در حال بارگذاری ...
ایوب آقاخانی در گفت‌و‌گو با ایران تئاتر :

هنرمند تئاتر مقاومت باید اهلیت لازم را داشته باشد
اندر مصائب تولید نمایشی با موضوع شهید جهان‌آرا

ایران تئاتر : سوء مدیریت در عرصه تئاتر با موضوع مقاومت موجب شده است افرادی که به تولید آثاری با این موضوع دست می زنند از اهلیت لازم برخوردار نبوده و صرفاً مورد اعتماد نهاد و یا ارگانی خاص باشند که نتیجه آن فوجی از تولیدات نمایشی کم‌خاصیت در حوزه تئاتر مقاومت است.

یکی از عرصه‌های مورد توجه با کشش دراماتیک بالا در تولیدات تئاتری پرداختن به حماسه هشت سال دفاع مقدس و به طور کلی مقوله‌ای  است که با نام تئاتر مقاومت آن را می‌شناسیم.

این میان اما برهه‌های خطیری از دوران دفاع مقدس وجود دارند که از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و با وجود برگزاری رویدادهای گوناگون نمایشی اما همچنان واجد ظرفیت‌های گوناگونی در عرصه تولیدات نمایشی هستند که تا به امروز نوعاً به شکلی ناآگاهانه مورد غفلت واقع شده‌اند و از جمله آن‌ها حماسه فتح خرمشهر است که در سالروز آن قرار داریم.

به این بهانه گفت‌و‌گویی با ایوب آقاخانی؛ نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر و مدرس دانشگاه که در کارنامه حرفه‌ای او آثار شاخصی در حوزه تئاتر مقاومت و از آن جمله فتح خرمشهر با خلق اثر «هفت عصر هفتم پاییز» پیرامون زندگی شهید محمد جهان‌آرا وجود دارد، ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

 

پرداختن به زندگی شهدای شاخص دوران دفاع مقدس از جمله مباحثی است که در حوزه تئاتر شاهد آن هستیم و شما هم به طور شاخص با دو اثر یکی «هفت عصر هفتم پاییز» پیرامون شهید جهان‌آرا و دیگری «تکه‌های سنگین سرب» پیرامون زندگی شهید چمران به آن پرداخته‌اید؛ به نظر شما چه الزامی وجود دارد که همچنان با گذشت دهه‌ها و فاصله گرفتن از آن حماسه‌آفرینی‌ها، به چنین آثاری توجه نشان داده شود؟

به نظر من تاریخی برای این مسئله یعنی پرداختن و یا عدم پرداخت به آن نمی‌شود تعیین کرد و باید دید که واکنش جامعه در قبال مواجهه با این آثار تاکنون چگونه بوده است و اینکه آیا این آثار و هدفی که سازندگان و هنرمندان از پرداختن به آن و تولیدشان دنبال می‌کردند، تاکنون محقق شده است یا نه؟

پیرو این جریان باید به بررسی جامعه مخاطب نیز پرداخت و اینکه امری که شما ضرورت آن را احساس کردید که در قالب تولیدات نمایشی به مخاطب تئاتر عرضه شود تا چه اندازه توانسته است حافظه آنها را در این موارد و زمینه‌های خاص و همچنین زوایای متفاوتی که در روایت آن‌ها به جامعه داشته‌ایم، فعال سازد؟ پاسخ به این پرسش می‌تواند تکلیف ما را تا حد زیادی روشن کند و به دور از پرداخت شعاری این نکته گفته شود که آیا همچنان نیازمند تولید و عرضه این قبیل آثار هستیم یا نه؟ که در شکل پاسخ شعاری به این پرسش همواره گفته شده است بله، پرداختن به این مضامین تا ابد برای مخاطب لازم و ضروری است!

