گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا (28)
مروارید دریاهای شرق در صدف قفل شده سرنوشت
نگاهی به وضعیت تئاتر فیلیپین پس از بحران کووید ۱۹
ایران تئاتر – سید رضا حسینی: کشورهای آسیای جنوب شرقی با وجود برخورداری از نقاط مشترک فراوان، که بیش از همه در فرهنگ و آداب و رسوم نسبتا مشابه این کشورها مشهود است، تفاوتهای قابل توجهی با یکدیگر دارند. این تفاوتها علاوه بر مسائل اقتصادی، اجتماعی و گاه فرهنگی خود را در شیوه مقابله با ویروس کرونا نیز نشان میدهد. در مطلب جدید از مجموعه مطالب گام به گام با حیات دشوار هنرهای نمایشی در بحران کرونا به کشور فیلیپین میپردازیم و تاثیر بحران کووید ۱۹ بر تئاتر این کشور را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کشور فیلیپین که به مروارید دریاهای شرق مشهور است از نظر شمایل جغرافیایی و نحوه قرار گرفتن روی نقشه جهان شباهتهای نزدیکی به همسایه جنوبی خود یعنی کشور اندونزی دارد؛ به این معنی که این کشور آسیایی نیز از مجموعه جزایر پر تعداد و مجزا از یکدیگر تشکیل شده است که همگی در بخش جنوبی دریای چین و بخش غربی اقیانوس آرام در حد فاصل قاره آسیا و اقیانوسیه قرار دارند. با این حال تعداد این جزایر کمتر از جزایر اندونزی است و بر خلاف آنها نه به شکل افقی که به شکل عمودی در امتداد یکدیگر قرار گرفتهاند. در مجموع فیلیپین از حدود ۷۶۴۱ جزیره تشکیل شده است که در کنار یکدیگر به صف شده و کشوری با حکومت جمهوری را تشکیل دادهاند.
فیلیپین نیز مانند همسایه جنوبی خود یعنی اندونزی چندین قرن تحت سلطه کشورهای مختلف (به ویژه ابرقدرتهای مغرب زمین) قرار داشت و از نظر سیر تاریخی روند تقریبا مشابهی را طی کرد. با این حال در تاریخ این کشور حوادث دیگری به چشم میخورد که سرنوشت مردم فیلیپین را به گونهای نسبتا متفاوت با اندونزی رقم زد. در مجموع میتوان گفت که فرهنگ غرب بر مردم فیلیپین تاثیر بیشتری نسبت به مردم اندونزی داشته است. این تاثیرات در هنرهای نمایشی فیلیپین نیز عمیقتر و مشخصتر به نظر میرسد. در ادامه مطلب پیش رو تاریخ کشور فیلیپین را به طور خلاصه از دریچه تئاتر به نظاره مینشینیم یا به بیان دیگر تاریخچه تئاتر این کشور را مرور خواهیم کرد.
تاریخچه تئاتر فیلیپین پیش از دوران استعمار
پیشینه هنر نمایش در فیلیپین نیز مانند بسیاری از کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا به دوران باستان باز میگردد. البته در آن زمان نمایش به عنوان هنر شناخته نمیشد و بیشتر جنبه آئینی داشت. نمایشهای باستانی مردم فیلیپین تلفیقی از اسطورهها و آئینهای بومی بود که بیش از هر چیز به منظور عبادت مورد استفاده قرار میگرفت و به صورت رقص و آواز اجرا میشد. به بیان دیگر این نمایشها به شکل مناسبتی اجرا میگردید و از جنبه عبادی برخوردار بود؛ البته برخی از این نمایشها حالت بازی گونه داشتند و در آنها جنبههای سرگرمی، ورزشی، رقابتی یا حماسی محسوسی مشاهده میشد.
بعدها چنین جنبههایی در نمایشهای بومی مردم فلیپین قوام بیشتری یافت و تئاتر آئینی این کشور رنگ و بوی حماسی گرفت. در این نمایشها اشعار مختلف حماسی در مورد اساطیر و خدایان بومی شکل و شمایل درام به خود میگرفت و در برابر دیدگان تماشاچی با آواز و حرکات موزون اجرا میشد. نقش روح خدایان در این نمایشها را اغلب کاهنان بر عهده داشتند و هدایای متنوعی نظیر غلات، احشام، خوراکیها و میوهها را به عنوان قربانی از مردم دریافت میکردند. در واقع نقش آئینها و باورهای مذهبی از همان ابتدای تاریخ در نمایشهای بومی و سنتی فیلیپین نمایان بود و این نقش تا پیش از سلطه اروپاییان بر این کشور همچنان در آثار نمایشی سنتی حفظ شد.
چگونگی کشف فیلیپین توسط امپراتوری اسپانیا
پای ساکنان اروپا از ماه مارس سال ۱۵۲۱ میلادی خاک فیلیپین را لمس کرد. دریانورد مشهور پرتغالی «فردیناند ماژلان» و ملوانان تحت فرماندهی او نخستین افرادی بودند که از اروپا به فیلیپین رسیدند و از این مجمعالجزایر بازدید کردند. در آن زمان تجارت ادویه از آسیا به اروپا رونق فراوانی داشت و شم تجاری ماژلان پای او را به سرزمینهای ناشناخته آسیا باز کرد. همین شم تجاری او بود که موجب شد به دلیل داد و ستد با مسلمانان مراکشی مورد خشم دربار پرتغال قرار بگیرد و از تمام مقامهای دولتی و حکومتی خود برکنار شود. در آن زمان رقابت تنگاتنگی میان دو امپراتوری پرتغال و اسپانیا برای سلطه بر سرزمینهای ناشناخته شرقی (آسیا) و غربی (آمریکای شمالی و جنوبی) وجود داشت. ماژلان با آگاهی از این موضوع سرزمین مادری خود یعنی پرتغال را ترک کرد و به خدمت پادشاه اسپانیا در آمد. نخستین و آخرین ماموریت او در دربار اسپانیا دور زدن کره زمین از مسیر غرب به شرق برای یافتن مسیرهای جدید تجاری، کشف سرزمینهای تازه برای تسلط و به دست آوردن درصدی از سود حاصل از تصرف آنها بود.
ماژلان در این سفر پر حادثه و پر ماجرا ابتدا تنگه ماژلان در آمریکای جنوبی را کشف کرد که اقیانوس اطلس و آرام را به یکدیگر پیوند میداد و نوعی راه میانبر برای تجارت پر سود ادویه محسوب میشد. پس از آن برای نخستین بار به مجمعالجزایر فیلیپین رسید و تلاش خود را صرف تسخیر و مطیع ساختن مردم بومی ساکن در آنها نمود. پیش از آن جزایر پرشمار واقع در آبهای جنوب فیلیپین یعنی مجمعالجزایر اندونزی توسط امپراتوری اسپانیا کشف شده بود و یکی از مراکز مهم تجارت ادویه به شمار میرفت. اندونزی بعدها تحت سلطه حکومت هلند قرار گرفت و به مستعمره این کشور اروپایی تبدیل شد. ماژلان با وجود سوداهای فراوانی که در سر داشت عاقبت در اهداف خود ناکام ماند و در اواخر ماه آوریل سال ۱۵۲۱ میلادی هنگام پیاده کردن نیروهای خود در جزیره ماکتان فیلیپین پس از یک نبرد کوتاه توسط اهالی بومی این جزیره کشته شد. با این حال در نهایت فیلیپین به تصرف امپراتوری اسپانیا در آمد و اسپانیاییها بیش از سه قرن بر این سرزمین حکومت کردند. این تسلط طولانی مدت تاثیر قابل توجهی بر فرهنگ مردم فیلیپین گذاشت که بخشی از آن در هنرهای نمایشی این کشور بازتاب مییابد.
تاریخچه تئاتر فیلیپین در دوران سلطه اسپانیا
اسپانیاییها پس از تثبیت تسلط خود بر فیلیپین «زارزوئلا» را در این کشور رواج دادند. زارزوئلا نوعی نمایش موزیکال عامهپسند اسپانیایی است که شباهتهای نزدیکی به اپرا دارد. از این نمایش در فیلیپین بیشتر برای ترویج مسیحیت و تشویق مردم بومی برای کنار گذاشتن آیینهای سنتی استفاده میشد. نمایش «بازی با آتش» نوشته «فرانسیسکو آسنخو باربیری» نخستین نمایش زارزوئلایی بود که در فاصله زمانی بین واپسین ماههای سال ۱۸۷۸ میلادی و نخستین ماههای سال ۱۸۷۹ میلادی در فیلیپین اجرا گردید. در هفدهمین روز از ماه اوت سال ۱۸۹۳ میلادی «تئاتر زوریا» در پایتخت کشور فیلیپین یعنی شهر «مانیل» افتتاح شد. از آن زمان به بعد این سالن محل اجرای نمایشهای زارزوئلا بود؛ آثاری که در سالهای طولانی تسلط اسپانیا بر فیلیپین به طور عمده به زبان اسپانیایی اجرا میشد. در حال حاضر جای این سالن تئاتر را یک مرکز تجاری بزرگ در شهر مانیل گرفته است.
