لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 37
افزایش علاقمندی به اجرا در میان هنرمندان و البته گلایه از رخدادها
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: سالن های تئاتر بازشده و به تدریج نمایشهایی که امکان اجرا دارند به صحنه میروند و البته انتظار از مسئولان تئاتری برای حمایت از هنرمندان و تئاتر همچنان در گفت و گوها مشهود است. با پایان بهار و شروع تابستان معمولا تئاتر رونق میگیرد باید دید واکسیناسیون سراسری که آغاز شده و تا پایان خرداد بیش از ۱۵ میلیون نفر را مستفیض میکند میتواند اثری مثبت بر مخاطبان تئاتر داشته باشد. در گفت و گوهای هفته گذشته با وجود اینکه هنرمندان از اتفاقات ۱۵ ماه گذشته ابراز ناخرسندی میکنند اما آنچه مشهود است اینکه:علاقمندی به اجرا در میان آنها افزایش یافته است.
هفته گذشته ایران تئاتر نیز با انتشار گفت و گوهایی اختصاصی به موضوعات متنوعی در حوزه نمایش پرداخت.
محمدمهدی سامیمنش درباره «کشور آخرینها»اثر پل آستر؛ پریزاد سیف درباره اجرای «خوشدلان» به نویسندگی سعید پور صمیمی؛ مسعود براهیمی درباره اجرای«دورتر از خانه» اواسط تابستان؛ آرش شریف زاده درباره اجرای «جنگال» با حمایت اداره کل؛ پریسا سیمین مهر درباره آماده سازی «شاه بهرام» برای اجرا در جشنواره آیینی سنتی با ایران تئاتر گفت و گو کردند.
محمد رحمانیان: به اندازه مهران مدیری تماشاگر نداریم ولی...
محمد رحمانیان میگوید: هرچند نمایشهای ضبط شده در شبکه نمایش خانگی به اندازه سریالهای آقای مدیری تماشاگر نخواهند داشت ولی به هر حال گروهی از مردم به تماشای این آثار خواهند نشست. رحمانیان مشغول نگارش آخرین بخشهای نمایشنامه «در سالِ بیستمِ کرونا ما هنوز امیدوار بودیم ...» است، درباره وجه پیشگویانه این اثر میگوید: وقتی از نگاه آیندگان، زمان حالِ خود را میبینیم، زاویه دیدمان بهتر، واقعبینانهتر و بیعقدهتر میشود. مثل شخصیتهای نمایشنامههای چخوف که کنجکاو هستند بدانند مردمان ۱۰۰ سال یا ۲۰۰ سال بعد درباره آنان چگونه فکر میکنند، من هم دوست داشتم به این فکر کنم که مردمان ۲۰ سال بعد درباره ما و زندگی ما در عصر کرونا چگونه داوری میکنند.
لب کلام
نه شرایط کشور اجازه اجرا میدهد و نه مدیریت فعلی برنامه مشخصی برای تئاتر دارد.
گروه ما و گروه امیررضا کوهستانی دو نمایش را در فضای باز اجرا کردیم و هر یک مخاطبان خود را هم داشتیم. یعنی اگر شرایط برای اجرا در فضای باز فراهم باشد، تماشاگران برای تماشای آثار مورد علاقه خود به تالارهای نمایش میآیند، ولی مساله این است که مدیریت فعلی تئاتر کشور اساساً علاقهای به برنامهریزی ندارد.
امسال چهلمین سال فعالیت من در تئاتر است. اردیبهشت سال ۱۳۶۰ نمایشنامه «سرود سرخ برادری» را چاپ کردم. یعنی درست ۴۰ سال پیش
میشد در همین مقطع هم برای تئاتر برنامهریزی کرد.
صدها راه وجود داشت برای بردن تئاتر به خانههای مردم.
میشد مکانهایی برای ضبط تئاتر در نظر گرفت و از طریق رایزنی با شبکه نمایش خانگی، کارهای ضبطشده را به تماشاگران ارائه داد.