اما پاسخ واقع‌بینانه به این پرسش این است که به ظاهر ما در پرداختن به آن هیچ نیازی نداریم مگر اینکه بدین واسطه خواسته باشیم تاریخ معاصر  خودمان را مرور کنیم با این هدف که تاریخ قرار است درس‌هایی به ما بدهد که به نفع  امروز و درباره زندگی کنونی ماست و ما قرار است از آنها برداشت‌هایی مفید داشته باشیم. با این زوایه دید به طور قطع تولید و عرضه این کارها و آثاری که به ماجراهای خطیر دوران انقلاب و دفاع مقدس می‌پردازند و طی آن قرار است علاوه بر یادآوری ماجرا، به معرفی برخی چهره‌های شاخص این وقایع پرداخته شود به نظر همچنان بسیار، بسیار ضرورت دارد و ما به آنها نیاز مبرم داریم.

اما در بیان دلایل چنین ضرورتی باید به نکته‌ای اشاره کنم و مثلاً می‌پردازم به نمایشی که شخصاً به تولید آن اقدام کردم و موضوع آن پیرامون شهید محمد جهان‌آراست؛ نکته حائزاهمیت آن است که همچنان در مواجهه با چنین اشخاصی و تفکری که آن‌ها در سر داشتند و به دنبال تحقق آن بودند برای جامعه در شرایط کنونی تبیین نشده است و من در نمایش «هفت عصر هفتم پاییز» سعی کردم به این تفکر بپردازم که اصلاً تفکر سیاسی نیست بلکه یک اندیشه ملی و میهنی است آن هم از جانب شخصی که  زیستی داشته همانند همگان و عضوی از جامعه ایرانی است که اتفاقاً دارای تحصیلات عالیه نیز نبوده و از طبقه اجتماعی عجیب و غریبی نیز برخوردار نبوده که حال خواسته باشیم او را به جامعه فرهیختگانی الصاق کنیم. با این وجود در او ظرفیتی قابل مشاهده است که منجر به بروز رفتار و عملکردی می‌شود که با گذشت زمانی نسبتاً طولانی هنوز در جامعه کنونی شاهد تکرار آن نیستیم و آن قربانی کردن همه‌چیز و داشته‌های یک فرد است در قبال پاسداشت مرز، زمین آبااجدادی و زادبومی که آن را متعلق به خود، گذشتگان و آیندگانش می‌داند. به تعبیر دیگر اگر چنین ظرفیتی در وجود نسل جوان امروزی در عرق به وطن و حفظ و حراست از میهن نیز وجود داشته باشد باید گفت که تحت تأثیر برخی مسائل و از جمله سوء مدیریت‌ها  چنین داشته‌ای به شدت تحلیل رفته و نسل جوان از راه رسیده را جو و هاله‌ای از بی‌اعتمادی نسبت به هر آنچه که در اختیار دارد، فراگرفته است. در چنین وضعیت و شرایط باید به دنبال تولید آثاری بود که چنین مظاهری از اندیشه والای انسانی را به سلامت و اصطلاحاً خوشپخت و خوشمزه تولید و به خورد جهازهاضمه مخاطب امروز عرصه فرهنگ و هنر و به ویژه تئاتر بدهند.

 

در عرصه تئاتر مقاومت و دفاع مقدس با آثار فراوانی طی این سال‌ها مواجه بوده‌ایم، پس چرا این مهمی که شما به آن اشاره کردید، تحقق نیافته است؟

دلیل آن است که اغلب این آثار شعاری بودند و به تعبیری آشپزهایی که پای دیگ تولید این آثار بودند، اساساً هنرمندانی که دارای اهلیت این کار باشند نبودند و کسانی این کار را انجام دادند که تنها وجه موجه آن‌ها آن بوده است که از سوی نهاد و یا ارگانی مورد اعتماد بوده‌اند اما در عین حال فاقد مهارت و فن مورد نیاز بوده‌ و نتیجه آنکه چیزی که تحویل مخاطب شده، اثری خوشمزه و قابل هضم برای آن‌ها نبوده است.

نکته قابل توجه دیگر اینکه با وجود آنکه چیز درخوری به مخاطب نداده‌ایم اما همچنان هم گله‌مند از این هستیم که چرا آن‌ها علاقه‌مند به چنین تولیداتی نیستند، از آنها استقبال نمی‌کنند و رغبتی برای تهیه بلیط به منظور تماشای این آثار ندارند؟ در حالیکه دستپخت ما تأمین‌کننده ذائقه آن‌ها نبوده است و تا زمانیکه که این اتفاق نیفتاده همچنان به تولید چنین آثاری نیازمند هستیم.