نمایش «مورو مورو» از دیگر نمایشهایی است که اجرای آن در فیلیپین توسط اسپانیاییها رواج یافت. این نمایش، که اجرای آن پیش از نمایش زارزوئلا در فیلیپین باب شد، معمولا عشق آتشین ایجاد شده میان شاهزاده و شاهزاده خانمی جوان را روایت میکرد و به جنگ میان مسیحیان اسپانیا و مسلمانان این کشور که با نام «مورو» شناخته میشدند اشاره داشت. در دهه پایانی قرن پانزدهم میلادی مسیحیان اسپانیا پس از چندین قرن نبرد سرانجام سرزمینهای جنوبی این کشور را از تسلط موروها خارج کردند و آنها را به نواحی شمال آفریقا راندند. پس از آن تعدادی از کشیشهای اسپانیایی این نبردها را در قالب نمایشهای مورو مورو به درام تبدیل کردند و اجرای آن را در میان مردم رواج دادند. اجرای این نمایشها که همواره با شرح پیروزی مسیحیان بر موروها همراه بود از اواخر قرن شانزدهم میلادی در فیلیپین نیز رواج یافت.
نخستین نمایش مورو مورو در سال ۱۵9۸ میلادی توسط «فرانسیسکو ویسنته پوچه» به زبان لاتین و اسپانیایی اجرا شد. این نمایش که توسط پوچه، بر اساس نمایشهای مورو مورو اسپانیایی، نوشته شده بود در شهر «سبو» و در جریان افتتاح یک مدرسه آموزش زبان اسپانیایی اجرا گردید. پس از آن اجرای این نمایش در مناطق مختلف فیلیپین رواج بیشتری یافت تا مفاهیم مذهبی نهفته در آن تاثیر فرهنگی لازم را بر مردم این کشور بگذارد. نمایشهای مورو مورو اغلب در مراکز روستاها اجرا میشد و گاه اجرای آن تا سه شب به درازا میانجامید. البته این نمایشها در هر شب تنها بین پنج تا شش ساعت اجرا میگردید. در مجموع مدت زمان اجرای انواع مختلف نمایش مورو مورو بین سه تا پانزده ساعت بود و چندین نوبت مجزا در طول چند شبانهروز را در بر میگرفت. از این جهت شاید بتوان شباهتهایی به لحاظ ظاهر میان نمایشهای مورو مورو در فیلیپین با نمایشهای تعزیه در ایران یافت؛ هرچند که از نظر موضوع، محتوا و مفهوم این نمایشها شباهتی به یکدیگر ندارند.
با کاهش تسلط اسپانیا بر فیلیپین نمایشهای تبلیغاتی رواج یافته در این کشور نیز به تدریج از رونق افتاد و میزان محبوبیت و استقبال از آنها کاهش یافت. اگرچه انواع مختلف نمایش زارزوئلا و مورو مورو همچنان در فیلیپین اجرا میشود اما میزان تاثیرات فرهنگی، سنتی و آئینی تحمیل شده از سوی حکومت اسپانیا در آنها تا حدی کاهش یافته است و این قبیل آثار نمایشی در گذر زمان رفته رفته خود را با مفاهیم، موضوعات و تاثیرات فرهنگی معاصر فیلیپین تطبیق دادهاند.
تاریخچه تئاتر فیلیپین در دوران سلطه آمریکا
در آخرین دهه از قرن نوزدهم میلادی آمریکا تصمیم گرفت به نفوذ امپراتوریهای اروپایی در آمریکای شمالی و جنوبی پایان دهد. به این ترتیب پس از کوتاه کردن دست انگلستان از ونزوئلا نوبت به مقابله با نفوذ اسپانیا رسید. کشمکش آمریکا و اسپانیا با یکدیگر در نهایت به نبردی چهار ماهه در سال ۱۸۹۸ میلادی انجامید که با پیروزی آمریکا همراه بود. پس از این جنگ کار اسپانیا به عنوان یک امپراتوری قدیمی به پایان رسید و حضور استعماری این کشور در کشورهایی نظیر کوبا و پورتوریکو خاتمه یافت. علاوه بر آن اسپانیا به تسلط خود بر گوام و فیلیپین در آسیا نیز پایان داد و کنترل این کشورهای آسیایی به دست آمریکا افتاد.
خروج اسپانیا از فیلیپین نقطه پایانی بر تاثیرات فرهنگی اسپانیاییها بر تئاتر این کشور گذاشت و به جای آن تاثیرات فرهنگی آمریکاییها بر هنرهای نمایشی این کشور آسیایی آغاز شد. آمریکاییها با خود «وودویل» را سوغات آوردند که چندی بعد در فیلیپین به «بودویل» شهرت یافت. وودویل نوعی نمایش ترکیبی محسوب میشد که در طول نیم قرن یعنی در دو دهه پایانی قرن نوزدهم میلادی و سه دهه آغازین قرن بیستم میلادی در آمریکای شمالی یعنی کشورهای آمریکا و کانادا نزد مردم عادی بسیار محبوب و پرطرفدار بود. در نهایت ظهور سینما اجرای این نمایش پررونق را از سکه انداخت و به تدریج طومار آن را در هم پیچید. این نوع خاص از نمایش شباهت چندانی به تئاتر کلاسیک نداشت و بیش از همه به نمایشهای سیرک شبیه بود. در واقع وودویل تلفیقی از نمایشهای کمدی کوتاه و عامه پسند، اجرای زنده موسیقیهای محبوب روز، برگزاری نمایش با حیوانات دستآموز و اجرای نمایشهای هیجان انگیزی نظیر بندبازی و شعبدهبازی به شمار میرفت.
نخستین نمایش وودویل در سال ۱۸۹۸ میلادی توسط صنف هنرمندان تئاتر مانیل در همین شهر اجرا شد. هدف اصلی از اجرای این نمایش سرگرم کردن سربازان و سایر افراد آمریکایی حاضر در مانیل بود. با این حال مدتی پس از آن نمونههای مشابه با این نمایش به تدریج برای مردم بومی فیلیپین نیز به اجرا در آمد و برخی از هنرمندان فعال در نمایشهای زارزوئلا و مورو مورو به سمت آن جذب شدند. در دهه بیست از قرن بیستم میلادی یکی از نوازندگان و موسیقیدانان چیرهدست فیلیپینی به نام «لویس بورومئو» توانست نسخه کاملا بومی از نمایش وودویل را در مراکز تئاتر مانیل اجرا کند؛ این نمایش خیلی زود به «بودابیل» یا بودبیل شهرت یافت و اجرای آن در نقاط مختلف این کشور آسیایی رواج پیدا کرد. در گذر زمان ماهیت نمایش بودبیل در فیلیپین اندکی متحول شد و به طور کلی به سیرک شباهت یافت. همزمان با این موضوع برخی از هنرمندان فعال در عرصه اجرای بودبیل به هنرنمایی در شهرهای مختلف فیلیپین در قالب تورهای نمایشی بزرگ و کوچک پرداختند. در ادامه نمایش بودبیل با نسخههای فیلیپینی نمایشهای زارزوئلا و مورو مورو ترکیب شد و شکل بومیتری به خود گرفت.
در دهه سی از قرن بیستم میلادی دانشآموزان فیلیپینی ممتاز توانستند در مدارس خصوصی این کشور با نمایشنامههای کلاسیک غربی نظیر آثار شکسپیر آشنا شوند. در این زمان مدارس خصوصی فیلیپین کم و بیش شبیه به مدارس مشابه آمریکایی اداره میشد. این امر موجب رواج یافتن اجرای نمایشهای کلاسیک انگلیسی زبان در مراکز تئاتر فیلیپین گردید و مردم این کشور بیش از گذشته با تئاتر مغرب زمین آشنا شدند. به این ترتیب در طول دهه سی از قرن بیستم میلادی نمایشهای اسپانیایی زبان رفته رفته جای خود را به نمایشهای انگلیسی زبان داد.
تاریخچه تئاتر فیلیپین در دوران سلطه ژاپن
دهه چهل از قرن بیستم میلادی مصادف با روزهای پر التهاب جنگ جهانی دوم بود و در طول این زمان زمام امور فیلیپین برای مدتی به دست امپراتوری ژاپن افتاد. در آن سالها سینما رفته رفته محبوبیت خود را میان مردم افزایش میداد و به تدریج در حال گرفتن جای تئاتر در دل مردم بود. با این حال ژاپنیها پس از تسلط بر فیلیپین تمام تجهیزات مربوط به سینما را از سطح این کشور جمعآوری کردند و به هنرمندان سینمایی اجازه فعالیت هنری ندادند. در آن زمان آلمان نازی از سینما برای ترویج تبلیغات جنگ و کشورگشایی بین مردم استفاده میکرد و ژاپنیها، به عنوان متحد آلمان، بیم آن داشتند که در کشورهای آسیایی تحت سلطه آنها یعنی سرزمینهایی نظیر چین، کره و فیلیپین نیز پرده نقرهای به ابزاری برای تبلیغات تبدیل شود؛ به خصوص آنکه فیلیپین برای سالها تحت تسلط آمریکا قرار داشت و نشانههای فرهنگی این سلطه به وضوح در فرهنگ مردم این کشور نمایان بود. به این ترتیب بار دیگر تئاتر به مهمترین ابزار سرگرمی مردم فیلیپین و بهترین دریچه برای ابراز عقیده و احساس آنها تبدیل شد و اجرای نسخههای بومی از نمایشهای زارزوئلا، مورو مورو و بودبیل دوباره در نقاط مختلف این کشور رونق گرفت.
