در حال بارگذاری ...
چهره های شاخصی که در کنار تدریس، هنر تئاتر را انتخاب کردند

بهترین مردم معلم می‌شوند

ایران تئاتر- علی رحیمی: بازهم ۱۲ اردیبهشت آمد، بازهم روز معلم شد،اما انگار بازهم خیلی از ما فراموش کردیم این روز فرصتی برای تکریم آن‌هایی است که دستمان را گرفتند، بلندمان کردند و ما را پله پله حرکت دادند تا همین جایی که هستیم.

تعطیلات پی در پی این روزهای کرونایی دست به دست هم داد تا روز معلم امسال خیلی غریبانه بگذرد.

روزی که نه برای ادای دین به لحظه لحظه تلاش معلم، بلکه فقط برای یادآوری درسی بنا شده است که هیچ استادی هرگز تلاشی برای آموزش آن نکرد و همواره احساس می شد از دل همه تعالیم بیرون خواهد ریخت: درس تکریم استاد...

همان مقام شامخی که مولا علی(ع) در مدح او می فرمایند: هرکس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خود کرده است.

نمی دانم امروز شاگردانی که از وحشت کرونا به فضای مجازی پناه برده اند، روز معلم را چگونه خواهند گذرانند؟! نمی دانم آیا کسی به آن‌ها می‌گوید که در این یکسال کرونایی، یک نفر شبانه روزش را وقفشان کرده است؟

نمی دانم شاگردی، لحظه کوتاهی برای شکرگذاری این‌همه تلاش، زحمت به خود می دهد و به دیدار استاد می رود، یا  دست روزگار، نسیان را ارمغان این روزها کرده و سایه بی وفایی را بر گستره آن پهن خواهد نمود.

نمی دانم امسال مقام شامخ چند استاد در سیکل دائما در چرخش زندگی گرامی داشته می‌شود!!!

چند شاگرد در میان همه گرفتاری های زندگی ماشینی یادشان مانده که پله پله صعودشان ناخودآگاه و معجزه آسا نبوده و برای لحظه لحظه اش استادی خون دل خورده و جانش به لب آمده است.

چند شاگرد یادشان مانده، به نسل بالادستی خود با دیدار کوتاهی، شاخه گلی، ارتباط تصویری، پیامکی و ... این روز را تبریک بگوید، ازخاطرات روزها خاک صحنه خوردن ها صحبت کند و به یاد چوب استاد صحنه ها سازد و استاد خنداند.

دستان چند استاد بوسیده می شود؟

آرامگاه چند استاد گلباران شد؟

 و...

در این مجال کوتاه فرصت را غنیمت می شماریم و ضمن تبریک روز معلم به تمامی اساتید حوزه تئاتر، و با احترام به بزرگانی که در حوزه تئاتر نام نیک از خود به یادگار گذاشتند، به اندازه یک یادآوری کوتاه، گذری می‌کنیم بر زندگی هنرمندانی که در کنار حرفه معلمی، تئاتر را انتخاب کردند و در آن شکوفا شدند.

 

سید علی نصر؛ پدر تئاتر ایران

سید علی نصر از بنیانگذاران تئاتر در ایران است که به پدر تئاتر مشهور شده و از جمله چهره‌های موثر هنرهای نمایشی در ایران به شمار می‌آید. از مهم‌ترین اقدامات او تأسیس گروه کمدی ایران در ۱۳۰۴ خورشیدی و هنرستان هنرپیشگی در ۱۳۱۸ خورشیدی محسوب می‌شود.

وی در سال ۱۲۷۴ در تهران دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را در مدارس شرف، علمیه و آلیانس فرانسه به پایان رساند و بعدها به عنوان آموزگار زبان فرانسه و هم‌چنین ریاضی در همان مدرسه به کار مشغول شد.

نصر در ۱۳۱۵ خورشیدی به حکمرانی مازندران رسید و حدود سه سال در مازندران استان‌دار بود. در ۱۳۱۸ خورشیدی به معاونت علی منصور، وزیر پیشه و هنر برگزیده و زمانی که منصور نخست‌وزیر شد، نصر کفالت وزارت پیشه و هنر را بر عهده‌ گرفت.