بدیهی است که چنین استدلالی در تفسیر مدیران فرهنگی، افزایش جامعه آماری و رونق تولیدات نمایشی در این حوزه را در پی دارد که براین اساس شاید ایشان عملکرد درخشان و قابل دفاعی را نیز برای خویش متصور باشند در حالیکه مقصود من این نیست و ایده‌آل یک حضور کیفی ولو کم‌شمار است که شاید محدود به سالی دو تا سه اثر شاخص باشد که از استانداردهای لازم برخوردار بوده و دارای لایه‌های روانشناختی و رعایت همه اصول و قوانین خلق یک درام باشد اما در عمل حتی با وجود تعدد این آثار، شاهد آن هستیم که در آن‌ها یک ذهنیت و یا یک ایدئولوژی خاص اصطلاحاً ورم کرده که مخاطب از هضم آن عاجز است و یا در صورت مواجهه با آن دچار سوء‌هاضمه شده و آن را پس می‌زند.

 

در عرصه رویدادهای تئاتری که به موضوع مقاومت و یا حماسه فتح خرمشهر می‌پردازند، جشنواره‌های شاخصی از چند دهه پیش در حال برگزاری هستند؛ جشنواره دوسالانه «تئاتر مقاومت» و یا «فتح خرمشهر»؛ برگزاری آن‌ها را در جریان‌سازی تئاتر به منظور رسیدن به یک سطح کیفی در حوزه ارائه آثاری نمایشی که به این موضوعات می‌پردازند، چقدر مفید ارزیابی می‌کنید؟

سوء‌مدیریت موجب شده است که این رویدادها و جریاناتی که به شکل سالانه و یا دوسالانه برگزار می‌شوند تبدیل به یک استمرار واقعی ‌نشوند؛ برخورد سلبی و مقطعی، به کارگماردن دبیر و ساختار موسمی و مدیریت‌های پُرملاحظه و اتخاذ قوانین و قید و بندهای دست و پاگیر موجب شده است که این جریان تبدیل به یک جریان پویا، خلاق و هدفمند نشود و این میان حضور نهادها و ارگان‌هایی با اندیشه ممیزی و برخی مانع تراشی‌ها حتی در حرکت مقطعی این جریان نیز اختلالاتی به وجود آورده است. در چنین فضایی وقتی فردی حتی به شکل خودجوش بخواهد به چنین مباحثی ورود کرده و نمایشنامه بنگارد و یا نمایش تولید کند به طور قطع در قید و بندهای ایجاد شده و موانعی که بر سر راهش گذاشته می‌شود چندان باانگیزه پای در میدان نگذاشته و رفته رفته در این حوزه و فعالیت در آن دچار دلسردی و سرخوردگی می‌شود.

