سیاوش پاکراه در گفت وگو با ایران تئاتر مطرح کرد:
اجرای رایگان رویداد«هیچ،میان ما» برای گروه ما لذت بخش است

پاکراه گفت:اجرای رایگان و دیدن رویداد یا نمایش فرم فیزیکال «هیچ ، میان ما» در شرایط سخت کرونایی برای ما و تماشاگران به واسطه شیوه اجرای متفاوت لذت بخش است.
سیاوش پاکراه نویسنده و کارگردان خلاق تئاتر در گفتوگو با ایران تئاتر درباره فعالیتهای کاریش گفت: بعد از شیوع پاندمی کرونا به خصوص در سال قبل به فکر شکل دادن تجربههای جدید در تئاتر هستم و در همین راستا مدتی است که رویداد یا نمایش فرم فیزیکال «هیچ ، میان ما را روی صحنه می برم».این نمایش یا رویداد دیدنش برای تماشاگران در سالن استاد انتظامی سه روز در هفته رایگان است.حضور تماشاگران از طریق ثبتنام انجام می شود و یکی از متفاوتترین کارهایم در تئاتر است و چون کار موفق است اجرایش همچنان ادامه دارد و زمانی برای خاتمه اجرا مد نظر نداریم و تا موقعی که گروه انگیزه کار کردن و تماشاگر انگیزه دیدن داشته باشد اجرا تداوم دارد .
این نویسنده درباره فضا و ساختار رویداد یا نمایش هیچ، میان ما تاکید کرد:متن را خودم نوشتهام و ریشه شکل گیری این اجرا برمیگردد به دور هم جمع شدن تعدادی از بچههای تئاتر که تصمیم گرفتیم چون شرایط اجرای صحنهای در دوران کرونا سخت است.از تمرین کردن لذت ببریم و اوقاتمان با تئاتر گره بخورد .تمرینات اردیبهشت سال قبل شروع شد و در ۲ نوبت به صورت تمرین-اجرای عمومی هم روی صحنه رفت.اولین بار در تئاتر مستقل تهران دوشب و بعد در تماشاخانه انتظامی که این تمرین-اجرا به صورت رایگان دوشب دیگر اجرا شد. بعد از خاتمه این دو اجرا و تداوم تمرینات زمستان سال قبل تصمیم گرفتیم که ابتدای سال دوباره به کار وجه اجرایی بدهیم و این وجه جنبه عمومی و مادی و فروش بلیط نداشته باشد و هرشب 15 یا 20 تماشاگر بیاید و کار را ببیند. برایمان جالب بود که این تجربه اجرای نمایش بدون چشم داشت مالی برای ما در دراز مدت چگونه خواهد بود.
پاکراه درباره شیوه اجرای اثرش افزود: کار ما به سه بخش تقسیم شده است . بخش اول تداعی زبان بر اساس زبان بدن و رنج بدن از خلقت انسان در جهان بدوی آغاز میشود و میرسد به اوجگاهی که منتهی به پرستش قرون وسطی بر اساس نشانهها در بدن مرتبط است و از اینجا به بخش دوم کات می خورد به ایران.در این اتفاق تداعی بدن بدن و یا زبان بدن تبدیل به زبان گفتار به عنوان تداعی آزاد میشود. بدین صورت که از نشانههایی استفاده میشود که آشنا برای مردم ما است.تا این نشانهها بتواند به عنوان ذهن – مقصد عمل کند و بخشی از ساخت و ساز را در ذهن مخاطب به وسیله روحیات و تجربیات خودش شکل بدهد،در بخش دوم زبان بدن کنسل نشده است و تداعی آزاد به زبان بدن اضافه میشود. در بخش سوم این قضیه جلو میرود و بر اساس نشانههایی که از اساس آئینی و اجتماعی هم محسوب میشود با نشانههای سرزمین ایران مرتبط میشود و به اوجگاهی میرسد که یک طغیان بر اساس بدن و موسیقی انجام میشود. بعد سکوتی به وجود میآید و بدنها به مرحله ریختن میرسند و تماشاگر هم میتواند در اینجا مشارکت داشته باشد.سکوت طولانی مدت در تاریکی بخش انتهای اجرا است که منجر به تداعی مفهوم میشود. مفهومی که حول و حوش تم استحاله قدرت است.این را پیوند میدهیم با یک بازی کودکانه گرگم و گله می برم و گسترشش می دهیم.در انتها بخش نشانه شناسی کار کامل میشود .
سیاوش پاکراه نویسنده و کارگردان تجربه گرا و نواندیشی است که تلاش می کند در هر اثرش به دست آوردهای جدیدی دست پیدا کند. او دو سال قبل نمایش تجربه گرای من را در سالن مولوی روی صحنه برد.در کارنامه کاری پاکراه متن ها و نمایش هایی نظیر تابلو داخلی شب، کا، روزی روزگاری پامنار، آن شب که برف آمد، لامپ، کور رنگی، صور اسرافیل، روشان و تریو بدون هارمونی دیده میشود.