پس از شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی، مدتی او را عنوان معاونت وزارت کشور برگزیدند. وی در ۱۳۲۵ خورشیدی در یکی از کابینه‌های احمد قوام وزیر پست و تلگراف شد و هم‌چنین سفیر کبیر ایران در چین و هند و نیز نماینده‌ ایران در سازمان ملل بود.

 نصر برای آموختن تئاتر به اروپا رفت و پس از بازگشت از این سفر، کمدی ایران را به سبک تئاتر اروپایی تاسیس کرد. او برای بسط تئاتر در ایران هنرستان هنرپیشگی را نیز بنیان نهاد و خود در آنجابه تدریس تاریخ هنر پرداخت.

سید علی نصر در ۲۶ بهمن‌ ۱۳۴۰ در تهران درگذشت و در امامزاده عبدالله به خاک سپرده شد.

 

جبار باغچه بان، پدر تئاتر کودک و نوجوان

او را اولین هنرمند تئاتر کودک و نوجوان یا به عبارتی پدر تئاتر کودک و نوجوان می دانند.

میرزا جبار عسگرزاده معروف به جبار باغچه بان معلم مدرسه و کودکستان باغچه اطفال مراغه بود. باغچبان به دنبال آموزش بهتر دانش آموزان از هنر تئاتر بهره گرفت. وی در سال 1298 اولین نمایش کودک و نوجوان ایران با نام «خرخر» را با تشویق میرزا آقاخان مکافات رئیس هیئت مدیره حزب تجدد در مدرسه احمدیه مرند به روی صحنه برد.

باغچه بان پس از موفقیت در اجرای اولین نمایش، تلقین تاثیر شگرفی که تئاتر می تواند بر مخاطب داشته باشد، این شیوه را با قدرت بیشتری دنبال کرد. به نحوی که پس از انتقال به تبریز در سال 1299 و حضور در مدرسه دانش، در مسیر فرهنگسازی عمومی، تئاتر را از مدارس بیرون برد و در معرض دید عموم گذارد. نگارش و اجرای نمایشنامه فداکار معلم، حیات معلمین، ارکک خالاقیزی، شیخ شامل  و دایر کردن جمعیت تئاتر با همکاری نخبگان تبریز در سال 1302 جمله خدماتی بود که او در این دوران در حوزه تئاتر انجام داد.

در سال 1306به دعوت ابوالقاسم خان فیوضات رئیس اداره فرهنگ فارس به شیراز رفت و با وجود فشارهایی والی این شهر از همان بدو ورود، کودکستانی را در این شهر تاسیس و از همان ابتدا اجرای نمایش را در دستور کار قرار داد.

باغچه بان برای درک بهتر تئاتر ابتدا یک صحنه چوبی در گوشه ای از باغ بزرگ کودکستان طراحی کرد و نمایش های «شیر باغبان»، «گرگ و چوپان»، «آتشدان زرتشت» و «خانم خزوک و موشک پهلوان» را به اجرا در آورد.استقبال مردم و مسئولان از نمایشها باعث شد تا  او در سال 1308 گام دیگری را در مسیر تحول آفرینی تئاتر کودک و نوجوان بردارد. در این سال نمایشنامه «گرگ و چوپان» که به عنوان پیشگام نمایشنامه‌نویسی برای کودکان پیش‌دبستانی شناخته شده است توسط مطبعه سعادت و برای نمایش در کودکستان ها و قرائت شاگردان مبتدی به چاپ رسید.

جبار باغچه بان سرانجام در حالی در چهارم آذر سال 1345 چشم از جهان فرو بست که نام او نه فقط به لحاظ اجرای اولین نمایش کودک و نوجوان بلکه به خاطر آغازگری او در نمایشنامه نویسی کودک، سرودن اشعار نمایشی، همسرایی اشخاص، آهنگسازی، ماسک سازی، تن‌پوش‌های عروسکی، صحنه‌پردازی، بازیگری و سرودخوانی کودکان و سکو سازی به عنوان پدر تئاتر کودک و نوجوان در کشور ثبت شد.

 

استاد حمید سمندریان، پدر تئاتر مدرن ایران

استاد حمید سمندریاندر۹ اردیبهشت ۱۳۱۰ در تهران متولد شد. وی تئاتر را هم‌زمان با تحصیل در دبیرستان، از کلاس‌های تئاتر و هنرپیشگی حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی که زیر نظر عبدالحسین نوشین مدیریت می‌شد، شروع کرد.

