یادداشتی بر شباهت ها و تفاوت های دو تجربه نزدیک
پیش پرده خوانی یا استندآپ کمدی
ایران تئاتر- علی کخجام: بدیهی است پیشپَرده خوانی به نمایش کوتاهی گفته میشود که پیش از نمایش اصلی یا در میان آن برگزار میشود. پیشپرده در قدیم در لابلای برنامههای تماشاخانهها بین پردههای اصلی نمایش اجرا میشده است.
پاریسی ها در مقطعی به این نتیجه رسیدند که فاصله پردهها هنگام عوض کردن دکور، گاهی به طول میانجامد و تماشاچی را در سالن خسته میکند. از آن پس قرار میشود، قطعههای نمایشی کوتاهی به صورت شعر انتقادی – اجتماعی همراه با موسیقی در جلوی سن اجرا شود تا دکور پرده بعد آماده شود. این ابتکار کمکم دامن بیشتر کشورها از جمله ایران را هم گرفت. تا جایی که ارزش پیش پردهها بر اصل پرده پیشی گرفت و دیگر تئاتر بدون پیش پرده مورد توجه قرار نمیگرفت. نمایشگران خلاق ایرانی و هنرمندان تئاتر هم در برههای از تاریخ کشورمان یعنی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ در این هنر نمایشی بسیار درخشیده اند.
شروع
پیش پرده خوانی در آن زمان در واقع صدای جامعه رنج کشیده و آوای مردم کوچه و بازار بود ،که از همین حیث بسیار شبیه به استندآپ کمدی است و مانند استندآپ زبان انتقاد مردم از شرایط نامناسب فرهنگی ، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده است. همچنین از شباهت های دیگر این دو هنر نمایشی می توان به فضای اجرا و حضور تماشاچیان در مکانی تقریباً شبیه به هم نام برد.
از جمله شباهت های دیگری که در این دو هنر نمایشی می توان به آن اشاره کرد، ارتباط گرفتن کمدین یا اجرا کننده با مخاطب و تماشاچیان است به نحوی که در هر دو سبک نمایشی ، اجرا کننده از طریق کاشت تماشاگر و با هماهنگی قبلی و یا با بداهه پردازی و شوخی با تماشاچیان به اجرای خود تنوع و جذابیت می بخشد.
پیش پرده خوانی در زمان طاغوت به مصداق هر چه می خواهد دل تنگت بگوی بوده و از آن استفادههای تبلیغاتی میکردند و غالبا با حاکمیت سرشاخ می شدند که با سانسور و جریمه و زندان پاسخ می گرفتند که این موضوع در استندآپ کمدی و در نمونه بارزی مانند لنی بروس کمدین مطرح امریکایی هم دیده شده است . به این ترتیب پیشپرده خوانی کار خطرناکی بود و دل شیر میخواست که پیشپرده خوانها داشتند و بی هیچ هراسی کار خود را ادامه می دادند. از زبدهترین پیش پرده خوانهای آن زمان که بعدها برخی از آن ها جزو بازیگران و هنرمندان بزرگ سینمای ایران هم شدند می توان از جمشید شیبانی (۱۳۰۱)٬ عزت الله انتظامی (۱۳۰۳)٬ مجید محسنی (۱۳۰۲)٬ حمید قنبری (۱۳۰۳)٬ نصرت کریمی (۱۳۰۴)٬ مرتضی احمدی (۱۳۰۳) و پرویز خطیبی (۱۳۰۲) نام برد و همچنین از مهمترین نویسندگان پیش پرده خوانی هم می توان از ابوالقاسم حالت، جمشید شیبانی، مهدی سهیلی، کریم فکور، اسماعیل نوابصفا، اسماعیلخان مهرتاش، مسهمی، شیرمحمدی، علی اسدی، جلالالدین اعتمادی و فرامرزی نام برد.