حتی اگر فقط درصدِ کوچکی از گروه محدود تماشاگرانِ تئاتر از این آثار استقبال میکردند، باز هم هزینههای تولید نمایش در این بستر تامین میشد.
درست است که نمایشهای ضبطشده به اندازه سریالهای آقای مدیری تماشاگر نخواهند داشت ولی به هر حال، اگر همه چیز با متر و معیار سوداگری سنجیده نشود، گروهی از مخاطبان تئاتر این آثار را خواهند دید.
در کنار این تدابیر میشد اجراهایی در فضای باز تدارک دید، ولی متاسفانه هیچ ارادهای برای انجام این امور وجود ندارد.
همه کسانی که در این ۴۰ سال تئاتر کار کردهاند، زندگی شاهانهای نداشتهاند ولی با همین آبباریکه درآمدهای تئاتر روزگار خود را میگذراندهاند.
در این مدت برای حمایت از نمایشهایی که گاهگاهی روی صحنه رفتند، حتی یک بیلبورد یا امکان تبلیغ نگرفتند.
در صورتی که میتوانستند از طریق مذاکره با سازمان زیباسازی بیلبورد رایگان بگیرند.
میشد دهها برنامه دیگر داشت برای گروههای جوان، پرانرژی و باانگیزه که در این مدت، علاقهمندی خود را به اجرای نمایش نشان دادهاند و در سختترین روزها روی صحنه رفتهاند.
میشد امکانی را به وجود آورد که این گروهها پا بگیرند و فضای کار مناسبی داشته باشند.
سیستم واکسیناسیون نشان میدهد تا پایان سال همچنان درگیر کرونا خواهیم بود.
این وضعیت تنها تاسفبرانگیز و دردناک نیست؛ آیینه تمامنمای روزگاری است که در آن به سر میبریم.
ایسنا
شهابالدین حسینپور: «زندگی گالیله» در شش و بش اجرا
شهابالدین حسینپور کارگردان تئاتر که قرار بود خرداد ۹۹ نمایش «زندگی گالیله» را روی صحنه ببرد درباره سرنوشت اجرای این اثر نمایشی گفت: متاسفانه اوایل اسفند ۹۸ با شروع و گسترش بیماری کرونا تمرینهای نمایش «زندگی گالیله» بعد از ۴ ماه متوقف شد. در زمان ریاست سعید اسدی ما برای اجرای نمایش در خرداد و تیر ۹۹ با ایشان به قطعیت رسیدیم و با تعطیلی تمرینهای نمایش که ۴۵ بازیگر و تعداد زیادی عوامل و طراح داشت میلیونها تومان متضرر شدیم البته قبل از تعطیلی نمایش و بحران کرونا هم کار ما از نظر مادی و معنوی مورد هیچ حمایتی قرار نگرفته بود اما ما دل را به دریا زدیم و به عشق زنده یاد سمندریان نمایش را برای اجرا آماده میکردیم و همه دوستانی هم که حضور در این نمایش را پذیرفتند، با نگاه حمایتی در این پروژه حضور یافتند.
لب کلام
متاسفانه با تمام پیگیریها و نامه نگاریهایی که تا امروز از مدیرکل هنرهای نمایشی گرفته تا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتهام حتی هزار تومان هم بابت خسارتی که به ما وارد شده بود، دریافت نکردم.
۱۰۰ نفر ۴ ماه برای آماده کردن یک نمایش وقت و انرژی گذاشتند اما تلاش این افراد برای هیچکس مهم نیست.
به من پیشنهاد دادند تعداد بازیگران نمایش را کم کنم! و نمایش را به جای سالن اصلی در تالار چهارسو به صحنه ببرم بدون اینکه به زحمات بازیگران، طراحان و دراماتورژی و بازنویسی که روی متن شده بود فکر کنند.
حتی با وجود قبول این پیشنهاد هم در این زمان مخاطبی وجود ندارد که بخواهد زحمات ۷-۸ ماهه ما را ببیند.
به جای اینکه به زور گروهها را مجبور به اجرا کنند باید از آنها حمایت کنند.
