دراماتورژی چیست؟ دراماتورژ کیست؟قسمت آخر
حوالی دوران برشت و معنای تئاتر اپیک، مفهوم دراماتورژی معنای گستردهتری پیدا میکند. در مفهوم برشتی، نقاطی عمده وجود دارد که باید به آن توجه شود. در حقیقت مسئله فرم و محتوا را باید مورد عنایت قرار داد
صبا رادمان:
چنانچه در شمارههای پیشین این مقاله خواندیم، امروزه دراماتورژ نقش مهم و کلیدیای در یک گروه نمایشی به عهده دارد. در مقالههایمورد نظر تا حد امکان تلاش شد تاتعریفی دقیق و اصولی از واژه دراماتورژی، جایگاه، وظیفه و نقش دراماتورژ و هم چنین تاریخچه پیدایش این مهم به شکلی روشن بیان شود. این بحثی بسیار مهم و گستردهای در جهان امروز و تئاتر دنیاست. در قسمت پایانی این مجموعه این مقاله برصددیم که به تحول معنی این واژه در جهان پس از برشت و در نهایت مفهوم دراماتورژی امروزی دنیا بپردازیم.
تحول معنی
این تحول به چند دسته تقسیم شده است.
"1- حوالی دوران برشت و معنای تئاتر اپیک، مفهوم دراماتورژی معنای گستردهتری پیدا میکند. در مفهوم برشتی، نقاطی عمده وجود دارد که باید به آن توجه شود. در حقیقت مسئله فرم و محتوا را باید مورد عنایت قرار داد.
در مفهوم برشتی، دو پارامتر بسیار مهم است:
الف ـ ساختمان ایدئولوژیک/ محتوا/ پیس
ب ـ ساختمان شکل/فرم/ پیس
با عنایت به این مفهوم، واژه دراماتورژ متحولتر میشود. در این تغییر و تحول، مفهوم دراماتورژی به بافت ایدئولوژیک اثر نیز توجه دارد.
2- ارتباط ویژهای که شکل با محتوا دارد، به معنایی که " روست" (1) آن را مطرح میکند. او میگوید: "در هنر، فرم و محتوا در یک اتحاد یگانه هستند. در حقیقت اتحاد و یگانگی این جهان با هم، یک ساخت قابل دریافت و یک نگرش قابل فهم را از فرم و محتوا به دست میدهد." (2)
3- "مجموعه کار روی یک اثر ـ متن و میزانسن ـ به خاطر تأثیرگذاری بر مخاطب است. به همین جهت، دراماتورژی اپیک که برشت آن را مطرح میکند یک فرم تئاتری را پیشنهاد میکند که در آن با ایجاد یک نوع فاصلهگذاری سعی میشود واقعیت اجتماعی به شکل قابل فهمتری برای تماشاگر ارایه شود. از این طریق شرکت تماشاگر در تغییر موقعیت اجتماعی را طلب میکند." (3)
"دراماتورژی برشتی، شامل متن و امکانات صحنهای و میزانسن است. تئاتر اپیک، نمیتواند شکل بگیرد مگر اینکه اجرا شود. مطالعه دراماتورژی یک متن، شناخت و دریافت خطوط داستانی آن، فرم اجرایی آن برای به صحنه درآوردن اثر است." (4)
دراماتورژی امروزی
اما با گذر ایام و پیشرفت زمان، از مفهوم برشتی نیز گذشته و به مفهوم امروزی میرسیم. "یرژی گروتفسکی"، پژوهشگر توانای تئاتر لهستان در مقالهای مینویسد:
"در دراماتورژی نوین، آن چه اهمیت دارد و مورد توجه قرار میگیرد از دو منبع نشأت میگیرد:
1- توهم: تلاش میکند برای کم کردن فاصله بین صحنه و زندگی در این نوع سعی میشود، صحنه عین زندگی خلق شود.
2- ضد توهم "وسایل بیانی و عمل ارتباطی را آشکار میسازد" (5)
" در زبانهای اروپایی دراماتورژی ـ نمایشنامه کاری ـ سه معنا را میرساند:
هنر و تصنیف نمایشنامه (نمایشنامهنویسی)
2- شگردها، شیوهها و سبکهای نمایشنامهنویسی به نحوی که به میانجی و کاربرد آنها نمایشنامه از سایر گونههای ادبی متمایز شود.
3- نمایشنامه پژوهی(6) " (7)
به عقیده قطبالدین صادقی در دراماتورژی مدرن راجع به این موارد بحث میشود:
"1- فضا: چطور فضای صحنهای را به فضای دراماتیک تبدیل کنیم.
2- زمان: اصرار بر ارتباط پیوسته، تند، کند و …
3- خلق چهارچوب: نور، صدا، اشیاء
4- اعمال فیزیکی: غذا خوردن و …
5- شخصیتها: ویژگیهایشان، لباسهایشان
6- شکل صدایی زبان، ریتم، موسیقی
7- واقعگرایی: عیناً نشان دادن واقعیت و شکل دیگر آن که تنها بخشی را نشان دهیم.
