در حال بارگذاری ...
گفتوگو ایران تئاتر با نگین ضیایی کارگردان نمایش

برای من «مرفی» در حکم تک تک آدم‌ها است
امروز تئاتر دانشگاهی دنبال خلق جهان‌های متفاوتی است

«مرفی»پروژه پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد من بود و از ابتدا هم تمایل داشتم برای پایان نامه‌ام روی اثری از بکت کار کنم و نمی‌خواستم متن شناخته شده‌ای از بکت را انتخاب کنم.

نگین ضیایی کارگردان جوان و نوگرای تئاتر سال‌ها است حضور موفقی را در تئاتر دانشگاهی تجربه می‌کند و نمایش‌هایی نظیر آپارتاید، واسومانی و هفت خواب را روی صحنه اجرا کرده است. او موسس گروه تئاتری واسومانی است. ضیایی این روزها در مجموعه تئاتر شهر نمایش «مرفی»بر اساس اقباسی از نمایشنامه ساموئل بکت با همین نام را روی صحنه آورده است.ضیایی رمان بکت در قالب نمایشنامه عرضه کرده و این اثر ، پایان‌نامه مقطع کارشناسی ارشد سپیده ضیایی است.در ضمن نمایش «مرفی»  پیش از این اردیبهشت ماه 1398 در بیست و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران و شهریور ماه 1398 در سالن ارشاد شهرستان نوشهر اجرا شده و همچنین موفق به دریافت تندیس بهترین طراحی لباس از بیست و دومین جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران و کاندید بهترین طراحی صحنه و بهترین تیزر از این رویداد بوده است.با نگین ضیایی درباره اجرای نمایش گفت‌وگویی انجام داده‌ایم.

 

در سال‌های اخیر و در حوزه تئاتر دانشگاهی به خصوص در بحث اجرای عمومی نمایش‌های مثل لانچر 5 و غیره اجراهای موفق و پر مخاطبی داشته‌اند. دلیل رشد تئاتر دانشگاهی چیست؟

تئاتر دانشگاهی دوران گذر مختلفی را تجربه کرده است . در حال حاضر دانشجویانی که در این حوزه فعالیت و نمایش تولید می‌کنند. عین نسل قبلی بتدریج با تجربه اندوزی از فضای آکادمیک دوران تحصیل فاصله گرفته‌اند و نسل جوانتر علاوه بر چنین رویکردی به خاطر فرصت‌های بیشتری که به واسطه رشد تکنولوژی برایشان فراهم شده و مطالعات و منابع تحقیقاتی بیشتری هم داشته‌اند تجربیات نویی را عرضه کرده‌اند و طبیعی است خروجی‌های این نسل مورد توجه مردم قرار گیرد و از حوزه دانشگاه فاصله بگیرد و به درون جامعه بیایند . انگاری آن تعریف مشخص و خط کشی شده‌ای که از تئاتردانشگاهی بین دانشجویان وجود داشت از بین رفته است. آن‌ها به دنبال کسب تجربه‌های نو و خلق جهان‌های متفاوتی در تئاتر هستند. در کنار این مسائل تئاتر دانشگاهی و اجرای نمایش در آن با چالش‌هایی مثل کم بودن کمک هزینه‌ها و امکانات محدود دانشگاه‌ها به لحاظ سخت افزاری و سالن‌ها است . این کمبودها باعث رشد خلاقیت و سطح کاری کارگردان‌های جوان شده است. در بحث جذب مخاطب باید عنوان کنم که این نسل مثل مخاطبش فکر می‌کند و نیازهای مخاطب را درست رصد می کند و آثاری مطابق با ذائقه آن‌ها تولید می‌کند.

 

ساموئل بکت نمایشنامه معروف زیادی مثل درانتظار گودو دارد. بر اساس چه ویژگی به سراغ اقتباس  اثری از بکت رفتید که مهجور و کمتر شناخته شده است؟

«مرفی» پروژه پایان‌نامه دوره کارشناسی ارشد من بود واز ابتدا هم تمایل داشتم برای پایان نامه ام روی اثری از بکت کار کنم و نمی خواستم متن شناخته شده ای از بکت را انتخاب کنم. نکته دیگر این است که خیلی‌ها با ادبیات نمایشی بکت آشنایی دارند ، اما به همین مقدار هم اطلاعات کمی درباره ادبیات داستانی بکت دارند. به همین تصمیم گرفتیم از اثری از بکت در حوزه ادبیات داستانیش استفاده کنیم. اساسا جهانی را  که بکت خلق می‌کند در حوزه نظام‌های معنایی( ابزورد)  انجام می‌شود و این در اغلب آثارش مشابه است. رمان «مرفی» نقطه عطف کارهای بکت است و بکت آن را بیست سال بعد از نوشتنش منتشر می‌کند.او در ادامه کار درخشانش در انتظار گودو را می نویسد.