متاسفانه در این شرایط بسیاری از هنرمندان ما هم، چون غم نان دارند، حاضر میشوند، اجرا بروند تا همین کمک هزینه اندک را دریافت کنند که البته جای هیچ گلایهای نیست.
بعد از مطمئن شدن از اینکه نمایشنامه تایید شورای ارزشیابی و نظارت را دارد به شکل ناباورانهای ایشان پیشنهاداتی در راستای اجرای نمایش دیگری به من دادند.
در نهایت قرار بر این شد که یک ماه دیگر نتیجه نهایی و زمان تقریبی اجرای نمایش «زندگی گالیله» به من داده شود که تا امروز هنوز خبری نیست.
آرزو میکنم زحمت همکارانم در این نمایش دیده شود و به ثمر بنشیند چون قاطعانه میگویم که میخواهم وصیت حمید سمندریان را اجرا کنم.
این نمایش با هر «زندگی گالیله» ای که تا امروز اجرا شده تفاوت خواهد داشت.
متوجه دشواریهای مدیریت حوزه تئاتر در دوران کرونا هستم ولی برخورد اینچنینی مدیران باعث دلسردی هنرمندان میشود.
در شرایط کرونا شغلها و اقشار زیادی از مردم آسیب دیدند اما متاسفانه قشر تئاتر آسیب ندیدند بلکه نابود شدند.
این روزها هنرمندانمان را پشت سر هم از دست میدهیم.
متاسفانه مردم ما به اینکه هنرمندان واکسن دریافت کنند، اعتراض میکنند در حالی که آنها هم با حضور در سریالها و آثار مختلف با جانشان بازی میکنند و مانند کادر درمان در حال جنگ با این ویروس هستند.
مردم فقط چند سلبریتی را میبینند و از وضعیت بقیه بی اطلاع هستند.
امید است با درایت مسئولان روزهای خوش هنرمندان و تمامی مردم ایران فرا برسد.
مهر
جواد رحیم زاده: نمایش عروسکى یک وسیله کمک آموزشى بسیار خوب
جواد رحیم زاده کارگردان تئاتر، درباره نمایش عروسکی گفت: عروسک جزو عناصرى است که در زندگى کودکان نقش بسیار مهمى دارد و چه بسیار بزرگسالانى که هنوز با عروسک دوران کودکى خود زندگى میکنند یا حداقل خاطرات شیرین زیادى از بازى هاى کودکانه خودشان با عروسک دارند.
لب کلام
با استفاده از عروسک هاى نمایشى میتوان کودک و نوجوان و حتى بزرگسالان را به درون قصهها برد و از لابهلاى قصهها با آنها حرف زد.
دنیاى نمایش عروسکى مملو از تخیل و خیال است.
قابلیت فانتزى که در حرکت عروسک، ساخت و ساز و طراحى آن وجود دارد میتواند کودک را به خلاقیت، تفکر و تجسم خلاقانه وادار کرد.
همچنین از این هنر بسیار زیبا که ریشه در علایق کودکى همه انسانها دارد، میتوان به عنوان یک ابزار آموزشى خوب بهره برد و در راستاى آموزش و سرگرمى از آن استفاده کرد.
نمایش عروسکى یک وسیله کمک آموزشى بسیار خوب براى همه سنین به خصوص کودکان است در مباحث آموزش دروس مثل ریاضى، علوم، ادبیات و ... و مباحث اخلاقى و رفتارى و دینى میتوان از نمایش عروسکى و عروسک استفاده کرد.
گروه هاى کوچک و بزرگ زیادى در قالب کمپانى هاى نمایش عروسکى با تولید و حضور در فستیوال هاى مختلف جهانى و بین المللى با پیام صلح و دوستى و فراموشى مرزها فرهنگ و تمدن کشور خود را به اشتراک با مخاطبان و علاقهمندان سراسر دنیا مى گذارند.
آنها نمایش عروسکى را مختص کودک و نوجوان نمیدانند و معتقد هستند بزرگسالان هم میتوانند با عروسک ارتباط بر قرار کنند.
