نگاهی به نمایش «گرگ دختر» عرضه شده در تلویزیون تئاتر ایران
یک حکایت محلی دستمایه عاشقانه رازآلود «مینا و پلنگ»
ایران تئاتر-علی رحیمی: نمایش «گرگ دختر» یکی از زیباترین داستان های رمانتیک جهان است که به کوشش عباس عبدالله زاده در کسوت نمایشنامه نویس و وحید کبیری در قامت کارگردان، به تازگی امکان تماشا از طریق پلتفرم تلویزیون تئاتر ایران را پیدا کرده است.
ماجرای رازآلود و عاشقانه «مینا و پلنگ» یکی از زیباترین داستان های رمانتیک و با ریشه واقعی است که در حدود صد سال پیش -میان سالهای ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵- در میان جنگل های بکر و دست نخورده در دل دامنه کجور، در روستای کندولوس رخ داد. داستانی که دست مایه عباس عبدالله زاده در نگارش نمایش «گرگ دختر» شد.
عاشقانه های آن دختر مدافع حیوانات
مردان روستا دل در گرو دختری یتیم دادهاند که در اعتراض به رفتار خشن اهالی در کشتار حیوانات، به گوشهای از جنگل پناه برده و از مردم دوری میکند؛ اما در دل جنگل متوجه حضور نامریی چوپانی به شمایل پلنگ میشود که به عشق نینوازی دختر آرام آرام پایش را در محیط زندگی او میگذارد و در نهایت پیوند عاشقانه مینا (گرگ دختر) و مرد پلنگ چهره شکل میگیرد. مردان روستا که حاضر به تحمل این عشق آرمانی نیستند به فکر از بین بردن عاشق میافتند و در نهایت تراژدی مرگ خلق میگردد...
جانمایه این نمایش، روایت کهن از مردم مازندران در خصوص عشق یک پلنگ به دختری به نام میناست که عبداللهزاده با افزودن داستانک هایی بر آن، در ظاهر بنا دارد ضمن بازسازی این داستان فولکلوریک، مخاطب را نیز با فرهنگ بومی مازندران و برخی آداب و رسوم آن منطقه از جمله بازی زوندی، قاشق زنی و ... آشنا کند؛ اما با نگاهی عمیقتر بهراحتی میتوان بر تأکید نمایش بر «یکه سالاری یا اتوکرات» در جامعه سنتی ایران نه در مفهوم فردی که قدرت را به زور کسب کرده است؛ بلکه در مفهوم فردی که قدرت خود را به واسطه رسوم و سنتهای اجتماعی کسب کرده است و زورآزمایی آن با عشق صحه نهاد.
عبدالله زاده در متن این نمایش خیلی ظریف و هوشمندانه این تفکر را به مخاطب القا میکند که هرکس به واسطه میزان قدرتی که جامعه برایش متصور است، مورد احترام سایرین قرار میگیرد. حال این ویژگی میتواند به واسطه مرد بودن در مقابل زنان باشد یا به واسطه توان یک مرد در کشتن حیوانی قدرتمند باشد نسبت به سایر مردان.
تغییر رئیس شکارگران روستا، خوشحالی زاید الوصف دختری که قرار بود با رئیس شکارچیان ازدواج کند، نوع نگرش سایر دختران روستا به ازدواج دختر و ... از جمله داستانک هایی است که به منظور هدایت نگاه مخاطب به این سمت به نمایش درآمدند؛ و در دل همین تفکر، واقعیتی به نام عشق متبلور می شود.
زورآزمایی عشق با قدرت
در حقیقت عبدالله زاده در متن این نمایش به دنبال زورآزمایی عشق و قدرت است و میخواهد مخاطب را به این درک برساند که عشق از جایگاه والاتری نسبت به قدرت برخوردار است. این مضمون در پردهای که «گرگ دختر» شرط میگذارد راه قبول ازدواج، شکار پلنگ است و حضور نامرئی چوپانی در شمایل پلنگ -که پس از کشته شدن گوسفندانش از دیار خود خارج شده و به عشق نی نوازی گرگ دختر آرام آرام پایش را در محیط زندگی او میگذارد و عاشقش میشود- به اوج خود میرسد. چرا که گرگ و چوپان دشمنان قسم خورده یکدیگرند و این تضاد وقتی به پیوند عاشقانه آنها مبدل میگردد به نوعی میتواند نشانه صلح در طبیعت نیز لقب گیرد و این اصلیترین نتیجه داستان فولکلور یک خطی مازنیهاست.
بیشک پایان نمایش در همین بخش، میتوانست ایدهال های مثبتی را به مخاطب القا کند اما عبدالله زاده پا را از واقعیت داستان هم فراتر مینهد و در صحنههای نهایی با بهرهگیری از قدرت کاریزماتیک «ببری» بار دیگر «قدرت» را به جان «عشق» میاندازد. هرچند در این رقابت ناجوانمردانه نیز گرگ دختر پس از قتل چوپان توسط مردان روستا، سرنوشتی تراژیک را برای خود رقم می زند و نشان میدهد که عشق همچنان پایههای اصلی زندگی است.
به هر تقدیر، گرگ دختر را باید یک تعبیر خلاقانه از یک روایت تاریخی دانست که جلوههایی از واقعیت روحانی حاکم بر زندگی گذشتگان را به تصویرکشید. واقعیتی که با اندکی تأمل میتواند برای امروزمان نیز درس عبرتی محسوب شود.
اگر علاقمند تماشای نمایش گرگ دختر هستید میتوانید به آدرس اینترنتی تلویزیون تئاتر ایران مراجعه کرده و به تماشای این اثر نمایشی بنشینید.
عوامل تولید نمایش
طراح و کارگردان: وحید کبیری
نویسنده: عباس عبدالله زاده
بازیگران: رحمان غلامی، مژگان محمدزاده، فاطمه نوری، نازنین رحمانی، نیما گزیان، یلدا حاج بابایی، امیرحسین سراج، ماهان کاظمی، علی کشاورزیان، مازیار شریعتی اشرفی، لاریسا نامدار، وحید کبیری، وحیده ساداتی، عارف آهنگر، شیوا علینیا
دستیار کارگردان و برنامهریز: لادن نامدار
نور: فاضل خاتمی نژاد
عکس و بروشور: خانم کابلی
صدا و تصویر: مهدی صفایی
تدوین: مهدی صفایی