لب کلام هنرمندان در گفتوگوهای هفته 42
آخرین هفته بهار قرن دور از ترس کرونا
ایران تئاتر- عباس عبدالعلیزاده: حالا دیگر اجرای نمایش ها پا گرفته و به مرور انتظار میرود پای تماشاگران بیشتری به سالنها باز شود. آخرین هفته بهار قرن را پشت سر گذاشتیم در گفت و گو ها کمتر از کرونا و بیشتر درباره اجرا و تماشاگران حرف زده میشود.
هنوز بیشترین سهم از گفت و گوها به هنرمندان جوان اختصاص دارد اما به نظر میرسد هنرمندان باسابقه نیز به تدریج خود را برای اجرای تئاتر آماده میکنند. همچنین مدیران جشنواره ها درحال برنامه ریزی برای اجرا هستند. باید دید سال جدید که به نظر می رسد شرایط بهتری برای برگزاری جشنواره ها نسبت به سال گذشته دارد چگونه خواهد بود. تئاتر دانشگاهی قرار است در این شرایط برگزار شود.
هفته گذشته ایران تئاتر نیز با انتشار گفت و گوهایی اختصاصی به موضوعات متنوعی در حوزه نمایش پرداخت.
در هفته ای که گذشت فاطمه رادمنش درباره نمایش «لولیان»؛ بهنام کاوه درباره نمایش خیابانی «بازنشسته های میلیونر»؛ مونا رمضانی درباره«شکار مرگ»؛ فروغ قجابگلی درباره تله تئاتر «اتاق عروس»؛ حسین اسدی کارگردان بوشهری نمایش «آبگوشت زهرماری» درباره عرضه این نمایش در پلتفورم تئاتر ایران؛ داریوش رعیت درباره «نمایش گمشده» با ایران تئاتر گفت و گو کردند.
رضا کیانیان: قرار بود اسم من را دانیال بگذارند
موزه سینمای ایران در زادروز «رضا کیانیان» نویسنده، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و عکاس، گفتوگوی تاریخ شفاهی مفصلی با این هنرمند انجام داده است که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانیم.
لب کلام
مادرم مدت ها بچهدار نمیشد تا اینکه به امامزاده داوود میروند، دعا میکنند و برادر بزرگم داوود که ۹ سال با من تفاوت سنی دارد به دنیا میآید.
بعد از چندسال برای دوباره بچهدار شدن به مشهد میروند و نذر میکنند که اگر بچه دار شدند برای ادامه زندگی به مشهد میروند که من به دنیا آمدم و اسمم را رضا گذاشتند.
مادرم میگفت قرار بود اسم من را دانیال بگذارند به دلیل اینکه اسم برادرم داوود بود اما به خاطر نذرشان رضا گذاشتند.
در مشهد برادرم کارگردان تئاتر شد و من دائم به به او میگفتم من را در گروهش که تئاتر پارت بود، راه بدهد.
گرایش من در تئاتر بیشتر به سمت علی رفیعی بود.
در سال سوم دانشکده نمایشی به نام آنتیگونه که در جذب مخاطب موفق بود با علی رفیعی کار کردم.
او همیشه تصور میکرد همه بد بازی میکنند و حرکتهای بدنی حیرت انگیزی از بازیگر میخواست.
زنده یاد عزتالله انتظامی برای نقش علی عابدینی در فیلم هامون من را معرفی کرده بود.
داریوش مهرجویی به من گفت در تئاتر که دیدمت، قدت بلندتر بود اما الان قدت کوتاه است و من را نپذیرفت و من خیلی حالم بد شد.
در فیلم «کیمیا» قرار بود نقش را عزتالله انتظامی بازی کند.
فیلم سینمایی «کیمیا» به جشنواره فیلم فجر رفت و من برای نقش دوم کاندیدا شدم.
وقتی پیامها را چک کردم متوجه شدم پیامی از طرف ناصر تقوایی شدم مبنی بر اینکه فیلم را دیده و از نقش من خوشش آمده است که با شنیدن این پیام بسیار خوشحال شدم.
در فیلم «سلطان» سامان مقدم دستیار بود و من را به کیمیایی معرفی کرده بود (آقای کیمیایی من را نمی شناخت).
سامان مقدم به من گفت یک بازیگر پیدا کردم که بسیار خوب بازی میکند و هدیه تهرانی را به من معرفی کرد.