البته در طول دوران تسلط ژاپن بر فیلیپین این قبیل نمایشها به تدریج شکوه و زرق و برق سابق خود را از دست دادند و رفته رفته به تولیدات کمخرج و جمع و جور تبدیل شدند. این فعل و انفعال بیش از همه تکامل نمایش بودبیل را به همراه داشت؛ به این ترتیب که آن را از قالب نمایشهای ترکیبی عامهپسند خارج کرد و به نمایشهای صحنهای یکدست با برخورداری از بخشهای کوتاه ملودرام تبدیل نمود. این بخشهای کوتاه اغلب در پایان نمایش مشاهده میشد و تاثیر نمایشهای زارزوئلا و مورو مورو بر نمایش بودبیل را نمایان میساخت. به این ترتیب در دوران جنگ جهانی دوم سالنهای نمایش شناخته شدهای نظیر خانه اپرا یا گرند اپرای مانیل و تئاتر ساووی به محل ثابت اجرای نمایشهای بودبیل تبدیل شدند.
در نیمه دوم از دهه چهل میلادی با شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم تسلط این کشور بر فیلیپین بالاخره پایان یافت و مردم این کشور آسیایی پس از قرنها استقلال خود را به دست آوردند. با این حال آفت جنگ تاثیر منفی خود را بر فیلیپین گذاشته و شهرهای مهم این کشور نظیر مانیل را به شدت تخریب کرده بود. این امر در کنار افزایش مجدد محبوبیت سینما نقطه پایان پررنگی بر دوران رونق نمایش بودبیل گذاشت و آن را کاملا به حاشیه راند. پس از پایان جنگ نمایشهای بودبیل به ندرت در سالنهای بزرگ شهرهای مختلف فیلیپین اجرا گردید و رفته رفته به آثار نمایشی کم فروغی تبدیل شد که در سالنهای نمایش کوچک و روباز در معرض دید تماشاچیان نه چندان پرشمار قرار میگرفت. حدود یک دهه بعد یعنی در دهه شصت از قرن بیستم میلادی نمایش بودبیل دیگر هیچ نشانی از دوران شکوه سابق خود نداشت و با فاصله گرفتن از زمان اوج به اثر نمایشی کاملا دم دستی و سطح پایینی دگردیسی یافته بود که تنها در سالنهای نمایش کوچک و ارزان قیمت اطراف پایگاههای نظامی آمریکا اجرا میشد.
وضعیت تئاتر فیلیپین در دوران معاصر
پس از استقلال فیلیپین از سایر حکومتهای جهان و خارج شدن این کشور از قالب مستعمره تئاتر فیلیپین به تکامل خود با سرعت بیشتری ادامه داد. در آن زمان هنرهای نمایشی رایج این کشور تلفیقی از زارزوئلا، بودبیل و مورو مورو به شمار میرفت. از سوی دیگر با آغاز قرن بیستم میلادی در بسیاری از مناطق فیلیپین نمایشهای مخصوص به همان منطقه اجرا میشد؛ آثاری که شهرت برخی از آنها در تمام نقاط کشور پیچیده بود. به عنوان مثال میتوان به سه نمایش بومی زارزوئلا به نامهای «دوشیزه سرزمین» محصول سال ۱۹۱۷ میلادی و «پس از تاریکی» محصول سال ۱۹۲۰ میلادی و «طنازی» محصول سال ۱۹۲۶ میلادی اشاره کرد. تمام این آثار در نیمه نخست قرن بیستم میلادی نمایشهای محبوب و پر مخاطبی به شمار میرفتند و نزد مردم کاملا شناخته شده بودند. میزان محبوبیت این سه نمایش به حدی بود که اندکی پس از درخشیدن روی صحنه بر اساس محتوای دو مورد از آنها یعنی دوشیزه سرزمین و طنازی دو فیلم سینمایی ساخته شد.
فیلم سینمایی صامت اقتباس شده از نمایش دوشیزه سرزمین که در سال ۱۹۱۹ میلادی ساخته شد نخستین فیلم سینمایی تولید شده در فیلیپین به شمار میرود که تمام مراحل ساخت آن به طور کامل در این کشور به انجام رسید. از نمایشنامهنویس این اثر یعنی «هیموجینز ایلاگان» به عنوان پدر نمایش زارزوئلا به زبان تاگالوگ (زبان رسمی مردم فیلیپین که به فیلیپینی نیز مشهور است) یاد میشود. در واقع او یکی از نخستین هنرمندان تئاتر فیلیپین به شمار میرود که نمایشهای زارزوئلا را به زبان بومی مردم این کشور خلق کرد و در طراحی آنها از فرهنگ مردم فیلیپین الهام گرفت. افرادی مانند او، که بسیاری از آنها در نیمه دوم قرن بیستم میلادی ظهور کردند، توانستند در طول یک قرن اخیر با تلاشهای قابل اعتنای خود به تئاتر این کشور آسیایی هویت منحصر به فرد ببخشند و موجب ارتقا کیفیت آن شوند.
در سالهای پایانی دهه چهل میلادی تئاتر به عنوان یکی از مفاد درسی مهم به دانش آموزان فیلیپینی آموخته میشد و در عمل مکملی برای آموزش زبان انگلیسی در مدارس این کشور بود. با شروع دهه پنجاه میلادی نوع اجرای تئاتر در فیلیپین شکل پیشرفتهتری به خود گرفت و از قالب سنتی خارج شد. در طول این دهه تاسیس سالنهای سربسته نمایش بیش از پیش رواج یافت و فروش بلیت برای تماشای نمایش باب شد. در واقع از آن زمان به بعد ماهیت تئاتر به یک رویداد مستقل تبدیل شد و از قامت بخشی از یک آئین یا جشن سنتی خارج گردید. این ماهیت مستقل همچنان توسط هنرمندان فیلیپینی حفظ شده است و اکنون هنرهای نمایشی در این کشور آسیایی نیز مانند بسیاری از کشورهای جهان مخاطبان پر و پا قرص و خاص خود را دارد. در حال حاضر آثار نمایشی در فیلیپین اغلب به دو زبان فیلیپینی و انگلیسی اجرا میشوند که هر دو به عنوان زبان رسمی این کشور شناخته میشود.
وضعیت تئاتر فیلیپین پیش از شیوع ویروس کرونا
اکثر افراد فعال در تئاتر فیلیپین را هنرمندان مستقل تشکیل میدهند؛ به این معنی که هنرمندان تئاتر فلیپینی معمولا حقوق یا درآمد ثابتی ندارند و در فواصل بیکاری میان دو پروژه هنری دستمزدی دریافت نمیکنند. سایر عوامل دخیل در تئاتر نظیر عوامل پشت صحنه و کارکنان فنی نیز چنین وضعیتی دارند. در واقع تئاتر فیلیپین برخلاف حوزههای هنری مشابه در این کشور نظیر تلویزیون یک صنعت جاندار محسوب نمیشود و از نظر اقتصادی هنوز به وضعیت باثباتی نرسیده است که بتواند آینده مالی افراد فعال در آن را تضمین کند. از همین رو برخی از بازیگران تئاتر فیلیپین برای کسب درآمد جذب تلویزیون میشوند و گاه از طریق حضور در فعالیتهای تلویزیونی به شهرت میرسند. به این ترتیب فعالیت هنری آنها خواسته یا ناخواسته رنگ و بوی متفاوتی به خود میگیرد و در مسیر دیگری ادامه مییابد. البته بسیاری از آنها سعی میکنند همچنان در تئاتر فعال بمانند و به طور کامل از اجرا روی صحنه جدا نشوند.
یکی از هنرمندان شناخته شده تئاتر فیلیپین به نام «استلا کانیته مندوزا» در ردیف همین افراد قرار میگیرد (تاثیر فرهنگ اسپانیایی بر کشور فیلیپین را در نام و شهرت این بازیگر زن به خوبی میتوان مشاهده کرد). او نیز بخشی از کارهای تجاری خود را به تلویزیون معطوف ساخته است تا بتواند فعالیت هنری در تئاتر را همچنان ادامه دهد. خانم مندوزا علاوه بر فعالیت محدود در تلویزیون در حوزه تجارت نیز فعال است. او در کسب و کارهای کوچکی که برخی از آنها با تلویزیون نیز در ارتباط هستند سرمایهگذاری کرده است تا بتواند از این راه درآمد قابل قبولی به دست آورد و برای پرداختن به کار مورد علاقه خود یعنی فعالیت در تئاتر دغدغه مالی نداشته باشد.
