مروری بر آثار نمایشی مطرح درباره روزهای دفاع:
از ظرفیت دراماتیک حماسه مقاومت یک ملت غافل نشویم
ایران تئاتر- علی رحیمی : پرداخت به وقایع آغازین سال های جنگ تحمیلی با ظرفیت بالای دراماتیک، به عنوان سوزه های راهبردی برای آثار نمایشی ، نیاز به تأمل بیشتر دارد.
آزادسازی خرمشهر یکی از مهمترین رویدادهای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است و جایگاه راهبردی این رخداد مهم در تثبیت اهمیت مقاومت در مقابل متجاوز در طول تاریخ این رویداد را به گلوگاهی مهم تبدیل کرده است .تئاتر نیز از این اهمیت غافل نمانده و همهساله با اجرای برنامههای متنوع بهویژه تمرکز بر جشنوارهای ملی تئاتر با همین عنوان، تلاش دارد یاد و خاطره حماسهآفرینان و مدافعان سرافراز میهن را ثبت کند و جایگاه مقاومت یک ملت را بازخوانی کند .
با مروری بر آثار دفاع مقدس که تمرکز خود را بر آغازین سال های جنگ نهاده اند ، در می یابیم تئاتر خرمشهر در کجای دفاع مقدس است؟ چقدر در این حوزه اثر ماندگار بهجامانده است؟ چقدر این ظرفیت عظیم برای خلق آثار تئاتری بهره گرفتهایم؟
در گزارش پیش رو به مروری داریم بر آثار ماندگار با موضوع خرمشهر :
حماسه ننه خضیره
حماسه ننه خضیره کاری از گروه پنج اداره تئاتر به کارگردانی حمید مظفری است که در سال 1360 در تالار وحدت اجرا شد و هنوز هم از آن بهعنوان یک اجرای موفق در حوزه تئاتر جنگ یاد میشود.
شاید یکی از دلایل اصلی ماندگاری این نمایش داستان آن -مقاومت ننه خضیره در برابر عراقیهای متجاوز- بود.
بیشک داستان تعرض سربازان بعثی به زنان روستاهای مرزی ایران و عراق، داستانی نبود که در دیگر نمایشها تکرار شود، به همین دلیل نام این نمایش در یادها ماند و در دهههای بعد بسیار درباره آن نوشته شد.
نشریه فردای ایران در دیماه 1360 در نقد و گزارشی بر این نمایش نوشت:« ننه خضیره زن ایرانی عربزبانی است که در خطه جنگزده خوزستان، مقاومت و نبرد را در برابر بعثیان اشغالگر، بر فرار مفلوکانه ترجیح داد، و با ازجانگذشتگی، داد خود را از مشتی بیدادگر ستانید و حماسه آفرید. نمایشنامه ننه خضیره بر اساس شالوده این حماسه نوشتهشده است که از طرفی حکایت جانبازیها و ایستادگی مردم از هستی گذشته و خیانتهای زالوصفتان هستی خوار است و از سویی دیگر نگاهی ریشخند آمیز بر نظامیان عراقی متجاوز دارد».
فرشید ابراهیمیان، تانیا جوهری، الیزا جوهری، گوهر خیراندیش، محمد اسلامی پور، احمد کازرونی حسن مرادی، پروین ملک، مرتضی یوسف دوست، سهراب سلیمی، رضا شمس، مریم شیرازی، ترانه صادقیان، اصغر قریبیان و محمدرضا کلاهدوزان بازیگران این نمایش بودند و نقش ننه خضیره را نیز تانیا جوهری بر عهده داشت.
پچپچههای پشت خط نبرد
پچپچههای پشت خط نبرد ازجمله نمایشنامههای جنجالی و درعینحال بینقص حوزه دفاع مقدس است که توسط علیرضا نادری نوشتهشده است. به عقیده بسیاری از کارشناسان با این نمایش نگاه شعاری حاکم بر این نوع نوشتار دستخوش تکانههای محتوایی شد.
نادری این نمایش را اولین بار در سال 1374 در جشنواره تئاتر دانشجویی به اجرا درآورد. اجرایی که بهسختی از سوی تندروها پذیرفته شد و فردای اجرا، انصار حزبالله یکشب جشنواره را تعطیل کردند تا از اجرای چنین آثاری که به حقایق جنگ تحمیلی میپرداخت، جلوگیری شود.
بااینحال، استقبال از این نمایشنامه جنجالی که به عقیده برخی معادلات تئاتر دفاع مقدس را به همریخت، باعث شد تا این نمایشنامه بارها به صحنه برود. علیرضا نادری نمایش را در سال 80 در جشنواره فجر و سال 81 در تالار قشقایی اجرا کرد. احمد ستاری نیز این متن را در سال 95 در تالار مولوی و سال 96 در تالار حافظ اجرا کند. همچنین افشین خیل نژاد نمایش را در سالهای 91 و 96 اجرا کرد.