وی پس از دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دوره مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند؛ ولی پس از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ رفت. برخورد با تئاتر چنان جذبش کرد که مجالی برای موسیقی نمی‌گذاشت و به همین خاطر موسیقی را کنار گذاشت.

سمندریان که در آلمان به جای مهندسی تأسیسات سر از درس مکس راینهاردت درآورده بود، بعدها به مؤسسه ادوارد مارکس پیوست تا تئاتر را جدی‌تر بیاموزد. او طی شش سال تحت آموزش ادوارد مارکس، که یکی از استادان برجسته تئاتر بود، اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و هم‌زمان در آلمان به صورت حرفه‌ای مشغول به کار شد.

وی پس از پایان این دوره به دعوت اداره هنرهای نمایشی دراماتیک اداره کل هنرهای زیبای ایران به کشور برگشت. سمندریان در پی نمایش بود، ولی پس از این که تلویزیون راه خود را به خانه‌ها باز کرد، برنامه‌ای تلویزیونی به تیم او سفارش داده شد که سمندریان از این سفارش خشنود نبود. به این ترتیب، نخستین کار حمید سمندریان تله‌تئاتر «جراحی پلاستیک» نوشته پیر فراری بود که در سال ۱۳۴۰ برای تلویزیون ملی ایران (ثابت پاسال) کارگردانی کرد. یک سال بعد او و تیمش در اداره هنرهای دراماتیک سالن ۵۰ تا ۶۰ نفری درست کردند که چند برنامه نمایشی در آن اجرا شد. سمندریان اولین اثر خود، نمایشنامه «دوزخ یا در بسته» نوشته ژان پل سارتر رادر همین تالار نوبنیاد روی صحنه برد و کار نمایش را پیوسته ادامه داد.

وی در کنتر کار تئاتر با همکاری مهدی فروغ به تأسیس هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک که وابسته به هنرهای زیبای کل کشور بود دست زد و سپس با همکاری مهدی نامدار دانشکده تئاتر دانشگاه تهران را بنیان گذاشتند و از سال ۱۳۴۸ تدریس در دانشکده هنرهای زیبا را آغاز کرد.

در سال ۱۳۷۳ به تأسیس آموزشگاه بازیگری سمندریان دست زد که هنرجویان بسیاری از آن‌جا دانش‌آموخته شدند و به عرصه حرفه‌ای هنر وارد شدند.

سمندریان از بیماری سرطان کبد رنج می‌برد، و سرانجام روز پنج‌شنبه ۲۲ تیرماه ۱۳۹۱ در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

 

استاد اکبر رادی

استاد اکبر رادی از بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویسان تاریخ زبان فارسی به شمار می‌رود.

وی در 11 مهر ۱۳۱۸ در شهر رشت به دنیا آمد و پس از طی مدارج تحصیلی، در سال 1338 در رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران پذیرش شد. رادی مقطع کارشناسی ارشد را نیز در همان دانشگاه آغاز کرد، اما پس از مدتی آن را نیمه‌کاره گذاشت و پس از گذراندن دوره تربیت‌معلم در سال ۱۳۴۱، به شغل معلمی روی آورد.

رادی طی ۳۲ سال، به تدریس ادبیات در دبیرستان، ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری، نمایش‌نامه نویسی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایش‌نامه نویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر تهران پرداخت.

وی در دهه ۳۰ با دیدن تئاتر «خانه عروسک هنریک ایبسن» به عرصه تئاتر و نمایشنامه‌نویسی علاقه‌مند شد. در سال ۱۳۳۸ نخستین نمایشنامه خود را با عنوان «روزنه آبی» نگاشت، اما دو سال طول کشید تا آن را منتشر کند.

سپس در سال ۱۳۴۳ نمایشنامه «افول» را با سرمایه گروه ادبی طرفه منتشر کرد که رویداد مهمی در عرصه تئاتر ایران محسوب شد. رادی در سال 47 یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های دهه 40 ایران یعنی «ارثیه ایرانی» را نوشت. اهمیت این اثر تا جایی بود که 15 سال بعد، در دهه 60، نسخه دیگری از همین نمایشنامه را با عنوان «تانگوی تخم‌مرغ داغ» نوشت.