سایر فعالان تئاتر فیلیپین نیز برای کسب درآمد و اداره زندگی خود ناگزیر از انجام کارهای مشابهی هستند. آنها اگر مانند مندوزا با پیچ و خمهای دنیای تجارت آشنا نباشند ناچار به گسترش فعالیتهای نمایشی خود خواهند بود. به همین دلیل بخش عمده اهالی تئاتر فیلیپین هنگامی که مشغول اجرا روی صحنه نیستند فعالیتهای نمایشی خود را در حوزههای دیگری دنبال میکنند. آنها گاه در نمایشهای ویژه برگزار شده توسط شرکتهای بازرگانی و نمایشگاههای تجاری حضور مییابند یا به اجرای برنامه در کنسرتها، رستورانها و کافهها میپردازند. حضور در مجالس و محافل خصوصی نظیر مراسم ازدواج، جشن تولد و موارد مشابه با آن و اجرای برنامههای نمایشی در این مجالس و محافل نیز بخش دیگری از فعالیت این هنرمندان را تشکیل میدهد. در واقع آنها برای امرار معاش ناگزیر از انجام کارهای مختلفی هستند که بر بسیاری از آنها نظارت خاصی وجود ندارد.
برخی از فعالان هنرهای نمایشی فیلیپین به این نکته اشاره میکنند که نبود نظارت بر فعالیت هنرمندان مستقل تئاتر در این کشور اغلب موجب میشود که این هنرمندان از رسیدن به حق و حقوق خود محروم بمانند. به عنوان مثال گاه کارفرمایانی که گروهی از هنرمندان را برای اجرای برنامه استخدام کردهاند از پرداخت دستمزد آنها (یا حداقل بخشی از آن) سر باز میزنند یا در مواردی هنرمندان تئاتر را وادار به اجرای برنامه در شرایط دشوار (شرایط کاری نامناسب یا حتی خطرناک) مینمایند. این در حالی است که هنرمندان مستقل معمولا پس از مواجه شدن با چنین شرایطی محل یا مرکز معین و معتبری را نمیشناسند که با مراجعه به آن بتوانند به حق خود دست یابند.
به همین دلیل در طول سالهای اخیر فعالان تئاتر فیلیپین با همکاری یکدیگر فعالیتهای مهمی در زمینه تبدیل این هنر رو به رشد به یک صنعت درآمدزا، باثبات و مطمئن انجام دادهاند. آنها گروههای مختلفی برای انجام کارهای متفاوت نظیر جمعآوری مالیات بر درآمد (به منظور تبدیل هنرهای نمایشی به یک فعالیت حرفهای)، دریافت بیمه درمانی و ایجاد لابی برای بهرهمندی از حمایتهای دولتی تشکیل دادهاند تا گام محکمی در جهت سر و سامان دادن به تئاتر و افزودن پیشوند صنعت به آن بردارند. در اثر این تلاشها چندی پیش یکی از نمایندگان استان «پانگاسینان» در مجلس فیلیپین به نام «کریستوفر دونسیا» قانونی را در حمایت از هنرمندان مستقل تنظیم کرد و آن را برای بررسی و تصویب به مجلس این کشور ارائه داد. دونسیا خود سالها به عنوان بازیگر، تهیهکننده و کارگردان در تئاتر فیلیپین فعالیت کرده است و از نزدیک با مشکلات هنرمندان عرصه نمایش این کشور آشنایی دارد. قانون مد نظر او که در شهریور ماه سال ۲۰۱۹ میلادی تنظیم شد و مراحل بررسی آن همچنان در مجلس فیلیپین ادامه دارد قرار است به حمایت از هنرمندان مستقل این کشور جنبه رسمی بدهد.
بر اساس این قانون افرادی که هنرمندان مستقل را استخدام میکنند موظف شدهاند قرارداد روشن و شفافی را با آنها تنظیم کنند. در این قرارداد باید مواردی نظیر جزئیات کار در شرایط خطرناک یا در ساعتهای غیر معمول شبانه روز (به عنوان مثال پاسی از شب) به طور دقیق تعیین شده باشد و دستمزد مربوط به آن نیز کاملا مشخص گردد. در پایان همکاری نیز باید مفاد قرارداد مو به مو اجرا شود و کارفرما درصورت تخطی از آن با مجازات مواجه خواهد بود. البته اجرای این قانون مستلزم آن است که هنرمندان مستقل نام خود را در بخش درآمد داخلی اداره دارایی ثبت کنند و مالیات سالانه خود را به صورت منظم پرداخت نمایند. با این اوصاف میتوان به این نتیجه رسید که تئاتر فیلیپین نیز مانند هنرهای نمایشی اکثر کشورهای در حال توسعه بیشتر متکی بر تلاش هنرمندان این کشور است و از حمایت قابل توجه رسمی و دولتی برخوردار نیست.
میزان گستردگی تئاتر فیلیپین و سهم آن از اقتصاد این کشور
اگرچه تئاتر فیلیپین هنوز یک صنعت کامل و تمام عیار نیست اما مانند جامعه بزرگی است که افراد فراوانی در آن حضور دارند. بنابر آمار سازمان تازه تاسیس «ائتلاف اجراهای زنده ملی فیلیپین» تا پیش از شیوع ویروس کرونا تعداد افراد فعال در اجراهای زنده این کشور رقمی در حدود ۳۱۶ هزار و ۷۰۰ نفر بوده است که بخش عمده آن را اهالی تئاتر تشکیل میدهد. البته در این آمار تعداد افراد شاغل در پشت صحنه یعنی کارکنانی نظیر تکنسینها و متخصصان امور نور، صدا، صحنه، لباس و سایر همتایان و همکاران آنها در عرصه نمایش نیز لحاظ شده است. این افراد تا پیش از آغاز بحران کووید 19 در قالب ۲۷ هزار شرکت مختلف به انجام فعالیت هنری مشغول بودند؛ بنگاههایی که اکثر آنها ساختاری شبیه به موسسات مالی و اقتصادی بسیار کوچک، کوچک یا متوسط داشت. در واقع بخش عمده شرکتهای فعال در حوزه هنرهای نمایشی فیلیپین را شرکتهای خصوصی کوچک تشکیل میدهد و تعداد شرکتهای بزرگ حاضر در این عرصه چندان چشمگیر نیست.
بد نیست به این نکته اشاره شود که سازمان ائتلاف اجراهای زنده فیلیپین در ابتدای بهار سال ۱۳۹۹ خورشیدی توسط گروهی از فعالان حرفهای اجراهای زنده یعنی افراد حاضر در فعالیتهایی نظیر کنسرت، نمایش، مسابقات استعدادیابی و سایر موارد مشابه در پاسخ به شیوع ویروس کرونا شکل گرفت. بر اساس آمار این سازمان تا پیش از آغاز بحران کووید ۱۹ سهم اجراهای زنده از درآمد ناخالص داخلی سالانه رقمی معادل ۱۹۹.۶ میلیارد پزوی فیلیپین (حدود ۴ میلیارد و ۱۷۸ میلیون دلار آمریکا) بود. در واقع تئاتر این کشور آسیایی هنری در حال رشد به شمار میرفت که شیوع ویروس کرونا روند توسعه آن را به شکل محسوسی تحت تاثیر قرار داد و حتی در کوتاه مدت آن را متوقف کرد.
در واپسین ماههای پیش از شیوع ویروس کرونا یعنی از بهمن ماه سال ۱۳۹۸ تا اوایل فروردین ماه سال ۱۳۹۹ خورشیدی تعدادی از نمایشهای بومی تولید شده در فیلیپین مانند «دکادا ۷۰» و «جوزف رویاپرداز» با استقبال بینظیر تماشاچیان همراه بود و هر بار که این آثار به روی صحنه میرفت تمام بلیتهای آن پیش فروش میشد. این نمایشها با توجه به میزان بالای تقاضا برای اجرای آنها هر بار در نوبتهای اضافه به روی صحنه رفتند و به شکل پی در پی با درخواست اجرای مجدد مواجه شدند. این در حالی است که قیمت بلیت چنین نمایشهایی در فیلیپین حدود دو برابر و گاه حتی سه برابر بلیت سینما است. در واقع با وجود آنکه فیلمهای روز جهان بدون هیچ محدودیتی در فیلیپین اکران میشوند و هزینه مشاهده آنها کمتر از تئاتر است، نمایشهای بومی یاد شده همچنان مورد توجه تماشاچیان قرار داشتند و به هنگام اجرای آنها در مقابل سالنهای اجرا صفهای طولانی تشکیل میشد.