پچپچههای پشت خط نبرد به بازسازی خاطرهای از یک دسته پیادهنظام در رمضان سال۶۱ و دوران آتشبس موقت میپردازد و 8 سرباز با دیدی خاص از زندگی، موردتهاجم زبانی یکدیگر قرارگرفته و توسط شخصیت اصلی این نمایش علیرضا به سخره گرفته میشوند.
چهار حکایت از چندین حکایت رحمان
چهار حکایت از چندین حکایت رحمان، یکی دیگر از آثار ماندگار علیرضا نادری است که نخستین بار در سال1374با عنوان «دو حکایت از چندین حکایت رحمان» در مجموعه نشریات بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس منتشر شد.
علیرضا نادری پس از انتشار نمایشنامهاش یکبار دیگر بازنویسیاش کرد و در جشنواره بیست و یکم تئاتر فجر آن را به روی صحنه برد و موفق به کسب رتبه دوم نمایشنامهنویسی (علیرضا نادری) و سوم بازیگری (حمیدرضا آذرنگ) شد.
نمایش، داستان مردمان عادی جنگ بهنامهای حسون، مطیر، بدریه و خالو از اهالی خوزستان است و حکایاتی از روزهای آغاز جنگ را برای مخاطب بازگو میکنند. شخصیتهای نمایش را کسانی تشکیل میدهند که در روزهای حمله نیروهای بعثی به خرمشهر در شهر خود حاضر بودند. روایت آنها روایت مردم معمولی شهر است که شاهد رعب و وحشت و آتش بیرحمانه دشمن و فرار مردم شهر بودهاند. هرکدام از شخصیتها از زاویه خود به آن روزها نگاه میکند و روایت سیال این کاراکترها در هم میرود، گاه متناقض شده و گاه نکته تازهای از اختلافها از دل این روایت کشف میشود. اما مسئله یکچیز است، روزهای آغاز جنگ در زندگی روزمره خرمشهریها چه گذشت.
چهار حکایت از چندین حکایت رحمان، در سال1382کانون ملی منتقدان تئاتر آن را اثر برگزیده کانون اعلام کرد و سرانجام در آذر و دی1382 این نمایش در مجموعه تئاتر شهر، سالن چهارسو به کارگردانی علیرضا نادری به صحنه رفت و در همان سال، متن آن نیز منتشر شد.
تلهتئاتر «چند حکایت از چندین حکایت رحمان» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا نادری با بازی انوشیروان ارجمند، فرهاد اصلانی، علی اوسیوند و حمیدرضا آذرنگ نیز در سال 96 از شبکه چهار سیما به روی آنتن رفت.
رعنا
رعنا یکی دیگر از آثار ماندگار تئاتر خرمشهر است. اثری از حمیدرضا آذرنگ، که سپیده نظری پور در سال 1382 همزمان با اجرا در تالار سایه تئاتر شهر، در بیست و دومین جشنواره فجر نیز به روی صحنه برد و نامزد بهترین نمایشنامه شد.
داستان نمایش برشی از زندگی مردم مناطق مرزی در روزهای آغازین جنگ تحمیلی است. در حمله عراقیها، تمیم که بهسختی موفق به ازدواج با رعنا شده، قصد ماندن و ادامه زندگی دارد چراکه جنگ را مخل زندگی نمیداند. او پس از حضور عراقیها درمییابد که تصورش اشتباه بوده است. یک سرباز عراقی مزاحم همسرش میشود و تمیم که نمیتواند با عراقیها بجنگد مجبور به کشتن همسرش میشود.
نمایش رعنا در یازدهمین جشنواره تئاتر دفاع مقدس جایزه ویژه بهترین متن را از آن خود کرد.
خیال روی خطوط موازی
حمیدرضا آذرنگ در سال 85 و در بیست و پنجمین جشنواره فجر، نمایشنامه «خیال روی خط موازی» را معرفی کرد.
نمایشنامهای که برخی صاحبنظران آن را جزو نخستین کارهایی میدانند که پیوندی میان شرایط اجتماعی، مذهب و دفاع مقدس را بهطور منطقی برقرار کرد.
آذرنگ در این نمایشنامه تلاش کرد دست چینی مینیاتوری از پیوند فرهنگ مذهبی فردی و فرهنگ ارزشی دفاع از مرز خرمشهر تا حرم امام رضا(ع) طراحی کند.
داستان نمایش در خصوص سه جوان است که آرزوی سفر زیارتی به مشهد را دارند. آنها به علت نبود شرایط مالی مناسب برای این سفر اقدام به بازی سفر به مشهد میکنند. در ادامه داستان به علت اشغال خرمشهر توسط نیروهای عراقی آنها به شهادت میرسند و خانوادههای آنها داستان را پیش میبرند.
آذرنگ با این نمایشنامه جایزه اول فجر بیست و پنجم را از آن خود کرد.
پیراهن هزار یوسف
پیراهن هزار یوسف اثر علیرضا حنیفی یکدیگر از نمایشنامههای مطرح دوران آغازین جنگ است که بارها از طریق کارگردانان مختلف به روی صحنه رفته است.
