در حال بارگذاری ...
حاشیه‌نگاری‌هایی بر مناظرات انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری

غربت فرهنگ و سراشیبی اضمحلال
فراموش کردیم نام آن پرنده کوچک ایمان است!

ایران تئاتر- حسین مؤذن*: دومین مناظره نامزدهای سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری در حالی با محوریت مباحث فرهنگی و اجتماعی روی آنتن رفت، که هیچ خبری از فرهنگ به معنای عام و خاص در آن بررسی نشد. با این توجه یادآوری چند نکته کلیدی ضروری به نظر می رسد.

الف) غربت فرهنگ

در مباحث آکادمیک فرهنگی، آن‌گاه که درباره فرهنگ بحث می‌کنید به‌ناچار باید منظورتان را از فرهنگ دقیق بیان کنید و این حکایت از گستردگی و چندوجهی بودن واژه «فرهنگ» دارد. لذا به طور کلی فرهنگ اعم از سیاست، اقتصاد، بهداشت و درمان و بسیاری دیگر از مناسبات انسانی است و پیش‌فرض همه‌ مباحثی که در جامعه و در حوزه‌های مختلف چه رسانه‌ای و چه دانشگاهی و غیره بیان می‌شود، آگاهی گوینده و نویسنده به مقوله‌ فرهنگ است. به بیان ساده‌تر مثلا آن‌گاه که کسی پیرامون بهداشت و درمان بحث می‌کند، فرض بر این است که گفته‌های او پیوست فرهنگی دارد. اما متاسفانه در واقعیت چنین نیست و گرفتاری جامعه در بحث توسعه‌ نامتوازن از جنس این مقولات است.

فرهنگ در معنای محدودتر به بخش فرهنگ و هنر نیز اطلاق می‌شود یعنی آن‌جایی که بحث تولید، توزیع و مصرف فرهنگی، سیاستگذاری و مدیریت می‌شود. متاسفانه در مناظرات انتخاباتی مسئله‌ فرهنگ در هر دو مفهوم و در همه‌ ادوار مناظرات ریاست جمهوری با اندکی تفاوت به فراموشی سپرده شده است و در مناظرات اخیر حاشیه‌نشینی فرهنگ و هنر بیشتر خودنمایی می‌کند. به نظر می‌رسد دولت‌مردان و سیاست‌مداران ما دغدغه‌ فرهنگی و فرهنگ ندارند و با توجیه اینکه مردم و جامعه مشکلات بزرگ‌تری دارند، همواره این بخش را مورد بی‌مهری قرار می‌دهند. به عنوان مثال در هشت ساله گذشته رئیس محترم دولت در چند برنامه مهم و شاخص فرهنگی حضور داشته‌اند؟ به تماشای چه نمایش‌هایی نشسته‌اند؟ کدام جشنواره فرهنگی و هنری را افتتاح کرده‌اند؟ جالب است شخص اول نظام که چشم‌انداز حوزه‌های مختلف را ترسیم می‌کند و نگاه کلان‌تری دارد، فرصت ملاقات شاعران و سینماگران و اهالی تئاتر و غیره را دارد و ساعت‌ها برای نمایشگاه کتاب وقت می‌گذارد و مگر نه اینکه بارِ بر زمین گذاشته دیگران را به دوش می‌کشد؟!

فرهنگ مهم است!

اگر فرهنگ و هنر مهم نیست به طریق اولی نباید برای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هم حائز اهمیت باشد؟!

موضوع جایی غم‌انگیزتر می‌شود که پای مسائل فرهنگی و هنری کودکان به میان می‌آید که متاسفانه کلمه‌ای در مناظرات اخیر و دوره‌های قبل در این حوزه به میان نیامده و نمی‌آید. فاجعه است که نامزد انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به بوتاکس صورت و‌گریم استاد عبدالله اسکندری فکر می‌کند اما کلمه‌ای در حوزه فرهنگ بر زبان جاری نمی‌کند.

پُز مدارک ضمن خدمت در دانشگاه‌های بی‌نام و نشان خارج از کشور را می‌دهند اما از سفره خالی و وضعیت بحرانی اصحاب فرهنگ و هنر اطلاعی ندارند یا خود را به فراموش می‌زنند.

اگر برنامه‌های اقتصادی، سیاسی، عمرانی و حتی امنیتی پیوست فرهنگی نداشته باشد، راه به ناکجاآباد نئولیبراسیم خواهد برد و توسعه‌ نامتوازن را دامن خواهد زد.