البته رسیدن به چنین جایگاهی برای اهالی تئاتر فیلیپین راحت نبود و آنها چندین دهه تلاش کردند تا توانستند برای هنرهای نمایشی این کشور و محصولات بومی آن مخاطبان پر و پاقرص دست و پا کنند. تلاش آنها کار را به جایی رساند که در سالهای اخیر با وجود رونق پلتفرمهای آنلاین پخش فیلم و سریال و حضور مستمر فیلمهای مطرح جهان بر پرده سینماهای فیلیپین نمایشهای موزیکال و بومی این کشور یعنی آثاری نظیر «Ang Huling El Bimbo» و «Rak of Aegis» همواره با استقبال گسترده مخاطبان همراه بوده است. این نمایشها معمولا برای مدت زمان طولانی روی صحنه باقی میماند و بارها در طول بازه زمانی چند ماهه برای تماشاچیان اجرا شد. این در حالی است که به طور معمول نمایشهای بومی فیلیپین بیش از یک ماه روی صحنه نمیمانند و نه به شکل مستمر در روزهای مختلف که تنها آخر هفتهها اجرا میشوند.
از بخت بد فعالان تئاتر فیلیپین درست در همان روزهایی که هنرهای نمایشی این کشور در حال تجربه توجه و رونقی بیش از گذشته بود به یکباره ویروس کرونا ظهور کرد و روند رو به رشد تئاتر را به شدت تحت تاثیر قرار داد. در ادامه به برخی از لطمات مهمی که به موجب ایجاد بحران کووید 19 بر هنرهای نمایشی فیلیپین تحمیل شد اشاره خواهد گردید.
وضعیت تئاتر فیلیپین پس از شیوع ویروس کرونا
فیلیپین در ردیف آن دسته از کشورهای آسیای جنوب شرقی قرار میگیرد که بلافاصله پس از آغاز بحران کووید ۱۹ وارد فاز قرنطینه همگانی شدند. بر اساس بخشنامه وزارت صنعت و تجارت این کشور در آغاز فصل بهار تمام کسب و کارهای فرهنگی و هنری مرتبط با سینما، تئاتر، کتابخانههای عمومی، موزهها، گالریهای هنری و سایر موارد مشابه در رتبه چهار از رتبهبندی کلی قرار گرفت. این مشاغل در دوران قرنطینه حق فعالیت نداشتند و اماکن عمومی مرتبط با آنها نظیر سالنهای نمایش نیز باید تا موعد مقرر کاملا بسته باقی میماند. این امر موجب لغو بسیاری از نمایشهای از پیش برنامهریزی شده گردید. به بیان دقیقتر شرایط بحرانی پس از شیوع ویروس کرونا موجب این شد که بسیاری از نمایشها تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی به تعویق بیافتد. در مجموع هنرهای نمایشی فیلیپین در طول سال گذشته رونق چندانی نداشت و این امر بر بسیاری از فعالان این عرصه تاثیر منفی گذاشت. هرچند که وضعیت امسال نیز بهتر از سال قبل نبود.
بر اساس تصمیم دولت فیلیپین تجمعهای غیر ضروری در اماکن عمومی تا پیش از دستیابی به واکسن کووید ۱۹ با محدودیتهای فراوانی همراه شد. این امر لغو بسیاری از رویدادهای زنده از جمله نمایشها و کنسرتها را به همراه داشت. پس از آن نیز تنها برخی از این رویدادها به شرط رعایت پروتکلهای بهداشتی نظیر استفاده از نصف ظرفیت سالنهای عمومی اجازه اجرا یافت. این موضوع از نظر اقتصادی ضربه سنگینی بر پیکر تئاتر فیلیپین وارد آورد. به این ترتیب باید قیمت بلیت بسیاری از نمایشها بالا میرفت تا ضرر و زیان اقتصادی ناشی از کاهش ظرفیت سالنهای نمایش تا حدی جبران شود. اما اهالی تئاتر انجام این کار را عملی نمیدیدند و آن را مفید نمیدانستند. به این دلیل که هنرهای نمایشی این کشور تازه شروع به جذب مخاطب انبوه کرده بود و اتخاذ این استراتژی مانعی بر سر راه حفظ مخاطب محسوب میشد. بنابراین بسیاری از فعالان تئاتر فیلیپینی خود را با بنبست مواجه یافتند.
دکادا ۷۰ یکی از محبوبترین نمایشهای روی صحنه در فصل زمستان بود که اجرای آن در همان ابتدای شیوع ویروس کرونا و حتی پیش از ورود مانیل به فاز قرنطینه با مشکلاتی همراه شد. نخستین اجرای این نمایش در نخستین روزهای اسفند ماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی در پایتخت فیلیپین یعنی مانیل به روی صحنه رفت و پس از چندین اجرای موفق تمام بلیتهای مربوط به چهار اجرای پایانی آن در فصل بهار پیش فروش شد. این نمایش بر اساس رمانی به همین نام اثر نویسنده زن سرشناس فیلیپینی «لوئالهاتی باتیستا» ساخته شده بود و ماجرای رنج زنان فیلیپینی در دوران دیکتاتوری «فردیناند مارکوس» رئیس جمهور فیلیپین در دهه هفتاد میلادی را روایت میکرد. اجرای نمایش دکادا ۷۰ با تصویب قوانینی در مجلس فیلیپین همزمان شد؛ قوانینی که در ظاهر مبنای ضد تروریستی داشتند. با این حال بسیاری از فعالان مدنی این کشور معتقد بودند که اجرای این قوانین میتواند برخی از آزادیهای اجتماعی را محدود کند. با این اوصاف نمایش دکادا ۷۰ بازگشت کشور به دوران دیکتاتوری مارکوس را تداعی میکرد و به همین جهت بسیار مورد توجه مخاطبان تئاتر قرار گرفت؛ تا حدی که از همان ابتدای اسفند بلیت تمام اجراهای آن پیش فروش شد.
با این حال اجرای این نمایش با شیوع ویروس کرونا مصادف شد و کام عوامل تولید آن را تلخ کرد. آنها ابتدا تمهیداتی برای حفظ ایمنی و سلامت تماشاچیان اتخاذ کردند و اقدامات مهمی در این زمینه انجام دادند. به عنوان مثال صندلیهای سالن نمایش از یکدیگر فاصله بیشتری گرفت و در جای جای آن مواد ضدعفونی کننده قرار داده شد. علاوه بر آن در هر اجرا میان تماشاچیان حاضر در سالن ماسک توزیع میگردید و کل فضای سالن نیز پس از اجرای هر صحنه از نمایش به طور کامل ضد عفونی میشد. با اینکه در آن زمان هنوز خبری از اجرای طرح قرنطینه همگانی نبود و عوامل تولید دکادا ۷۰ اجازه داشتند این نمایش را همچنان بر طبق برنامه از پیش تعیین شده به طور منظم روی صحنه ببرند، اما در نهایت آنها تصمیم به لغو چهار اجرای پایانی این اثر گرفتند. از آنجا که این نمایش در یک سالن دویست نفره اجرا میشد چهار اجرای پایانی آن به معنی حضور هشتصد نفر در سالن بود. از همین رو عوامل تولید نمایش دکادا ۷۰ به خطر انداختن جان این تعداد انسان را امری غیر مسئولانه دانستند و تمام اجراهای باقی مانده آن را لغو کردند. با آغاز طرح قرنطینه همگانی نمایشهای فراوان دیگری نیز در سراسر فیلیپین به سرنوشت دکادا ۷۰ دچار شدند و اجرای آنها متوقف گردید.
به غیر از نمایش یاد شده حداقل ۳۳ نمایش دیگر نیز بودند که به علت آغاز بحران کووید ۱۹ اجرای آنها در طول سال ۲۰۲۰ میلادی یا به نوبتهای کمتر تقلیل یافت یا اینکه به طور کامل لغو شد. تعداد کل اجراهای این ۳۳ نمایش رقم ۵۳۳ اجرا برآورد شده است. به بیان دقیقتر در طول سال ۲۰۲۰ میلادی حداقل ۵۳۳ اجرا در سالنهای نمایش فیلیپین لغو شد. هر کدام از اجراهای مذکور عواید مالی قابل توجهی برای عوامل تولید این نمایشها به همراه داشتند که با لغو آنها به جای درآمد به زیان اقتصادی تبدیل گردید.
زیان اقتصادی ناشی از تعطیلی سالنهای نمایش در فیلیپین
یکی از مراکز فعال تئاتر در فیلیپین که با نام «گروه هنرمندان صحنهای مشروع فیلیپین» شناخته شده و به اختصار «فیل استیج» یا «Philstage» نامیده میشود میزان ضرر و زیان ناشی از لغو نمایشهای گروههای تئاتر خود را رقمی بیش از ۲۶۹ میلیون پزوی فیلیپین (حدود ۵.۶۳ میلیون دلار آمریکا) برآورد کرده است. بنابر اعلام گروه فیل استیج پروژههای نمایشی لغو شده موجبات بیکاری دست کم ۱۶۸۹ هنرمند مستقل تئاتر، عوامل تولید و طراحان نمایش را فراهم آورده است. البته هنرمندان مستقل فعال در مانیل تنها اعضای گروههای تئاتر فیل استیج نیستند و همواره هنرمندان دیگری نیز به انجام فعالیت هنری در این شهر مشغول بودهاند. بر اساس آمار اعلام شده مجموع ضرر و زیان وارد آمده به درآمد تئاتر مانیل در سال گذشته رقمی معادل ۴۳۹ میلیون پزوی فیلیپین (حدود ۹.۲ میلیون دلار آمریکا) بوده است.