نمایش درباره خاطرات رزمنده جانباز بازمانده از عملیات فتح خرمشهر است.
«ممد» و «سهله»، بازماندگان جنگ ایران و عراق هستند. ممد در دوران جنگ به آر.پی. جی معروف بود. در بدن او ترکشهایی از جنگ به یادگار مانده، که او را گه گاهی دچار حملات عصبی میکند. ممد و سهله در دوران جنگ باهم ازدواجکردهاند و اکنون در یک شهربازی زندگی و کار میکنند. ممد در شهربازی به نام فانیفارت معروف است. روزی صاحبکارش به او طعنه میزند. ممد عصبانی و موجی میشود و شهربازی را مانند شهر اشغالشده خود در جنوب میبیند و دوباره صحنههای جنگ در نظرش مجسم میشود و بهمرور خاطرات میپردازد.
شطرنج با ماشین قیامت
در سال 1392 جشنواره فجر در میان آثار بینالمللی میزبان اثری از کشور کانادا شد که با نگاهی به رمان مطرح شطرنج با ماشین قیامت حبیب احمدزاده به روی صحنه میرفت.
این رمان یک اثر فلسفی اجتماعی درباره سه روز از زندگی یک بسیجی هفدهساله در شهری است که توسط عراقیها محاصرهشده است. در سال 2014 با اقتباسی توسط شاهین صیادی هنرمند ایرانیالاصل مقیم کانادا و توسط شرکت هنری وان لایت تئاتر با عوامل تماماً کانادایی به روی صحنه رفت و در کانادا در صدر ۱۴ نمایش برتر آن سال قرار گرفت.
صیادی بعدازآن نمایش را به بخش بینالملل سی و دومین جشنواره فجر آورد هرچند بازیگران کانادایی نتوانستند آنگونه که باید تماشاگران را راضی نگهدارند.
هفت عصر هفتم پاییز
ایوب آقاخانی پس از «کابوس شب نیمه آذر» و «تکههای سنگین سرب»، «هفتِ عصرِ هفتمِ پاییز» را بهعنوان سومین حلقه از تریلوژی پرترهنگاریهای جنگ معرفی کرد. نمایشی که در سال 1396 با بازی رحیم نوروزی و لیلی بلوکات در تالار سایه اجرا شد.
نمایش «هفت عصر هفتم پاییز»، درباره جنگ است و از منظر یک رزمنده و همسرش که هنوز هم دچار آن حال و هوا هستند؛ و با درنگ کردن به فراز و نشیبهای زندگی محمد جهانآرا، یکی از فرماندهان زمان جنگ در خرمشهر، چنین حال و هوایی بسترسازی میشود و از واکاوی ذهن این دو آدم میتوانیم مفهوم حقیقی جنگ و تراژدی ممکن در آن را درک و فهم کنیم.
غبار
نمایش غبار به نویسندگی و کارگردانی بهاره رهنما در سال 1391 در تالار سایه به روی صحنه رفت.
این نمایش که با بازی نسیم ادبی، الهام پاوهنژاد و سپیده گلچین همراه بود، روایت گر 10 روز پایانی سقوط خرمشهر است.
در این اثر سه زن جنوبی که در یک کارگاه خیاطی که متعلق به یک مرد ایران عراقی است، کار میکنند. آنها در روزهای سقوط خرمشهر مایل به ترک شهر نیستند. نمایش در سه پرده و مقطع زمانی مختلف به تماشاگر نشان میدهد که بر هر زن چه گذشته است.
آنها درنهایت مجبور میشوند با کمک یک افسر عراقی و مرد صاحب کارگاه، شهر را ترک کنند.
در این اثر نمایشی که در آن مقوله جنگ از نگاه زنان موردبررسی قرار میگیرد، تبعات جنگ خرمشهر در دو برهه زمانی حال و گذشته توسط زنان تشریح میشود.
جهشه
نمایش «جهشه» نوشته مرتضی شاه کرم و به کارگردانی علی برجی را باید یکی از تأثیرگذارترین آثار سال 95 در حوزه دفاع مقدس بنامیم، که به دلیل استقبال، سه بار تمدید شد.
داستان روایتگر افراد جامانده دریکی از محلات خرمشهر پس از اشغال این شهر در سال 59 است.
تعدادی از اهالی خرمشهر ناگهان جان و مالشان در معرض خطر قرار میگیرد و با یک وانت قصد فرار دارند.
همه منتظر هستند این فرد با وانتش بیاید و آنها را از شهر ببرد اما بعد از بازگشت، نادر(صاحب وانتبار) میبیند ۵۰ نفر از بستگانش منتظر او و یک وانتی هستند که نمیتواند اینهمه آدم را جابهجا کند...
این نمایش که موردحمایت انجمن تئاتر و دفاع مقدس بود، پس از اجرا در جشنواره سوگواره خمسه، از 21 مرداد تا 12 شهریورماه در تماشاخانه سرو به روی به اجرای عموم گذاشته شد و به دلیل اقبال، ابتدا تا 5 مهر و سپس تا 10 مهر 95 تمدید شد.