در حال حاضر جدا از مسئله مهم کرونا که قطعا اثر زیادى بر عدم تولید آثار نمایشى گذاشته است، نمایش عروسکى در موقعیت خوبى قرار ندارد.
اول به دلیل هزینه هاى زیاد و گران مواد اولیه تولید عروسک که براى طراحى و ساخت یک عروسک مناسب جهت اجراى نمایش یکى از دلایل مهم عدم تولید نمایش هاى عروسکى است.
دوم نبود سالن مناسب از نظر نور و صحنه و امکانات مختص نمایش عروسکى.
سوم عدم علاقه تهیه کنندگان و کارگردانان حوزه تئاتر کودک و نوجوان به تولید نمایش عروسکى به دلیل هزینه هاى بالاى تولید.
چهارم عدم فرهنگ سازى و عدم تربیت مخاطب علاقه مند به نمایش عروسکى به دلیل تولیدات ضعیف و غیرقابل قبول و غیر استاندارد.
پنجم به دلیل عدم آموزش و عدم ترویج صحیح نمایش عروسکى و علاقه مند سازى کودکان و نوجوانان و جوانان به این نوع نمایش.
ششم عدم تالیف و ترجمه کتاب هاى مناسبتر و گستردهتر در بحث آموزش.
باشگاه خبرنگاران جوان
پوریا جلالوندی: اثری فلسفی اجتماعی با بستری پلیسی معمایی
پوریا جلالوندی کارگردان نمایش «مرگ و استعاره» در رابطه با جذابیتهای این نمایشنامه گفت: یکی از مهمترین جذابیتهایی که این متن دارد تداخل زمان گذشته، حال و آینده است که با هم اتفاق میافتد. داستان به این شکل است که ما یک بازپرس و یک پروفسور داریم که وقتی بازپرس از پروفسور سوال میپرسد و پروفسور جواب میدهد، ما تعریفهای او را به صورت زنده میبینیم.
لب کلام
پروفسور مایعی را کشف میکند که آن را میخورد، میرقصد و در نهایت میمیرد. تقریباً یک چیزی شبیه همین ویروس کرونا است.
این متن سالها اجرای عموم نداشت و من خوشحالم که آن را بعد از مدتها اجرا میکنم.
نمایش ما یک نمایش فلسفی اجتماعی است که در یک بستر پلیسی معمایی اتفاق میافتد.
نمایش «مرگ و استعاره» از نظر زمانی متعلق به ۱۰ سال پس از جنگ جهانی دوم است. با اینکه اسمها ریشه ایرانی دارند ولی هیچ المانی از ایران در آن وجود ندارد.
مکان نمایش میتواند همه کشورها باشد.
داستان نمایش هم در داخل یک آزمایشگاه اتفاق میافتد.
قرار بود آخرهای فروردین اجرا برویم ولی به محدودیتهای کرونایی برخوردیم و همینطور معطل ماندیم و ناچار شدیم دو نفر از بازیگرانمان را از دست بدهیم.
حداقل انتظاری که ما داریم این است که مسئولان یک بستر حمایتی فراهم کنند چون من سال گذشته هم در فصل تابستان اجرا داشتم ولی تاکنون هیچ کمک هزینهای نگرفتهام.
من فکر میکنم تئاتر میتواند به آرامش و روحیه جامعه کمک کند.
مهمترین ویژگی تئاتر این است که یک مقوله ذهنی است.
اگر تئاتر جریان داشته باشد بهتر میتوان به روحیه مردم کمک کرد.
به نظرم نمایش «مرگ و استعاره» این قابلیت را دارد که بتواند رضایت تماشاگران را کسب کند.
هنرآنلاین
عباس عبداللهزاده: شکلگیری یک فیلم سینمایی از دل نمایش «رز»
عباس عبداللهزاده از آمادهسازی نمایشی عاشقانه و موزیکال به نام «رز» خبر داد و عنوان کرد قرار است از دل این اثر نمایشی یک فیلم سینمایی نیز شکل بگیرد.