برآوردهای سازمان ائتلاف اجراهای زنده ملی فیلیپین، که در سطور پیشین متن پیش رو به تازه تاسیس بودن آن اشاره شد، میزان کلی زیان اقتصادی هنرهای نمایشی این کشور در سال گذشته را رقمی معادل ۱۳۱.۸ میلیارد پزوی فیلیپین (حدود ۲.۷۶ میلیارد دلار آمریکا) تخمین زده است. بر اساس این آمار لغو برنامههای نمایشی در سراسر فیلیپین علاوه بر ایجاد زیان اقتصادی یاد شده حدود ۲۸۴ هزار هنرمند مستقل را نیز از کار بیکار کرده است.
در فروردین ماه سال ۱۳۹۹ خورشیدی، مدتی پس از آغاز طرح قرنطینه همگانی، حدود ۷.۳ میلیون فیلیپینی کار خود را به دلیل وخامت بحران کووید ۱۹ از دست دادند. به موجب این اتفاق نرخ بیکاری ۱۷.۷ درصدی در این کشور به ثبت رسید که رقم بالایی است و در نوع خود رکورد محسوب میشود. بر اساس اعلام مرجع رسمی آمار فیلیپین در اواسط خرداد ماه سال ۱۳۹۹ خورشیدی بخشهای هنر، سرگرمی و تفریح فیلیپین در طول دوران قرنطینه بیشترین افت در میزان اشتغال را متحمل شدند؛ به گونهای که از ۴۳۶ هزار نفر عضو فعال در این بخشها در فروردین ماه سال ۱۳۹۸ خورشیدی تنها حدود ۲۰۰ هزار نفر در فروردین ماه سال ۱۳۹۹ خورشیدی مشغول به کار بودهاند. این به آن معنی است که بر اثر شیوع ویروس کرونا تعداد افراد فعال در این مشاغل در طول یک سال به بیش از نصف کاهش یافته است.
در مجموع شیوع ویروس کرونا باعث افزایش قابل توجه تعداد افراد بیکار در فیلیپین شد و نرخ بیکاری کل کشور را درسه ماهه دوم سال ۲۰۲۰ میلادی به میزان ۵.۳ درصد افزایش داد. بخش مهمی از این آمار اهالی تئاتر فیلیپین را در بر میگیرد که پس از آغاز بحران کووید ۱۹ فشار روانی و اقتصادی فراوانی را متحمل شدند. این موضوع از آن جهت اهمیت دو چندان مییابد که بدانیم اکثر اهالی تئاتر فیلیپین نانآور اصلی خانواده به شمار میروند و حضور آنها در عرصه هنرهای نمایشی به دلیل سرگرمی یا از روی تفنن نیست. به همین دلیل بیکار شدن این افراد نه تنها برای خود آنها که برای خانواده تحت سرپرستی آنها نیز یک مشکل جدی و حیاتی است.
وضعیت اهالی تئاتر فیلیپین پس از بحران کووید ۱۹
پس از شیوع ویروس کرونا و تعطیل شدن سالنهای نمایش و اماکن عمومی و ایجاد محدودیت در فعالیتهای نمایشی، که لغو بسیاری از نمایشهای از پیش برنامهریزی شده را به همراه داشت، بسیاری از فعالان پرکار تئاتر فیلیپین به یکباره از فعالیت باز ماندند و بیکار شدند. یکی از آنها «لانی تاپیا» نام دارد که در سالهای اخیر همواره به عنوان یکی از مدیران صحنه موفق و کاربلد تئاتر فیلیپین شناخته شده است. تاپیا کار خود را از سال ۱۹۹۶میلادی به عنوان یکی از بازیگران زن جوان عرصه هنرهای نمایشی مروارید دریاهای شرق آغاز کرد. با این حال او خیلی زود به سمت پشت صحنه جذب شد و به فعالیتهای مدیریتی گرایش پیدا کرد. تاپیا در سال ۲۰۰۰ میلادی به عنوان مسئول لباس نمایش «بانوی سایگون – Miss Saigon» انتخاب شد و تجربیات گرانبهایی در زمینه فعالیت در پشت صحنه تئاتر اندوخت. بانوی سایگون از جمله نمایشهای مشهور و مطرح در سطح جهان است و تاپیا در طول هشت ماهی که در پشت صحنه این تئاتر به فعالیت پرداخت با ریزهکاریهای حرفهای کار در نمایشهای بزرگ آشنا شد.
همکاری در اجرای این نمایش موفق سکوی پرتاب مهمی برای تاپیا بود و راه را برای همکاری او با پروژههای نمایشی مطرح دیگر هموار کرد. از دید تاپیا معرفی شفاهی عوامل تولید در تئاتر فیلیپین بسیار رایج است و اگر کسی کار خود را به خوبی انجام دهد حتما در گفتگوها از سوی همکاران خود به دیگران معرفی میشود تا در پروژههای کوچک و بزرگ دیگر نیز همکاری کند. به این ترتیب او با تعاریف دیگران اندک اندک رشد کرد و پس از گذشت چند سال به مدیر صحنه موفق و خوشنامی تبدیل شد که در طول هر سال با پروژههای نمایشی فراوانی همکاری میکرد. در شرایطی که بسیاری از همکاران او و هنرمندان مستقل فعال در تئاتر فیلیپین با پایان هر پروژه نمایشی به دنبال استخدام در پروژه بعدی هستند، برنامه کاری لانی تاپیا در طول سال ۲۰۲۰ میلادی تقریبا پر بود و از ماه ژانویه تا ماه اکتبر قرار همکاری با پروژههای نمایشی متعددی را به ثبت رسانده بود. با این حال شیوع ویروس کرونا در ماه مارس تمام برنامههای او را به هم زد و تقریبا کل آنها را لغو کرد.
تاپیا قرار بود در هجدهم ماه مارس نمایشی را به مناسبت جشن تولد یکی از کتابفروشان سرشناس شهر مانیل در کتابفروشی او اجرا نماید؛ اما سه روز پیش از اجرا یعنی در پانزدهم ماه مارس دولت فیلیپین فرمان فوری اجرای قرنطینه را صادر کرد و اجرای نمایش نیز لغو شد. پس از آن بسیاری از پروژههای دیگری که تاپیا در آنها شرکت داشت نیز به سرنوشت مشابهی دچار گردید و بخش مهمی از منبع درآمد او قطع شد. بنابر اعتراف این مدیر صحنه فعال در عرصه تئاتر او با آنکه پسانداز مناسبی برای خود اندوخته است اما قصد اتکا به آن را ندارد و در پی یافتن راهی برای کسب درآمد میگردد. با توجه به آنکه افق روشنی برای انجام کار تئاتر در سال ۲۰۲۱ میلادی نیز وجود ندارد تاپیا به تغییر شغل میاندیشد و قصد دارد فعالیت در عرصه دیگری را تجربه کند. او معتقد است همیشه میتوان اطلاعات تازه کسب کرد و کاری نیست که نتوان آن را با آموختن فوت و فن آن انجام داد. در واقع او در نظر دارد به انجام فعالیتهای آنلاین بپردازد و برخلاف علاقه خود مدتی از کار تئاتر دور بماند.
بیکاری تاپیا در شرایطی رقم خورده است که او یکی از موفقترین و مشهورترین مدیران صحنه در تئاتر فیلیپین به شمار میرود و در پایتخت این کشور فعالیت میکند. در کنار او هنرمندان دیگری نیز به فعالیت در همین زمینه مشغولند که به مراتب از شهرت کمتری برخوردارند و ساکن مناطق کوچکتر و دورتری هستند. این افراد گاه برای شرکت در پروژههای نمایشی تنها دستمزدی حول و خوش ۱۰۰۰ پزوی فیلیپین (رقمی حدود ۲۱ دلار آمریکا) دریافت میکنند. مسلما این دسته از هنرمندان پس از بحران کووید ۱۹ شرایط بسیار وخیمتری را تجربه کردند. لانی تاپیا نیز بیش از خود نگران همین دسته از افراد است و نسبت به آینده همکاران کم نام و نشان خود ابراز نگرانی میکند.
کمک مالی اهالی تئاتر فیلیپین به همکاران نیازمندشان
به دلیل آنکه فعالان تئاتر فیلیپین پس از شیوع ویروس کرونا و آغاز طرح قرنطینه همگانی از حمایت مالی چندان محکمی توسط ارگانهای دولتی برخوردار نشدند پس از مدت کوتاهی تصمیم گرفتند خودشان آستینها را بالا بزنند و به کمک آن دسته از اهالی نمایش این کشور بروند که وضعیت مالی مساعدی ندارند. به این منظور هنرمندان کارکشته تئاتر شروع به پخش آثار هنری قدیمی خود در فضای مجازی کردند یا به اجرای نمایشهای آنلاین جدید پرداختند تا به این وسیله بودجه لازم برای انجام هدف خود را تامین نمایند. مهمترین اقدامی که در این زمینه انجام گرفت پروژه جمعآوری سرمایه یا گلریزان «Open House» بود که با موفقیت کامل انجام شد و حتی از اهداف ابتدایی پیشبینی شده خود نیز پیشی گرفت.