نمایشنامه‌های «ازدست‌رفته»، «روزنه آبی»، « افول»، «مرگ در پاییز» (شامل سه تک‌پرده: محاق، مسافران، مرگ در پاییز)، «از پشت شیشه‌ها»، «صیادان»، «جاده» (مجموعه داستان کوتاه)،  «لبخند باشکوه آقای گیل»، «دستی از دور» (تحلیل تئاتر دهه چهل ایران)،‌ «در مه بخوان»، «هاملت با سالاد فصل»، ‌«نامه‌های همشهری»(مجموعه یادداشت‌ها و تحلیل‌ها)،‌ «منجی در صبح نمناک»،‌ «پلکان»، «آهسته با گل سرخ»، ‌«شب روی سنگفرش خیس»و... از دیگر آثار مهم اکبر رادی محسوب می‌شوند.

وی در سال 1386 درگذشت. پس از درگذشت این هنرمند نامی، بنیاد اکبر رادی توسط علاقه مندان به ایشان راه اندازی شد و جشنواره نیز به یاد ایشان برگزار می‌شود.

 

استاد محمد چرم شیر

محمد چرم شیر متولد 21 شهریورماه 1339 در تهران است. او پس از سپری کردن تحصیلات متوسطه در سال 1358، در رشته ادبیات نمایشنامه‌نویسی در دانشگاه تهران آغاز به تحصیل کرد و پس از فراغت از تحصیل، از سال 1366 وارد حرفه‌ معلمی شد و از همان سال‌ها کار نوشتن را آغاز کرد.

وی برای اولین بار با نمایشنامه «خداحافظ» خود را به جامعه تئاتر معرفی کرد. نمایشنامه ای که در سال 1364 در دانشگاه اجرا شد و سپس آذر 66 توسط حسین جعفری در تالار قشقایی روی صحنه رفت.

«در مصر برف نمی‌بارد»، «پروانه و یوغ»، «می‌بوسمت و اشک»، «کبوتری ناگهان»، «روایت عاشقانه از مرگ در ماه اردیبهشت»، «روزگار نازنین طلعت مهربان»، «بحرالغرائب»، «روز رستاخیز»، «دیر راهبان»، «کالیگولا شاعر خشونت» و اقتباس‌هایی چون نمایشنامه‌های «پنهان‌های مردی که خانه‌اش ویران بود»، «مضحکه نامه دن‌کیشوت لامانچایی»، «می‌بوسمت و اشک» و... از جمله آثار اوست.

 

استاد داوود کیانیان

داوود کیانیان متولد سال ۱۳۲۱ در تهران است. او دارای مدرک کاردانی هنر در گرایش تئاتر از انستیتومربیان امورهنری، آموزش کوتاه مدت نمایش عروسکی درفرانسه و نشان درجه یک هنری است.

وی بعد از طی دوره سربازی در سپاه دانش، به معلمی روی آورد و به تدریس در مدارس پرداخت.

وی همزمان با تدریس در مدارس، در اوائل دهه چهل بعد از اجرای تعدادی نمایش های نیمه حرفه ای و مناسبتی، گروه نمایشی پارت را تشکیل داد و به اجرای تئاترهای حرفه ای مشغول شد.

وی سابقه تدریس نمایش خلاق وتئاترکودکان ونوجوانان درکلیه مقاطع تحصیلی آموزش و پرورش، تربیت معلم، موسسه عالی سوره، دانشگاه آزاد، مرکزآموزش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، جهاددانشگاهی، دانشکده علامه طباطبائی را دارد.

کیانیان تاکنون بیش از ۲۰ نمایشنامه د رزمینه ی تئاترکودکان ونوجوانان به چاپ رسانده است که از آن جمله می توان از «صدباراگرتوبه شکستی بازآ» ،«غیرازخداهیچ کس نبود»، «شطرنج باز»، «صدای پای موعود»، «تمنای باران» و... نام برد.