لب کلام
قصد دارم نیمه دوم سال نمایشی را با عنوان «رُز» روی صحنه ببرم که نوشته خودم است و اثری عاشقانه و موزیکال با رگههایی از کمدی خواهد بود.
این اثر نمایشی ۳۰ بازیگر دارد و در حال حاضر تمرینها به صورت محدود و هفتهای یک جلسه انجام میگیرد.
تا بهبود نیافتن شرایط بیماری کرونا و سرعت نگرفتن مراحل واکسیناسیون تمرینها با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی و به صورت آفیش تعداد کمی از بازیگران در هر جلسه از تمرین صورت میگیرد.
فعلاً بازیگران نمایش از گروهی جوان تشکیل شدهاند اما با پیشرفت تمرینها ممکن است بازیگران شاخص تری نیز به کار اضافه شوند.
همچنین قرار است از دل این نمایش یک فیلم سینمایی نیز شکل بگیرد که البته داستان و فیلمنامهای مجزا دارد اما حول و حوش اتفاقاتی است که بازیگران نمایش درگیرش هستند.
این پروژه و اینکه بتوانم از دل یک تئاتر، فیلمی سینمایی بیرون بیاورم یکی از جاه طلبیهای من است که امیدوارم بتوانم آن را عملی کنم.
نمایش «رز» دارای یک اتفاق ویژه است که داستانِ فیلمنامه فیلم سینمایی را میسازد. این فیلم سینمایی یک لوکیشن ویژه دارد و بیشتر اتفاقات آن در یک سالن تئاتر میگذرد.
مهر
شکیبا علیزاده: خلق وحشت از دل یک کمدی سیاه
شکیبا علیزاده گفت: اگر بخواهیم به این فکر کنیم که کرونا برود تا تئاتر کار کنیم، باید درهای تالارهای نمایشی را ببندیم.
شکیبا علیزاده کارگردان نمایش «جمجمهای در کانمارا» درباره علت انتخاب این اثر برای اجرا گفت:
من معمولاً نمایشنامههای زیادی میخوانم و از بین آنها یک نمایشنامه را برای اجرا انتخاب میکنم.
یکی از ویژگیهای خوب نمایشنامه «جمجمهای در کانمارا» این بود که میشد آن را تغییر داد.
این نمایشنامه کدهای زیادی دارد و من از یکی از کدهای آن استفاده کردم و آن را تغییر دادم و متن را از ژانر کمدی به ژانر وحشت تبدیل کردم.
نمایش «جمجمهای در کانمارا» در ایران و مخصوصاً در تهران چندان کار نشده بود.
این اولین نمایشی از مارتین مکدونا بود که روی صحنه میبرم و خیلی برایم جذابیت دارد. کارهای مکدونا کمدی سیاه است و او از دیالوگهای خوب و محشری استفاده میکند.
متاسفانه سه نفر از بازیگرانمان کرونا گرفتند و ما مجبور شدیم آنها را عوض کنیم.
کار ما بیشتر رئال است. کاری که من اجرا کردم دقیقاً شبیه سبک نوشتن مارتین مکدونا بود ولی بیشتر سعی کردم رئال باشد.
ما به تئاتر علاقهمند هستیم. سالها تئاتر کار کردهایم و برای تئاتر زحمت کشیدهایم.
ما اگر بخواهیم صبر کنیم تا کرونا از بین برود، ممکن است همین تعداد تماشاگری که الآن میآیند هم انگیزهشان را از دست بدهند.
من میدانستم اگر در این ماه اجرا بروم تماشاگر آنچنانی نخواهد آمد.
اگر سالنهای تئاتر ما مثل سایر مشاغل باز بود، ما اینقدر استرس و دغدغه تماشاگر را نداشتیم.
هر چند که تئاتر از اول هم طرفداران زیادی نداشت. با این حال اگر بخواهیم به این فکر کنیم که کرونا برود تا تئاتر کار کنیم، باید در تالارهای نمایشی را ببندیم.
هنرآنلاین