هدف اصلی این پروژه این بود که با اجراهای آنلاین و برگزاری کلاسهای هنری حرفهای در اینترنت مبلغ یک میلیون پزوی فیلیپین (حدود ۲۱ هزار دلار آمریکا) جمعآوری شود و میان ۵۰۰ نفر از افراد نیازمند فعال در عرصه هنرهای نمایشی این کشور تقسیم گردد. در واقع قرار بود به هر کدام از این افراد مبلغ دو هزار پزوی فیلیپین (حدود ۴۲ دلار آمریکا) اهدا شود. اجرای موفق این پروژه موجب جمعآوری مبلغ ۱.۳ میلیون پزوی فیلیپین (حدود ۲۷.۲ هزار دلار آمریکا) گردید. به همین دلیل اجرا کنندگان این پروژه توانستند به افراد بیشتری کمک مالی نمایند و به ۶۵۰ تن از اهالی بیکار شده در تئاتر که به دلیل شیوع ویروس کرونا شغل خود را از دست داده بودند مبلغ دو هزار پزوی فیلیپین اهدا کنند.
در آغاز بهار سال ۱۳۹۹ خورشیدی یعنی در آستانه اجرای طرح قرنطینه همگانی اداره کار، اشتغال و امور استخدامی فیلیپین اعلام کرد آن دسته از افراد خود اشتغال یا تحت استخدام و همچنین کارگران از کار بیکار شدهای که شرایط زندگی و دستمزد دریافتی آنها تحت تاثیر شیوع ویروس کرونا تقلیل یافته است میتوانند دستمزدی معادل ده روز کار دریافت کنند و در عین حال محل زندگی آنها نیز به صورت رایگان ضد عفونی و ویروس زدایی خواهد شد. علاوه بر آن شورای توسعه فیلم فیلیپین نیز برنامه کمک و امداد در برابر بلایا را اجرا کرد که بر اساس آن هنرمندانی که پیش از این به عنوان کارکنان سمعی – بصری ملی ثبت نام کرده بودند و برای دریافت مزایای بیکاری منظم واجد شرایط تشخیص داده نشدند و درآمد پایینی داشتند میتوانستند مبلغ ۸ هزار پزوی فیلیپین (رقمی در حدود ۱۶۷ دلار آمریکا) به عنوان کمک بلاعوض و معاف از مالیات دریافت کنند.
البته افراد فعال در تئاتر مالزی معمولا در نقطه کور حمایتهای دولتی قرار دارند و بسیاری از کمکهای بلاعوضی که در دوران بحران کووید ۱۹ به کارگران از کار بیکار شده تعلق گرفت شامل حال آنان نشد. آنها به عنوان کسانی که کارفرمای ثابتی ندارند معمولا برای دریافت یارانههای دولتی، از جمله یارانه اداره کار برای افراد از کار بیکار شده، واجد شرایط تشخیص داده نمیشوند. افزون بر آن طبق تعاریف رایج موجود آنها در ردیف افراد بیبضاعت نیز قرار نمیگیرند و صلاحیت دریافت یارانه اداره رفاه را ندارند. به همین دلیل در شرایطی مانند دوران بحرانی پسا کرونا، مانند دوران پیش از آن، همچنان هیچ نهادی از هنرمندان تئاتر حمایت نمیکند و آنها ناچارند مثل همیشه روی پای خود بایستند.
برگزاری جشنوارههای مجازی تئاتر در دوران قرنطینه
پس از آغاز طرح قرنطینه همگانی یعنی هنگامی که اماکن فرهنگی و مراکز هنری فیلیپین نظیر کتابخانهها، موزهها و سالنهای نمایش تعطیل شدند، استفاده از اینترنت برای حفظ ارتباط با مخاطبان این مراکز فرهنگی و هنری رونق گرفت. در فیلیپین نیز مانند بسیاری از کشورهای آسیایی و اروپایی موزهها اقدام به برگزاری تورهای مجازی کردند و گالریهای هنری ریز و درشت نمایشگاههای خود را به کمک پلتفرمهای دیجیتال در اینترنت برپا نمودند. گروههای مختلف تئاتر نیز مانند گروههای موسیقی اجراهای قدیمی خود را از آرشیو بیرون کشیدند و آنها را از طریق فضای مجازی با هنردوستان به اشتراک گذاشتند. همان گونه که در سطور پیشین متن پیش رو به آن اشاره شد برخی از هنرمندان تئاتر از این امکان برای جمعآوری کمک مالی برای همکاران نیازمند خود بهره گرفتند. البته این اقدام منحصر به اهالی تئاتر نبود و برخی از موزههای فیلیپین نیز با انجام پروژههای مشابه اقدام به جمعآوری کمکهای مالی برای هنرمندان فعال در عرصه هنرهای تجسمی کردند.
یکی از اقداماتی که «مرکز فرهنگی فلیپین» برای روشن نگه داشتن چراغ تئاتر این کشور در دوران بحران کووید ۱۹ انجام داد برگزاری جشنواره «Virgin Labfest» به صورت مجازی بود. این جشنواره به شکل سالانه برگزار میشود و محلی برای معرفی و اجرای نمایشهای تجربی است؛ نمایشهایی که معمولا پیش از حضور در این جشنواره در مکان دیگری معرفی یا اجرا نمیشوند و نمایشنامه آنها نیز در محل دیگری منتشر نمیگردد. جشنواره مذکور در خرداد ماه سال گذشته مانند دورههای پیش از آن به همت گروه نمایشنامهنویسان مانیل، شرکت نمایشی «Tanghalang pilipino» که از جمله شرکتهای شناخته شده فعال در عرصه هنرهای نمایشی فیلیپین به شمار میرود، مرکز فرهنگی فیلیپین و کمیسیون ملی فرهنگ و هنر این کشور برگزار شد؛ با این تفاوت که برگزارکنندگان این جشنواره و شرکت کنندگان آن برخلاف همیشه این بار در قالب نسخه دیجیتال و از طریق فضای مجازی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کردند.
در این جشنواره هجده روزه ده نمایش مختلف شرکت داده شده بود که امکان تماشای آنها به شکل رایگان از طریق صفحه رسمی مرکز فرهنگی فیلیپین در فضای مجازی مهیا گردید. در واقع مخاطبان این جشنواره از روز نخست تا واپسین روز برگزاری آن از امکان تماشای تمام این ده نمایش (که برخی از آنها در عمل نمایشنامهخوانی محسوب میشدند) برخوردار بودند. علاوه بر آن رویدادهای جنبی و بخشهای جانبی جشنواره نظیر صحبتهای پشت صحنه و گفتگو در مورد آثار به نمایش در آمده نیز همگی از همین طریق پخش شد و در اختیار هنردوستان قرار گرفت.
دست اندرکاران این جشنواره سالانه ابراز امیدواری کردهاند که بتوانند دور بعدی آن را، که قرار است در سال ۲۰۲۲ میلادی برگزار شود، به سبک و سیاق سابق یعنی با حضور فیزیکی مخاطبان برگزار نمایند. با توجه به شرایط کنونی در فیلیپین به نظر نمیرسد تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی فرصتی برای برگزاری همایشها و جشنوارههای فرهنگی و هنری با حضور مستقیم تماشاچیان و شرکت کنندگان فراهم شود. حتی دورنمای مشخصی برای برگزاری اجراهای زنده تا پایان سال میلادی جاری وجود ندارد و اجرای بسیاری از نمایشها همچنان معلق است. به همین جهت برگزار کنندگان جشنواره سالانه ویرجین لبفست رویداد هنری مشابه اما کوچکتری را در اواخر زمستان گذشته (یعنی حدود سه ماه قبل) به صورت آنلاین برگزار کردند.
رواج استفاده از اینترنت برای حفظ ارتباط با مخاطب
مدیر مرکز فرهنگی فیلیپین یعنی «مارجی موران فلورندو» معتقد است که انتقال هنرهای نمایشی از صحنه به بستر دیجیتال و حضور هنرمندان تئاتر فیلیپین در فضای مجازی موجب شد تا بخشی از آنها بتوانند همچنان به فعالیت هنری ادامه دهند و به کسب درآمد بپردازند. بنابر اظهارات او معمولا برای برگزاری جشنواره سالانه ویرجین لبفست حضور صد نفر الزامی بود؛ افرادی که از سوی مرکز فرهنگی فیلیپین دستمزد دریافت میکردند. اجرای آنلاین این جشنواره در سال گذشته موجب شد که هشتاد نفر از این افراد بتوانند همچنان به کار خود ادامه دهند و برای انجام آن دستمزد کامل دریافت کنند. در واقع او معتقد است ادامه فعالیت هنری در قالب اجراهای مجازی به آنها این فرصت را داد که بتوانند هشتاد درصد از مشاغل تحت نظارت خود را حفظ کنند.
