دراماتورژی چیست؟ دراماتورژ کیست؟ (3)
دراماتوروژ در یک گروه نمایشی وظایف گسترده و در عین حال پیچیده ای دارد که بی توجهی به آن میتواند اثرات بدی را در ارائه یک اثر نمایشی برای اعضای گروه به همراه داشته باشد.
صبا رادمان:
چنانچه در پیش گفته شد، دراماتورژ نقش مهم و کلیدیای در یک گروه نمایشی به عهده دارد. در دو بخش پیش، به تعریف و تاریخچه دراماتورژی در جهان پرداخته و اکنون به شکلی عملی، به شرح وظایف دراماتورژ در گروه میپردازیم.
وظایف دراماتورژ
دراماتوروژ در یک گروه نمایشی وظایف گسترده و در عین حال پیچیده ای دارد که بی توجهی به آن میتواند اثرات بدی را در ارائه یک اثر نمایشی برای اعضای گروه به همراه داشته باشد. درباره این وظایف، تئوریسینها نظرات گوناگونی را با تفاوت های کوچک و جزئی بیان داشتهاند.
در کتاب - Teater text book- در باره وظایف دراماتوورژ آمده است:
1- درک تفاوت دراماتورژ با مدیر ادبی: ایجاد ارتباط بین کارگردان و نمایشنامهنویس، ایفای نقش نمایندهای از مخاطبان در گروه، نگارش یادداشت برنامهها، تنظیم مجدد دراماتیک اثر، از مهمترین نکاتی است که غالباً بین یک دراماتورژ و مدیر ادبی تمایز ایجاد میکند.
2- اما مهمترین وظیفه او، آمادهسازی متن برای اجراست که شامل تجدیدنظر و تنظیم مجدد متن، تطبیق متنهای غیر نمایشی برای نمایش، ترجمه متنها از زبانهای دیگر و یا کار کارگاهی برای خلق متنهای جدید، میشود.»
اما در کتاب"درماتوروژی هامبوروگی" دراین باره چنین آمده است: هماهنگی برنامهها، ارتباط با نویسندگان گروه، کمک به کارگردان و مشاوره دادن به او و سایر بازیگران تا بتواند به بهترین شکل در مورد ریزه کاریهای یک اثر نمایشی تحقیق و نتیجهگیری شود.
دکتر" فرهاد ناظرزادهکرمانی" نیز شرح پنج گانهای در این باره ذکر میکند:
«1- نمایشنامهنویسی. نمایشنامه کار ممکن است که برای دستگان و یا سازمان نمایشی خود نمایشنامه تصنیف کند.
2- نمایشنامه پژوهی. نمایشنامه کار ممکن است در زمینه نمایشنامه پژوهی و نمایشنامه کاوی به نمایشنامهسازان کمک کند.
3- نمایشنامه گزینی. ممکن است وظیفه نمایشنامه کار خواندن و ارزیابی نمایشنامههای گوناگون و گزینش نمایشنامهای باشد که با ذوق، سلیقه و مرام دستگان و یا سازمان هم پیوند او متناسب و سازگار باشد.
4- نمایشنامه سازی. ممکن است دستگان و یا سازمان نمایشی از نمایشنامه کار هم پیوند بخواهد تا داستانها یا شعرهایی که نمودگار و جلوهگر آماجها و آرمانهای هنری، فلسفی و اجتماعی آنان است، پیدا کند، و پس از رایزنی با همدستگان خود آن داستانها یا شعرها را به شکل نمایشنامه مبدل کرده و بازپردازی کند.
5- نمایشنامه پردازی. ممکن است که هم پیوندان تماشاگانی از نمایشنامه کار خود بخواهند تا در نمایشنامهای که آهنگ پدید آوردنش را دارند، افزودها و کاستیهایی را انجام دهد، تا آن متن، به زعم هم پیوندان، نمایشیتر و خواستنیتر شود.
6- نمایشنامه برگردانی ، ترجمه نمایشنامه. از آنجایی که نمایشنامه کار ادیب و زبان دان است، گاهی دستگان و سازمان تماشاگانی از او میخواهد که به برگردان نمایشنامههای برگزیده به زبان مورد نظر بپردازد.»
همچنین"نصرالله قادری" در کتاب آناتومی ساختار درام نیز این وظایف را چنین شرح داده است:
1-« خواندن و انتخاب و تحلیل نمایشنامههای خوب جدید.
2- همکاری با کارگردان در یک نمایش، در حالی که برای بازیگران، طراحان و تکنسینها نیز به عنوان یک مرجع، ایفای نقش میکند.
3- مشاوره با کارگردان، برای توسعه سیاست هنر وافق چشمانداز هنری گروه.
4- مجموعه انتخابهای زیباییشناسانه در جهت پیشرفت گروه مسئولیت تحقیقات، جمعآوری اسناد و هرگونه سندی که در حول و حوش اثر لازم است. گاه دراماتورژ باید برنامهریزی مستند براساس اسناد در ابتدای هرکار انجام دهد. البته باید توجه داشته باشد که در این برنامه، همه چیز توضیح داده نشده و جایی برای خلاقیت کارگردان باقی است.»
پس می بینیم که برخلاف تصور، دراماتورژ در هر گروه تئاتری وظیفهای سنگین بر عهده دارد. به گونهای که در واقع نبض یک اثر نمایشی ، به واسطه خرد و دانش وی بر صحنه نمایش میتپد و شاید به همین دلیل است که امروزه در دنیا براساس یک تاکتیک توافق شده دراماتورژ نام"نگهبان متن" را برعهده گرفته است.
پینوشت:
1- Teater text book, opcit. P. 83
2- Hamburg Dramaturgy- Gothold lessing– zimmern – Dover Publications, Incorporated– 1982
3- درآمدی به نمایشنامه شناسی – فرهاد ناظر زاده کرمانی – ص 37
4- آناتومی ساختار درام، نصرالله قادری ـ ص 384