فرمانآرا میخواست فیلم «بوی کافور عطر یاس» را بسازد.
یادم میآید به فرمان آرا گفتم من را از کجا میشناسی و گفت از سلحشور در فیلم «آژانس شیشه ای».
ابراهیم حاتمیکیا را نمیشناختم، فقط فیلمهایش را دیده بودم و به نظرم کارگردان بسیار خوبی است.
در آن فیلم آتیلا پسیانی برای حاتمیکیا بازیگردانی و انتخاب بازیگر انجام میداد.
من اصلا فکر نمیکنم که دیگران درباره من چه فکری میکنند و لذت کارم را زمان اجرا و ساخته شدن میبرم.
آرشیو موزه سینمای ایران
مهتاب عسکری: «اطلسیها ...» تضادها را به چالش میکشد
مهتاب عسکری نویسنده و کارگردان نمایش «اطلسی های پرپر شده» درباره اجرای این اثر نمایشی گفت: ایده شکل گیری این نمایش از آنجا آغاز شد که یک روز برای دیدن جانبازان بزرگ و ایثارگر کشورمان به یکی از آسایشگاه ها رفتم و ملاقاتی با این عزیزان داشتم. در این دیدار هم دلم خیلی گرفت و هم حس غرور عجیبی پیدا کردم.
لب کلام
این ملاقات همزمان بود با وضعیت اختلاس و زد و بندهای بزرگ در بعضی مدیران دولتی مخصوصا مفقود شدن مقدار زیادی گوشت وارداتی.
از یک طرف ما ملتی هستیم با این همه آدم های بزرگ و از طرف دیگر بعضی آدمهای فرصت طلب وجود دارند که از هر فرصتی به نفع خودشان سوءاستفاده میکنند.
به هر حال من خواستم به این شکل تضاد بین آدم ها را در جامعه خودمان به تصویر بکشم.
در این نمایش با ۲ طیف از افراد جامعه روبرو هستیم که به میزان تعهد، تربیت و آرمان های خود نقش های مختلفی را ایفا میکنند.
وشبختانه با توجه به شرایط این روزها و گستردگی بحران کرونا استقبال از نمایش خیلی خوب بوده است.
مهر
حسین اناری: «توحش» از رنج انسان ساخته شده است
حسین اناری کارگردان نمایش «توحش» گفت: موضوع این اثر از رنج انسان گرفته شده است، رنجی که درباره تغییر است و اینکه تغییر ما تکامل است و یا انقلاب.
لب کلام
داستان نمایش درباره زنی است که تحت فشار و حتی سلطه بوده است و این موضوع برایم مهم و آزار دهنده است.
من یک حرفی داشتم و فقط خواستم آن رابیان کنم، امیدوارم که بتوانم به این مهم برسم.
طراحی دکور خیلی مینیمال است، اما برای فرم اجرایی باید بگویم که متن دارای ادبیات کلاسیک و ادبیات عامیانه است، و ژانر آن تراژدی.
مشکلاتی که بچههای تئاتر دارند چیزی تکراری شده است که گفتنش حتی در وضعیت کنونی کرونایی بیفایدهست.
اماخلاصهترین جمله و تنها واژه «حمایت» است که از مسئولان انتظار دارم.
باشگاه خبرنگاران جوان
بهاره رضیزاده: رابطه شکستخورده و چگونگی بهم رسیدن
بهاره رضیزاده گفت: نمایش «نفس کشیدن» به رابطههای از هم پاشیده و شکستخورده و ارتباطات جدی که شکل گرفته و به ثمر رسیده اشاره دارد.
لب کلام
این نمایش دو پرسوناژ و 4 کاراکتر دارد.
در ابتدا پیشنهاد بازی نقش دو زن این نمایش از سوی آقای حیدری نژاد با من مطرح شد.
در این نمایش از رابطه شکستخورده یک زن و مرد دیده میشود تا چگونگی بهم رسیدن آنها.
یکی از کارکترهایی که نقش آن را ایفا میکنم، زنی بشاش و پر انرژی و خوش مشرب است . زن دیگری که نقش آن را نیز بازی میکنم انسان سخت، عصبی، ناراحت و افسرده است.
قطعاً رسیدن به دو شخصیت که لایههای نازک و تفاوتهای بسیاری با هم دارند، کاری چالش برانگیز است.
تئاتر نیازمند حمایت و دیده شدن است و باید هنرمندان این عرصه، مسئولان، صنوف و مخاطبان از آن حمایت کنند.