به طور کل اجرای نمایشهای آنلاین در دوران بحران کووید ۱۹ با بازخوردهای مثبتی از سوی مخاطبان تئاتر همراه بود. یکی از مهمترین نمایشهایی که در دوران قرنطینه به صورت آنلاین اجرا و از فضای مجازی پخش شد تئاتر موزیکال «Ang Huling El Bimbo» بود. این نمایش در اردیبهشت ماه سال گذشته توسط شرکت تئاتر «Full House» اجرا گردید و به صورت زنده فیلمبرداری و پخش شد. در طول مدت چهل و هشت ساعت نخست اجرای این نمایش بیش از هفت میلیون نفر آن را تماشا کردند و میزان بازدید از آن حدود دوازده میلیون بار بود. در واقع این نمایش در اجرای مجازی نیز میزان محبوبیت اجرای واقعی و زنده خود را حفظ کرد و حتی بر درصد آن افزود. به این ترتیب فضای مجازی این فرصت را در اختیار تئاتر گذاشت تا بتواند به بقا ادامه دهد و ارتباط خود را با مخاطب همچنان حفظ کند.
در مجموع گردانندگان «انجمن تئاتر آموزشی فیلیپین» پلتفرم دیجیتال و فضای مجازی را تنها به عنوان یک جایگزین موقت برای برقراری ارتباط اهالی تئاتر با مخاطبان هنرهای نمایشی در طول دوران شیوع ویروس کرونا نمینگرند. آنها ظرفیتهای دیگری را در این پلتفرم مدرن برای ارتقای کیفیت هنرهای نمایشی مشاهده میکنند که از میان آنها میتوان به امکان آموزش هنرمندان آسیب پذیر و کمک مالی به آنها اشاره کرد. در سوی دیگر ماجرا مرکز فرهنگی فیلیپین قرار دارد که میکوشد با خودکار کردن سیستمهای کتابخانهای خود و تبدیل منابع فرهنگی و هنری متعددی که تحت اختیار دارد به محتوای دیجیتال همچنان به عنوان منبع آموزشی اصلی و حیاتی مدارس و دانشگاههای فیلیپین شناخته شود. البته فارغ از بحثهای آموزشی و فرهنگی که پلتفرم دیجیتال به رشد آنها کمک میکند اجرای زنده نمایش به صورت مجازی از دید اقتصادی با مشکلاتی همراه است که گاه کام عوامل تولید را تلخ مینماید.
مشکلات اساسی اجرای نمایش در فضای مجازی
مسلما نخستین مشکلی که اجرا و پخش نمایش، به ویژه نمایشهای مطرح و پرخرج و پرمخاطب، در فضای مجازی با خود به همراه دارد نقض قانون کپی رایت توسط برخی از کاربران اینترنت است. به عنوان مثال به محض اجرای نمایش موزیکال Ang Huling El Bimbo تعدادی از کاربران اینترنت اقدام به دانلود غیر قانونی آن کردند و این نمایش را در پلتفرمهای مختلف مجازی با دیگران به اشتراک گذاشتند. به این ترتیب دانلود و پخش غیر مجاز این نمایش موجب شد تا میزان بازدید آن در کانال اصلی پخش آنلاین کاهش یابد. در حالی که اگر این اتفاق رخ نمیداد شاید افراد بیشتری آن را از مبداء اصلی پخش در فضای مجازی مشاهده میکردند.
البته این اتفاق تنها منحصر به نمایش مذکور نبود و برای بسیاری از آثار پخش شده در فضای مجازی رخ داد. در همین راستا مدیر مرکز فرهنگی فیلیپین یعنی مارجی موران فلورندو تعدادی از کارکنان خود را مسئول بررسی مستمر فضای مجازی برای کسب اطلاع از استفاده غیر مجاز آثار این مرکز در پلتفرم دیجیتال کرده است. این افراد در صورت اطلاع از این موضوع مراتب امر را به پلتفرمهایی که این آثار به صورت غیر مجاز در آنها پخش شده است اطلاع خواهند داد تا اقدامات لازم برای جلوگیری از پخش آنها صورت گیرد. فلورندو معتقد است با وجود آنکه هیچ روش تضمین شدهای برای محافظت صد در صد از تولیدات فرهنگی و هنری مرکز تحت سرپرستی او در فضای مجازی وجود ندارد اما او و همکارانش به صورت مستمر و منظم به اقداماتی که در جهت استفاده غیر قانونی از این تولیدات فرهنگی و هنری و نقض قانون کپی رایت صورت گیرد پاسخ خواهند داد.
معمولا اکثر پلتفرمهای آنلاین مخصوص پخش آثار ویدئویی و نمایشی در صورت دریافت گزارشهای معتبر از نقض قوانین کپیرایت در مورد آثاری که در این پلتفرمها به صورت غیر مجاز منتشر و پخش شدهاند، آنها را از پلتفرم خود حذف میکنند. این روش یکی از قابل دسترسترین گزینههایی است که صاحبان آثار دارای حق کپی رایت قادر به استفاده از آن برای محافظت از آثار خود در برابر استفاده غیر مجاز هستند.
یکی دیگر از مشکلات مربوط به انتقال اهالی تئاتر از صحنه به پلتفرم دیجیتال آن است که برخی از هنرمندان عرصه هنرهای نمایشی شناخت چندانی با پیچیدگیهای این پلتفرم ندارند و با مهارتهای مورد نیاز آن آشنا نیستند. البته این امر بیشتر در مورد آن دسته از اهالی تئاتر مصداق مییابد که پیش از شیوع ویروس کرونا آشنایی چندانی با پلتفرم دیجیتال یا ریزهکاریهای مربوط به فضای مجازی نداشتند. با این حال بحران کووید ۱۹ شرایط را به گونهای رقم زده است که دست اندرکاران عرصه هنرهای نمایشی چارهای جز سازگار کردن خود با این پلتفرم جدید ندارند. آنها حداقل در کوتاه مدت باید انعطاف بیشتری به خرج دهند تا بتوانند ارتباط خود را با مخاطب از طریق فضای مجازی حفظ کنند و کاری که در آن توانایی دارند را به هر ترفند ممکن ادامه دهند.
امید به آینده
با وجود آنکه در افق هنرهای نمایشی فیلیپین حداقل تا پایان سال ۲۰۲۱ میلادی نقطه روشن قابل توجهی برای بازگشت به شرایط عادی مشاهده نمیشود و پس از آن نیز هیچ گونه تضمین صد در صدی برای مساعد شدن اوضاع وجود ندارد، بسیاری از فعالان تئاتر این کشور و هنرمندان سایر عرصههای فرهنگی و هنری امید خود را از دست ندادهاند و همچنان با دید باز و نگاه امیدوارانه به آینده چشم دوختهاند.
مارجی موران فلورندو مدیر مرکز فرهنگی فیلیپین هنر را غذای روح میداند و آن را عامل موثری برای تقویت قدرت آفرینش و ارتقای قوه خلاقه در زندگی بر میشمرد. از دید او هیچ گونه همه گیری شایع و شدیدی از هیچ نوع آن (چه ویروسی و چه غیر ویروسی) نباید بتواند هنر را تهدید کند و هنرمندان را به وادی فراموشی رهنمون سازد.
کارگردان و تهیهکننده پیشکسوت تئاتر فیلیپین یعنی «فردی سانتوس» نیز معتقد است که با شرایط فعلی و وضعیت کنونی تحمیل شده بر تهیهکنندگان تئاتر شاید نمایشهای پر سر و صدا و پر زرق و برق برای مدتی ناپدید شوند و دیگر اثری از آنها روی صحنه به چشم نیاید؛ اما تئاتر در ذات خود، که همان قصهگویی به صورت زنده است، هرگز نمیمیرد و همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد.
او همچنین بر این نکته تاکید میکند که تئاتر در ابتدای امر به شکل تئاتر حرفهای آغاز نشد و به صورت نمایشهای فردی پا به عرصه وجود نهاد. بنابراین اگر قرار است بر اساس جبر زمانه این هنر بار دیگر به مبداء پیدایش خود باز گردد تا برای حرکات رو به جلوی بعدی دوباره بازسازی و از نو مهیا شود نباید جلوی آن را گرفت و باید اجازه داد هنر سیر طبیعی خود را طی کند. بنابر نظر سانتوس تا زمانی که کسانی قصهای برای بازگو کردن داشته باشند تئاتر نیز به حیات خود ادامه خواهد داد.
به این ترتیب باید منتظر ماند و دید که هنرهای نمایشی مروارید دریاهای شرق تا کجا به حیات خود ادامه خواهد داد؛ اینکه آسمان هنرهای نمایشی فیلیپین چه زمانی آفتابی خواهد شد و روزگار کی دوباره به هنرمندان این کشور لبخند خواهد زد.