 

استاد صادق عاشورپور

صادق عاشورپور متولد 1332 از همدان است. وی در کودکی پدر خود را از دست داد و مجبور شد برای امرار معاش روزها کار کند و شبها درس بخواند. وی پس از پایان تحصیل، در دانشکده هنرهای دراماتیک تهران قبول شد اما به خاطر هزینه تحصیل، با وجود قول حمایت عزت الله انتظامی و مجید محسنی، از حضور در این دانشکده انصراف داد و به دانشسرای تربیت معلم همدان رفت. در آنجا با مدرک فوق دیپلم ادبیات فارسی به معلمی پرداخت. عاشورپور همزمان با تدریس، کار تئاتر را نیز ادامه داد.

وی در حال حاضر از پژوهشگران و نویسندگان مطرح عرصه نمایش است و در کنار چاپ بیش از ۶۰ جلد نمایشنامه، کتاب ۱۰ جلدی «نمایش ایرانی (تاریخ نمایش ایرانی)» و ۴ جلدی «بازی‌ها، کوچه‌ها و محله‌ها» را در پرونده ۵ دهه فعالیت خود در عرصه نمایش به یادگار گذاشته است.

 

رضا رضا پور

رضا رضاپور، معلم، صداپیشه و بازیگر  تئاتر، تلویزیون و سینما بود. او در سال ۱۳۲۲ در مشهد متولد شد و فعالیت هنری خود را از ۱۶ سالگی با بازیگری در مجموعه تئاترگلشن مشهد آغاز کرد.

 رضاپور از سال ۱۳۴۴ به استخدام آموزش و پرورش درآمد و در سال۱۳۷۳ از این وزارتخانه بازنشسته شد.

وی در دو دهه ۴۰ و ۵۰ ستاره بی بدیل صحنه بسیاری از تئاترهای مطرح مشهد بود که هرکدام جایگاه ویژه‌ای در تئاتر کشور داشتند. از مطرح‌ترین آثار صحنه‌ای آن زمان می‌توان به «مرتاض» منصور همایونی، «دلقک و نظامی» محمد مطیع، «اسب سفید» و «مرگ با لبخند» داوود کیانیان همراه با رضا کیانیان، «شبی که صبح نشد»، «عقل برتر از احساسات» و «آی با کلاه، آی بی کلاه» داریوش ارجمند، «قائم مقام ریاست کل» محمدعلی لطفی مقدم، «تردید قانون» فریدون صلاحی، «کلنل و پدر» تیمور قهرمان، «مکتب خانه» مصطفی هنرور و «آسدکاظم» رضا صابری اشاره کرد.

رضاپور از آذرماه سال ۱۳۷۲ به دلیل سکته‌های متوالی مغزی قدرت تکلم خود را از دست داده بود و صبح روز ۲۹ مهر ۱۳۹۳ به دلیل ایست قلبی در بیمارستان امام رضا درگذشت.

و فراموش نمی کنیم بسیار هنرمندان تئاتر که مقام معلمی را تجربه کرده اند، مرحوم کریم اکبری میارکه ،علیرضا نادری ، حسین مسافر آستانه ، سد جواد هاشمی ،فریدون عمو زاده خلیلی، جهانشیر یاراحمدی ، سیروس همتی و...

 

 




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت

تماشاخانه سنگلج، می‌‌تواند بهشت تئاتر ملی شود
گفت‌وگو با عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت

تماشاخانه سنگلج، می‌‌تواند بهشت تئاتر ملی شود

عزت‌الله رمضانی‌فر، بازیگر پیشکسوت می‌گوید با برنامه‌ریزی و مدیریت درست و اختصاص بودجه مناسب، می‌توان تماشاخانه سنگلج را به بهشت تئاتر ملی ایران تبدیل کرد.

|

گفت‌وگو با بازیگر نمایش «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»

ویدا جوان: به تقدس تئاتر، اخلاقیات و معیارهای این هنر اعتقاد دارم
گفت‌وگو با بازیگر نمایش «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»

ویدا جوان: به تقدس تئاتر، اخلاقیات و معیارهای این هنر اعتقاد دارم

ویدا جوان، بازیگر نمایش «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها» با بیان این‌که تئاتر و بازیگری روی این صحنه مقدس تنها مسئله‌ای است که نسبت به آن متعصب هستم و شدیداً به تقدس تئاتر، اخلاقیات، معیارها و انضباط و تلاش در آن اعتقاد دارم.

|

نظرات کاربران