تراز انقلاب اسلامی حاصل ذکاوت و کاربلدی مدیران ارشد فرهنگی زمان خود بود یا از آن ها زخم خورد و بیشتر مانع بروز توانمندی های اوشدند . محمد هاشمی مدیر ارشد فرهنگی وقت در صدا و سیما چه کرد جز ممنوع الورود کردن و ممنوعیت پخش صدای آقا مرتضی ؟ حجت الاسلام زم در زمان حیات آوینی با او چه کرد ؟مدیران جهاد سازندگی چه کردند؟ مدیران ارشد فرهنگی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت ، روزنامه کیهان ، روزنامه جمهوری اسلامی والخ با او چه کردند ؟ 

اولویت مدیر؛ صیانت از حوزه مدیریت خود 
حالا هم وقتی پای مدیران ارشد فرهنگی به میان می آید خروجی هنرمند سال انقلاب اسلامی به هنرمند سال سازمان تبلیغات اسلامی محدود می شود و در همان مجموعه هم هنرهای نمایشی که همواره مورد شک و ظن آقایان است سهمی ندارند . این ادعا از بررسی نتایج هفت دوره برگزاری چهره سال اثبات می شود . با وجود اینکه در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی یک مرکز هنرهای نمایشی داریم اما نتوانسته ایم در تمام این سال ها یک هنرهند شاخص پرورش دهیم یا شناسایی  و حتی کشف کنیم ؟!  
حتی دست اندر کاران آن مرکز را در مقام مشورت قابل نمی دانیم تا در میان مدیران ارشد فرهنگی قرار گیرند و از فعالیت هنرمندان انقلابی حوزه تخصصی خود دفاع نمایند و در کمترین اثر بتوانند یک هنرمند شاخص از میان خیل هنرمندان انقلابی تئاتر را در میان 5 نامزد چهره سال قرار دهند؟! البته نگارنده می داند این خواسته زیادی است چون بودجه و خروجی این مرکز خود گویای جایگاه و اعتبار سازمانی آن در ساختار اداری حوزه هنری است. 


تمایلات قشری ریشه منطقی دارد؟
از طرفی مدیران ارشد فرهنگی و هنرمندان شاخصی گویا تمایل جدی به هنرهای تجسمی و بعد ادبیات دارند و این نگاه قشری شان در اسامی نامزدها و برگزیدگان هفت دوره نمایان است. در همین دوره مرور کنیم این ادعا تصدیق می شود. حالا نمی دانیم هنرهای تجسمی و ادبیات سهل الوصول و آسان درک است یا حوزه هنری تمایل دارد این دو حوزه خود را فعال جلوه دهد؛ همچنان که در این دوره باشگاه سینمایی خود را پرزنت کرده است یا مدیران ارشد فرهنگی حاضر در جمع وقت ندارند به دیگر هنرها حتی نیم نگاهی بیاندازند. 


اسامی مدیران شاخص فرهنگی چیست؟
اگر این مدیران واقعا شاخص هستند چرا نام آنها را در کنار همان هنرمندان برجسته ناپیدا اعلام نمی کنید تا هم ، قدمی در جهت شفاف سازی بردارید و هم کیفیت انتخاب را در ذهن عمومی جامعه براساس کیفیت این افراد بالا ببرید؟ مگر این تصمیم محرمانه است که هیات انتخاب و داوری آن محرمانه باشد ؟  در این موضوع ملی حتی انتشار رای فردی تصمیم گیران هم ضرورت دارد چه  برسد به اسامی افراد رای دهنده . تا وقتی هم که رای دهندگان پنهان باشند آش همین آش و کاسه همین کاسه است . 

دشواری های فعالیت انقلابی در عرصه نمایش
بد نیست یادآوری کنیم فعالیت هنرمند انقلابی در عرصه هنرهای نمایشی به مراتب دشوار تر از حوزه های دیگر است زیرا با وجود مراکز اسمی و بی اثری چون انجمن تئاتر دفاع مقدس با دایره بسته و نظام کارمندی ، مطلقا هیچ کانون تجمع و تبادلی ندارند و از طرفی در میان جریان های مختلف فکری که با تیتر کلی« شبهه روشنفکری» ،در اثر غفلت 40 ساله نسبت به هنرهای نمایشی مسلط شده اند در طول سال های گذشته روز به روز منزوی تر ، خسته تر و بعضی برای ادامه حیات هنری خود بصورت ظاهری یا باطنی جذب جریان شبهه روشنفکری شده اند. 
با این اشاره مختصرآخرکه شرح مفصل اش مثنوی هفتاد من می شود، تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل .اگر هدف معرفی چهره سال هنرانقلاب اسلامی تقویت اندیشه انقلاب اسلامی در عرصه هنراست باید به هنرمند انقلابی عرصه هنرهای نمایشی ضریب هم بدهیم نه اینکه نادیده اش بگیریم و از دایره هنرانقلاب بیرونش بگذاریم !

 
مگر اینکه ...
مگر اینکه همه این اسباب بزرگی ، جمع شده باشد تا حوزه هنری بیلان سالانه خود را تبلیغ کند که دراین صورت صدای ناشنیده دیگری به زنگ خطر مورد اشاره در ابتدای متن اضافه می شود. 

* کورش زارعی در دوره چهام و استاد داوود فتحعلی بیگی در دوره پنجم در 15 انتخاب اولیه قرار گرفتند . متاسفانه به نظر می رسد این دو هنرمند فعال ، برجسته و صاحب نام هم در دوره هایی به این فهرست راه یافتند که با حوزه هنری همکاری پررنگ داشته اند! از طرفی کورش زارعی چند سالی است مدیرمرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری است و متاسفانه همچنان که اشاره شد حتی در جمع ناشناخته «مدیران ارشد فرهنگی»تصمیم ساز قرار ندارد تا بتواند از فعالیت هنرمندان انقلابی عرصه هنرهای نمایشی دفاع کند!

 

* مدیر پرتال تئاتر ایران و سردبیر ایران تئاتر 




مطالب مرتبط

گفت‌و‌گوی نوروزی با پیشکسوت تئاتر و سیاه بازی مازندران

محمد جونیان: وظیفه هنرمندان ایجاد نشاط اجتماعی است
گفت‌و‌گوی نوروزی با پیشکسوت تئاتر و سیاه بازی مازندران

محمد جونیان: وظیفه هنرمندان ایجاد نشاط اجتماعی است

محمد جونیان، هنرمند پیشکسوت سیاه بازی استان مازندران بر این باور است که هنرمندان که حس زیبایی دارند و باید این حس زیبا را به مردم انتقال بدهند و این جزئی از وظایف ذاتی هنرمندان است که باید شادی و نشاط را بین مردم ببرند و با تمام مشکلاتی که در سرراه خود دارند، آن‌ها را امیدوار ...

|

در نشست خبری جشنواره فرهنگی هنری امام رضا (ع) مطرح شد

صادر کردن تئاتر دینی و ایرانی به دیگر کشورها
در نشست خبری جشنواره فرهنگی هنری امام رضا (ع) مطرح شد

صادر کردن تئاتر دینی و ایرانی به دیگر کشورها

اتابک نادری، در نشست خبری بخش هنرهای نمایشی جشنواره فرهنگی هنری امام رضا (ع)، تاکید کرد این رویداد با خروج از کلیشه‌ها، می‌تواند در راه صادر کردن تئاتر دینی و ایرانی به دیگر کشورها گام بردارد.

|

نظرات کاربران