8- فاصلهتاریخی، اجرای اثری از گذشته
9- معنا: وضوح و تفسیر اثر." (8)
تمام اینهاست که مصالح دراماتورژی مدرن را میسازد. هدف نهایی تمام این موارد، تأثیر نهادن بر حس و اندیشههای تماشاگر است. اینها چیزهایی نیست که همگی در متن آمده باشند بلکه همه این موارد را در اجرا میبینیم.
در حقیقت "دراماتورژی" باید براساس "سمبولوژی" تمام نشانهها را در متن بیابد.
به گفته صادقی؛ "دراماتورژ" حد فاصل نویسنده و اثر است و مهم ترین کارش بررسی ساختار است. وی حدفاصل کارگردان و اجراست.
ساختار درونی: عناصری که جوهرهموضوع را میسازند.
ساختار بیرونی: به مفاهیم شکل میپردازد، شیوهاجرا "دراماتورژ" مغز متفکر گروه است؛ یک مشاور خبره است" (9)
محدوده کار دراماتورژ امروزی موارد زیر است:
"1- در جدول برنامه سالیانه، صاحب نظر و عقیده است.
2- پژوهش مدارکی درباره نویسنده و اثر
3- اقتباس یا تغییر دادن متن، حذف یا افزودن قطعات متن
4- استخراج نقاط عطف در جریان معنایی اثر
5- جا دادن معنای کلی اثر در یک طرح کل سیاسی، اجتماعی و وارد کردن اثر به یک جهانبینی جدید.
6- ناظری منتقد و منتقدی آگاه که نگاهی تازه دارد." (10)
در نهایت "دراماتورژ" در مفهوم نوین و امروزی وظیفهای ندارد جز پرسیدن مداوم یک واژه از تمامی اعضای گروه؛ و آن واژه، چیزی نیست جز "چرا".
"چرا، این نمایش را اجرا می کنیم؟ چرا در این فصل آنرا اجرا میکنیم؟
چرا اینجا؟……چرا گروه تئاتر ما وجود دارد؟ … چرا اصلاً ما وجود داریم؟ … چرا این نمایش را در گذشته، به روی صحنه نبردهایم؟… چرا مخاطبان ما به دلیل این نمایش میآیند؟ … چرا نود تا نود و پنج درصد مردم به دیدن آن نیامدهاند؟ …" (11) و هزاران هزار چرای دیگر که وظیفه اصلی "دراماتورژ" را معین کرده و متن غیر قابل استفادهای را به یک شاهکار جهانی تبدیل میکند.
زیرا بیتردید همانگونه که در کتاب " برشت در تئاتر؛ گسترش یک زیباییشناسی" آمده است: "آموختن کارکردهای بسیار متفاوتی از لایههای عمومی متن، به گروه، وظیفه دراماتورژ است زیرا لایههایی وجود دارند که هرگز نمیتوان تصویر هیچ بهبود کیفیتی در شرایط آنها را داشت. دراماتورژها، شرایط مناسبی برای آنها مییابند.
همچنین لایههایی از متن وجود دارند که میتوان برداشتهای متفاوتی از آنها داشت. این "دراماتورژها" هستند که گروه را به سمت مناسبترین و نزدیکترین گزینهها به جوهره متن، نزدیک میسازند" (12)
پس میبینیم که"دراماتورژ" در حال حاضر به عنوان یکی از اصلیترین عناصر گروههای تئاتری محسوب میشود. او میتواند به واسطه بیرون کشیدن لایههای فراموش شده اثر، اثر جدیدی را حتی در یک شاهکار بیافریند. اثری که شاید هرگز در تصور نگارنده اولیه آن، نگنجد و یک آفرینش و خلاقیت شگفتانگیز، محسوب شود.
به همین دلیل است که در تئاتر امروز جهان، نقش "دراماتورژ" را هماندازه کارگردان صحنه میدانند زیرا او کارگردان متن و تصویرگر متن است. کسی که اثر را برای به صحنه بردن میآفریند.
پینوشت:
1- "Rousset"
2- Teater text book-opcit – p 87
3- همان، ص 386 و 387
4- What is Dramturg?- cardullo Bedrt–minapolis university poblicatins– 1995 – P. 103, 105
5- دراماتورژی چیست؟ گروتفسکی _ م .قطبالدین صادقی ـ فصلنامه تئاتر ـ سال سوم ـ ش 33 ـ ص 88
6-Study of drama
7- درآمدی به نمایشنامه شناسی ـ پیشین ـ ص 35
8- دراماتورژ و وظایفش ـ قطبالدین صادقی ـ فصلنامه هنرـ بهار1378 ـ ص 92
9- دراماتورژی ـ سخنرانی قطبالدین صادقی ـ فجر 1379 ـ مجلههنرهای نمایشی ـ دوره جدید ـ ش 82، ص 82
10- همان
11-Teater text book, opcit. P55
12 Brecht on Theatre: The Development of an Aesthetic - Bertolt Brecht- John Willett -Hill and Wang; Reissue edition-1990- P. p. 67 & 70