شخصاً در جریان تولید نمایشی با موضوع شهید جهان‌آرا که همانطور که گفتم با نام «هفت عصر هفتم پاییز» تولید شد و البته با بودجه اندک انجمن هنرهای نمایشی کلید خورد با چنین رفتار ناشی از سوء‌مدیریت مواجه شدم و از آنجا که بودجه اولیه با توجه به هزینه‌بر بودن نمایش و دکور خاصی که باید برای آن تهیه می‌شد، کافی نبود لذا شخصاً برای جلب مشارکت و تأمین بودجه مورد نیاز به چند نهاد و ارگان ذی‌ربط مراجعه و رایزنی کردم. ابتدا با استقبال خوبی از سوی آن‌ها مواجه شدم که البته طبیعی  نیز بود چون حمایت از چنین تولیداتی وظیفه و رسالت ذاتی آن‌ها به شمار می‌رود. از من متن نمایش را خواستند و پس از چند روز سیاهه‌ای به من داده شد که در آن 17 مورد اصلاحی در متن نمایشنامه قید شده بود که پرداخت یک‌هزار تومانی از سوی آن نهاد نیز منوط به اعمال این اصلاحات بود؛ اصلاحاتی که تمام آنچه من در مورد مختصات یک اثر نمایشی با موضوع جنگ و جبهه برای شما ترسیم کردم از میان می‌برد و نمایش من را تبدیل به همان آثاری خنثی می‌کرد که به دور از واقعیت تنها به پرداختی شعاری به ماجرای جنگ و دفاع مقدس اشاره دارند و این امر اصلاً و اساساً برای من قابل قبول نبود و تنها تخیلات و نه توقعات آن‌ها را درباره جنگ تأمین می‌کرد. این در حالی است که من و امثال من که با دغدغه و همانطور که گفتم به شکل خودجوش وارد این حوزه شده‌ایم، به نوعی امتحان پس‌داده هستیم و من پیش از تولید این اثر، نمایش «تکه‌های سنگین سرب» را با موضوع شهید چمران تولید کرده بودم که مورد توجه و تحسین خاص و عام با هر تفکر و جناح‌بندی سیاسی قرار گرفت و در نتیجه نباید چنین ملاحظاتی اغلب غیرکارشناسانه وجود داشته باشد.

اگر شما به آثار مکتوب خاطره‌نویسی درباره جنگ  مراجعه کنید و یا پای صحبت بازماندگان دوران دفاع مقدس بنشینید خواهید دید که  بسیاری از مطالبی که آن‌ها عنوان می‌کنند شاید بیان آن‌ها در شرایط کنونی قدغن و ممنوع باشد  اما به زعم من خاطره‌نویسی تقریظ شده‌ای که معمولاً مورد مطالعه من و همکارانم در حوزه تولید نمایش با موضوع مقاومت و دفاع مقدس قرار می‌گیرد قابل اعتمادتر از آن چیزی که برخی از این دوستان به آن می‌اندیشند و توقع برآورده شدن آن را دارند.

در مجموع تا زمانی‌که این تفکر وجود داشته باشد همچنان به انبوهی از تولیدات کم‌اثر در حوزه تئاتر با موضوع دقاع مقدس و فرهنگ مقاومت نیازمندیم و این در حالی است که به شرط تغییر دیدگاه می‌توان شاهد سالی دو تا سه اثر فاخر نمایشی بود که اتفاقاً معیار و الگو بسازد و سطح سلیقه مخاطب را بالا برده و بی‌شک در صورت وقوع چنین رویدادی مخاطب نیز جذب این قبیل آثار شده و تلقی و نگاه او نسبت به این آثار از نگاه آثارصرفاً شعاری که اغلب آن را پس می‌زنند، تغییر خواهد کرد.

 

 

 




مطالب مرتبط

فرهاد قائمیان در نشست خبری جشنواره امام رضا(ع):

شاهد اتفاقات حیرت‌آوری در بخش روستایی و عشایری حوزه تئاتر بودیم
فرهاد قائمیان در نشست خبری جشنواره امام رضا(ع):

شاهد اتفاقات حیرت‌آوری در بخش روستایی و عشایری حوزه تئاتر بودیم

فرهاد قائمیان در نشست خبری بیست و یکمین جشنواره بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع) گفت اعتراف می‌کنم که در بخش روستایی و عشایری که در حوزه تئاتر و سرود متمرکز بود شاهد اتفاقات حیرت‌آوری بودم که موجب شد تمام مردم روستای‌ کردر زندگی و امکنات‌شان را در اختیار هنرمندان و ...

|

اتابک نادری:

سازمان میراث فرهنگی به سنگلج کمک کند
اتابک نادری:

سازمان میراث فرهنگی به سنگلج کمک کند

اتابک نادری، مدیر سابق تماشاخانه سنگلج و مسئول پیگیری «طرح توسعه سنگلج» از تخریب ساختمان مجاور و نادیده‌گرفتن طرح توسعه این بنای ملی ابراز تاسف کرد و خواستار رسیدگی سازمان میراث فرهنگی به این موضوع شد.

|

نظرات کاربران