هنرآنلاین
حمید علینژاد: نمیخواهید از گلاب آدینه حمایت کنید؟!
حمید علینژاد تهیهکننده نمایش «بانوی محبوب من» کار جدید گلاب آدینه از لزوم واکسینه کردن گروههای نمایش سخن گفت .
لب کلام
از سال 98 تا به امروز خانم آدینه بیش از 10 پروژه سینمایی را با دستمزدهای بالا رد کرد.
هر روز به مدت 6 ساعت با بازیگران تمرین میکند و در شرایطی که خودش هم واکسن نزده، از جان خود مایه میگذارد.
واکسینه کردن گروه کاری است که از دست ما بر نمیآید و مسئولان باید شرایط خاص را در نظر بگیرند
چون افرادی مانند خانم آدینه اهل جار و جنجال نیست، نباید در اولویت واکسیناسیون قرار بگیرد؟!
این نمایش به اندازه یک فیلم سینمایی هزینه دارد
در حال حاضر ماهانه فقط 20 ملیون تومان هزینه سالن تمرین میدهیم چون تالار وحدت به ما سالن تمرین نداد.
خانم آدینه بعد از 16 سال کارگردانی یک نمایش را بر عهده گرفته و برای آمادهسازی آن 3 سال وقت و انرژی گذاشته است.
ایسنا
امیرحسین حریری : لزوم تقویت زیرساختها
امیرحسین حریری مدیر مرکز تئاتر مولوی معتقد است جشنواره تئاتر دانشگاهی امروز به بلوغ رسیده است اما در این زمینه نهادهای دولتی باید تقویت زیرساختها و توجه به مسائل سخت افزاری را مورد توجه قرار دهند.
بخش مناطق بیست و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ابتدا قرار بود در دانشگاه دامغان برگزار شود.
بنا بر ملاحظاتی دانشگاه دامغان تمایلی به میزبانی نشان نداد و دبیرخانه تالار مولوی را برای اجرای آثار بخش مناطق این جشنواره انتخاب کرد.
این مجموعه به طور جدی مسائل بهداشتی را در ایام کرونا رعایت کرده است.
باید بین نمایشهای دانشگاهی که خصلت پیشرو و تجربی و جسارتی در ذات خود دارند با نمایشهای سرگرم کننده و اقتصادی که هدف و کارکرد دیگری دارند، تفاوت قائل شویم.
دانشجویان ما چراغ سالنهای نمایش را با دغدغهمندی روشن نگه داشتند و از تعداد تماشاگران زیادی هم برخوردار بودند.
ما هنوز نتوانستهایم ظرفیت نمایشی را در میان خانوادهها جاری و ساری کنیم.
هرچند گسترش سخت افزاری و نرم افزاری صورت گرفته اما تا نقطه ایده ال فاصله زیادی داریم.
حدود نیم قرن سابقه موفق برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی و دانشجویی را پشت سر گذاشتهایم که یکی از پرچمداران هنرهای نمایشی کشور است.
۴۰ سال پیش یک تالار مولوی داشتیم که پذیرای آثار مراکز آموزش عالی معدودی بود و حالا که تعداد شاغلان به تحصیل در رشته نمایش زیاد شده، همچنان یک تالار مولوی میزبان آنها است.
مهر
سعید حشمتی: تصمیمهایی برای ادامه زندگی پس از یک حادثه
سعید حشمتی گفت: در نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه؟» مخاطب یک خط از داستان را میبیند، با آن همراه میشود، تا انتها با آن پیش میرود و حتی با توجه به شیوه اجرایی در آن دخالت میکند.
لب کلام
این نمایشنامه به موضوع جبر و اختیار انسان و اینکه ما تا چه میزان قدرت و اختیار برای زندگی خود داریم، پرداخته است.
کن هریسون مجسمه سازی است تصادف کرده و قطع نخاع شده و در بیمارستان بسر میبرد و در حال تصمیم برای زندگی است...
نمایشنامه «بالاخره این زندگی مال کیه؟» کاملاً رئالیستی است و ما هم در اجرا همین فضا را دنبال کردهایم.
تماشاگر به دلیل قصه ممحور بودن این نمایش با کاراکترها همذاتپنداری میکند.
در نظر دارم پس از اجرای این نمایش، «مدهآ» را روی صحنه آورم.
هنرآنلاین