ب) دکتر بودن چه تاثیری در موفقیت رئیس جهمور دارد

در سال‌های اخیر آن‌چنان بر طبل توخالی مدرک‌گرایی و مدرک‌پرستی کوبیده‌اند که به هر دری می‌زنند تا به هر قیمتی و از هر ناکجاآبادی سندی رنگ و رو رفته دال بر دکتر بودن ارائه کنند! قرار نیست رئیس‌جمهور متخصص همه چیز باشد. رئیس جمهور بیشتر شباهت به رهبر ارکستر دارد که هم‌آوایی و هارمونی را در گروه ایجاد می‌کند. مدیر و مدبر بودن و رجل سیاسی بودن به معنی اینکه درک درستی از مسائل بینالملل و کلان کشور داشته باشد، در کنار سلامت نفس و تقوا می‌تواند به انتخاب تیم مدیریتی مناسب در هیئت دولت منجر شود. جالب است سوابق تحصیلی چند نفر از چهره‌های سیاسی جهان را بررسی می‌کردم که به نکات جالبی رسیدم و نقل آن خالی از لطف نیست. سیاست‌مدار کهنه کار آلمان، خانم «آنگلا مرکل»، در رشته فیزیک تحصیل کرده است. «ایمانوئل مکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه، فلسفه خوانده است. «ولادیمیر پوتین»، رئیس‌جمهور روسیه، حقوق بین‌الملل خوانده است و «بشار اسد»، رئیس‌جمهور سوریه، چشم‌پزشک است. اما در جمهوری اسلامی به مدرک تحصیلی «حقوق» گیر می‌دهند که رئیس جمهور باید اقتصاد خوانده باشد چون ما مشکل اقتصادی داریم. سوال این است: مگر ما مشکل فرهنگی نداریم؟ مگر ما مشکل سیاسی-امنیتی نداریم؟ پس برای هر مشکل باید یک رئیس‌جمهور انتخاب کنیم؟!

ج) آسیب‌شناسی رفتار رسانه ملی در مناظرات

فرض بر این است که هفت نفری که شورای محترم نگهبان احراز صلاحیت کرده است، واجد صلاحیت‌های مورد‌ نظر بوده‌اند. در این گروه از رئیس قوه قضاییه تا دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی حضور دارند. نتیجه انتخابات را حضور مردم و صندوق رای تعیین خواهد کرد؛ اما آن چه قطعی است این است که یکی از این هفت نفر رئیس جمهور خواهد بود. به نظر می‌رسد این شکل از مناظره، احساس استخفاف را در نامزد‌ها به نمایش می‌گذارد. رسانه ملی آن‌قدر که دغدغه‌ دکور و جام و دوربین و نورپردازی دارد، دغدغه محتوا ندارد. چه فرقی می‌کند که هر نامزد در کدام صندلی جای بگیرد؟ آن‌قدر فضای عدم اعتماد متقابل میان نامزد‌ها و رسانه ملی در صحنه مناظره حاکم شده است که کم مانده است مجری برنامه به کلام‌الله مجید سوگند یاد کند! و آن‌قدر که پشت و روی پاکت و تخم‌مرغ‌های شانسی را نشان می‌دهد که بسی مایه‌ خجالت است. هر کدام از این آقایان بالقوه رئیس‌جمهور مملکت امام زمان خواهند بود! فاین تذهبون؟!

سوال های سطحی و پاسخ های ابتر

سوالات سطحی و شرطی و پاسخ‌های ابتر به دلیل محدودیت زمان تعیین‌شده نه‌تنها کمکی به شناخت نامزد مورد نظر نمی‌کند بلکه تمرکز گوینده و شنونده را بر هم می‌زند.

بسیاری از کسانی که شاهد این مناظرات هستند، بخش‌های هیجانی را دوست دارند و دنبال‌کننده جدال و زوآزمایی نامز‌ها هستند. مگر اینجا تشک کشتی است؟! یا عرصه تفکر و تعقل و اندیشه؟! چه دست‌های پیدا و پنهانی مسیر مناظرات را به این سمت طراحی و هدایت کرده و می‌کنند؟!

فراموش کرده ایم نام آن پرنده کوچک چیست !

چقدر فراموش کرده‌ایم که روزگاری محمد‌علی رجایی هم نامزد ریاست جمهوری اسلامی ایران بود. چقدر فراموش کرده‌ایم خود را و چقدر دور شده‌ایم ازفرهنگ غنی اسلامی و ایرانی خود و چنین در سراشیبی اضمحلال قرار گرفته‌ایم.

و هیچکس نمی‌دانست

نام آن پرنده کوچک

کز قلب‌ها‌ گریخته ایمان است.

 

حسین موذن*دانش آموخته‌ دکترای سیاست‌گذاری فرهنگی

 




نظرات کاربران