 

 نکته جذاب دیگر انتخاب مرفی از میان آثار بکت این است که مخاطب فرجام داستان نمایش را قبل از دیدن اجرا نمی‌داند. در حالی که بیشتر مخاطبان فرجام در انتظار گودو و سایر آثار معروف بکت را می‌دانند؟

بله ، این هم می تواند برای مخاطب جذاب باشد.

 

در دهه شصت میلادی در اروپا در حوزه ادبیات و سینما هنرمندانی نظیر بکت، یونسکو و آنتونینونی در آثارشان به بحران هویت ، فرد گرایی ، تنهایی ، گم شدن انسان‌ها در لابیرنت‌ها می‌پرداختند. اینکه در هزار سوم هم این بحران‌ها دوباره برای مردم جدی شده است. این مسئله چقدر برایتان در اجرای «مرفی» مهم بود؟

مسئله همین است. قبل از شیوع کرونا همه تصور می‌کردند در حال گذر به دوران جدیدی هستند. با شیوع کرونا این گم‌گشتگی انسان معاصر واضح تر شد. بیشتر فهمیدم حتی در دنیای مدرن و تکنولوژی زده معاصر چقدر هنوز از مواجه‌ها با برخی از پدیده‌ها ناتوان هستیم و هر لحظه ممکن است در این دنیا از این اتفاقات غیر مترقبه بازهم رخ بدهد و هیچ کاری هم از دستمان بر نمی‌آید. چیزهای ناشناخته‌ای که زندگی اجتماعی ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد. تفاوت مهمی که «مرفی» با در انتظار گودو دارد آن است که در انتظار گودو ولادمیر و استرگان را می‌بینیم که منتظر آمدن گودو هستند. در «مرفی» قضیه این طوری نیست و 4 شخصیت وجود دارند که در جستجوی «مرفی» هستند و شخصیت‌ها کمی از انفعال دو شخصیت در انتظار گودو فاصله دارند. هر چند که انتخاب‌های هوشمندانه‌ای ندارند و کارهای بدون ثمر و حاصلی را انجام می‌دهند. در هر صورت از انفعال صرف فاصله می‌گیرند و انگاری تن به یک جور دست و پا زدن می‌دهند که یک قدم قبل از شروع در انتظار گودو است. این دست و پا زدن در شرایط امروز و شیوع کرونا تطابق دارد و همه تلاش می‌کنند روال زندگیشان را با کرونا همخوان کنند و زندگی داشته باشند و اغلب هم  در یک بلاتکلیفی قرار دارند که نمی‌دانند که چه زمانی این بحران بزرگ از بین می‌رود.

 

این گم شدن مرفی آیا در نمایش به عنوان نماد مطرح است؟

خیلی به دنبال ارائه نماد و مفهوم سازی نیستم. برای من مرفی در حکم تک تک آدم‌ها است. آدم‌هایی که می‌شناسیم و با آن‌ها در ارتباط هستیم. اما به راحتی می‌توانیم از دستشان بدهیم .

 

آیا از روند اجرای نمایش بعد از کنسل شدن اجرا در فروردین ماه امسال رضایت دارید؟

اجرای ما یکبار کنسل نشد . اولین اجرا بعد از انجام تمرینات در  آبان ماه 97 و حضور در جشنواره تئاتر دانشگاهی قرار بود در فروردین ماه سال گذشته اجرا شود که با تعطیلی سالن‌های نمایشی روبرو شدیم.بعد قرار بود تابستان اجرا شود که با توجه به آغاز محرم باز هم اجرا به تعویق افتاد. در مهر دکور زدیم و پیش فروش هم شروع شد که موج سوم کرونا باعث تعطیلی شد و فرودین 1400 هم دوباره اجرا بعد از دو شب کنسل شد. خوشبختانه نمایش در این مدتی که اجرا می شود مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و راضی هستم.

 

گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی

.




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با نگین ضیایی، کارگردان نمایش «سه خواهر»

کلاژهایی که در ذهن مخاطب، داستان روایت می‌کند
گفت‌وگو با نگین ضیایی، کارگردان نمایش «سه خواهر»

کلاژهایی که در ذهن مخاطب، داستان روایت می‌کند

نگین ضیایی، کارگردان نمایش «سه خواهر» که در تالار مولوی روی صحنه خواهد رفت، می‌گوید این نمایشنامه و اجرا بر اساس ایده کلاژ و نقاشی شکل‌ گرفته و تکنیکی مؤثر در نمایش «سه خواهر» است و در طول نمایش انگار کلاژی را می‌بینیم که در ذهن مخاطب داستانی را روایت می‌کند.

|

نظرات کاربران