پیش پرده خوانی همواره با موسیقی ، آواز و شعرخوانی همراه بوده است که از همین موارد می توان به عنوان تفاوت هایش با هنر استندآپ کمدی نام برد؛ که البته بنظر می آید بتوان با افزودن برخی سبک های اجرای پیش پرده خوانی به هنر استندآپ کمدی و در واقع تلفیق این دو هنر نمایشی با یکدیگر نتیجه مطلوب تری همراه با تنوع و سرگرمی بیشتر در اجراها برای مخاطب بوجود آورد.
پیشپردهخوانی که جزء نمایشهای کوتاه و سرگرمساز بوده است ، بیشتر بیان انتقادی صریحی از اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته است و بر خلاف استندآپ کمدی دارای چاشنی طنز بسیار کمی بوده است. در واقع به نظر می رسد ماهیت هنر پیش پرده خوانی بیش از استندآپ کمدی در برابر معضلات جامعه انتقادی و اصلاح طلبانه بوده است و از نظر طنزپردازی هم کمتر از استندآپ کمدی به ایجاد خنده در تماشاچیان می پرداخته است.
بسیار جالب است بدانید که پیش پرده خوانی از دوران قاجار و در بحبوحه جریانات مشروطهخواهی و گسترش مطبوعات منزلتی تازه یافته بود و به صراحت و آشکاری به جستوجوی سبک و سیاقی تازه به زبان طنز و فکاهه بود تا رسالت و تعهد تاریخی خود را به انجام رساند. در این شرایط و موقعیت حساس که محدودیت و ممنوعیت شدیدی در خصوص انتقاد به مشکلات در جامعه حاکم بوده است ، بدون شک از پیش پرده خوانها باید به عنوان جسورترین و بی پروا ترین آدم های آن دوران نام برده شود. نسبت به شرایط سخت جامعه و برخوردهای تند حکومت در زمان پیش پرداخته خوانی ، امروزه استندآپ کمدی از موقعیت بسیار بهتری برخوردار است تا جایی که اکنون در اغلب مناطق جهان کمدین ها در قالب استندآپ با آزادی بیان و بدون محدودیت در خصوص کلیه موضوعات به نقد و اظهار نظر می پردازند.
پیش پرده خوانی در برهه ای رواج یافت که هرج و مرج و ناامنی، اختناق، جنگ و قحطی، بیماریهای مزمن و لاعلاج، کمبود امکانات، احزاب سیاسی وابسته به بیگانگان، چپزدگیهای افراطی، روزنامههای مزدور و قلم به مزد، دولتهای ناکارآمد و غیرمردمی، وکیلان و نمایندگان رشوهگیر و رشوهخوار، بقایای خان و خانبازی و ملوکالطوایفی، ارتجاع و تجحر، توقف طرحهای عمرانی، شرارتهای اقوام و عوامل دیگر همه و همه از مشکلات آن دوران بود که در کلیه ترانه ها و نمایشهای پیشپردهخوانی به آنها پرداخته شده است که این موارد در دنیای امروز ذهن مخاطب را به شباهت آنها به سبک کمدی سیاه در استندآپ کمدی سوق می دهد.
و اما در نهایت با ایجاد موانع متعدد بر سر راه پیش پرده خوانی ، و از یک سو رونق گرفتن تئاتر روشنفکرانه و از سوی دیگر حساس شدن دستگاه های امنیتی در برابر متن های پیش پرده ای که هر روز تند و تیزتر هم می شد، سبب شد که از سال های پایانی دهه بیست، این فرم عامیانه موزیکال به ناچار از صحنه های تئاتر، به کافه ها ها پناه ببرد و در اواخر سال ۱۳۲۸ با ورود افراد غیر مرتبط با این هنر و بردن پیش پرده خوانی به عروسی ها، کافه ها و بزم های شبانه و محدودیت های ناشی از فشار دستگاه های حکومتی هنروران این رشته تصمیم به کنار گذاشتن این هنر و پایان کار پیش پرده خوانی شدند.